احتمالاً از نخستین روزهای ابداع ارتباط کلامی بین انسانها سوء استفاده از این ابزار جهت فریب دیگران نیز ابداع شده است. انسان اولیهای که با فریاد «آهای یک ببر دندان خنجری پشت سرت است» شکار همسایهاش را دزدیده است شاید نخستین نمونه بوده باشد. به هر صورت این پدیده تا به امروز راه پرفراز و نشیب خود را طی کرده و در عرصههای گوناگون خودنمایی کرده است و بدون شک یکی از این عرصهها علوم پزشکی و درمان بوده است. وجود رمالان و دعانویسان و شفادهندگان مختلف در زمانها و مکانهای متفاوت امری
پیش پا افتاده بوده چنانکه در حال حاضر نیز در همین کشور خودمان انواع کلاهبرداری با ادعاهای رسمی مانند انرژی درمانی و حجامت و غیره به سر کیسه کردن خلق خدا مشغولند. نمونهای جدید و جدی از این شیادان همزمان با شیوع عملی استفاده از کانالهای ماهوارهای به صورت چشمگیر جای پایی برای خود در جامعه پیدا کرده است در کنار مجلات زرد که میتوان گفت محور فریب را در این زمینه در جامعه تشکیل دادهاند.
اصولاً چرا فریب میخوریم و چطور باید کسی را فریب داد؟
1- معمولاً چنین اشخاصی به دنبال یک جمعیت هدف هستند. این جمعیت باید دارای مشخصات زیر باشد:
2- از منابع اطلاعاتی موثق در دسترس جهت برآوردن نیاز خود محروم باشد.
3- از نظر ذهنی پرورش نیافته باشد.
4- متولی صالح نداشته باشد.
خوب ببینیم در رابطه با مسائل پزشکی نکات فوق چطور مصداق پیدا میکند با توجه به نفوذ روزافزون رسانههای تصویری اکثر افراد برای خود الگوهایی از بین افراد مشهور انتخاب کرده و با توجه به ضعفهای واقعی یا ذهنی ظاهر خود به دنبال اصلاح این مشکل و هر چه شبیهتر کردن خود به مدل موردنظر برمیآیند. قد متوسط مردم خاورمیانه از ملل اروپایی و امریکایی کوتاهتر است پس این میتواند یک هدف مناسب باشد. بینی بانوی شرقی به طور عادی از بینی خانمهای غربی بزرگتر است که جزو مشخصات نژادی است پس این هم هدف خوبی است. بعضی چاق و بعضی لاغرند و نهایتاً همه در حال پیرشدن هستند بنابراین نیازها برای خوراک فرد شیاد فراهم است.
مدتهای مدید است که بلندگوهای رسانهای اعم از مجلات، رادیو، تلویزیونهای داخلی و ماهوارهای، برنامههای پزشکی را در دستور کار خود دارند که اکثراً بدون آموزش و راهنمایی سازمان یافته مردم در مورد مشکلاتشان، به صورت تریبونی برای تبلیغات و منازعات شخصی برخی افراد خاص بوده و بعضاً نه تنها راهنمایی برای مردم نیست بلکه عاملی جدی برای افزایش ابهام در جامعه است به طور مثال دعوت از افراد غیر متخصص در برنامه مربوط به جراحی پلاستیک.
متأسفانه به نظر میرسد سطح هوشیاری آحاد جامعه در برخورد با افراد سوء استفادهگر با 60-50 سال قبل هیچ تفاوتی نکرده است. اگر به مجلات آن زمان مراجعه کرده و آگهی اجداد این شیاطین امروزی را مرور کنید میبینید دقیقاً با همین ترفندهای فعلی اجداد مردم فعلی را فریب میدادهاند. نمیدانم برای رشد فکری کلی این جامعه چه کاری میشود کرد؟
نکته آخر اینکه بسیاری از کارها تخصصی است و لزوماً همه مردم نمیتوانند در مورد آن اطلاعات داشته باشند. برای هر عرصهای افراد و نهادهایی به عنوان متولی آن امر در جامعه انتخاب شدهاند که در این مورد خاص میتوان به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سازمان نظام پزشکی اشاره کرد. نکته مورد سؤال این است که آیا واقعاً از عهده این دو ارگان محترم خارج است که حداقل با رسانههای داخلی و ماهوارهای خودی این تعامل را داشته باشد که آگهیها و رپرتاژ آگهیها بدون هماهنگی و تأیید سازمان پخش نشود. از این دو ارگان محترم سؤال میکنیم آیا خیلی سخت است که همکاران پزشک را ملزم کنید در کارتها، آگهیها، رپرتاژ آگهیها، برنامههای تلویزیونی، سربرگها و غیره، فقط و فقط به صورت دقیق عنوان تخصصی و فوق تخصصی خود را همانطور که در مدرکشان ذکر شده به کار برند و دیگر شاهد عناوینی مثل پروفسور فلانی متخصص گوش، حلق و بینی – جراح پلاستیک نباشیم. راستی مگر جراحی پلاستیک یک عنوان ثبت شده وزارتخانه محترم نیست. ممکن است هیچ اعتراضی به اینکه یک متخصص جراحی عمومی یا متخصص گوش، حلق و بینی یا جراح دهان و دندانپزشک یا حتی کاسب محترم سر کوچهمان اعمال اختصاصی جراحی پلاستیک را انجام میدهند نداشته باشیم اما آیا واقعاً رواست که این افراد با کمال خونسردی و جلوی چشم عوامل این دو سازمان محترم عنوان جعلی جراح پلاستیک را برای خود به کار برند.
متأسفانه این بیتفاوتی ارگانهایی که وظیفه نظردهی به خدمات درمانی را دارند منجر به این شده که شخصی که بیشتر به کمدینهای قدیمی شبیه است (آقای دکتر م – م) از کانالهای ماهوارهای، همزمان با دستور پخت باقلاپلو با گوشت، روش درمان اکثر بیماریها را نیز ذکر کرده و از این طریق در شیخنشینها مردم ما را سرکیسه کرده و اعمال جراحی فضاحت باری را روی آنها انجام دهد. یا رسانهای دیگر تبلیغ قرصهایی را بکند که افراد چهل سال به بالایی را که به قولی از کوتاهی قد رنج میبرند (جهت مدرک این برنامه فردی را نشان میدهد که دست روی چانه گذاشته و در حال رنج بردن از کوتاهی قد خود است) بلند قد کند. یکی دیگر دستگاهی را تبلیغ میکند که بینی را کوچک میکند و نهایتاً همهشان نون و بوقلمونی در این بازار آشفته میبرند و البته شک دارم که شکر خدا را بکنند.
نهایتاً چاره چیست؟ اقداماتی که در حیطه انجمن جراحان پلاستیک و اعضاي آن قابل انجام است، اقداماتی چون چاپ سربرگ مشترک،
اطلاع رسانی از طریق سایتهای پرکاربرد کانالهای تلویزیونی قطعاً مفید است ولی با توجه به گستردگی این اقدامات فریبکارانه در سطح جامعه، مقابله با آن عزم جدی ارگانهای ملی و دولتی مختلف جهت اطلاع رسانی و بالا بردن سطح هوشیاری مردم را میطلبد. تا وقتی ارگانهای پزشکی مسئول مردد هستند که آیا یک دندانپزشک میتواند رینوپلاستی کند یا روی نام خود بنویسد جراح پلاستیک یا نه، این کار بسیار مشکل خواهد بود. 1- نیاز یا نیازهای برآورده نشده داشته باشد.
دکتر علی اصغر یعقوبی/ روزنامه ایران