روش اجرای درمان شناختی- رفتاری از اولین قدم تا آخرین قدم
مراحل درمان شناختی رفتاری (CBT)
Cognitive Behavioral Therapy
یکی از بزرگترین دستاوردهای علم روانشناسی، درمان شناختی-رفتاری است. در واقع CBT نوعی رواندرمانی کوتاه مدت به شمار میرود.
اصلیترین هدف درمان شناختی-رفتاری، کاهش نشانه های بیماری در سلامت روان است. برای این منظور درمانگران رفتار درمانی شناختی سعی دارند تا به درمانجو نحوه مواجه با مشکلات زندگی را آموزش دهند.
اصلیترین هدف درمان شناختی-رفتاری، کاهش نشانه های بیماری در سلامت روان است. برای این منظور درمانگران رفتار درمانی شناختی سعی دارند تا به درمانجو نحوه مواجه با مشکلات زندگی را آموزش دهند.
شناخت درمانی یا درمان شناختی رفتاری (CBT) یک روش مداخلهای در رواندرمانی است. این روش بر ریشههای شناختی مشکلات و اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب، وسواس و … تأکید دارد؛ به این مفهوم که ریشه برخی از این اختلالات در الگوی غلط فکری و برداشت نادرست فرد از واقعیت قرار دارد.
تاریخچه شناخت درمانی
آرون بک در دهه ۶۰ میلادی نوعی درمان موسوم به درمان شناختی رفتاری (CBT) یا شناخت درمانی یا رفتار درمانی شناختی را معرفی کرد.
ایده ایجاد این شیوه از رواندرمانی زمانی به ذهن آرون بک رسید که متوجه شد بیماران مبتلا به افسردگی، غالباً افکار نادرستی را بیان میکنند و “تحریفهای شناختی” خاصی در افکار خود دارند. مشاهدات تجربی بِک باعث شد تا وی افسردگی را نه به عنوان یک اختلال خلقی، بلکه به عنوان یک اختلال شناختی در نظر بگیرد.
بِک براساس مشاهدات بالینی و یافتههای تجربی خود، نظریه شناختی جدیدی از افسردگی ترسیم کرد. وی پس از انتشار مطالعهای دربارهی اثربخشی شناخت درمانی، کتاب شناخت درمانی برای افسردگی را در سال ۱۹۷۸ منتشر کرد.
این روش که از ترکیب یک پروتکل درمانی دقیق با نتایج تحقیقات به دست آمده بود، منجر به یک نوآوری در رواندرمانی شد که پیش از این تنها از سوی رفتاردرمانگرها در درمان مشکلات رفتاری استفاده میشد.
بک با بهکارگیری همان ویژگیها بهاضافهی یکسری مداخلات بالینی پیچیدهتر که شامل مؤلفههای شناختی، احساسی و رفتاری بود، مدلی طراحی کرد که روانشناسان سالها بعد آن را بهعنوان یک روش روانشناختی ثابتشده از طریق تجربه پذیرفتند.
آرون بک در دهه ۶۰ میلادی نوعی درمان موسوم به درمان شناختی رفتاری (CBT) یا شناخت درمانی یا رفتار درمانی شناختی را معرفی کرد.
ایده ایجاد این شیوه از رواندرمانی زمانی به ذهن آرون بک رسید که متوجه شد بیماران مبتلا به افسردگی، غالباً افکار نادرستی را بیان میکنند و “تحریفهای شناختی” خاصی در افکار خود دارند. مشاهدات تجربی بِک باعث شد تا وی افسردگی را نه به عنوان یک اختلال خلقی، بلکه به عنوان یک اختلال شناختی در نظر بگیرد.
بِک براساس مشاهدات بالینی و یافتههای تجربی خود، نظریه شناختی جدیدی از افسردگی ترسیم کرد. وی پس از انتشار مطالعهای دربارهی اثربخشی شناخت درمانی، کتاب شناخت درمانی برای افسردگی را در سال ۱۹۷۸ منتشر کرد.
این روش که از ترکیب یک پروتکل درمانی دقیق با نتایج تحقیقات به دست آمده بود، منجر به یک نوآوری در رواندرمانی شد که پیش از این تنها از سوی رفتاردرمانگرها در درمان مشکلات رفتاری استفاده میشد.
بک با بهکارگیری همان ویژگیها بهاضافهی یکسری مداخلات بالینی پیچیدهتر که شامل مؤلفههای شناختی، احساسی و رفتاری بود، مدلی طراحی کرد که روانشناسان سالها بعد آن را بهعنوان یک روش روانشناختی ثابتشده از طریق تجربه پذیرفتند.
شناخت درمانی یا رفتار درمانی شناختی یکی از انواع رواندرمانی است که بر نحوه شناخت و الگوهای فکری فرد تأکید دارد. در این روش تلاش میشود الگوهای فکری تحریفشده شناسایی و تغییر داده شوند.
نحوه عمل
در رویکرد CBT این را یاد میگیریم که در زمان مواجه با یک حادثه؛ دیدگاهها و افکاری که درباره آن حادثه داریم سبب شکلگیری احساسات/هیجانات ما میشوند. در نهایت این افکار و احساسات، نوع رفتار و کنشی را که ما در پاسخ به آن حادثه نشان میدهیم را تعیین میکنند.
در تمامی طول این رویکرد ما سه تعریف را زیاد میشنویم:
افکار
احساسات
رفتار
همانطور که میدانیم واکنشهایی که افراد نسبت به یک حادثه و یا مشکل خاص نشان میدهند، یکسان نیست و گاها بسیار متفاوت است. یک فرد پس از اخراج از کار ممکن است با اراده بیشتری تلاش کند تا درآینده بتواند موقعیت شغلی بهتری پیدا کند. درحالیکه فرد دیگری پس از اخراج از کار ممکن است دچار افسردگی شدید بشود. CBT به ما میگوید که چرا در حالیکه یک حادثه یکسان برای دو نفر اتفاق افتاده، واکنشهای متفاوتی از این دو دیده شده است.
