گلایههای دانشجویان از 'ترور نرم' اساتید فیزیک دانشگاه صنعتی شریف
به گزارش فارس، زیبا مدبر دبیر انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه صنعتی شریف نامه سرگشادهای خطاب به رضا منصوری استاد فیزیک این دانشگاه نوشت که متن آن در ذیل میآید:
محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد
قصه ماست که در هر سر بازار بماند
استاد ارجمند جناب آقای دکتر منصوری
سلام علیکم
بنا به احترامی که همه ما باید به ساحت مقدس علم داشته باشیم، آغاز کلام را با سخنی گرانبها از پروفسور حسابی به عنوان ستاره تابناک فیزیک ایران و کسی که بیش از ۷۵ سال است که ما و شما را با پدیده اجتماعی مدرن دانشگاه آشنا کرده است، مزین میکنم.
او میگوید "جهان سوم جاییست که هرکس بخواهد مملکتش را آباد کند، خانهاش خراب میشود و هرکس بخواهد خانهاش آباد باشد باید در تخریب مملکتش بکوشد."
وقتی از مطلب نگاشته شده شما با خبر شدیم از اینکه بالاخره یک نفر از دانشکده فیزیک در خود توان این را دید که میتواند پاسخ ابهامات ـ واضحات ـ مطرح شده در خصوص وضعیت دانشکده فیزیک را بدهد، خرسند شدیم که حتما جنابعالی پاسخی منطقی، مستدل و اقناع کننده به سؤالات مطرح شده ما در خصوص دانشکده فیزیک دادهاید؛ اما "سفره که باز نشد یک عیب است/چون اگر باز شود صدها عیب"
استاد گرامی
از شهدای علم و ترورشان توسط عوامل بیگانه چه به حق سخن فرمودید. از شهید شهریاری، شهید رضایینژاد، شهید احمدیروشن و شهید علیمحمدی. این یعنی 50% شهدای علم، اختصاص به دانشگاه شریف دارد و اگر دانشگاه صنعتی شریف در علم سرآمد دانشگاههای کشور است، در شهدای علم هم همین مقام را دارد و کیست که نداند این یعنی متخصص باید متعهد هم باشد؟
در تکمیل این نکته، شهید دکتر چمران میگوید "میگویند تقوا از تخصص بالاتر است، آن را میپذیرم؛ اما میگویم آنکس که تخصص ندارد و مسؤلیتی را میپذیرد، بیتقواست". اما استاد گرامی! آیا تابحال به این فکر کردهاید که چرا بیگانگان شما را ترور نمیکنند؟ شما که ناظر طولانی مدت در امور آموزش عالی و پژوهش در کشور هستید؛ شما که دانش پیشه انواع پژوهشهای بنیادی، کاربردی، و توسعهای هستید؛ استاد دانشگاه شریف هم که هستید؛ علاوه بر این، اطلاعات بیگانگان ـ با توجه به مسافرتتان به اسرائیل ـ در مورد شما بسیار بیشتر از همکاران شهیدتان است! پس چرا؟
اما اشاره به ترور نرم دانشگاهی و کودتای مخملی دانشگاهی نمودید که جا دارد در اینجا ضمن تشکر از شما بگوییم جانا سخن از زبان ما میگویی! همانطور که اشاره نمودید متأسفانه دانشکده فیزیک دانشگاه شریف هم در زمینه جذب و دفع اساتید بسیار بدسابقه است تا جایی که شائبه باند و باندبازی را برای دانشجویان نیز بوجود آورده است.
به عنوان نمونه اول در 2 سال اخیر چهار استاد جدید در این دانشکده جذب شدهاند که لااقل سه نفر از آنها دارای سوابق سیاسی و تند هستند. خانم ''ل م''، آقای ''الف م'' و آقای ''الف ج''. حیطۀ علم که حیطۀ سیاست نیست؟! فرض کنیم جذب افراد فوق کاملا اتفاقی و صرفا بر مبنای معیارهای علمی بوده و نه صوت و لحن مداحی! کمی به عقب برمیگردیم.
