شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 Apr 2024
تاریخ انتشار :
دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۲ / ۱۰:۳۰
کد مطلب: 18889
۰
۹
ازدواج از نو

پيش نيازهاي ازدواج دوم براي افراد جدا شده

يکي از مشکلات رايج بعد از طلاق،مشکل در تصميم گيري براي ازدواج دوم و نداشتن اعتماد به نفس براي انتخاب درست همسر و ترس از شکست دوباره در ازدواج دوم است. بسياري از افراد بعد از طلاق بيشتر به دنبال بيان عيب و ايراد هاي همسر سابق شان هستند و به نقش و سهم خود و کم و کاستي هايي که در انتخاب همسر و زندگي مشترک داشته اند توجه چنداني نمي کنند. به اصطلاح بيشتر نقش قرباني و کسي که مظلوم واقع شده را ايفا مي کنند و همين موضوع باعث مي شود، دوباره در انتخاب همسر دچار اشتباه شوند.

تنها براي فرار از مشکلات ازدواج نکنيد
تصميم گيري براي ازدواج مجدد در افراد مطلقه بايد عاقلانه و آگاهانه تر انجام شود. پيش از ازدواج بايد دوباره به خودشناسي و شناسايي نيازها بپردازند و مشکلات و چالش هاي پيش روي خود را در ازدواج پيشين و زندگي آينده شناسايي کنند تا علل فروپاشي زندگي گذشته مانعي بر سر راه آينده نباشد. بسياري از افراد در ازدواج دوم براي فرار از تنهايي، فشار هاي خانوادگي و اجتماعي يا رفع نياز هاي عاطفي و مالي و... بدون درنظر گرفتن معيارهاي مناسب فقط براي فرار از شرايط موجود تن به ازدواج مجدد مي دهند.
ازدواج هايي که مبناي احساسي دارند ازدواج هاي پرخطري هستند؛ فردي که تنها براي فرار از شرايط موجود ازدواج مي کند، کسي که فکر مي کند دير شده و سنش بالا رفته، فردي که به لحاظ احساسي هنوز درگير رابطه قبلي است، فردي که معيارهاي تناسب سني، ظاهري، تحصيلي، اقتصادي، فرهنگي، اعتقادي، جايگاه اجتماعي، شغلي و حتي سلامت جسمي و رواني، طرف مقابل را ناديده مي گيرد و فقط به ازدواج فکر مي کند، به طور حتم در زندگي دوم خود نيز با مشکلات متعددي مواجه مي شود. البته اگر ازدواج دوم با بررسي هاي لازم انجام شده باشد به اندازه ازدواج اول شانس موفقيت دارد.

به خودتان فرصت دهيد
ديگر شرط موفقيت ازدواج دوم اين است که فرد يک بازه زماني قابل قبولي را پس از طلاق سپري کرده باشد. يکي از دلايل شکست در ازدواج دوم فاصله زماني کم بين طلاق و ازدواج دوم است، چرا که هنوز مشکلات روحي و رواني فرد پابرجاست. به ندرت پيش مي آيد که طلاقي ناشي از اشتباه فقط يکي از زوجين باشد.
به همين خاطر قبل از ازدواج دوباره، بايد در روح خود جست وجو کنيد تا ببينيد که به جاي رفتارهاي اشتباه گذشته چطور بايد رفتار کنيد تا ازدواج دوم تان دوام بياورد.

4 پيش نياز براي ازدواج دوم
براي اين که براي ازدواج دوباره آماده شويد به طي چند مرحله ذهني و يادگرفتن يک سري مهارت نياز داريد. يادتان باشد همين تجربه ازدواج ناموفق از شما آدم با تجربه تري ساخته است که با آدم قبل از ازدواج اول متفاوت است. در ادامه به ۴ پيش نياز که براي ازدواج دوم بايد آن ها را انجام دهيد اشاره مي کنيم:
۱) از درگيري ذهني با ازدواج قبلي خلاص شويد روان شناس ها مي گويند لااقل ۶ ماه براي خلاص شدن از يک شکست عاطفي وقت لازم است.میگناirيادتان باشد اين که شما طلاق قانوني را انجام داده باشيد و اگر زن هستيد دوره عده هم گذشته باشد به معني اين نيست که شما حتماً آماده ازدواج دوم هستيد.
شما بايد به اين مرحله برسيد که ديگر مرتب به ازدواج قبلي فکر نکنيد، غم ناشي از طلاق هنوز به صورت پررنگ در زندگي تان حضور نداشته باشد و مدام نخواهيد از همسر قبلي تان انتقام ذهني بگيريد. اگر احساس مي کنيد براي رسيدن به اين مرحله به زمان زيادي نياز داريد، حتماً با يک روان شناس مشورت کنيد.
۲) طلاق فرصتي براي خودشناسي است
سهم خودتان را واقع بينانه از فرآيند طلاق قبلي معلوم کنيد. يادتان باشد حالا شما باتجربه تر هستيد، سن تان بيشتر است و راحت تر مي توانيد درباره خودتان قضاوت کنيد. آن مشکلاتي که شما در به وجود آمدن شان مقصر بوده ايد را از آن مشکلاتي که همسر قبلي تان مقصر آن بوده يا فقط به خاطر متفاوت بودن شخصيت شما و همسر سابق تان اتفاق افتاده است از هم جدا کنيد. براي اصلاح رفتارهايي که به نظر خودتان غلط است، همچنين براي يادگرفتن مهارت هايي که در ازدواج قبلي آن ها را بلد نبوده ايد، مثلا مديريت خشم يا گفت وگوي منطقي با همسر و... حتماً برنامه مشخصي داشته باشيد.خواندن کتاب هاي علمي و در عين حال ساده درباره اين مهارت ها يا مراجعه به روان شناس در اين موارد حتماً موثر است.