از نظر رویکرد درمان شناختی رفتاری ریشه این تفاوتها در جنس افکار، احساسات و اعمال است که پس از آن حادثه در ذهن فرد بوجود میآید. برای روشن شدن بهتر این موضوع اجازه بدهید جنس این افکار و احساسات و اعمال را در مثال اخراج شدن از شرکت در دو شخص فرضی علی و محمد بررسی کنیم:
علی پس از اخراج شدن از کار:
افکار: همیشه گند میزنم، توی هیچکاری موفق نیستم
احساسات: افسردگی و غم زیاد
رفتار: در خانه نشستن و شرکت نکردن در هیچ مصاحبه شغلی دیگر
محمد پس از اخراج شدن از کار:
افکار: این شرکت لیاقت من را نداشتند. کاری میکنم که پشیمان شوند.
احساس: خشم
رفتار: مطالعه زیاد و تاسیس یک شرکت
از نظر رویکرد درمان شناختی رفتاری ریشه این تفاوتها در جنس افکار، احساسات و اعمال است که پس از آن حادثه در ذهن فرد بوجود میآید. برای روشن شدن بهتر این موضوع اجازه بدهید جنس این افکار و احساسات و اعمال را در مثال اخراج شدن از شرکت در دو شخص فرضی علی و محمد بررسی کنیم:
علی پس از اخراج شدن از کار:
افکار: همیشه گند میزنم، توی هیچکاری موفق نیستم
احساسات: افسردگی و غم زیاد
رفتار: در خانه نشستن و شرکت نکردن در هیچ مصاحبه شغلی دیگر
محمد پس از اخراج شدن از کار:
افکار: این شرکت لیاقت من را نداشتند. کاری میکنم که پشیمان شوند.
احساس: خشم
رفتار: مطالعه زیاد و تاسیس یک شرکت
شناخت درمانی چیست؟
رفتار درمانی شناختی (شناخت درمانی یا درمان CBT) در روانشناسی معمولاً برای کمک به افراد جهت تغییر روش تفکر (به اصطلاح “بازسازی ساختار شناختی”) و رفتار در شرایط خاص استفاده میشود. رفتار درمانی شناختی یک روش درمانی کاملاً پذیرفتهشده است که میتواند برای درمان هر عادت یا عمل ناخوشایند یا مخربی استفاده شود. این روش معمولاً برای درمان موارد زیر به کار میرود:
اختلالات خلق
اختلالات اضطراب
انواع اعتیاد
اختلالات اشتها
نوسانات خلقی
استرس
وسواس فکری
مشکلات در رابطه
بیخوابی
عصبانیت
سایر موارد و مشکلات
اختلالات اضطراب
انواع اعتیاد
اختلالات اشتها
نوسانات خلقی
استرس
وسواس فکری
مشکلات در رابطه
بیخوابی
عصبانیت
سایر موارد و مشکلات
اصطلاح “شناختی” اشاره به شناختها و افکار فرد داشته و نشان میدهد که چگونه شناخت و افکارِ تحریف و سوءبرداشتشده ما را به سمت ادراک نادرست از آنچه در جهان پیرامون ما میگذرد سوق میدهد. بهعنوانمثال، بسیاری از مردم بدون دلیل ظاهری و بهدلیل برداشتهای (احتمالاً تحریف شدهی) خود از وقایع، دچار خشم یا اضطراب میشوند. مؤلفهی “رفتاری” از رفتار درمانی شناختی، بر اقدامات ما و چگونگی گره خوردن آنها با افکارمان متمرکز است. درمانگران با ترکیب این دو مؤلفه تلاش میکنند تا ارتباط بین افکار نادرست «خودکار» و پاسخهای رفتاری مشخصی را تضعیف کنند تا فرد بتواند پاسخهای مناسب را جایگزین آنها کند.
انواع درمان شناختی رفتاری
درمان CBT یا همان رفتار درمانی شناختی شامل طیف وسیعی از شیوهها و رویکردها است که به افکار، عواطف و رفتارها میپردازد. این شیوه میتواند از رواندرمانی ساختاری تا روشهای خوددرمانی متغیر باشد.
رفتار درمانی شناختی شامل چند نوع شیوهی درمانی خاص است:
انواع درمان شناختی رفتاری
درمان CBT یا همان رفتار درمانی شناختی شامل طیف وسیعی از شیوهها و رویکردها است که به افکار، عواطف و رفتارها میپردازد. این شیوه میتواند از رواندرمانی ساختاری تا روشهای خوددرمانی متغیر باشد.
رفتار درمانی شناختی شامل چند نوع شیوهی درمانی خاص است:
شناخت درمانی بر شناسایی و تغییر الگوهای فکری، پاسخهای احساسی و رفتارهای اشتباه یا تحریفشده متمرکز است.
رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) ضمن ترکیب استراتژیهایی مانند تنظیم احساسات و ذهنآگاهی، به افکار و رفتارها نیز میپردازد.
درمان چندوجهی معتقد است که مشکلات روانشناختی باید با پرداختن به هفت روش مختلف اما بههمپیوسته شامل رفتار، تاثیرپذیری، احساس، تصور، شناخت، عوامل بینفردی و ملاحظات دارویی/بیولوژیکی درمان شوند.
رفتار درمانی عاطفی منطقی (REBT) شامل شناسایی باورهای غیرمنطقی، به چالش کشیدن فعال این باورها و سرانجام یادگیری شناخت و تغییر این الگوهای فکری است.
رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) ضمن ترکیب استراتژیهایی مانند تنظیم احساسات و ذهنآگاهی، به افکار و رفتارها نیز میپردازد.
درمان چندوجهی معتقد است که مشکلات روانشناختی باید با پرداختن به هفت روش مختلف اما بههمپیوسته شامل رفتار، تاثیرپذیری، احساس، تصور، شناخت، عوامل بینفردی و ملاحظات دارویی/بیولوژیکی درمان شوند.
رفتار درمانی عاطفی منطقی (REBT) شامل شناسایی باورهای غیرمنطقی، به چالش کشیدن فعال این باورها و سرانجام یادگیری شناخت و تغییر این الگوهای فکری است.
بااینکه هر کدام از شیوههای رفتار درمانی شناختی رویکرد متفاوتی را در پیش میگیرند، اما تمرکز همگی آنها بر الگوهای فکری اساسی مرتبط با پریشانی روانشناختی است.