همکار شما دکتر محمد خرمی مثل شما یکی از نوابغ فیزیک ایران است که دارنده رتبه اول کنکور سراسری بوده و در 2 سال، سه مدرک کارشناسی ارشد فیزیک، شیمی و ریاضی کسب کرد. وی فردی است که کنشهای سیاسی یا مداحی در فضای دانشکده نداشته و فقط صفت مشخص او استقلال رأی بود. بیشتر دانشجویانی که تا به حال در المپیادهای بینالمللی فیزیک شرکت کردهاند، روحیه علمی وی را میشناسند.
استاد عزیز همکار نخبهتان الان کجاست؟ او پس از آن که سه ترم در دانشکده فیزیک تبدیل وضعیت داده نشد، با دلخوری برای همیشه از این دانشکده رفت.
دکتر محمدرضا ابوالحسنی یکی از برجستهترین دانشجویان فیزیک در زمان خودش بود که در دوره کارشناسی ارشد و دکتری رتبه اول را در بین دانشجویان کسب کرد. با توجه به سوابق علمی درخشانی که داشت، در دانشکده جذب شد.
استاد عزیز! همکار نخبهتان الان کجاست؟ او بخاطر مخالفت با روندهای ناصحیح استخدام دانشکده از جمله استخدام خانم ''ن ص'' که در نظر وی از نظر علمی فردی ضعیف بود و تازه مداحی هم میکرد! ـ استغفرالله صدای زن حرام است ای مسلمان! ـ به شکل زنندهای از دانشکده اخراج و حتی پادرمیانی دکتر گلشنی و دکتر سهرابپور نیز مؤثر واقع نشد.
حتی انتقادات وی آنقدر برای دانشکده گران تمام شد که پس از او هرگز اساتید پیمانی در شورای دانشکده راه داده نشدند که این در هیچ دانشکدهای سابقه ندارد.
دکتر مهدی سعادت یکی از بهترین و محبوبترین مدرسان از نظر دانشجویان بود که تاکنون دانشکده فیزیک به خود دیده است. استاد عزیز! همکار نخبهتان الان کجاست؟ وی نیز با توجیه کمکاری پژوهشی از دانشکده اخراج شد.
استاد عزیز! همکار نخبهتان دکتر قربانزاده الان کجاست؟ او بخاطر فشارهای وارده، در سال ۱۳۸۴ مجبور به ترک دانشکده فیزیک و دانشگاه شریف شد. وی اکنون از اساتید دانشگاه تهران است و در سال ۱۳۸۸ پژوهشگر نمونه دانشگاه تهران شد.
دکتر کیوان اسفرجانی که نمیتوانست روندهای غیرعلمی حاکم بر تصمیمات دانشکده فیزیک را تحمل کند، سال ۱۳۸۵ از دانشکده فیزیک جدا شد و با رفتن او چند دانشجوی جوان، باانگیزه و جویای نام دوره دکتری چند ماه سرگردان ماندند و اوقات بیکاری خود را به یادگیری مداحی در پژوهشکده نانو و قطب ماده چگال مشغول شدند!
استاد عزیز! همکار نخبهتان الان کجاست؟ او اکنون در یکی از معتبرترین دانشگاههای آمریکا و برترین دانشگاه صنعتی دنیا، دانشگاه MIT عضو گروه مهندسی نانو است.
استاد عزیز! همکار نخبهتان دکتر خاکیان الان کجاست؟ او فقط بدلیل نتیجه ارزشیابی دانشجویان از کلاسهای درس وی، از دانشکده اخراج شد درحالی که همین ارزشیابی از متوسط دیگر اعضای دانشکده در ترم مورد نظر بالاتر بود.
استاد عزیز! همکار نخبهتان دکتر پرویزی الان کجاست؟ استاد عزیز! چرا اساتید پیمانی اجازه شرکت در جلسات شورای دانشکده را ندارند؟ استاد عزیز! چرا دکتر گلشنی ـ چهره ماندگار فیزیک ـ دیگر در جلسات شورای دانشکده شرکت نمیکند؟ او میگوید هرگز در جلسهای که به وی توهین میشود، شرکت نخواهد کرد.
