کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

طلاق عاطفی و تعارضات زناشویی

طلاق عاطفی، پدیده‌ای تک بعدی نیست، بلکه برگرفته از بسترهایی از عوامل روانشناختی و جامعه شناختی است

خبرگزازی علم و فرهنگ , 7 ارديبهشت 1402 ساعت 10:36

در طلاق عاطفی یا طلاق خاموش بر خلاف دیگر انواع طلاق، زن و شوهر به زندگی با هم ادامه می‌دهند اما هیچ گونه روابط زناشویی یا احساسی با هم برقرار نمی‌کنند.


طلاق عاطفی، یکی از بدترین اتفاقاتی است که ممکن است برای یک زوج رقم بخورد. در طلاق عاطفی یا طلاق خاموش بر خلاف دیگر انواع طلاق، زن و شوهر به زندگی با هم ادامه می‌دهند اما هیچ گونه روابط زناشویی یا احساسی با هم برقرار نمی‌کنند.محققان کشور این موضوع مهم را به زیر ذره بین پژوهشی برده و محرک های مهم بروز آن را معرفی کرده اند.
 خانواده، یک واحد عاطفی و شبکه ای از روابط در هم تنیده است که با ازدواج زن و مرد آغاز می‌شود. خانواده به لحاظ قدمت، ابتدایی ترین و از لحاظ گستردگی جهان شمول ترین نهاد اجتماعی است. این نهاد اولیه، سنگ بنای جامعه بزرگ انسانی است و در استحکام روابط اجتماعی و رشد یکایک اعضای جامعه نقش بنیادین دارد، بنابراین تلاش در جهت استحکام خانواده و استوارسازی روابط درونی آن، زمینه را برای سلامت اخلاقی و سعادت عمومی فراهم می‌کند. درواقع، روابط مناسب در جامعه بر اساس روابط مناسب در خانواده شکل می گیرد و به تبع آن جامعه از ثبات بیشتری برخوردار می‌شود.
بنابر نظرات محققان، نیاز به برقراری و حفظ پیوند و روابط نزدیک با دیگران از انگیزه های اساسی بشر قلمداد می‌شود. اما این احساس مثبت در بسیاری از موارد دستخوش تغییرات مختلفی می شود. یکی از مهم ترین این موارد، تعارض زناشویی است.
تعارض زناشویی ناشی از هماهنگی نداشتن زن و شوهر در نوع نیازها و روش های مشترک، خودمحوری، اختلاف درخواست‌ها، طرح های رفتاری و رفتارهای غیر مسئولانه نسبت به ارتباط زناشویی و ازدواج است.
اغلب زوجین در آغاز زندگی، سرمایه مشترک خود را عشق و علاقه متقابل می‌دانند، اما هنگامی که زندگی زناشویی به شکل دلخواه آن ها پیش نمی‌رود، دچار یأس و ناامیدی می شوند و به حالتی از کاهش علاقه نسبت به هم می رسند؛ امری که در مراحل بعدی به طلاق عاطفی و در نهایت به طلاق رسمی منجر می شود.
پژوهشگرانی از دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز در این باره یک مطالعه تحقیقاتی را انجام داده اند. آن ها در این مطالعه به شناسایی و ارزیابی محرک های بروز طلاق عاطفی در میان زوجین پرداخته اند.
در این تحقیق از نظرات ۳۷ نفر از جامعه‌شناسان، صاحبنظران علوم اجتماعی، متخصصان جمعیتشناسی و مشاوران مجرب خانواده و زوج‌درمان در تهران استفاده شده است.
نتایج این مطالعه حاکی از شناسایی ۲۹ محرک بروز طلاق عاطفی میان زوجین بود که در چهار بُعد مهارت زندگی، شخصیتی و رفتاری، اجتماعی و جامعه شناختی و زمینه ای، سازماندهی شدند. به گزارش سیناپرس، از نظر خبرگان مورد پرسش، از میان ابعاد مختلف،  بعد اجتماعی و جامعه‌شناختی از بالاترین اهمیت برخوردار بود و سهم بیشتری را در طلاق عاطفی زوجین داشت.
همچنین ملاحظه شد که در میان محرک های مختلف طلاق عاطفی، محرک «ضعف در مهارت ارتباط مؤثر» از بعد مهارت زندگی، محرک «خیانت و روابط خارج از ازدواج» از بعد رفتاری و شخصیتی، محرک «عدم کفویت و همسان‌همسری» از بعد اجتماعی و جامعه شناختی و محرک «موقعیت اقتصادی فرد» از بعد زمینه ای، دارای بالاترین درجۀ اهمیت هستند.
در این خصوص، شهلا کاظمی پور، دانشیار و پژوهشگر جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و همکارانش می گویند: با جمع بندی یافته‌های پژوهش می‌توان بیان داشت که معضل طلاق عاطفی، پدیده‌ای تک بعدی نیست، بلکه برگرفته از بسترهایی از عوامل روانشناختی و جامعه شناختی است که آثار جمعیت شناختی در خور توجهی را نیز در پی دارد.
به گفته آن ها، با نگاهی نظام‌مند بر پدیده طلاق عاطفی ملاحظه می‌شود که هر محرکه طلاق عاطفی به سهم خود می تواند بر مولفه های جمعیت شناسی نیز اثرگذار باشد. به عبارت دیگر با ریشه یابی سیستماتیک درخصوص گرایش هرم جمعیتی کشور به سمت پیری، کاهش میزان ازدواج، کاهش میزان باروری و افزایش میزان طلاق ملاحظه می‌شود که محرک های اقتصادی، رسانه های اجتماعی، فرهنگی، فقدان سواد رسانه ای و خودکنترلی که زمینه ساز بروز طلاق عاطفی و در نهایت طلاق رسمی اند، می توانند بر مولفه های مذکور جمعیت شناسی کشور نیز تاثیر مستقیم داشته باشند و آثار نامطلوبی را در کوتاه مدت و بلند مدت برای کشور رقم بزنند.
در این تحقیق پیشنهاد شده است که دولت، مسئولان، صاحبان رسانه و سیاستگذاران فعال در حوزه خانواده در مسیر پیشگیری و کاهش بروز طلاق عاطفی میان زوجین، ضمن ترویج فرهنگ سالم زندگی و افزایش دانش رسانه‌ای زوجین، حمایت‌های مادی و معنوی لازم را از آن ها فراهم کنند.
بنا بر اظهارات کاظمی پور و همکارانش، پیشنهاد شده است که در مشاوره های پیش از ازدواج، به بررسی بلوغ عاطفی، خصوصیات شخصیتی و پنداشت های فراشناختی در ازدواج به منظور پیشگیری از گرایش به طلاق عاطفی و بهبود کیفیت روابط زناشویی به طور ویژه توجه شود.
 این یافته های پژوهشی را فصل نامه «جامعه شناسی کاربردی» وابسته به دانشگاه اصفهان منتشر نموده است.
 


کد مطلب: 61747

آدرس مطلب :
https://www.migna.ir/news/61747/طلاق-عاطفی-تعارضات-زناشویی

میگنا
  https://www.migna.ir