مراحل درمان CBT
اگر میخواهید درمان CBT را آغاز کنید حتماً میخواهید بدانید که این درمان شامل چه مراحلی است؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که شناخت درمانی شامل مراحل زیر است:
شناسایی موقعیتها یا وضعیتهای نگرانکننده زندگی ...
آگاهی از افکار، احساسات و باورهای خود در مورد مشکلات ...
شناسایی تفکرات منفی یا نادرست ...
بازسازی تفکرات منفی یا نادرست ...
افکار منفی را شناسایی کنید ...
مهارتهای جدید را تمرین کنید ...
تعیین اهداف ...
حل مشکل
شناسایی موقعیتها یا وضعیتهای نگرانکنندهی زندگی
این موارد میتواند شامل گزینههایی مانند ابتلا به بیماری، طلاق، اندوه، عصبانیت یا علائم یکی از اختلالات سلامت روان باشد. شما و درمانگرتان احتمالاً مدتی را صرف میکنید تا تصمیم بگیرید روی کدامیک از مشکلات یا اهدافتان تمرکز کنید.
آگاهی از افکار، احساسات و باورهای خود در مورد مشکلات
وقتی مشکلاتی که قرار است رویشان کار شود شناسایی شدند، درمانگر از شما میخواهد تا نظرات خود را در مورد آن مشکلات به اشتراک بگذارید. این مرحله میتواند شامل بررسی آنچه در مورد تجربیاتتان به خود میگویید (گفتگو با خود)، تفسیر شما از معنای یک موقعیت و باورهای شما در مورد خودتان، سایر افراد و سایر رویدادها باشد. شاید درمانگر به شما پیشنهاد کند افکار خود را یادداشت کنید.
شناسایی تفکرات منفی یا نادرست
ممکن است درمانگر برای کمک به تشخیص الگوهای فکری و رفتاری مرتبط با مشکلتان از شما بخواهد به پاسخهای جسمی، عاطفی و رفتاری خود نسبت به موقعیتهای مختلف توجه کنید.
بازسازی تفکرات منفی یا نادرست
درمانگرتان به شما کمک میکند از خود بپرسید که آیا دیدگاهتان دربارهی وضعیت تنشزا، مبتنی بر واقعیت است یا مبتنی بر برداشت نادرست شما از آنچه که واقعاً اتفاق میافتد. این مرحله میتواند دشوار باشد. ممکن است طرز فکر شما در مورد زندگی و خودتان نهادینه شده باشد. الگوهای تفکّر و رفتار مفید، با تمرین تبدیل به عادت میشوند و دیگر برای دستیابی به آنها تلاش زیادی لازم نخواهید داشت.
تکنیکهای درمان شناختی رفتاری
افراد، اغلب افکار یا احساساتی را تجربه میکنند که منجر به باورهای تحریفشده میشوند. این باورها میتوانند منجر به رفتارهای مشکلآفرین شوند و حوزههای مختلف زندگی شامل روابط خانوادگی، عاشقانه، شغلی و دانشگاهی را تحتتأثیر قرار دهند. در ادامه بیشتر توضیح میدهیم.
افکار منفی را شناسایی کنید
مهم است که متوجه شوید چگونه افکار، احساسات و موقعیتها میتوانند در شکلگیری رفتارهای ناسازگار نقش داشته باشند. این فرآیند بهویژه برای افرادی که درونگرا هستند میتواند دشوار باشد؛ اما در نهایت میتواند منجر به کشف خود و بینشی درست شود که بخش اساسی روند درمان CBT است.
مهارتهای جدید را تمرین کنید
در روش شناخت درمانی بسیار مهم است که مهارتهای تازهای را تمرین کنید تا بعداً بتوانید از آن مهارتها در زندگی واقعی استفاده کنید. بهعنوانمثال، فرد دچار اختلال مصرف مواد میتواند مهارتهای خودداری و راههای اجتناب یا برخورد مناسب در موقعیتهای اجتماعی که میتواند منجر به عود وضعیتش شود را تمرین کند.
تعیین اهداف
تعیین هدف میتواند گامی مهم در بهبودی از بیماری روانی و کمک به شما در ایجاد تغییراتی برای بهبود سلامتی و زندگی شما باشد. در طول درمان CBT ، درمانگر میتواند آموزش چگونگی تعیین هدف، تمایز بین اهداف کوتاهمدت و بلندمدت، تعیین اهداف SMART (دقیق، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مرتبط، مبتنی بر زمان) و تمرکز بر روند به اندازهی تمرکز بر نتیجهی انتهایی به شما کمک کند.
حل مشکل
یادگیری مهارت حل مسئله میتواند به شما در شناسایی و حل مشکلاتی که از عوامل استرسزای بزرگ و وکوچک زندگی ناشی میشوند کمک کرده و تأثیر منفی بیماری روانی و جسمی را کاهش دهد. حل مسئله در درمان CBT اغلب شامل پنج مرحله است: شناسایی مسئله، تهیهی لیستی از راه حلهای ممکن، ارزیابی نقاط قوت و ضعف هر یک از راه حلهای ممکن، انتخاب راه حل مناسب و اجرای راه حل.
نظارت و کنترل بر خود
کنترل بر خود که به عنوان کارهای روزمره نیز شناخته میشود، بخش مهمی از درمان CBT است که شامل پیگیری رفتارها، علائم یا تجربیات در طول زمان و به اشتراک گذاشتن آنها با درمانگر است. نظارت بر خود کمک میکند تا اطلاعات لازم را برای اتخاذ بهترین راه درمانی در اختیار درمانگر بگذارید. بهعنوانمثال، برای اختلالات خوردن، نظارت بر خود میتواند شامل پیگیری عادات غذایی و هرگونه افکار یا احساسات همراه با مصرف آن غذا باشد.
پیشرفت تدریجی
در بیشتر موارد، درمان CBT فرایندی تدریجی است که به فرد کمک میکند تا گامهای کوچکی در جهت تغییر رفتار بردارد. بهعنوانمثال، کسی که دارای اضطراب اجتماعی است میتواند با تصور موقعیتهای سادهی اجتماعی که محرک اضطراباند شروع کند. در مرحله بعد میتواند شروع به تمرین گفتگو با دوستان، خانواده و آشنایان کند.