استاد عزیز! همانطور که جنابعالی نیک بدان اشاره فرمودید مشکل اصلی دانشکده فیزیک در جذب و دفع مخملی هیأت علمی، ارجحیت مداحی به شایستگی و کارآمدی است. آنجا که اگر کسی برای استخدام هیأت علمی مراجعه کرد و مداح بود و یا برای رئیس دانشکده کشف حجاب کرد، لازم نیست پسادکترا رفته باشد اما اگر طرف نخبه واقعی با کارنامه درخشان علمی و دارای استقلال رأی بود، اگر پسادکترا نرفته باشد، نعوذ بالله از قرآن غلط میافتد و اگر رفته باشد هم ظرفیت استخدام پر است.
جناب آقای دکتر منصوری
حال فرض کنید جنابعالی عضو هیأت علمی دانشکده فیزیک دانشگاه MIT هستید – فرض محال که محال نیست – و تسلط و تسخیر فضا توسط سازمان فضایی ناسا را دروغ میخوانید و معتقد هستید که این بیشتر برای ایجاد غرور کاذب در بین مردم آمریکاست، هر عضو هیأت علمی هم که نظرش مخالف نظر شما در دانشکده باشد اخراجش میکنید و اساتید دارای گرایش به ایران را - اساتیدی که دانشجویان دانشگاه MIT را به اغتشاش و سلب آرامش دانشگاه دعوت میکنند - به استخدام دانشکده در میآورید، در دانشکده شما در کمتر از نه ماه 3 دانشجو بر اثر تیراندازی همکلاسیها و اساتید کشته شدهاند، متقاضیان زن برای هیأت علمی را که موی سرشان باز است طرد میکنید و فقط چادریها را استخدام میکنید، به همراه یکی از همکاران زن خیلی علاقه مند به برگزاری کنفرانس با ایرانیها هستید، چند بار هم در زمان تحریمهای شدید آمریکا به ایران سفر کردهاید و در ایران مدیر کنفرانس فیزیک بودید و اطلاعات جدید علمی دانشگاهتان را به ایرانیها دادهاید و با حوزویون عکس یادگاری انداخته و الان به روند جذب و دفع مخملی اساتید و بورس دانشجویان دکترا در دانشگاه MIT – درست یا غلط - اعتراض دارید، نامه مینویسید و زمین و زمان را نسبت به مردم و آینده آمریکا خیانتکار قلمداد میکنید و خودتان را هوادار دو آتشه میهن و سرزمین آمریکا میدانید.
استاد عزیز! دولت آمریکا 80 نفر از پروفسورهای دانشگاههای معتبر خود را فقط و فقط به این دلیل که نظریه تکامل داروین را قبول نداشتند، از دانشگاه به طور کامل و قطعی اخراج کرد که بروند و در خانههایشان بنشینند در حالیکه شما اکنون بر کرسی استادی بهترین دانشکده فیزیک ایران و صندلی ریاست رصدخانه ملی ایران تکیه زدهاید و رؤسای دانشگاهها و بقیه را به باد توهین و افتراء میگیرید. حال تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
استاد عزیز و گرانقدر جناب آقای دکتر منصوری
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل چند سؤال ابتدایی از شما و همکارانتان داشته و دارد که پاسخش کار چندان پیچیدهای نیست و نیاز به کشیدن بحث به عالم سیاست نیست چون حیطۀ علم حیطۀ سیاست نیست؛ حیطۀ منطق و استدلال و اقناع است.
استاد عزیز
این تازه گوشهای از اقدامات شما در یک دانشکده است و بررسی اقدامات مشابه جنابعالی در هنگام تصدی معاونت پژوهشی وزارت علوم، مجال دیگری میطلبد.
استاد عزیز
این تازه گوشهای از اقدامات شما در یک دانشکده است و بررسی اقدامات مشابه جنابعالی در هنگام تصدی معاونت پژوهشی وزارت علوم، مجال دیگری میطلبد.