بررسی پرخاشگری در زمان بحران و پس از آن
دکتر محمدرضامقدسی مشاور عالی ماموریت ملی تاب آوری فرهنگی
در زمان بحران، رفتارهای انسانی دچار تغییرات قابلتوجهی میشود که یکی از بارزترین آنها افزایش پرخاشگری است. این پدیده نه تنها در زمان وقوع بحران بلکه تا مدتی پس از آن نیز ادامه دارد. این تغییرات رفتاری به دلیل عملکرد طبیعی بخش آمیگدال مغز انسان است که مسئول پردازش احساسات و واکنشهای هیجانی میباشد.
به گزارش میگنا آمیگدال در شرایط استرسزا و بحرانها به شدت فعال شده و باعث بروز واکنشهای دفاعی و پرخاشگرانه میشود. در این شرایط، کنترل هیجانات دشوارتر شده و افراد ممکن است رفتارهای تهاجمی و غیرمنطقی از خود نشان دهند.
فشار روانی ناشی از بحران، به تنهایی فعالکنندهی آمیگدال نیست بعبارت دیگر تبعات بحران نیز بهطور مستقیم به افزایش پرخاشگری دامن میزنند. از دست دادن منابع حیاتی (سرپناه، درآمد، امنیت)، ابهام و عدم قطعیت درباره آینده، خستگی مفرط جسمی و ذهنی، درد و رنج ناشی از آسیبها یا از دستدادنها، و شکستن ساختارهای حمایتی اجتماعی (خانواده، جامعه)، همگی بار سنگینی بر روان انسان تحمیل میکنند.
دکتر محمدرضامقدسی مدیر و موسس خانه تاب آوری در ادامه آورده است پرخاشگری پس از بحران نیز میتواند نشأتگرفته از فرسودگی، اندوه حلنشده، یا سرخوردگی از روند کند بهبودی باشد.
افزایش پرخاشگری در زمان بحران و پس از آن، تا حد زیادی یک پاسخ نوروبیولوژیک طبیعی به شرایط غیرعادی است. این رفتار ریشه در غرایز بقای ما دارد. با این حال، طبیعی بودن به معنای مفید یا غیرقابلمدیریت بودن آن نیست. پرخاشگری کنترلنشده، مانند آتشی در خرابهها، تخریبگر روابط انسانی است. این رفتار باعث دامنزدن به چرخهی خشونت، تضعیف همبستگی اجتماعی بسیار ضروری در زمان بحران، افزایش تنشها، و ایجاد موانع بزرگ بر سر راه کمکرسانی موثر و فرآیند التیام فردی و جمعی میشود. پرخاشگری، تابآوری در بحران را در سطح فردی و گروهی به شدت تضعیف میکند.
در کنار خودآگاهی فردی، همدلی (Empathy) نیرویی اجتماعی ضروری برای خنثیسازی پرخاشگری و تقویت تابآوری جمعی است. همدلی، توانایی درک و احساس کردن تجربیات هیجانی دیگران از نگاه خودشان است. در شرایط بحرانی که همه رنج میکشند، تمرین همدلی به ما یادآوری میکند که پرخاشگری دیگران نیز احتمالاً ناشی از همان درد، ترس و فعالشدن آمیگدال است که ما تجربه میکنیم. همدلی به ما کمک میکند به جای قضاوت یا مقابلهبهمثل، فضای امن روانی ایجاد کنیم.
بحرانها، چه طبیعی مانند زلزله یا سیل، چه انسانی مانند جنگ یا پاندمی، و چه شخصی مانند از دست دادن شغل یا عزیز، دنیای آشنا را زیر و رو میکنند. در این آشفتگی، شاهد تغییراتی چشمگیر در رفتار انسانها هستیم. یکی از بارزترین و چالشبرانگیزترین این تغییرات، افزایش قابل توجه پرخاشگری، هم در حین بحران و هم در دورهی پس از آن است. این پدیده تصادفی نیست، بلکه ریشه در سیمکشی عمیق مغز انسان و تبعات اجتنابناپذیر فشار روانی شدید دارد. درک این مکانیسمها و تلاش آگاهانه برای پرورش تابآوری در بحران از طریق همدلی و مهربانی است.
آمیگدال به عنوان مرکز هیجانات در مغز، نقش کلیدی در تنظیم پاسخهای احساسی ایفا میکند. در زمان بحران، این بخش مغز به دلیل افزایش هورمونهای استرس مانند کورتیزول و آدرنالین، بیش از حد فعال میشود. این افزایش فعالیت باعث میشود که فرد به سرعت و بدون تفکر عمیق واکنش نشان دهد. پرخاشگری یکی از این واکنشهاست که میتواند به دلیل احساس تهدید، ترس و اضطراب ایجاد شود. به همین دلیل است که در زمان بحران، افراد ممکن است رفتارهای تهاجمی و حتی خشونتآمیز از خود بروز دهند.