با تلاش تدریجی در جهت رسیدن به یک هدف بزرگتر، روند کار کمتر دلهرهآور بهنظر میرسد و دستیابی به اهداف آسانتر میشود.
اگر میخواهید درمان CBT را آغاز کنید حتماً میخواهید بدانید که این درمان شامل چه مراحلی است؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که شناخت درمانی شامل مراحل زیر است:
شناسایی موقعیتها یا وضعیتهای نگرانکننده زندگی ...
آگاهی از افکار، احساسات و باورهای خود در مورد مشکلات ...
شناسایی تفکرات منفی یا نادرست ...
بازسازی تفکرات منفی یا نادرست ...
افکار منفی را شناسایی کنید ...
مهارتهای جدید را تمرین کنید ...
تعیین اهداف ...
حل مشکل
شناسایی موقعیتها یا وضعیتهای نگرانکنندهی زندگی
این موارد میتواند شامل گزینههایی مانند ابتلا به بیماری، طلاق، اندوه، عصبانیت یا علائم یکی از اختلالات سلامت روان باشد. شما و درمانگرتان احتمالاً مدتی را صرف میکنید تا تصمیم بگیرید روی کدامیک از مشکلات یا اهدافتان تمرکز کنید.
آگاهی از افکار، احساسات و باورهای خود در مورد مشکلات
وقتی مشکلاتی که قرار است رویشان کار شود شناسایی شدند، درمانگر از شما میخواهد تا نظرات خود را در مورد آن مشکلات به اشتراک بگذارید. این مرحله میتواند شامل بررسی آنچه در مورد تجربیاتتان به خود میگویید (گفتگو با خود)، تفسیر شما از معنای یک موقعیت و باورهای شما در مورد خودتان، سایر افراد و سایر رویدادها باشد. شاید درمانگر به شما پیشنهاد کند افکار خود را یادداشت کنید.
شناسایی تفکرات منفی یا نادرست
ممکن است درمانگر برای کمک به تشخیص الگوهای فکری و رفتاری مرتبط با مشکلتان از شما بخواهد به پاسخهای جسمی، عاطفی و رفتاری خود نسبت به موقعیتهای مختلف توجه کنید.
بازسازی تفکرات منفی یا نادرست
درمانگرتان به شما کمک میکند از خود بپرسید که آیا دیدگاهتان دربارهی وضعیت تنشزا، مبتنی بر واقعیت است یا مبتنی بر برداشت نادرست شما از آنچه که واقعاً اتفاق میافتد. این مرحله میتواند دشوار باشد. ممکن است طرز فکر شما در مورد زندگی و خودتان نهادینه شده باشد. الگوهای تفکّر و رفتار مفید، با تمرین تبدیل به عادت میشوند و دیگر برای دستیابی به آنها تلاش زیادی لازم نخواهید داشت.
تکنیکهای درمان شناختی رفتاری
افراد، اغلب افکار یا احساساتی را تجربه میکنند که منجر به باورهای تحریفشده میشوند. این باورها میتوانند منجر به رفتارهای مشکلآفرین شوند و حوزههای مختلف زندگی شامل روابط خانوادگی، عاشقانه، شغلی و دانشگاهی را تحتتأثیر قرار دهند. در ادامه بیشتر توضیح میدهیم.
افکار منفی را شناسایی کنید
مهم است که متوجه شوید چگونه افکار، احساسات و موقعیتها میتوانند در شکلگیری رفتارهای ناسازگار نقش داشته باشند. این فرآیند بهویژه برای افرادی که درونگرا هستند میتواند دشوار باشد؛ اما در نهایت میتواند منجر به کشف خود و بینشی درست شود که بخش اساسی روند درمان CBT است.
مهارتهای جدید را تمرین کنید
در روش شناخت درمانی بسیار مهم است که مهارتهای تازهای را تمرین کنید تا بعداً بتوانید از آن مهارتها در زندگی واقعی استفاده کنید. بهعنوانمثال، فرد دچار اختلال مصرف مواد میتواند مهارتهای خودداری و راههای اجتناب یا برخورد مناسب در موقعیتهای اجتماعی که میتواند منجر به عود وضعیتش شود را تمرین کند.
تعیین اهداف
تعیین هدف میتواند گامی مهم در بهبودی از بیماری روانی و کمک به شما در ایجاد تغییراتی برای بهبود سلامتی و زندگی شما باشد. در طول درمان CBT ، درمانگر میتواند آموزش چگونگی تعیین هدف، تمایز بین اهداف کوتاهمدت و بلندمدت، تعیین اهداف SMART (دقیق، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مرتبط، مبتنی بر زمان) و تمرکز بر روند به اندازهی تمرکز بر نتیجهی انتهایی به شما کمک کند.
حل مشکل
یادگیری مهارت حل مسئله میتواند به شما در شناسایی و حل مشکلاتی که از عوامل استرسزای بزرگ و وکوچک زندگی ناشی میشوند کمک کرده و تأثیر منفی بیماری روانی و جسمی را کاهش دهد. حل مسئله در درمان CBT اغلب شامل پنج مرحله است: شناسایی مسئله، تهیهی لیستی از راه حلهای ممکن، ارزیابی نقاط قوت و ضعف هر یک از راه حلهای ممکن، انتخاب راه حل مناسب و اجرای راه حل.
نظارت و کنترل بر خود
کنترل بر خود که به عنوان کارهای روزمره نیز شناخته میشود، بخش مهمی از درمان CBT است که شامل پیگیری رفتارها، علائم یا تجربیات در طول زمان و به اشتراک گذاشتن آنها با درمانگر است. نظارت بر خود کمک میکند تا اطلاعات لازم را برای اتخاذ بهترین راه درمانی در اختیار درمانگر بگذارید. بهعنوانمثال، برای اختلالات خوردن، نظارت بر خود میتواند شامل پیگیری عادات غذایی و هرگونه افکار یا احساسات همراه با مصرف آن غذا باشد.