۳) فرآيند را درست کنيد و نه مورد ازدواج را
بعضي ها تمام دلايل شکست ازدواج قبلي را به ويژگي هاي بد همسر سابق شان نسبت مي دهند.براي همين براي ازدواج دوم هميشه به دنبال آدمي مي گردند که نقطه مقابل همسر قبلي شان باشد. يادتان باشد اين مقايسه خودش به معناي درگيري ذهني با همسر قبلي است.براي اين که دوباره شکست نخوريد بيشتر از هر چيز بايد فرآيند ازدواج تان را عوض کنيد. اين بار حتماً قبل از ازدواج، مشاوره بگيريد، حتما بر سر موضوعات اساسي توافق کنيد، وارد يک رابطه صرفاً هيجاني و رمانتيک اما کوتاه مدت نشويد و خلاصه اين که چشم و گوش تان را بازتر کنيد.

۴) وسواس نداشته باشيد
واقع گرا باشيد. به هر حال در فرهنگ ما موارد ازدواج براي شما به عنوان يک فرد طلاق گرفته (چه مرد و چه زن) محدودتر است. اگر بخواهيد ملاک هاي دست بالايي براي ازدواج در نظر بگيريد اين موارد محدودتر و محدودتر مي شود. يادتان باشد که گاهي ملاک هاي شما کاملا وسواس گونه مي شود و اين باز هم نشان دهنده درگيري با ازدواج قبلي است.

خودتان را پنهان نکنيد
اگر شما گذشته خود را به طور کامل پذيرفته ايد،نبايد از آشکارشدن آن هراس داشته باشيد.درنظر داشته باشيد که خانواده طرف مقابل نيز نقش مهمي در زندگي مشترک شما خواهند داشت. لذا پنهان کردن گذشته خود از خانواده و بستگان درجه يک او به معني پنهان کردن بخشي از هويت خودتان از آن هاست. لذا در ازدواج همواره صداقت پيشه کنيد و اين ضرب المثل معروف را نيز به خاطر داشته باشيد که ماه زير ابر پنهان نمي ماند.خانواده هاي بسياري هستند که بعد از آگاهي از چنين موضوعي همچنان از عروس يا داماد آينده خود حمايت مي کنند و حتي اجازه مطلع شدن يا دخالت ديگران را نيز در اين امر نمي دهند.

پس بنابراين نگراني به دلتان راه ندهيد و موضوع ازدواج گذشته خود را با آنان در ميان و قضاوت را به عهده آنان بگذاريد.درباره اين که موضوع ازدواج قبلي خود را چه زماني مطرح کنيد، بهتر است در نخستين جلسه اي که با طرف مقابل خود صحبت مي کنيد از گذشته خود سخن بگوييد.
به خاطر داشته باشيد که او حق دارد سوالاتي را در اين زمينه از شما بپرسد و شما نيز تا حد امکان به تمام آ ن ها با صداقت پاسخ دهيد.نوع سوالاتي که او از شما مي پرسد نيز تا حدي نشان دهنده نگرش او به زندگي و خواسته هاي او ازشما و زندگي مشترک با شماست. البته بهتر است زمان و چگونگي مطرح کردن ازدواج قبلي شما با خانواده همسر آينده تان به عهده خواستگارتان باشد. اما حتما پيگير باشيد که مسئله را براي آن ها بازگو کند.
اجازه بدهيد تا نظرات خانواده اش را نيز بشنود و حتي به او فرصت فکر کردن بدهيد.هرچه او با نگاه واقع بينانه و همه جانبه تري به اين مسئله بپردازد، با اطمينان بيشتري براي شروع زندگي مشترک قدم برخواهد داشت و اين در نهايت به نفع و صلاح زندگي شما خواهد بود.