پرخاشگری در زمان بحران میتواند پیامدهای منفی گستردهای داشته باشد. این رفتارها نه تنها باعث تشدید تنشها و افزایش درگیریها میشود، بلکه میتواند به تخریب روابط اجتماعی و کاهش همکاریهای جمعی منجر گردد. در شرایط بحرانی، همکاری و همدلی بین افراد اهمیت زیادی دارد تا بتوان بحران را به بهترین نحو مدیریت کرد. پرخاشگری مانع از ایجاد فضای امن و حمایتگرانه شده و فرآیند حل بحران را پیچیدهتر میکند. بنابراین، کنترل این واکنشها و افزایش آگاهی نسبت به آنها ضروری است.در مقابل پرخاشگری، همدلی و مهربانی میتوانند نقش مهمی در کاهش تنشها و بهبود وضعیت روانی افراد داشته باشند.
همدلی یعنی توانایی درک احساسات و نیازهای دیگران و مهربانی یعنی رفتارهای محبتآمیز و حمایتگرانه نسبت به دیگران. در زمان بحران، این دو ویژگی میتوانند به کاهش استرس و اضطراب کمک کنند و احساس امنیت و آرامش را در جامعه افزایش دهند. با تمرکز بر همدلی و مهربانی، میتوان فضای بهتری برای تعاملات انسانی ایجاد کرد که به مدیریت بهتر بحران کمک میکند.
برای مقابله با پرخاشگری در زمان بحران، افزایش هوشیاری و خودآگاهی بسیار مهم است. هوشیاری به معنای توجه دقیق پرخاشگری در زمان بحران و پس از آن، نتیجه طبیعی عملکربه احساسات و واکنشهای خود و دیگران است و خودآگاهی یعنی شناخت بهتر از هیجانات و توانایی کنترل آنها. با تمرین مهارتهای هوشیاری و خودآگاهی، افراد میتوانند واکنشهای هیجانی خود را بهتر مدیریت کنند و از رفتارهای پرخاشگرانه پرهیز نمایند. این مهارتها به ویژه در زمان بحران که فشارهای روانی افزایش مییابد، بسیار حیاتی هستند.
یکی از مهمترین عوامل موفقیت در مدیریت بحران، افزایش تاب آوری در بحران است.برای افزایش تاب آوری، باید مهارتهای مقابلهای مانند مدیریت استرس، تقویت ارتباطات اجتماعی، حفظ سلامت روان و ایجاد شبکههای حمایتی را در خود و دیگران تقویت کنیم. همچنین آموزشهای روانشناختی و تمرینهای آرامسازی میتوانند به کاهش پرخاشگری و افزایش همدلی کمک کنند.
آموزش و فرهنگسازی نقش بسیار مهمی در افزایش تاب آوری در بحران دارند. با آموزش مهارتهای مدیریت هیجانات، همدلی و مهربانی از دوران کودکی و در محیطهای آموزشی، میتوان افراد را برای مواجهه بهتر با بحرانها آماده کرد. فرهنگسازی در جامعه نیز باعث میشود که رفتارهای مثبت و حمایتگرانه بیشتر شود و پرخاشگری کاهش یابد. رسانهها، سازمانهای اجتماعی و نهادهای دولتی میتوانند با برنامههای آموزشی و اطلاعرسانی، این فرهنگ را ترویج دهند.
دکتر محمدرضامقدسی مشاور عالی ماموریت ملی تاب آوری فرهنگی هویت محور در ادامه آورده است پرخاشگری در بحران، گرچه ریشه در بیولوژی مغز ما دارد اما سرنوشت محتوم ما نیست.
مهربانی، سلاحی قدرتمند در برابر تاریکی و یأس است که چرخهی خشونت را میشکند و چراغ امید را روشن نگه میدارد که ترکیب خودآگاهی، همدلی و مهربانی همان چیزی است که تابآوری در بحران عملی میسازد.
پرخاشگری در زمان بحران و پس از آن، نتیجه طبیعی عملکرد بخش آمیگدال مغز است که باعث افزایش واکنشهای هیجانی و دفاعی میشود. این پدیده میتواند پیامدهای منفی زیادی داشته باشد و مدیریت بحران را دشوارتر کند. به همین دلیل، افزایش همدلی، مهربانی، هوشیاری و خودآگاهی از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین تمرکز بر افزایش تاب آوری در بحران از طریق آموزش، فرهنگسازی و تقویت مهارتهای مقابلهای میتواند به کاهش پرخاشگری و بهبود کیفیت زندگی در شرایط بحرانی کمک کند. با این رویکرد، میتوانیم نه تنها بحرانها را بهتر مدیریت کنیم بلکه جامعهای مقاومتر و همدلتر بسازیم.