پیشرفت تدریجی
در بیشتر موارد، درمان CBT فرایندی تدریجی است که به فرد کمک میکند تا گامهای کوچکی در جهت تغییر رفتار بردارد. بهعنوانمثال، کسی که دارای اضطراب اجتماعی است میتواند با تصور موقعیتهای سادهی اجتماعی که محرک اضطراباند شروع کند. در مرحله بعد میتواند شروع به تمرین گفتگو با دوستان، خانواده و آشنایان کند.
با تلاش تدریجی در جهت رسیدن به یک هدف بزرگتر، روند کار کمتر دلهرهآور بهنظر میرسد و دستیابی به اهداف آسانتر میشود.
شناخت درمانی یا رفتار درمانی شناختی (CBT) برای طیف گستردهای از مشکلات رفتاری، اختلالات روانی، سوءمصرف مواد، مشکلات در رابطه میتواند مفید باشد. در روش درمانی CBT در طی جلسات متعدد، فرد با ریشه مشکلاتش مواجه شده و مهارتهای رفتاری صحیح را آموزش میبیند.
مراحل درمان CBT؛ فرایند درمان شناختی رفتاری
درمان رفتاردرمانی شناختی رفتاری (CBT) یک روش درمانی است که بر پایهی تئوری شناختی رفتاری ساخته شده است و به بیماران کمک میکند تا به تغییر الگوهای فکری و رفتاری خود بپردازند تا مشکلات خود را حل کنند. فرایند درمان CBT شامل مراحل زیر است:
1. ارزیابی
در ابتدا، پزشک یا مشاور ارزیابی اولیهای از بیمار انجام میدهد تا با مشکلات او آشنا شود و از این طریق برای برنامهریزی درمان مناسب اطلاعات لازم را بدست آورد.
2. برنامهریزی درمان
پس از ارزیابی، در مرحله دوم پزشک یا مشاور یک برنامهی درمانی مشخص میکند که شامل هدفهایی است که بیمار باید برای دستیابی به آنها کار کند. این برنامه شامل تکنیکهایی میشود که در طول درمان به کار گرفته خواهند شد.
3. آموزش تکنیکهای CBT
در مرحله سوم، پزشک یا مشاور به بیمار تکنیکهای CBT را آموزش میدهد. این تکنیکها شامل تکنیکهای مثل تحلیل خودکارآمدی، تحلیل انگیزهها و هدفها، ارتباط اثربخشی و مشکلات، تکنیکهای تفکر سازنده و تکنیکهای مدیریت استرس و اضطراب هستند.
4. تمرین تکنیکهای CBT
در این مرحله، بیمار تکنیکهای CBT را با راهنمایی پزشک یا مشاور تمرین میکند. این کار به بیمار کمک میکند تا تکنیکها را به خوبی یاد بگیرد و آنها را در زندگی خود اجرا کند. برای مثال، در این مرحله، بیمار ممکن است تحلیل خودکارآمدی را برای حل مشکلات خود به کار بگیرد یا تمرین تکنیکهای مدیریت استرس و اضطراب را انجام دهد.
5. ارزیابی مجدد
در طول درمان، پزشک یا مشاور به بیمار اجازه میدهد که پیشرفت خود را نظارت کند و ممکن است نیاز به تغییر در برنامهی درمان داشته باشد. در این مرحله، ارزیابی مجدد انجام میشود تا بررسی شود که آیا بیمار به سمت هدفهای درمانی خود پیشرفت کرده است یا خیر.
6. پایان درمان و حفظ پیشرفت
در پایان درمان، پزشک یا مشاور به بیمار میگوید که آیا هدفهای درمانی را دستیابی کرده است یا خیر. اگر بیمار به هدفهای درمانی خود دستیابی کرده باشد، پزشک یا مشاور به او کمک میکند که پیشرفت خود را حفظ کند و اگر نیاز به درمان دوباره داشت، به او کمک میکند تا فرایند درمان را دوباره انجام دهد.
تفاوت شناخت درمانی با سایر روشهای رواندرمانی چیست؟
یکی از مهمترین سؤالاتی که وجود دارد این است که رفتار درمانی شناختی چه تفاوتی با سایر رواندرمانیها دارد؟
در پاسخ به این سؤال باید بدانید که رفتار درمانی شناختی یک استراتژی مسئلهمحور است. این روش بر روی مشکلات فعلی و یافتن راه حل برای آنها تمرکز دارد. بهعنوانمثال، روش درمانی CBT برخلاف روانکاوی اساساً به گذشته نمیپردازد.
رفتار درمانی شناختی بیشتر درگیر مقابله با مشکلات فعلی است. مهمترین نکته این است که به مردم کمک شود تا بتوانند به خود کمک کنند: آنها باید بتوانند هرچه سریعتر و بدون نیاز به درمان دوباره با زندگی خود کنار بیایند.
این بدان معنا نیست که رفتار درمانی شناختی تأثیر وقایع گذشته را به طور کامل نادیده میگیرد؛ بلکه بیشتر درگیر شناسایی و تغییر الگوهای رفتاری و فکری استرسزای کنونی است.
رواندرمانی تحلیلی که ریشه در روانکاوی کلاسیک فرویدی دارد، از روشهای مختلفی استفاده میکند. در این روش، درمانگر سعی میکند به بیمار کمک کند تا مشکلاتش را کشف کرده و دلایل عمقی آنها را بفهمد.
6 تکنیک درمان شناختی رفتاری
عملکرد CBT از شناسایی الگو های فکری فراتر است. تکنیکهای مورد استفاده در رفتار درمانی شناختی شامل آرام سازی، حواس پرتی ذهنی، یادداشت روزانه و ایفای نقش میشوند.
1. شناسایی افکار منفی
یکی از مولفه های ضروری برای درمان CBT شناسایی افکار منفی است. ضرورت دارد تا بیمار یاد بگیرد چگونه احساسات و افکار میتوانند در شکل گیری رفتارهای ناسازگارانه نقش داشته باشند. بی شک فرایند شناسایی افکار منفی دشوار خواهد بود. با این وجود کشف بینش و خود یک بخش ضروری در رفتار درمانی شناختی به شمار می رود.
