حران میتواند فشار مضاعفی بر سلامت جسمی و روانی زنان وارد کند
نقش زنان در تاب آوری و رویش دوباره پس از بحران
عفت حیدری فرهنگ یار تاب آوری
رویش دوباره و تابآوری زنان در پسا بحران یکی از مهمترین موضوعاتی است که هم از منظر روانشناسی و هم از نگاه اجتماعی اهمیت فراوانی دارد.
رویش دوباره به معنای شروع مجدد و بازگشت به زندگی و توانمندیها پس از دورهای از آسیب، شکست یا دشواری است. این روند شامل بازیابی انرژی، امید و رشد دوباره در زمینههای مختلف مانند سلامت روان، جسم و روابط فردی میشود.
در واقع، رویش دوباره توانایی انسان برای عبور از تجربههای منفی و بازسازی خود است که به تقویت تابآوری و اعتماد به نفس همراه است زنان در طول تاریخ همواره با چالشها و بحرانهای مختلفی از جمله جنگ، مهاجرت، فقر، تبعیض جنسیتی، خشونت خانگی و حتی بلایای طبیعی روبهرو بودهاند.
با این حال آنچه سبب شده است که بسیاری از آنان نه تنها تسلیم بحران نشوند بلکه به بازسازی زندگی خود و دیگران بپردازند، وجود ظرفیت تابآوری درونی و اجتماعی است. تابآوری به معنای توانایی سازگاری مثبت در برابر سختیها، بازسازی روانی پس از بحران و یافتن معنا و امید در دل شرایط دشوار است.
رویش دوباره در این مسیر به معنای خلق فرصتهای نو، یافتن هویت تازه و توانمند شدن در عرصههای فردی و جمعی است. درک ابعاد مختلف تابآوری زنان در پسا بحران، میتواند به طراحی سیاستها، خدمات حمایتی و برنامههای آموزشی بهتر برای ارتقای کیفیت زندگی آنان کمک کند.
به گزارش میگنا زنان در شرایط بحرانی بیش از هر گروه دیگری در معرض آسیبهای چندلایه قرار میگیرند. آنها علاوه بر اینکه بار روانی ناشی از بحران را تحمل میکنند،اغلب مسئولیت مراقبت از خانواده، فرزندان و سالمندان نیز بر دوش آنان است.
به همین دلیل بحران میتواند فشار مضاعفی بر سلامت جسمی و روانی زنان وارد کند. اما تجربه نشان داده است که بسیاری از زنان با اتکا به شبکههای اجتماعی، مهارتهای مقابلهای، معنویت و امیدواری توانستهاند بر بحرانها غلبه کنند و حتی پس از آن به رهبران اجتماعی و الگوهای مثبت برای دیگران تبدیل شوند.
این توانایی نه یک استعداد ذاتی بلکه مهارتی قابل پرورش است که از طریق آموزش، حمایت اجتماعی و تقویت منابع درونی قابل توسعه خواهد بود. بررسی الگوهای رویش دوباره زنان در شرایط مختلف، میتواند نشان دهد که چگونه فرایند گذر از بحران به فرصتی برای رشد فردی و جمعی تبدیل میشود.
یکی از مهمترین جنبههای تابآوری زنان پس از بحران، نقش معناجویی در زندگی است.
بسیاری از زنان پس از تجربه بحرانهای شدید، به بازاندیشی در ارزشها، اهداف و روابط زندگی خود میپردازند. این بازاندیشی میتواند به بازسازی هویت منجر شود و احساس توانمندی تازهای در آنها ایجاد کند. برای نمونه، زنی که خشونت خانگی را پشت سر گذاشته است، ممکن است پس از عبور از بحران به فعالیتهای اجتماعی در حوزه حمایت از قربانیان خشونت بپردازد و از تجربه شخصی خود برای کمک به دیگران استفاده کند.این فرآیند که نوعی رویش دوباره محسوب میشود، نه تنها موجب بهبود سلامت روانی فرد میشود بلکه به ایجاد تغییرات مثبت در جامعه نیز کمک میکند.