به گزارش میگنا آمیگدال در شرایط استرسزا و بحرانها به شدت فعال شده و باعث بروز واکنشهای دفاعی و پرخاشگرانه میشود. در این شرایط، کنترل هیجانات دشوارتر شده و افراد ممکن است رفتارهای تهاجمی و غیرمنطقی از خود نشان دهند.
فشار روانی ناشی از بحران، به تنهایی فعالکنندهی آمیگدال نیست بعبارت دیگر تبعات بحران نیز بهطور مستقیم به افزایش پرخاشگری دامن میزنند. از دست دادن منابع حیاتی (سرپناه، درآمد، امنیت)، ابهام و عدم قطعیت درباره آینده، خستگی مفرط جسمی و ذهنی، درد و رنج ناشی از آسیبها یا از دستدادنها، و شکستن ساختارهای حمایتی اجتماعی (خانواده، جامعه)، همگی بار سنگینی بر روان انسان تحمیل میکنند.
دکتر محمدرضامقدسی مدیر و موسس خانه تاب آوری در ادامه آورده است پرخاشگری پس از بحران نیز میتواند نشأتگرفته از فرسودگی، اندوه حلنشده، یا سرخوردگی از روند کند بهبودی باشد.
افزایش پرخاشگری در زمان بحران و پس از آن، تا حد زیادی یک پاسخ نوروبیولوژیک طبیعی به شرایط غیرعادی است. این رفتار ریشه در غرایز بقای ما دارد. با این حال، طبیعی بودن به معنای مفید یا غیرقابلمدیریت بودن آن نیست. پرخاشگری کنترلنشده، مانند آتشی در خرابهها، تخریبگر روابط انسانی است. این رفتار باعث دامنزدن به چرخهی خشونت، تضعیف همبستگی اجتماعی بسیار ضروری در زمان بحران، افزایش تنشها، و ایجاد موانع بزرگ بر سر راه کمکرسانی موثر و فرآیند التیام فردی و جمعی میشود. پرخاشگری، تابآوری در بحران را در سطح فردی و گروهی به شدت تضعیف میکند.
در کنار خودآگاهی فردی، همدلی (Empathy) نیرویی اجتماعی ضروری برای خنثیسازی پرخاشگری و تقویت تابآوری جمعی است. همدلی، توانایی درک و احساس کردن تجربیات هیجانی دیگران از نگاه خودشان است. در شرایط بحرانی که همه رنج میکشند، تمرین همدلی به ما یادآوری میکند که پرخاشگری دیگران نیز احتمالاً ناشی از همان درد، ترس و فعالشدن آمیگدال است که ما تجربه میکنیم. همدلی به ما کمک میکند به جای قضاوت یا مقابلهبهمثل، فضای امن روانی ایجاد کنیم.
بحرانها، چه طبیعی مانند زلزله یا سیل، چه انسانی مانند جنگ یا پاندمی، و چه شخصی مانند از دست دادن شغل یا عزیز، دنیای آشنا را زیر و رو میکنند. در این آشفتگی، شاهد تغییراتی چشمگیر در رفتار انسانها هستیم. یکی از بارزترین و چالشبرانگیزترین این تغییرات، افزایش قابل توجه پرخاشگری، هم در حین بحران و هم در دورهی پس از آن است. این پدیده تصادفی نیست، بلکه ریشه در سیمکشی عمیق مغز انسان و تبعات اجتنابناپذیر فشار روانی شدید دارد. درک این مکانیسمها و تلاش آگاهانه برای پرورش تابآوری در بحران از طریق همدلی و مهربانی است.
آمیگدال به عنوان مرکز هیجانات در مغز، نقش کلیدی در تنظیم پاسخهای احساسی ایفا میکند. در زمان بحران، این بخش مغز به دلیل افزایش هورمونهای استرس مانند کورتیزول و آدرنالین، بیش از حد فعال میشود. این افزایش فعالیت باعث میشود که فرد به سرعت و بدون تفکر عمیق واکنش نشان دهد. پرخاشگری یکی از این واکنشهاست که میتواند به دلیل احساس تهدید، ترس و اضطراب ایجاد شود. به همین دلیل است که در زمان بحران، افراد ممکن است رفتارهای تهاجمی و حتی خشونتآمیز از خود بروز دهند.
