جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۰ / ۱۰:۵۴
کد مطلب: 8656
۰

پيامدهاي نامطلوب آموزه هاي فمينيستي

    عمل به آموزه‌ها و اصول فمینیسم، یك سری پیامدها و نتایجی را در جامعه به دنبال دارد كه بنیان و نهاد جامعه را مورد تهدید قرار داده و باعث به هم ریختگی و آشفتگی در روابط اجتماع و تغییر الگوهای اخلاقی و هنجارهای جامعه می‌گردد. این پیامدها و نتایج در خور بررسی و نقد هستند. از جمله این پیامدها می‌توان امور زیر را برشمرد:
الف. تزلزل نهاد خانواده خانواده اولین هسته و مهم ترین ریشه تشكیل دهنده جامعه است كه باعث ایجاد روابط و جریان عادی جامعه می‌گردد. در واقع خانواده فرزندان را تربیت و پرورش می‌دهد و كانون گرمی را برای آسایش روحی زن و مرد ایجاد می‌كند و بدین ترتیب سعادت و نیكبختی اجتماع را فراهم می‌سازد. خانواده نخستین سنگ بنای جامعه به شمار می‌رود، به نحوی كه جامعه بدون نهاد خانواده موجودیت خود را از دست می‌دهد. تشكیل خانواده در تمامی مذاهب، فرهنگ‌ها، عرف‌ها و آداب و فرهنگ‌ها، یك اصل اساسی و امری مورد تشویق و پدیده‌ای فطری و طبیعی به حساب می‌آید.
متاسفانه، امروزه به جهت آموزه‌های فمینیستی و گسترش تبلیغات اصول این جنبش، نهاد خانواده تضعیف گشته است و این مسئله‌ای است كه جوامع غرب را با آن روبه رو ساخته به نحوی كه یكی از نویسندگان غربی در این باره می‌نویسد: «شاید بدترین و در عین حال فاجعه آمیزترین خطری كه تمدن غرب را تهدید می‌كند، اوضاع نابسامان خانواده‌هاست، خانواده‌هایی كه یكی پس از دیگری از هم می‌پاشند و به راستی این از هم پاشی، بسی خطرآفرین است.» خانواده كاركردهای متنوعی در جامعه دارد كه با تزلزل بنیان خانواده این كاركردها نیز تضعیف شده اند. برخی از این كاركردها عبارتند از:
انتقال تجربه: آموزش همراه عشق به فرزندان یكی از نتایج خانواده است. والدینی كه همواره دغدغه خوشبختی و سعادت فرزندان خود را دارند و انتظار موفقیت و سربلندی آنها را می‌كشند، سعی می‌كنند تا بهترین تجربیات و آموزش‌های لازم را جهت موفقیت و نیكبختی در اختیار فرزندانشان بگذارند. اما امروزه در جوامع غربی با تاثیر پذیری از جنبش‌های فمینیستی، به والدین توصیه می‌شود كه كاری به كار فرزندان نداشته باشند و همچنین با رواج بی‌بند و باری در جامعه، باعث محرومیت فرزندان از كانون گرم خانواده و داشتن محبت پدر و مادری شده‌اند.
رینگر از نویسندگان آمریكایی با ابراز تاسف در این باره می‌نویسد: «به اولیاء چنین آموخته‌اند كه نباید در مسائل و مشكلات فرزندانشان دخالت كنند، به آنان آموخته‌اند ضرورتی ندارد كه مسئولیتی در مورد فرزندانشان به عهده بگیرند، چرا كه دولت این مسئولیت را به عهده گرفته است. با آغاز اولین روز تحصیلی، هنگامی كه در دبستان‌ها نخستین ناهار رایگان را به اطفال می‌دهند، به آنان القا می‌كنند كه باید چشمشان به دست دولت باشد نه به دست پدر و مادر و برای حل مشكلاتشان پیش از آنكه نیازی به اولیای خود داشته باشند، به دولت نیازمندند.» گذشته از محرومیت فرزندان از تجارب و دلسوزی والدین، با چنین آموزش‌هایی كودكان را برای ادغام در سیستم سرمایه‌داری و نظام اقتصاد جهانی آماده می‌سازند. روندی كه در اندیشه سودجویی است نه خوشبختی و رشد كودكان.