این نکته نشان میدهد که تابآوری زنان در پسا بحران، صرفاً به معنای بازگشت به شرایط قبل نیست، بلکه فرصتی برای ایجاد زندگی نو با معنا و کیفیت بهتر است.
در بستر اجتماعی، حمایتهای نهادی و فرهنگی نقش کلیدی در تابآوری زنان دارد.
زنان در جوامعی که از حمایتهای حقوقی، خدمات مشاورهای، آموزشهای شغلی و فرصتهای اجتماعی برخوردارند، شانس بیشتری برای عبور موفق از بحران دارند. برای مثال، برنامههای توانمندسازی زنان پس از بلایای طبیعی، میتواند آنها را برای بازیابی زندگی و ایجاد فرصتهای شغلی پایدار آماده کند. همچنین رسانهها و آموزش عمومی میتوانند نقش مهمی در تغییر نگرشهای اجتماعی ایفا کنند تا زنان قربانی بحران به حاشیه رانده نشوند بلکه به عنوان عاملان تغییر و امید شناخته شوند.
در این میان، تقویت شبکههای اجتماعی زنان شامل گروههای محلی، سازمانهای مردمنهاد و حتی فضای مجازی میتواند بستری برای همدلی، یادگیری و بازسازی اعتماد به نفس ایجاد کند.
عفت حیدری فرهنگ یار تاب آوری ایران تاکید میکند بعد روانشناختی تابآوری زنان نیز اهمیت زیادی دارد. تحقیقات روانشناسی نشان داده است که زنانی که مهارتهای مدیریت استرس، تنظیم هیجان، حل مسئله و خودآگاهی بیشتری دارند، در مواجهه با بحرانها انعطافپذیری بیشتری نشان میدهند.
آموزش این مهارتها به زنان نه تنها در دوره بحران بلکه در زندگی روزمره میتواند به ارتقای سلامت روانی و افزایش تواناییهای مقابلهای آنها کمک کند.
علاوه بر این، عوامل معنوی مانند ایمان، دعا، ارتباط با معنویت و باور به وجود معنایی فراتر از رنج، میتواند نقش محافظتی در برابر پیامدهای منفی بحران داشته باشد.
بسیاری از زنان گزارش کردهاند که اتکا به ایمان یا معنویت شخصی، یکی از مهمترین منابع آنها در عبور از بحران بوده است. بنابراین، ترکیب مداخلات روانشناختی و معنوی میتواند بهترین نتایج را در ارتقای تابآوری زنان به همراه داشته باشد.
از سوی دیگر، رویش دوباره زنان پس از بحران نیازمند تغییر در نگاه جامعه به نقش زنان است.
در بسیاری از فرهنگها زنان به عنوان گروهی آسیبپذیر و نیازمند حمایت دیده میشوند، اما واقعیت این است که زنان میتوانند به عنوان ستونهای اصلی بازسازی اجتماعی عمل کنند.
نمونههای بسیاری در سراسر جهان وجود دارد که زنان پس از بحرانهای انسانی مانند جنگ یا زلزله، به سازماندهندگان اصلی کمکرسانی و بازسازی تبدیل شدهاند.
این واقعیت نشان میدهد که توانمندسازی زنان پس از بحران علاوه بر اینکه یک ضرورت فردی بلکه یک سرمایهگذاری اجتماعی است که میتواند جامعه را به سمت توسعه پایدار و عادلانهتر هدایت کند. تغییر در روایتهای فرهنگی و رسانهای درباره زنان پس از بحران، میتواند به رسمیت شناختن این نقش و تقویت آن کمک کند.
تجربه رویش دوباره و تابآوری زنان در پسا بحران، همواره با موانعی نیز همراه بوده است. برخی از زنان با تبعیضهای ساختاری، کمبود منابع مالی، محدودیتهای فرهنگی یا بیتوجهی سیاستگذاران مواجه میشوند که فرایند بازسازی را دشوار میسازد.