2. تمرین مهارتهای جدید
مهارتهای جدید در موقعیتهای واقعی قابل اجرا هستند. بهطور مثال فردی که به اختلال سوء مصرف مواد مخدر مبتلا است، میتواند با تمرین مهارتهای جدید برای مقابله با مصرف روشهای کارآمد را در زندگی به کار بگیرد.
2.1 تمرینهای تعامل اجتماعی (Social Skills Training)
یکی دیگر از تکنیکهای کاربردی در CBT مهارتهای تعامل اجتماعی است. این تکنیک به ارتقاء مهارتهای ارتباطی و تعامل اجتماعی فرد کمک شایانی میکند. در این تکنیک فرد با آموزش مهارتهای ارتباطی مانند گفتگو، گوش دادن مؤثر، حل تعارض و ایجاد روابط مثبت بهبود ارتباط با دیگران را تجربه مینماید.
2.2 تمرینات تعاملی در Cbt
تمرینات تعاملی (Behavioral Experiments): در تکنیک تمرینات تعاملی، فرد با آزمودن رفتارهای مختلف و مشاهده نتایج آنها، به تجربیات و اطلاعات جدیدی دست پیدا میکند. این تجربیات کمک میکنند تا اعتقادات منفی و تصدیقنشده تغییر کنند. در واقع در تکنیک تمرینات تعاملی به فرد فرصت مقایسه افکار منفی خود با تجربه عملی داده میشود. این تجربه میتواند به کمک اطلاعات جدید و تغییر نگرش منجر گردد.
2.3 تمرینات تعادل رفتاری (Behavioral Activation): تکنیک تمرینات تعادل رفتاری به عنوان یکی از تکنیکهای کاربردی در CBT به ارتقاء رفتارهای مثبت و لذتبخش در زندگی فرد میپردازد، که میتواند به کاهش افسردگی و افزایش رضایت زندگی کمک نماید. این تکنیک به فرد کمک میکند تا رفتارهای مثبت و لذتبخش را در زندگی روزمرهاش ترغیب کند. تغییر رفتار میتواند به افزایش انرژی، کاهش افسردگی و بهبود کیفیت زندگی منجر گردد.
3. هدفگذاری
در بهبود بیماریهای روانی هدفگذاری نقش بسزایی دارد. با هدفگذاری بیمار میتواند تغییراتی را در راستای بهبود سلامت به ارمغان بیاورد. درمانگر قادر است در طول دوره درمان CBT با آموزش نحوه شناسایی هدف، تعیین اهداف هوشمند و تمایز بخشی میان اهداف کوتاه مدت و بلند مدت به مهارت های هدف گذاری کمک نماید.
4. حل مسئله (Problem-Solving Skills) یادگیری مهارتهای حل مسئله در شناسایی و حل مشکلات ناشی از بیماری روانی کمک شایانی می کند. در واقع با مهارت حل مسئله میتوان تاثیر منفی بیماریهای روانی و جسمانی را به طرز چشمگیری کاهش داد.
در درمان CBT مهارت حل مسئله شامل مراحل زیر است: تهیه راه حل های ممکن در قالب لیست ارزیابی نقاط قوت و ضعف راه حل ها انتخاب راه حل پیاده سازی راه حل
5. نظارت بر خود
خود نظارتی بخش مهمی از درمان شناختی-رفتاری به شمار می رود. در درمان CBT خود نظارتی شامل ردیابی رفتار ها، نشانه ها و تجربیان در طول زمان است. نظارت بر خود قادر است به ارائه اطلاعات مورد نیاز برای ارائه بهترین درمان به درمانگر کمک نماید.
6. انکار تصدیقنشده (Cognitive Reframing)
یکی از تکنیکهای کاربردی در CBT به انکار تصدیق نشده اختصاص دارد. این تکنیک به فرد کمک میکند تا افکار منفی و تصدیقنشده خود را تغییر دهد. این تغییر ممکن است از تحلیل مجدد و ارزیابی مثبتتر و واقعگرایانهتر افکار آغاز شود. به عبارتی دیگر در تکنیک انکار تصدیق نشده هدف اصلی تحلیل مجدد افکار منفی است. فرد افکار خود را بررسی مینماید و سعی میکند آنها را به شکلی تغییر دهد که به واقعیتها و احساسات مثبتتر نزدیک شوند. به عبارتی، تصویر از یک وقوع را در دل ذهن تغییر میدهد.
درمان معمول CBT اغلب شامل موارد زیر است:
تشخیص اینکه چگونه تفکر نادرست میتواند مشکلات را بدتر کند
یادگیری مهارتهای زندگی جدید مانند حل مسئله
به دست آوردن و افزایش اعتماد به نفس و درک بهتر و قدردانی از ارزش خود
یادگیری اینکه چگونه باید با ترسها و چالشها روبرو شد
استفاده از تکنیکهای ایفای نقش و آرامش در هنگام مواجهه با موقعیتهای بالقوه چالش برانگیز
هدف از این تکنیکها جایگزینی افکار غیر مفید یا خود ویرانگر با افکار دلگرم کننده و واقع بینانه است. به عنوان مثال، “من هرگز یک رابطه پایدار نخواهم داشت” ممکن است به این صورت تبدیل شود: “هیچ یک از روابط قبلی من خیلی طولانی نبوده است. بازنگری در مورد آنچه واقعاً از طرف مقابلم میخواهم می تواند به من کمک کند کسی را پیدا کنم که در درازمدت بتوانم با او سازگار باشم.
شناخت درمانی در افسردگی
درمانگر شناخت درمانی در تمامی اختلالات با آموزش دربارهی اختلال تشخیص دادهشده و آموزش شناخت درمانی به بیمار کار خود را آغاز میکند، به مراجعهکننده کمک میکند تا اهداف خود را مشخص کند و همچنین مهارتهای اساسی فکری و رفتاری را به او یاد میدهد. مداخلات درمان شناختی رفتاری عموماً بر کمک به مراجعهکننده برای بیشتر درگیر شدن در فعالیتهایی تمرکز دارد که قبلاً برایش مهم بوده اما بهخاطر درگیری با افسردگی آنها را رها کرده است.