پرورش روحی و فكری فرزندان: از آنجا كه پدر و مادر خودشان را نسبت به سرنوشت فرزندان مسئول می‌دانند و از جهتی رشد و كمال آنها، مایه سرافرازی آنهاست، سعی می‌كنند كه فرزندانشان را به لحاظ فكری و روحی پرورش دهند. بدین ترتیب خانواده‌ها در كنار مدرسه، كانون متعددی می‌شوند كه با برخورداری از عواطف سرشار و همچنین سلاح علم و دانش به تربیت آنان می‌پردازند. امروزه متاسفانه در اثر آموزه‌های فمینیستی، كودكان از تربیت و پرورش والدین محروم مانده‌اند. گسبرگ در این باره می‌نویسد: «...كانون خانوادگی از هم گسسته است، اكثر مردم در حالی كه رشد می‌كنند كه در كنار خانواده خود نمی‌باشند، والدین وقت كافی را صرف فرزندان خود نمی‌كنند.» و این گوشه‌ای از نتایجی است كه فمینیسم با آموزه‌های خود در پی آن است.
ایجاد آرامش روانی: نهاد خانواده، بهترین و مناسب‌ترین كانون برای آرامش روانی والدین و فرزندان نسبت به یكدیگر است. والدین با مهرورزی به فرزندان و محبت و عشق ورزی به هم، مایه آرامش روانی خود و كودكانشان می‌شوند. در جوامع غربی از آنجا كه پیوندهای اجتماعی پدر و مادر از هم پاشیده است، كانون خانواده نیز دچار تزلزل گشته و مشكلات روانی و روحی افزایش یافته است. جرم و جنایات فراوانی بر اثر كمبودهای آرامش و تعادل روانی ایجاد گشته است.
ب. تزلزل اخلاق اجتماعی و عمومی با تزلزل اخلاق اجتماعی زنان، پیامدها و نتایج سوء جبران ناپذیری بر پیكر جامعه وارد می‌آید. زنان و دختران در روابط خود با دیگر افراد جامعه آسیب می‌بینند. عدم وجود خانواده و افزایش كودكان بی سرپرست، عقده‌های روانی و روحی كودكان را باعث می‌گردد. سیر نزولی جمعیت و آسیب‌های جمعیتی باعث تغییر مسیر رشد جامعه و برنامه‌های اجتماعی می‌شود. بحران‌ها و انحرافات اجتماعی و هنجار شكنی‌ها در جامعه افزایش می‌یابد و در نتیجه باعث افزایش جرم و جنایات می‌شود. رشد مجرد بودن زنان و خانواده‌های تك والدینی در جوامع غربی، فشار اقتصادی زیادی را برای تامین نیازهای مادی و روزمره بر دوش زنان سنگینی می‌نماید. در جوامع غربی چنین زنان و دختران معمولاً از ادامه تحصیل و یافتن فرصت‌های شغلی مناسب محروم گشته و دچار افسردگی، دوگانگی رفتاری و فقر می‌شوند. ابزاری برای تبلیغات بودن باعث تزلزل شخصیتی زنان می‌گردد. مارلین فرنچ در این باره می‌نویسد: «یك زن بی پول فقط می‌تواند شغل‌های پایین و كم درآمد پیدا كند، پیش خدمتی، كارهای تجاری جزئی و...»
آنچه بیان شد، گوشه‌ای از چالش‌هایی است كه جوامع غربی به دلیل گسترش آموزه‌های فمینیستی با آن روبه رو شده‌اند، واقعیات تلخ این جوامع را فقط می‌توان از نزدیك مشاهده نمود و آنچه در كتب و آثار نویسندگان و نظریه پردازان غربی در این باره دیده می‌شود، بخش ناچیزی از این پیامدهاست.     منابع  :  روزنامه رسالت، شماره 7455 به تاريخ 20/10/90، صفحه 18

نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
نوجوانان آمریکایی بدون تلفن همراه احساس بهتری دارند
من با دروغ گفتن و آه وناله پول درمیارم
افراد کمال‌گرا چه ویژگی‌هایی دارند؟
كودكان را قرباني حرف مردم نكنيد
خودبیمارانگاری از خود بیماری مرگبارتر است!
راه‌ درمان تب بالای تمایل به عمل‌های زیبایی چیست؟
صعود به اورست 13 روز به طول مي انجامد، اما سقوط از آن فقط « 8 ثانيه ». ساختن روابط مدتها به طول مي انجامد اما از بين رفتن آن فقط در چند ثانيه!