پرخاشگری در زمان بحران میتواند پیامدهای منفی گستردهای داشته باشد. این رفتارها نه تنها باعث تشدید تنشها و افزایش درگیریها میشود، بلکه میتواند به تخریب روابط اجتماعی و کاهش همکاریهای جمعی منجر گردد. در شرایط بحرانی، همکاری و همدلی بین افراد اهمیت زیادی دارد تا بتوان بحران را به بهترین نحو مدیریت کرد. پرخاشگری مانع از ایجاد فضای امن و حمایتگرانه شده و فرآیند حل بحران را پیچیدهتر میکند. بنابراین، کنترل این واکنشها و افزایش آگاهی نسبت به آنها ضروری است.در مقابل پرخاشگری، همدلی و مهربانی میتوانند نقش مهمی در کاهش تنشها و بهبود وضعیت روانی افراد داشته باشند.
همدلی یعنی توانایی درک احساسات و نیازهای دیگران و مهربانی یعنی رفتارهای محبتآمیز و حمایتگرانه نسبت به دیگران. در زمان بحران، این دو ویژگی میتوانند به کاهش استرس و اضطراب کمک کنند و احساس امنیت و آرامش را در جامعه افزایش دهند. با تمرکز بر همدلی و مهربانی، میتوان فضای بهتری برای تعاملات انسانی ایجاد کرد که به مدیریت بهتر بحران کمک میکند.
برای مقابله با پرخاشگری در زمان بحران، افزایش هوشیاری و خودآگاهی بسیار مهم است. هوشیاری به معنای توجه دقیق پرخاشگری در زمان بحران و پس از آن، نتیجه طبیعی عملکربه احساسات و واکنشهای خود و دیگران است و خودآگاهی یعنی شناخت بهتر از هیجانات و توانایی کنترل آنها. با تمرین مهارتهای هوشیاری و خودآگاهی، افراد میتوانند واکنشهای هیجانی خود را بهتر مدیریت کنند و از رفتارهای پرخاشگرانه پرهیز نمایند. این مهارتها به ویژه در زمان بحران که فشارهای روانی افزایش مییابد، بسیار حیاتی هستند.
یکی از مهمترین عوامل موفقیت در مدیریت بحران، افزایش تاب آوری در بحران است.برای افزایش تاب آوری، باید مهارتهای مقابلهای مانند مدیریت استرس، تقویت ارتباطات اجتماعی، حفظ سلامت روان و ایجاد شبکههای حمایتی را در خود و دیگران تقویت کنیم. همچنین آموزشهای روانشناختی و تمرینهای آرامسازی میتوانند به کاهش پرخاشگری و افزایش همدلی کمک کنند.
آموزش و فرهنگسازی نقش بسیار مهمی در افزایش تاب آوری در بحران دارند. با آموزش مهارتهای مدیریت هیجانات، همدلی و مهربانی از دوران کودکی و در محیطهای آموزشی، میتوان افراد را برای مواجهه بهتر با بحرانها آماده کرد. فرهنگسازی در جامعه نیز باعث میشود که رفتارهای مثبت و حمایتگرانه بیشتر شود و پرخاشگری کاهش یابد. رسانهها، سازمانهای اجتماعی و نهادهای دولتی میتوانند با برنامههای آموزشی و اطلاعرسانی، این فرهنگ را ترویج دهند.
دکتر محمدرضامقدسی مشاور عالی ماموریت ملی تاب آوری فرهنگی هویت محور در ادامه آورده است پرخاشگری در بحران، گرچه ریشه در بیولوژی مغز ما دارد اما سرنوشت محتوم ما نیست.
مهربانی، سلاحی قدرتمند در برابر تاریکی و یأس است که چرخهی خشونت را میشکند و چراغ امید را روشن نگه میدارد که ترکیب خودآگاهی، همدلی و مهربانی همان چیزی است که تابآوری در بحران عملی میسازد.
پرخاشگری در زمان بحران و پس از آن، نتیجه طبیعی عملکرد بخش آمیگدال مغز است که باعث افزایش واکنشهای هیجانی و دفاعی میشود. این پدیده میتواند پیامدهای منفی زیادی داشته باشد و مدیریت بحران را دشوارتر کند. به همین دلیل، افزایش همدلی، مهربانی، هوشیاری و خودآگاهی از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین تمرکز بر افزایش تاب آوری در بحران از طریق آموزش، فرهنگسازی و تقویت مهارتهای مقابلهای میتواند به کاهش پرخاشگری و بهبود کیفیت زندگی در شرایط بحرانی کمک کند. با این رویکرد، میتوانیم نه تنها بحرانها را بهتر مدیریت کنیم بلکه جامعهای مقاومتر و همدلتر بسازیم.