روان شناسی رفتار و گفتگو با نوجوان
دکتر زهرا محبوبی نیه
نوجوانی و بخصوص سالهای اول آن، قبل از هر چیز دوران تغییرات جسمانی، جنسی، روانی و نیز تغییر در الزامات اجتماعی است. علاوه بر تغییر یافتن، نوجوان برای مواجه شدن با مسایل زندگی نیز مجهز میشود، این با تصمیم برای اتخاذ وضعیتی مشخص و مستقل از بزرگسالان در موقعیتهایی که برای وی به وجود میآید، محقق میشود. تغییرات فیزیولوژیک و بروز آثار و صفات جنسی ثانوی تنها اتفاق دوران نوجوانی نیست.
تحولات و تظاهرات روانی هم در کنار آن به وقوع میپیوندد. تغییرات جسمی و روانی باعث متحول شدن شخصیت فرد و شکلگیری آن میشود. در نتیجه چنین تحولات عمیقی، نوجوان قدم به دنیای درون خود میگذارد، قدرت تفکر را درک میکند و سازشهای دوران کودکی را کنار مینهد.
در تعاریفی که از نوجوانی به عمل آمده است، گذار (تغییر حالت) از کودکی به بزرگسالی با تغییر شرایط جسمی و روانی مشهود است. دایرهالمعارف بریتانیکا، نوجوانی را به عنوان دورهای بین کودکی و بزرگسالی تعریف کرده است: اصطلاح نوجوانی ''adolescence" از کلمه لاتین "adolescere" مشتق شده است که معنای آن رسیدن به بزرگسالی است.
ارسطو سیصد سال پیش از تولد مسیح (علیهالسّلام)، نوجوانان را موجوداتی پرشور و آتشیمزاج تعریف کرده است که آمادهاند خود را به دست غرایز بسپارند. استانلی هال (hall) موسس انجمن روانشناسی آمریکا و پدر مطالعه علمی نوجوان، دوره نوجوانی را دوران طوفان و تنش شدید و نیز دوران توانایی فوقالعاده جسمانی، عقلی و عاطفی میدانست. گروهی از روانشناسان معتقدند: نوجوانی با ظهور بلوغ جنسی آغاز میشود و با خاتمه نگرانیها و ناراحتیهای آن خاتمه مییابد.
گروهی دیگر نوجوانی را برزخی میان نیاز به وابستگی به بزرگسالان و بینیازی و وابستگی به خویشتن تعریف کردهاند. از دیدگاه هوشی و عقلی، نوجوانی را دوره پیدایش ادراک مفاهیم و افکار انتزاعی تعریف کردهاند. در تعریفی که هاروکس (horrocks) در کتاب نوجوانی خود ارایه کرده است، نوجوان موجودی معرفی شده است که از نظر بدنی در حال دگرگونی و تحول، از لحاظ عاطفی نابالغ، از نظر تجربه محدود و از دیدگاه فرهنگی تابع محیط است. همه چیز میخواهد اما نمیداند چه باید بخواهد. فکر میکند همه چیز میداند اما چیزی نمیداند. تصور میکند همه چیز دارد اما در واقع چیزی ندارد. نه از مزایای کودکی بهره میبرد نه از امتیازات بزرگسالی، در رویا و تخیل زندگی میکند اما با واقعیت روبروست.
هویگهرست (havighurst) یکی از روانشناسان پرورشی، نوجوان را با این خصوصیات و آمادگیها تعریف میکند:
میل به آزادی و رهایی از سلطه پدر و مادر، گرایش به ارتباط با نوجوانان دیگر، علاقه به انتخاب شغل و آمادگی برای قبول مسئولیت، کوشش در راه تامین مالی و استقلال اقتصادی، گرایش به انتخاب همسر و تشکیل خانواده، آمادگی برای پیبردن به ارزشهای اخلاقی و معنوی، آگاهی از محدودیتها و تواناییهای خود و دیگران، نیاز به راهنمایی و پیشرفت به سوی کمال.
"افلاطون" این دوره را زمانی معرفی کرده که احساسات و عواطف بر افکار فرد چیرهمی گردد. "استانلی هال" متخصص در روانشناسی بلوغ دوره نوجوانی را دوره طوفان و یک جهش ناگهانیمی داند. "کورت لوین" جامعه شناس و روان شناس آلمانی اعتقاد دارد که کودک و بزرگسال هر کدام یک نوبت بار کودکی و بزرگسالی را بر دوشمی کشند، ولی نوجوان مجبور است یک جا بار هر دو را بر دوش بکشد زیرا متعلق به هر دو دوره است. یکی از سوالاتی که در دوره نوجوانی مطرحمی شود این است که من کیستم؟ این سوال قرن هاست که ذهن بشر را به خود مشغول کرده و موضوع اشعار، داستانها و زندگینامههای بیشماری بوده است.