غلبه بر این موانع نیازمند برنامههای جامع و چندبعدی است. سیاستهای حمایتی دولت، فعالیت سازمانهای مردمنهاد، نقش دانشگاهها و رسانهها و همچنین مشارکت مردان میتواند شرایط را برای رشد و شکوفایی دوباره زنان فراهم سازد. مهمتر از همه، ایجاد فضایی است که در آن زنان بتوانند صدای خود را بیان کنند، تجاربشان شنیده شود و فرصت مشارکت واقعی در تصمیمگیریهای اجتماعی و سیاسی داشته باشند.
از منظر فردی، رویش دوباره زنان در پسا بحران میتواند با کشف استعدادها و تواناییهای تازه همراه باشد. بسیاری از زنان پس از عبور از بحران، مهارتهای جدیدی در زمینه شغلی، هنری، ورزشی یا اجتماعی پیدا میکنند که به ارتقای هویت فردی آنها کمک میکند و حتی الگویی برای دیگر زنان و دختران نیز میشود.
این فرایند رشد فردی نشان میدهد که بحرانها هرچند ویرانگرند اما میتوانند بستری برای شکوفایی نیروهای پنهان انسان باشند. زنان در این مسیر میتوانند از بحران به عنوان سکوی پرشی برای دستیابی به زندگی معنادارتر و توانمندتر استفاده کنند.
رویش دوباره و تابآوری زنان در پسا بحران مسئلهای انسانی و اجتماعی است که بر توسعه و پایداری کل جامعه تأثیر میگذارد. زنان تابآور میتوانند الهامبخش نسلهای آینده باشند و فرهنگ امید، تلاش و معناجویی را در جامعه گسترش دهند.
سرمایهگذاری در تابآوری زنان به سود خانوادهها، کودکان و کل ساختار اجتماعی است. در جهانی که همواره با بحرانهای طبیعی، اقتصادی و اجتماعی روبهروست، درس گرفتن از تجربههای رویش دوباره زنان میتواند مسیر تازهای برای عبور از دشواریها و ساختن آیندهای روشنتر پیش روی همه ما قرار دهد.
گفتنی است کتاب ارزشمند «رویش دوباره» در زمینه تابآوری زنان، با ترجمه دکتر محمدرضا مقدسی و نرگس زمانی منتشر شده است. این اثر در حوزه روانشناسی مثبتگرا و مطالعات تابآوری جایگاهی برجسته دارد و به بررسی فرایند بازسازی روانی انسان پس از مواجهه با بحرانها و آسیبهای زندگی میپردازد. نویسندگان نشان میدهند چگونه میتوان رنجها و سختیها را به فرصتی برای رشد، معناجویی و توانمندسازی تبدیل کرد.
در همین راستا، خانه تابآوری بامالکیت معنوی ثبت شده و رسمی به عنوان مرجع تخصصی تابآوری کشور، در سال ۱۳۹۴ توسط دکتر محمدرضا مقدسی پایهگذاری شد. این پایگاه علمی و فرهنگی با نشانی اینترنتی www.resiliency.ir فعالیت میکند و مأموریت خود را ترویج و بومیسازی مفاهیم تابآوری در سطوح فردی، خانوادگی، اجتماعی و سازمانی قرار داده است.
خانه تابآوری با انتشار مقالات علمی، ارائه منابع کتابخانهای، برگزاری کارگاهها و دورههای تخصصی، به ارتقای توانمندیهای فردی و اجتماعی در مواجهه با چالشها و بحرانهای زندگی میپردازد.
رسانه و پلتفرم تخصصی تاب آوری کشور عزیزمان علاوه بر فعالیت گسترده در فضای دانشگاهی و رسانهای کشور، تاکنون بیش از ۴۰ عنوان کتاب تخصصی در زمینه تابآوری ترجمه و منتشر کرده و سهم مهمی در گسترش ادبیات علمی این حوزه ایفا نموده است.