آسيه اميدوار- روان شناس/ خراسان
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

مریم
سلام. من خانمی 24 هستم که بعداز مدت 10 ماه عقد و6ماه ازدواج از همسرم جدا شدم . و الان دو سال گذشته و دراین مدت به روانشناس مراجعه کردم تا دیگر با اشتباهات و مشکلات گذشته روبرو نشوم. در این مدت خواستگاران زیادی داشتم که حتی موقعیتشان بهتراز قبل بوده البته بسیاری از آنها از ازدواج قبلی من بیاطلاع بودن.همیشه دوست داشتم همسرم پزشک باشد دراین مدت هم چند خواستگار پزشک داشتم ولی به دلیل اینکه علاقه ای به ایشان حس نکردم درهمان مرحله اول آنها را رد میکردم خواستگاران دیگری داشتم که از نظر تحصیلی درمقطع دکتری و دارای مدرک دو زبان خوارجه بودند ولی فقط به دلیل اینکه پزشک نبودند حتی حاضر به دیدن آنها نشدم. درازدواج قبلی ام همسرم مهندس عمران بود از لحاظ قیافه هم خوب بود و با وجود عدم تفاهماتی که داشتیم مشکل اصلیم و دلیلی که حاضر شدم خیلی راحت ترکش کنم را بی علاقهگی به وی احساس میکنم نمی خواهم دوباره دچار این حس شوم. و از جهتی نمیدانم تاکی باید منتظر مرد ایده عالم باشم میترسم بابالا رفتن سنم موقعیتم از این که هست وخیم تر شده و همین خواستگاران را هم از دست بدهم. و از طرفی هم خانواده ام اصرار دارند بعداز گذراندن ارشد به فکر ازدواج بیافتم.خواهشا راهنماییم کنید فقط نگویید سطح ارزوهایت را پایین بیاور یکبار اینکار را کردم نتیجه اش رادیدم .
یه خانم خوشبخت
مگه تنها شرط خوشبختی داشتن مدرک دکتر و پزشک بودنه . مگه تو جمع پزپشکان طلاق وجود نداره. و یاپزشک معتاد نداریم . پزشکی که حق ویزیتشو الکی بالا میبره و فقط فکر پول و جیب خودشه انسانه بنظرتون. و یا پزشک بی انصاف وجود نداره . من شوهرم معلمه و دوتا بچه داریم با کمی صبرو حوصله به خونه و ماشین هم رسیدیم همش داریم خوش میگذارانیم . دوستان زیادی هم داریم خدا همه ما رو عاقبت به خیر بکنه . بنظرم خیلی سطحی نگرید . ضمنا تو متن ،غلط املایی هم زیاد دارید
دکتر
Iran, Islamic Republic of
چقدر شما حسودین خانم یه ذره به خودتون و اعصابتون مسلط باشین.
مریم
سلام.فکر میکنم شما سوال من و خوب متوجه نشدید یا فقط دقت به غلط املاییم کردید!! من هم می دانم که اینطور دید سطحی نگر است ولی وقتی چنین چیزی مدنظرم است نمی دانم چطور برطرفش کنم. دلیل علاقه من به اینکه دوست دارم همسرم پزشک باشد پول یا مدرک نیست چون همسر قبلیم هم وضع مالی خوبی داشت و هم مدرک.خواستگاران دیگری هم دارم با موقعیتهای خوب .اگر معیارم فقط همین بود تابه حال با یکی از همان خواستگاران پزشک ازدواج کرده بودم.دلیل عنوانم از این سوال حل راه حل و اینکه چطور با این فکر وسواسی مبارزه بکنم است . وگرنه نیاز به انتقاد به اینکه این تفکر سطحی نگر است نداشتم . غلط املایی هم به خاطر این است که سریع تایپ میکنم .
nima
United States
سلام من اذدواج اولم ناقص بوده واز همسرم جدا شدم حالا با خانمی اشنا شدم وقرار خواستگاری گزاشتیم اما نمودونم چه طوری برای او؟ ودرچه زمانی بازگو کنم لطفا راهنماییم کنید
هستی
اقا نیما به نظر من باید هرچه زودتر بهش بگین قبل از اینکه احساسات اونو درگیر این رابطه کنین تا بتونه منطقی تصمیم بگیره
kimia
United States
salam khanmi27sale hastm az hamsarm goda shodm 3sale 1sale ba pesare 32salei ashna shodm khili hamdigaro dost darim ama khanevadsh razi nistn lotfn rahnamaim konid mamnon
Iran, Islamic Republic of
سلام دوستان، در رابطه با ازدواج دوم توصیه من بهمه این هستش که اولا ازدواج قبلیتون رو در همون مراحل اول بگین
دوم اخلاق خودتون و خواسته هاتون رو با صداقت اعلام کنین
و سوم سعی کنین اشتباهات گذشته رو تکرار نکنین
ضمنا اگر مثل اون خانوم ارزوهایی شبیه داشتن همسر دکتر و... رو دارین ازدواج نکنین بهتره چون ازدواج جهت بدست اوردن پوا مقام شخصیت و.. نیست هدف تکمیل فکری ادمه!!
قث
Iran, Islamic Republic of
خوبه
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
هرگز با آدم نادان مجادله نكنيد، تماشاگران ممكن است نتوانند بين شما را تشخيص دهند