در دوران نوجوانی، انسان با مجموعهای از تغییرات شناختی روانی و احساسی رو به روست. نوجوان به این موضوع اهمیت میدهد که در نزد دیگران چگونه جلوه می کند. نوجوان در تلاش است تا این تصوری که از خود دارد و تصوری که دیگران از او دارند هماهنگی ایجاد کند. گاهی اوقات ترس از طرد شدن از سوی اجتماع و یا اطرافیان ممکن است باعث شود که نوجوان از هیچ راهی نتواند احساس هویت کند. باید گفت برخی از نوجوانان در شناخت و درک خود موفق میشوند و بعضی دیگر شکستمی خورند. در هویت یابی مسائلی از قبیل روابط میان والدین و فرزندان، مسائل فرهنگی و یا تغییرات اجتماعی دخالت دارند.
در کتاب روان شناسی رفتار و گفتگو با نوجوان به قلم دکتر زهرا محبوبی نیه میخوانید
نوجواني مرحله ي انتقالي بين كودكي و بزرگسالي است كه طي آن فرد با مسائل رشدي متفاوت و پيچيده اي روبرو ميشود. صرف نظر از دوره ي نوزادي، در هيچ دوره اي از زندگي تغييراتي به اندازه دوره ي نوجواني در فرد روي نمي دهد. نوجوانی در واقع برزخی بین کودکی و جوانی است. عبور از جادههای پر پیچ و خم زندگی همیشه به آسانی ممکن نیست و در این میان دوران پرمخاطره نوجوانی از سختترین گذرگاههای مسیر زندگانی به شمار میرود.
به گزارش میگنا دوران نوجوانی آکنده از رفتارهای متناقض، غرایز طوفانوار و تشنجزا میباشد. لذا در این اثر ابتدا با والدین سخن گفته شده و سپس آنها را با مسائل و موارد دوران نوجوانی آشنا می سازد و به سوالات مختلف در این مرحله از زندگی پاسخ داده می شود و راهکارهایی ارائه می گردد و در این مسیر پر پیچ وخم فانوس راهی برای آنان است تا بتوانند گام به گام ابتدا نوجوان خود را بشناسند و با مقتضیات سنی، جسمی و روانی او به خوبی آشنا گردند و همگام با او از این دوره طوفانی عبور کنند و جوانی شایسته با سلامت روان به خود و جامعه تحویل دهند.
تحولات و تظاهرات روانی هم در کنار آن به وقوع میپیوندد. تغییرات جسمی و روانی باعث متحول شدن شخصیت فرد و شکلگیری آن میشود. در نتیجه چنین تحولات عمیقی، نوجوان قدم به دنیای درون خود میگذارد، قدرت تفکر را درک میکند و سازشهای دوران کودکی را کنار مینهد.
در تعاریفی که از نوجوانی به عمل آمده است، گذار (تغییر حالت) از کودکی به بزرگسالی با تغییر شرایط جسمی و روانی مشهود است. دایرهالمعارف بریتانیکا، نوجوانی را به عنوان دورهای بین کودکی و بزرگسالی تعریف کرده است: اصطلاح نوجوانی ''adolescence" از کلمه لاتین "adolescere" مشتق شده است که معنای آن رسیدن به بزرگسالی است.
ارسطو سیصد سال پیش از تولد مسیح (علیهالسّلام)، نوجوانان را موجوداتی پرشور و آتشیمزاج تعریف کرده است که آمادهاند خود را به دست غرایز بسپارند. استانلی هال (hall) موسس انجمن روانشناسی آمریکا و پدر مطالعه علمی نوجوان، دوره نوجوانی را دوران طوفان و تنش شدید و نیز دوران توانایی فوقالعاده جسمانی، عقلی و عاطفی میدانست. گروهی از روانشناسان معتقدند: نوجوانی با ظهور بلوغ جنسی آغاز میشود و با خاتمه نگرانیها و ناراحتیهای آن خاتمه مییابد.