رویش دوباره به معنای شروع مجدد و بازگشت به زندگی و توانمندیها پس از دورهای از آسیب، شکست یا دشواری است. این روند شامل بازیابی انرژی، امید و رشد دوباره در زمینههای مختلف مانند سلامت روان، جسم و روابط فردی میشود.
در واقع، رویش دوباره توانایی انسان برای عبور از تجربههای منفی و بازسازی خود است که به تقویت تابآوری و اعتماد به نفس همراه است زنان در طول تاریخ همواره با چالشها و بحرانهای مختلفی از جمله جنگ، مهاجرت، فقر، تبعیض جنسیتی، خشونت خانگی و حتی بلایای طبیعی روبهرو بودهاند.
با این حال آنچه سبب شده است که بسیاری از آنان نه تنها تسلیم بحران نشوند بلکه به بازسازی زندگی خود و دیگران بپردازند، وجود ظرفیت تابآوری درونی و اجتماعی است. تابآوری به معنای توانایی سازگاری مثبت در برابر سختیها، بازسازی روانی پس از بحران و یافتن معنا و امید در دل شرایط دشوار است.
رویش دوباره در این مسیر به معنای خلق فرصتهای نو، یافتن هویت تازه و توانمند شدن در عرصههای فردی و جمعی است. درک ابعاد مختلف تابآوری زنان در پسا بحران، میتواند به طراحی سیاستها، خدمات حمایتی و برنامههای آموزشی بهتر برای ارتقای کیفیت زندگی آنان کمک کند.
به گزارش میگنا زنان در شرایط بحرانی بیش از هر گروه دیگری در معرض آسیبهای چندلایه قرار میگیرند. آنها علاوه بر اینکه بار روانی ناشی از بحران را تحمل میکنند،اغلب مسئولیت مراقبت از خانواده، فرزندان و سالمندان نیز بر دوش آنان است.
به همین دلیل بحران میتواند فشار مضاعفی بر سلامت جسمی و روانی زنان وارد کند. اما تجربه نشان داده است که بسیاری از زنان با اتکا به شبکههای اجتماعی، مهارتهای مقابلهای، معنویت و امیدواری توانستهاند بر بحرانها غلبه کنند و حتی پس از آن به رهبران اجتماعی و الگوهای مثبت برای دیگران تبدیل شوند.
این توانایی نه یک استعداد ذاتی بلکه مهارتی قابل پرورش است که از طریق آموزش، حمایت اجتماعی و تقویت منابع درونی قابل توسعه خواهد بود. بررسی الگوهای رویش دوباره زنان در شرایط مختلف، میتواند نشان دهد که چگونه فرایند گذر از بحران به فرصتی برای رشد فردی و جمعی تبدیل میشود.
یکی از مهمترین جنبههای تابآوری زنان پس از بحران، نقش معناجویی در زندگی است.
بسیاری از زنان پس از تجربه بحرانهای شدید، به بازاندیشی در ارزشها، اهداف و روابط زندگی خود میپردازند. این بازاندیشی میتواند به بازسازی هویت منجر شود و احساس توانمندی تازهای در آنها ایجاد کند. برای نمونه، زنی که خشونت خانگی را پشت سر گذاشته است، ممکن است پس از عبور از بحران به فعالیتهای اجتماعی در حوزه حمایت از قربانیان خشونت بپردازد و از تجربه شخصی خود برای کمک به دیگران استفاده کند.این فرآیند که نوعی رویش دوباره محسوب میشود، نه تنها موجب بهبود سلامت روانی فرد میشود بلکه به ایجاد تغییرات مثبت در جامعه نیز کمک میکند.