درمان CBT به بیمار کمک میکند تا باورهای منفیاش دربارهی خود، جهان و آینده را که منجر به افسردگیاش شده ارزیابی کند. رفتار درمانی شناختی در افسردگی میتواند با توجه به خصیصههای مراجعهکننده هماهنگ شود. بهعنوانمثال، درمانگر هنگام کار با کودکان یا نوجوانان افسرده میتواند والدین بیمار را نیز درگیر کند و به آنها مهارتهای تازهی والد بودن را آموزش دهد که میتواند به درمان افسردگی کودک کمک کند.
کمک به تغییر باورها
شناخت درمانی برای بزرگسالان با سنین بالاتر بر کمک به مراجعهکننده برای حفظ یک زندگی فعال بهلحاظ اجتماعی، ارزیابی باورها دربارهی سالخوردگی و یادگیری نحوهی تقابل با تغییرات در وضعیت سلامت جسمی تمرکز دارد. بههمینصورت، شناخت درمانی CBT میتواند به مراجعهکنندگانی که احتمالا وجود بیماریهایی مانند ایدز در آنها منجر به افسردگی شده کمک کنند تا باورهای خود را دربارهی بیمار بودن و معنای آن در زندگیشان ارزیابی کرده و از سوی دیگر اطمینان حاصل کند که این افراد در فعالیتهای معناداری شرکت میکنند.
شناخت درمانی در اضطراب
چالش اندیشه در شناخت درمانی جهت درمان اضطراب
چالش اندیشه که به عنوان بازسازی شناختی نیز شناخته میشود، فرایندی است که در آن الگوهای تفکر منفی را که منجر به اضطراب میشوند به چالش کشیده و افکار مثبتتر و واقعگرایانه را جایگزین آنها میکنند.
این فرایند، شامل سه مرحله است:
شناسایی افکار منفی
در اختلالات اضطرابی موقعیتها خطرناکتر از حالت واقعی بهنظر میرسند. بهعنوانمثال، برای کسی که مبتلا به میکروبهراسی است، دست دادن با شخص دیگری میتواند خطرناک بهنظر برسد. اگرچه ممکن است به راحتی متوجه شوید که این ترس غیرمنطقی است؛ اما شناسایی افکار غیر منطقی و ترسناک خود بسیار دشوار است. یک راهکار این است که از خود بپرسید هنگام شروع احساس اضطراب به چه فکر میکردید؟ درمانگر در این مرحله به شما کمک میکند.
به چالش کشیدن افکار منفی
در مرحله دوم، درمانگر به شما میآموزد که چگونه افکار تحریککنندهی اضطراب خود را ارزیابی کنید. این مرحله شامل زیر سوال بردن شواهد برای افکار ترسناک شما، تجزیه و تحلیل باورهای غیرمفید و راستیآزمایی پیشبینیهای منفی است.
استراتژیهای به چالش کشیدن افکار منفی شامل انجام آزمایشها، سنجش جوانب مثبت و منفی نگرانی یا اجتناب از چیزی که از آن میترسید و تعیین احتمالات واقعبینانهی این مسئله است که آیا آنچه که نگرانش هستید ممکن است اتفاق بیافتد یا خیر.
جایگزینی افکار منفی با افکار واقعبینانه
هنگامیکه پیشبینیهای غیرمنطقی و اعوجاجهای منفی را در افکار اضطرابآور خود شناسایی کردید، میتوانید آنها را با افکار جدیدی که دقیقتر و مثبتترند جایگزین کنید. درمانگر همچنین میتواند به شما کمک کند تا عباراتی واقعبینانه و آرامبخش بسازید که بتوانید هنگام مواجهه یا پیشبینی مواجهه با وضعیتی که معمولاً شما را مضطرب میکند با خود تکرار کنید.
آیا شواهدی مبنی بر مؤثر بودن CBT وجود دارد؟
ثابت شده که درمان CBT روشی مؤثر برای بسیاری از مشکلات روانی است. بهعنوانمثال یک متاآنالیز که در سال ۲۰۱۰ انجام شد، شناخت درمانی را روش مداخلهای مؤثری برای درمان افسردگی ماژور نشان داد.[۱]
در یک مطالعهی مروری دیگر در سال ۲۰۰۶ بر روی ۱۶ متاآنالیز، روش شناخت درمانی با وضعیتهای بدون درمان، لیست انتظار و دارونما مقایسه شد. نویسندگان این مقاله ادعا کردهاند که شناخت درمانی میتواند برای درمان اختلال دوقطبی بزرگسالان و نوجوانان، اختلال اضطراب عمومی، اختلال پانیک با یا بدون گذرهراسی (آگورافوبیا یا ترس از مکانهای عمومی)، جمعهراسی، اختلال اضطراب پس از سانحه و اختلالات اضطراب و افسردگی کودکی مفید باشد.[۲]
در مقالهی دیگری در سال ۲۰۰۶ ادعا شده که رفتار درمانی شناختی برای درمان اختلال دوقطبی در افرادی که بیش از ۱۲ دوره از بیماری را سپری کردهاند اثر کمتری دارد. اما به هر حال به نظر میرسد این روش درمانی برای بسیاری از مشکلات و اختلالات میتواند کمککننده باشد.[۳]
در مقالهی دیگری در سال ۲۰۰۶ ادعا شده که رفتار درمانی شناختی برای درمان اختلال دوقطبی در افرادی که بیش از ۱۲ دوره از بیماری را سپری کردهاند اثر کمتری دارد. اما به هر حال به نظر میرسد این روش درمانی برای بسیاری از مشکلات و اختلالات میتواند کمککننده باشد.[۳]
کلام آخر
اختلالات روانی و رفتاری دلایل و زمینههای مختلفی دارند و درمان آنها معمولاً با استفاده از ترکیب چند روش درمانی صورت میگیرد. در این میان شناخت درمانی یا درمان شناختی رفتاری (CBT) یکی از مؤثرترین روشهایی است که میتواند بر اختلالات روانی و رفتاری تأثیر مثبتی گذاشته و مهارتهای زندگی بهتر را به فرد مبتلا آموزش دهد.