گروهی دیگر نوجوانی را برزخی میان نیاز به وابستگی به بزرگسالان و بینیازی و وابستگی به خویشتن تعریف کردهاند. از دیدگاه هوشی و عقلی، نوجوانی را دوره پیدایش ادراک مفاهیم و افکار انتزاعی تعریف کردهاند. در تعریفی که هاروکس (horrocks) در کتاب نوجوانی خود ارایه کرده است، نوجوان موجودی معرفی شده است که از نظر بدنی در حال دگرگونی و تحول، از لحاظ عاطفی نابالغ، از نظر تجربه محدود و از دیدگاه فرهنگی تابع محیط است. همه چیز میخواهد اما نمیداند چه باید بخواهد. فکر میکند همه چیز میداند اما چیزی نمیداند. تصور میکند همه چیز دارد اما در واقع چیزی ندارد. نه از مزایای کودکی بهره میبرد نه از امتیازات بزرگسالی، در رویا و تخیل زندگی میکند اما با واقعیت روبروست.
هویگهرست (havighurst) یکی از روانشناسان پرورشی، نوجوان را با این خصوصیات و آمادگیها تعریف میکند:
میل به آزادی و رهایی از سلطه پدر و مادر، گرایش به ارتباط با نوجوانان دیگر، علاقه به انتخاب شغل و آمادگی برای قبول مسئولیت، کوشش در راه تامین مالی و استقلال اقتصادی، گرایش به انتخاب همسر و تشکیل خانواده، آمادگی برای پیبردن به ارزشهای اخلاقی و معنوی، آگاهی از محدودیتها و تواناییهای خود و دیگران، نیاز به راهنمایی و پیشرفت به سوی کمال.
"افلاطون" این دوره را زمانی معرفی کرده که احساسات و عواطف بر افکار فرد چیرهمی گردد. "استانلی هال" متخصص در روانشناسی بلوغ دوره نوجوانی را دوره طوفان و یک جهش ناگهانیمی داند. "کورت لوین" جامعه شناس و روان شناس آلمانی اعتقاد دارد که کودک و بزرگسال هر کدام یک نوبت بار کودکی و بزرگسالی را بر دوشمی کشند، ولی نوجوان مجبور است یک جا بار هر دو را بر دوش بکشد زیرا متعلق به هر دو دوره است. یکی از سوالاتی که در دوره نوجوانی مطرحمی شود این است که من کیستم؟ این سوال قرن هاست که ذهن بشر را به خود مشغول کرده و موضوع اشعار، داستانها و زندگینامههای بیشماری بوده است.
در دوران نوجوانی، انسان با مجموعهای از تغییرات شناختی روانی و احساسی رو به روست. نوجوان به این موضوع اهمیت میدهد که در نزد دیگران چگونه جلوه می کند. نوجوان در تلاش است تا این تصوری که از خود دارد و تصوری که دیگران از او دارند هماهنگی ایجاد کند. گاهی اوقات ترس از طرد شدن از سوی اجتماع و یا اطرافیان ممکن است باعث شود که نوجوان از هیچ راهی نتواند احساس هویت کند. باید گفت برخی از نوجوانان در شناخت و درک خود موفق میشوند و بعضی دیگر شکستمی خورند. در هویت یابی مسائلی از قبیل روابط میان والدین و فرزندان، مسائل فرهنگی و یا تغییرات اجتماعی دخالت دارند.
در کتاب روان شناسی رفتار و گفتگو با نوجوان به قلم دکتر زهرا محبوبی نیه میخوانید
نوجواني مرحله ي انتقالي بين كودكي و بزرگسالي است كه طي آن فرد با مسائل رشدي متفاوت و پيچيده اي روبرو ميشود. صرف نظر از دوره ي نوزادي، در هيچ دوره اي از زندگي تغييراتي به اندازه دوره ي نوجواني در فرد روي نمي دهد. نوجوانی در واقع برزخی بین کودکی و جوانی است. عبور از جادههای پر پیچ و خم زندگی همیشه به آسانی ممکن نیست و در این میان دوران پرمخاطره نوجوانی از سختترین گذرگاههای مسیر زندگانی به شمار میرود.
به گزارش میگنا دوران نوجوانی آکنده از رفتارهای متناقض، غرایز طوفانوار و تشنجزا میباشد. لذا در این اثر ابتدا با والدین سخن گفته شده و سپس آنها را با مسائل و موارد دوران نوجوانی آشنا می سازد و به سوالات مختلف در این مرحله از زندگی پاسخ داده می شود و راهکارهایی ارائه می گردد و در این مسیر پر پیچ وخم فانوس راهی برای آنان است تا بتوانند گام به گام ابتدا نوجوان خود را بشناسند و با مقتضیات سنی، جسمی و روانی او به خوبی آشنا گردند و همگام با او از این دوره طوفانی عبور کنند و جوانی شایسته با سلامت روان به خود و جامعه تحویل دهند.