این نکته نشان میدهد که تابآوری زنان در پسا بحران، صرفاً به معنای بازگشت به شرایط قبل نیست، بلکه فرصتی برای ایجاد زندگی نو با معنا و کیفیت بهتر است.
در بستر اجتماعی، حمایتهای نهادی و فرهنگی نقش کلیدی در تابآوری زنان دارد.
زنان در جوامعی که از حمایتهای حقوقی، خدمات مشاورهای، آموزشهای شغلی و فرصتهای اجتماعی برخوردارند، شانس بیشتری برای عبور موفق از بحران دارند. برای مثال، برنامههای توانمندسازی زنان پس از بلایای طبیعی، میتواند آنها را برای بازیابی زندگی و ایجاد فرصتهای شغلی پایدار آماده کند. همچنین رسانهها و آموزش عمومی میتوانند نقش مهمی در تغییر نگرشهای اجتماعی ایفا کنند تا زنان قربانی بحران به حاشیه رانده نشوند بلکه به عنوان عاملان تغییر و امید شناخته شوند.
در این میان، تقویت شبکههای اجتماعی زنان شامل گروههای محلی، سازمانهای مردمنهاد و حتی فضای مجازی میتواند بستری برای همدلی، یادگیری و بازسازی اعتماد به نفس ایجاد کند.
عفت حیدری فرهنگ یار تاب آوری ایران تاکید میکند بعد روانشناختی تابآوری زنان نیز اهمیت زیادی دارد. تحقیقات روانشناسی نشان داده است که زنانی که مهارتهای مدیریت استرس، تنظیم هیجان، حل مسئله و خودآگاهی بیشتری دارند، در مواجهه با بحرانها انعطافپذیری بیشتری نشان میدهند.
آموزش این مهارتها به زنان نه تنها در دوره بحران بلکه در زندگی روزمره میتواند به ارتقای سلامت روانی و افزایش تواناییهای مقابلهای آنها کمک کند.
علاوه بر این، عوامل معنوی مانند ایمان، دعا، ارتباط با معنویت و باور به وجود معنایی فراتر از رنج، میتواند نقش محافظتی در برابر پیامدهای منفی بحران داشته باشد.
بسیاری از زنان گزارش کردهاند که اتکا به ایمان یا معنویت شخصی، یکی از مهمترین منابع آنها در عبور از بحران بوده است. بنابراین، ترکیب مداخلات روانشناختی و معنوی میتواند بهترین نتایج را در ارتقای تابآوری زنان به همراه داشته باشد.
از سوی دیگر، رویش دوباره زنان پس از بحران نیازمند تغییر در نگاه جامعه به نقش زنان است.
در بسیاری از فرهنگها زنان به عنوان گروهی آسیبپذیر و نیازمند حمایت دیده میشوند، اما واقعیت این است که زنان میتوانند به عنوان ستونهای اصلی بازسازی اجتماعی عمل کنند.
نمونههای بسیاری در سراسر جهان وجود دارد که زنان پس از بحرانهای انسانی مانند جنگ یا زلزله، به سازماندهندگان اصلی کمکرسانی و بازسازی تبدیل شدهاند.
این واقعیت نشان میدهد که توانمندسازی زنان پس از بحران علاوه بر اینکه یک ضرورت فردی بلکه یک سرمایهگذاری اجتماعی است که میتواند جامعه را به سمت توسعه پایدار و عادلانهتر هدایت کند. تغییر در روایتهای فرهنگی و رسانهای درباره زنان پس از بحران، میتواند به رسمیت شناختن این نقش و تقویت آن کمک کند.
تجربه رویش دوباره و تابآوری زنان در پسا بحران، همواره با موانعی نیز همراه بوده است. برخی از زنان با تبعیضهای ساختاری، کمبود منابع مالی، محدودیتهای فرهنگی یا بیتوجهی سیاستگذاران مواجه میشوند که فرایند بازسازی را دشوار میسازد.