اگر خود یا نزدیکانتان دچار یکی از انواع اختلالات روانی، بدرفتاری، سوءمصرف مواد، افسردگی و عادتهای غلط و مخرب هستید، رفتار درمانی شناختی میتواند کمکهای بسیاری به شما کند. برای اینکه با این روش بیشتر آشنا شوید و متوجه شوید که آیا این روش میتواند به شما کمک کند، میتوانید از روانشناسان مشورت بگیرید.
سؤالات متداول
اختلالات روانی و رفتاری دلایل و زمینههای مختلفی دارند و درمان آنها معمولاً با استفاده از ترکیب چند روش درمانی صورت میگیرد. در این میان شناخت درمانی یا درمان شناختی رفتاری (CBT) یکی از مؤثرترین روشهایی است که میتواند بر اختلالات روانی و رفتاری تأثیر مثبتی گذاشته و مهارتهای زندگی بهتر را به فرد مبتلا آموزش دهد.
اگر خود یا نزدیکانتان دچار یکی از انواع اختلالات روانی، بدرفتاری، سوءمصرف مواد، افسردگی و عادتهای غلط و مخرب هستید، رفتار درمانی شناختی میتواند کمکهای بسیاری به شما کند. برای اینکه با این روش بیشتر آشنا شوید و متوجه شوید که آیا این روش میتواند به شما کمک کند، میتوانید از روانشناسان مشورت بگیرید.
سؤالات متداول
درمان سی بی تی را برای چه اختلالاتی بهکار میبرند؟
شناخت درمانی برای درمان اختلالات خلقی، اختلالات مربوط به اضطراب، اعتیاد، اختلالات اشتها، نوسانات خلقی، استرس، مشکلات در رابطه، بیخوابی، عصبانیت مورد استفاده قرار میگیرد.
مزایای درمان شناختی رفتاری CBT چیست؟
هدف از درمان CBT این است که با تجزیه مشکلات به بخشهای کوچکتر، به شما کمک کند تا مشکلات طاقتفرسا را به روش مثبتتری حل کنید. این شیوه به شما نشان میدهد چگونه الگوهای منفی را تغییر داده و احساس بهتری داشته باشید. برخلاف برخی دیگر از روشهای گفتاردرمانی، درمان CBT بر مشکلات زمان حال شما تمرکز دارد.
درمان CBT برای چه کسانی خوب نیست؟
باتوجه به ماهیت ساختار CBT ، ممکن است این روش برای کسانی که مشکلات سلامت روان پیچیدهتری داشته یا از اختلالات یادگیری رنج میبرند مناسب نباشد. ازآنجاییکه شما در رفتار درمانی شناختی با احساسات و اضطرابات خود روبهرو میشوید، ممکن است در مراحل اولیهی درمان دچار اضطراب و احساسات آزاردهندهی بیشتری شوید. ممکن است برای افرادی که نیازهای پیچیدهتر بهداشت روانی یا مشکلات یادگیری دارند، مناسب نباشد. از آنجا که CBTمیتواند جهت مقابله با احساسات و اضطراب شما باشد، ممکن است دورههای ابتدایی را تجربه کنید که بیشتر اضطراب دارید یا از نظر احساسی، احساس راحتی نمیکنید.
آیا شناخت درمانی میتواند مضر باشد؟
به طور کلی، استفاده از درمان شناختی رفتاری خطر کمی دارد. اما ممکن است بعضی مواقع از نظر احساسی راحت نباشید. چراکه درمان CBT میتواند باعث شود در احساسات و تجربیات دردناک خود جستجو کنید. در طول جلسات چالشی ممکن است گریه کنید، ناراحت شوید یا احساس عصبانیت کنید.
چه مدت طول میکشد تا درمان CBT اثر کند؟
درمان شناختی رفتاری (CBT) بر چگونگی تأثیر افکار، باورها و نگرشهای ما بر احساسات و رفتارمان متمرکز است. روش سنتی درمانCBT معمولاً نیازمند جلسات ۳۰ تا ۶۰ دقیقهای هفتگی به مدت ۱۲ تا ۲۰ هفته است که به شدت بیماری بستگی دارد.
منابع
[۱] Cognitive behavioural therapy for major psychiatric disorder: does it really work? A meta-analytical review of well-controlled trials, Lynch et al. DOI: 10.1017/S003329170900590X
[۲] The empirical status of cognitive-behavioral therapy: a review of meta-analyses, Butler et al. DOI: 10.1016/j.cpr.2005.07.003
[۳] Cognitive-behavioural therapy for severe and recurrent bipolar disorders: randomised controlled trial, Scott et al. DOI: 10.1192/bjp.188.4.313
CBT یا روان درمانی مبتنی بر رفتار و شناخت، یک روش درمانی رایج است که برای مدیریت اختلالات روانی و رفتاری استفاده می شود. در ادامه تفاوت های CBT با سایر روش های روان درمانی را شرح می دهیم.
تمرکز بر رفتار و شناخت
CBT به جای تمرکز بر تجربه های گذشته، خانواده و فرایندهای ناخودآگاه بر روی تغییر رفتار و تغییر نگرش های منفی تمرکز دارد.
شفافیت و کوتاه بودن
درمان شناختی رفتاری با تمرکز بر مهارت های مشاهده و تفکر مثبت و تغییر الگوهای شناختی و رفتاری غیرمفید در مدت زمان کمتری نسبت به سایر روش های درمانی انجام می پذیرد.
تأکید بر همکاری و مشارکت بیمار
درمان CBT بر همکاری بیمار و مشاور تأکید دارد و به بیمار ابزارهایی برای مدیریت عواطف و افکار ناامن ارائه می دهد.
اثبات پایبندی برای بیمار
در CBT، بیمار باید به مراتب در تمرین های درمانی پایبند باشد و این موجب اثبات نتایج بهتر در مدت کوتاه تر می شود.
استفاده از تکنیک های مختلف
CBT از تکنیک های مختلفی مانند تمرین مثبت نگری، مدیریت خشم، تمرین های نوروفیدبک، تمرین تصویرسازی و مدیریت تنش استفاده می کند.