جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 19 Apr 2024
تاریخ انتشار :
شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ / ۱۳:۳۱
کد مطلب: 61974
۲
مجید صادق حسینی

انگیزه‌ زنان برای مراجعه به یک مشاور مرد چیست؟

دلیل مراجعه زنان به مشاور مرد
انگیزه‌ زنان برای مراجعه به یک مشاور مرد چیست؟
چرا زنان تمایل دارند به یک روانشناس یا مشاور مرد مراجعه کنند؟
در این مقاله به این موضوع خواهم پرداخت که اساسا انگیزه‌ زنان برای مراجعه به یک مشاور مرد چیست؟ همچنین به این موضوع اشاره خواهم کرد که یک «مشاور مرد» چه چیزی می‌تواند به یک «مراجع زن» ارائه دهد که آن‌ها احساس می‌کنند نمی‌توانند در جای دیگری به آن دست پیدا کنند. در حالی که مراجعان ممکن است هیچ دلیل مشهودی برای انتخاب یک مشاور زن یا مرد نداشته باشند، اما من به‌عنوان یک مشاور، تجربه‌ مواجهه با بسیاری از مراجعان زن را داشته‌ام که به کار کردن با من متمایل بوده‌اند؛ زیرا من یک مرد هستم! اما واقعا علت چیست؟ من برای پیدا کردن پاسخ این سوال، در جلسات خود و در مورد عکس‌العمل مراجعان زن عمیقا اندیشیده‌ام.

نتیجه‌ای که به آن دست یافته‌ام، این است که برخی از زنان به دنبال مراجع مرد می‌گردند، زیرا می‌خواهند از این طریق به مردان «اعتماد» کنند و یک الگوی مثبت مردانه را تجربه کنند. این احساسِ نیاز می‌تواند بخشی از روند بهبودی آن‌ها را تشکیل دهد؛ بهبودی از هرگونه آزار جسمی، جنسی و روانی از جانب پدر، برادر، همسر و کسی که دلباخته‌ی آن‌ها بوده است. آن‌ها می‌خواهند نظاره‌گر مردی باشند که ملایم‌تر، بامحبت‌تر، پراحساس‌تر و فهمیده‌تر باشد و از طریق باوری که به او دارند، حسن نیت و اعتماد خود را به مردان بازسازی کنند.

حالا می‌توان دریافت که چه مسئولیت بزرگی بر عهده‌ی یک مشاور مرد وجود دارد تا بتواند «نماینده‌ مردان خوب» باشد! مسئولیتی که در قالب آن، مشاور باید رفتاری اصیل و صادقانه داشته باشد و در کشمکشِ مراجعان با خود در راستای التیام یافتن از آسیبی که از طریق روابط خود با مردان تجربه کرده‌‌اند، از آمادگی لازم برخوردار باشد.


دلیل مراجعه زنان به مشاور مرد
اما یک دلیل نامحسوس دیگر نیز وجود دارد که بعضا به‌طور کامل از جانب مراجعان زن مورد تایید قرار نمی‌گیرد:

تلاش آنها برای درک مردان!
برخی زنان به‌خصوص برای رابطه با مردانِ زندگی خود، ممکن است به دنبال یک مشاورِ مرد باشند که به آن‌ها کمک کند تا مرد زندگیِ خود را درک کنند. این نیز می‌تواند مسئولیت بزرگی برای مشاور محسوب شود. مشاور می‌تواند این نیاز مراجع را تایید کند، اما کاری که مشاور اساسا قادر به انجام آن نیست، برطرف ساختنِ نیاز مراجع در زمینه‌ی درکِ «رازهای پنهان مردان» است. مراجعان معمولا انتظار دارند که مشاور ‌بتواند کلید کمک به آن‌ها برای درک این «رازهای مگو» باشد؛ کاری که مشاور امکان و توانایی انجام آن را ندارد. اما با این وجود، مشاور می تواند به مراجعش کمک کند تا خود را بهتر درک کند و از این طریق دریابد که چگونه می‌تواند با مردان ارتباط برقرار کند.