غلبه بر این موانع نیازمند برنامههای جامع و چندبعدی است. سیاستهای حمایتی دولت، فعالیت سازمانهای مردمنهاد، نقش دانشگاهها و رسانهها و همچنین مشارکت مردان میتواند شرایط را برای رشد و شکوفایی دوباره زنان فراهم سازد. مهمتر از همه، ایجاد فضایی است که در آن زنان بتوانند صدای خود را بیان کنند، تجاربشان شنیده شود و فرصت مشارکت واقعی در تصمیمگیریهای اجتماعی و سیاسی داشته باشند.
از منظر فردی، رویش دوباره زنان در پسا بحران میتواند با کشف استعدادها و تواناییهای تازه همراه باشد. بسیاری از زنان پس از عبور از بحران، مهارتهای جدیدی در زمینه شغلی، هنری، ورزشی یا اجتماعی پیدا میکنند که به ارتقای هویت فردی آنها کمک میکند و حتی الگویی برای دیگر زنان و دختران نیز میشود.
این فرایند رشد فردی نشان میدهد که بحرانها هرچند ویرانگرند اما میتوانند بستری برای شکوفایی نیروهای پنهان انسان باشند. زنان در این مسیر میتوانند از بحران به عنوان سکوی پرشی برای دستیابی به زندگی معنادارتر و توانمندتر استفاده کنند.
رویش دوباره و تابآوری زنان در پسا بحران مسئلهای انسانی و اجتماعی است که بر توسعه و پایداری کل جامعه تأثیر میگذارد. زنان تابآور میتوانند الهامبخش نسلهای آینده باشند و فرهنگ امید، تلاش و معناجویی را در جامعه گسترش دهند.
سرمایهگذاری در تابآوری زنان به سود خانوادهها، کودکان و کل ساختار اجتماعی است. در جهانی که همواره با بحرانهای طبیعی، اقتصادی و اجتماعی روبهروست، درس گرفتن از تجربههای رویش دوباره زنان میتواند مسیر تازهای برای عبور از دشواریها و ساختن آیندهای روشنتر پیش روی همه ما قرار دهد.
گفتنی است کتاب ارزشمند «رویش دوباره» در زمینه تابآوری زنان، با ترجمه دکتر محمدرضا مقدسی و نرگس زمانی منتشر شده است. این اثر در حوزه روانشناسی مثبتگرا و مطالعات تابآوری جایگاهی برجسته دارد و به بررسی فرایند بازسازی روانی انسان پس از مواجهه با بحرانها و آسیبهای زندگی میپردازد. نویسندگان نشان میدهند چگونه میتوان رنجها و سختیها را به فرصتی برای رشد، معناجویی و توانمندسازی تبدیل کرد.
در همین راستا، خانه تابآوری بامالکیت معنوی ثبت شده و رسمی به عنوان مرجع تخصصی تابآوری کشور، در سال ۱۳۹۴ توسط دکتر محمدرضا مقدسی پایهگذاری شد. این پایگاه علمی و فرهنگی با نشانی اینترنتی www.resiliency.ir فعالیت میکند و مأموریت خود را ترویج و بومیسازی مفاهیم تابآوری در سطوح فردی، خانوادگی، اجتماعی و سازمانی قرار داده است.
خانه تابآوری با انتشار مقالات علمی، ارائه منابع کتابخانهای، برگزاری کارگاهها و دورههای تخصصی، به ارتقای توانمندیهای فردی و اجتماعی در مواجهه با چالشها و بحرانهای زندگی میپردازد.
رسانه و پلتفرم تخصصی تاب آوری کشور عزیزمان علاوه بر فعالیت گسترده در فضای دانشگاهی و رسانهای کشور، تاکنون بیش از ۴۰ عنوان کتاب تخصصی در زمینه تابآوری ترجمه و منتشر کرده و سهم مهمی در گسترش ادبیات علمی این حوزه ایفا نموده است.




