بخش عمده‌ای از ریشه‌ مشکلات زنان در رابطه با مردان، به رابطه‌ای بازمی‌گردد که آن‌ها با پدران‌شان در دوران کودکی داشته‌اند؛ پدرانی که ممکن است سرد، بی‌اعتنا، اهل مخالفت، بیش‌ از حد متعصب، زورگو، پرخاشگر یا دور از خانه و خانواده بوده باشند.
این تجربه‌ی رشدیِ زنان با پدران‌شان می‌تواند منجر به درک نادرست آن‌ها از مردان، بی‌اعتمادی به آن‌ها و در نهایت انتخابِ مردانی شود که شبیه به پدرشان هستند. این فرآیند، به تجربیات مشابهی منجر می‌شود که در بهترین حالت ممکن است روابط نافرجام و در بدترین وضعیت ممکن است به روابط مخرب ختم شود.

یکی از نقش‌های مهم مشاور در مواجهه با مراجعان زن این است که او را قادر می‌سازد تا خود را مسئول اَعمالِ پدرش نداند. در واقع مراجع باید بداند که او مقصرِ چگونگی رفتار پدرش با خود نبوده است. مراجع در فرآیند مشاوره می‌آموزد که او در مورد اینکه با چه کسی رابطه داشته باشد، حق انتخاب دارد. شرط لازم برای هرگونه تغییر در رفتار یک فرد، به ادراک و آگاهیِ او وابسته است. از این جهت، هر فرد، صاحب انتخاب است. هر چند ممکن است که تغییر، دشوار به نظر برسد، اما با شروع فرآیند مشاوره، در واقع روند تغییر آغاز شده است و رهایی از وضعیتِ پیشین بسیار ساده‌تر خواهد بود.

یکی دیگر از عوامل ایجاد تغییر این است که «مشاور مرد» از طریق رابطه‌ی درمانی، شیوه‌ متفاوتی از ارتباط با مردان را به مراجع خود ارائه می دهد؛ روشی سالم، نامشروط و همراه با پذیرش. این تغییر می‌تواند مراجعان را قادر سازد تا قدرت شخصیِ خود را که به‌طور ناخودآگاه به مردان بخشیده‌اند، بازیابند و در نتیجه به توانمندسازیِ خود کمک کنند. «قدرت شخصی» به توانایی تاثیرگذاری بر افراد و رویدادها اطلاق می‌شود. این بیشتر یک نگرش یا حالت ذهنی است. فردی که از قدرت شخصیِ قوی برخوردار باشد، عمدتا بر روی خودکارآمدی و همکاری با دیگران تمرکز می‌کند.

در رویکردِ مشاوره‌ شخص‌محور، چیزی که اهمیت دارد این است که هر فردی که وارد اتاق مشاوره می‌شود، علاقه و تمایلِ مشاور را برای همراهی با او در مسیر درمان تجربه می‌کند تا خود را از هر زخم روانی که بر او وارد شده است، رهایی بخشد. مراجعان از این طریق احساس می‌کنند که این رهایی، از جانب خودشان صورت گرفته یا به آن‌ها عطا شده است.

فراموش نکنید که مهم نیست مسیر درمانی تا چه میزان عذاب‌آور باشد. یکی از نکات مهم این است که مشاور نباید از اینکه از نظر روانی در دسترس مراجع خود باشد، شانه خالی کند. مراجعان می‌توانند به‌صورت اصولی و از طریق یک رابطه‌ی واقعی، همدلانه و سرشار از پذیرش، طعم شیرینِ درمان را تجربه کنند.
مرجع : نیک آرام
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
از آدمهای حسود؛ متنفر نباشید، دلیل حسادت آنها این است که فکر می کنند شما از آنها بهتر هستید... پائولو کوئلیو