با توجه به جمعیت در حال افزایش بیماران مبتلا به آلزایمر در سرتاسر جهان، بیش از هر زمان دیگری نیاز به استفاده از یک روش درمانی موثر غیر تهاجمی وجود دارد. در این مقاله پروتکل های درمان آلزایمر با استفاده ازروش
rtms با روش های کاربردی این درمان در کاهش علائم اختلال افسردگی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. هم چنین همراهی این دو اختلال و اثربخشی پروتکل های درمان افسردگی با استفاده از روش درمانی rtms در کاهش علائم شناختی بیماران مبتلا به آلزایمر مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
مقدمه: در سال 2010 تعداد 35 ملیون نفر از جمعیت سرتاسر جهان مبتلا به بیماری آلزایمر بوده اند. پیش بینی می شود که این مقدار به 65 ملیون نفر در سال 2030 و 115 ملیون نفر در سال 2050افزایش خواهد یافت. افزایش شیوع این اختلال لزوم وجود روش های درمانی موثر در این زمینه را تائید می کند.
روش درمانی rtms در دهه های اخیر، به عنوان یکی از پرکاربردترین روش های درمانی غیرتهاجمی، در درمان و کاهش علائم بسیاری از اختلالات شدید عصب شناختی و روانی مانند پارکینسون، افسردگی و اسکیزوفزنیا مورد استفاده و توجه قرار گرفته است و در حال حاضر این روش درمانی به عنوان یکی از گزینه های موثر در درمان بیماری آلزایمر مورد توجه پژوهشگران و درمانگران قرار گرفته است.
روند استفاده از
rtms شامل
کاربرد میدان های مغناطیسی متنوع پرسرعت برای متعادل کردن فعالیت های نورونی و شبکه های عصبی در سطوح بیرونی مغز است. این نشان می دهد که روش درمانی rtms از طریق قسمت کانونی کویل مورد استفاده در درمان، می تواند هم منجر به تحریک نواحی قشر مغز شود و هم مهار فعالیت های عصبی در قسمت های مورد نظر قشر مغز را ایجاد کند بنابر این روش درمان rtms معمولا در دو دسته طبقه بندی می شود. تحریک مغناطیسی با فرکانس بالا (10 تا 20 هرتز) و تحریک مغناطیسی با فرکانس پایین (1 هرتز). Rtms با محدوده ی فرکانسی بالا به منظور تحریک و rtms با محدوده ی فرکانسی پایین در مهار فعالیت عصبی قشر مغز مورد استفاده قرار می گیرد. با این حال کاربرد این دو مورد در افراد مختلف متفاوت است.
مطالعات بسیاری وجود دارد که کاربرد و اثربخشی روش درمان rtms را در کاهش علائم شناختی بیماران مبتلا به آلزایمر مورد بررسی قرار داده اند. بررسی فرا تحلیلی این مطالعات نشان می دهد که rtms به عنوان یکی از گزینه های درمان بیماری آلزایمر مورد تائید و قابل اعتماد است با این حال به مطالعات بیشتری در این زمینه نیاز است.
نتایج پژوهش ها نشان می دهند که در خلال درمان بیماران مبتلا به آلزایمر با استفاده از روش درمانی rtms برخی توانمندی ها مانند عملکرد نامگذاری اشیا و اشخاص و درک شنوایی در این بیماران بهبود پیدا کرده است. علاوه بر این مطالعات نشان می دهندکه تحریک مغناطیسی مغز با محدوده ی فرکانسی بالا منجر به بهبود فعایت ها و مهارت های شناختی بیماران مبتلا به آلزایمر می شود. هم چنین کاربرد همزمان rtms با درمان های شناختی منجر به بهبود تمام زمینه های عمکرد شناختی در این بیماران خواهد شد.
با وجود اینکه این مطالعات و نتایج به دست آمده از آن ها قابل اعتماد و امیدوار کننده هستند ، با این حال این ها مطالعات مقدماتی در این زمینه هستند و برای تائید قطعی این عوامل نیاز به مطالعات بیشتری در این زمینه است. مطالعات اخیر میزان شیوع افسردگی در بیماران مبتلا به آلزایمر را نزدیک به 19 درصد گزارش کرده اند. به منظور استفاده از روش درمان rtms در درمان علائم آلزایمر ضروری به نظر می رسد که بررسی شود، آیا علائم افسردگی همراه با آلزایمر در نتیجه ی این درمان کاهش پیدا می کنند یا خیر.
شباهت های پروتکل های درمان rtms برای افسردگی و آلزایمر در اغلب مطالعاتی که به بررسی پروتکل های rtms در درمان بیماری آلزایمر پرداخته اند، منطقه ی قشر پری فرونتال خلفی جانبی DLPFC به عنوان مهم ترین هدف تحریکی در درمان مورد توجه قرار گرفته است. این ناحیه با توجه به ارتباطی که با سایر نواحی مغز دارد نقش بسیار مهمی در عملکرهای اجرایی و شناختی ایفا می کند. این ناحیه از قشر مغز، در زمان استراحت مغز عملکردهای مغزی را هماهنگ و متعادل می کند،ميگنا دات آي آر، این ناحیه مسئول نگه داری اطلاعت خاص در نواحی مختلف مغزی است و هم چنین مسئول ارزیابی اطلاعات در مواقع لزوم است.DLPFC هم چنین نقش مهمی در جابه جایی بین وظایف ، عملکرد حافظه، انتخاب ها و فرایند تصمیم گیری دارد. در خلال بیماری آلزایمر، به علت آسیب دیدن فعالیت های نورونی و عصبی در ناحیه ی DLPFC عملکر حافظه و فرایند تصمیم گیری دچار اشکال می شود.
یکی از مهم ترین کاربردهای بالینی RTMS در درمان اختلال افسردگی می باشد . در این مورد نیز مانند موارد مشابه استفاده از این روش درمانی در کاهش علائم بیماران مبتلا به آلزایمر، ناحیه ی DLPFC به عنوان هدف درمان مورد توجه قرار می گیرد. چرا که در افراد مبتلا به افسردگی در ناحیه ی چپ DLPFC کاهش گلوکز و فشار خون مشاهده می شود. بنابراین تحریک ناحیه ی سمت چپ و مهار ناحیه ی سمت راست منجر به متعادل شدن عملکرد هر دو ناحیه و ایجاد تاثیرات ضد افسردگی می شود.
یکی از مطالعات مروری که در سال 2012 منتشر شده است، به بررسی شرایط و ویژگی ها اختصاصی درمان به روش RTMS در کاهش علائم افسردگی پرداخته است. شرایط عنوان شده برای درمان افسردگی، بسیار شبیه به نکات درمانی RTMS در درمان بیماری آلزایمر می باشد. به عنوان مثال در درمان بیماران مبتلا به آلزایمر از 90 تا 110 درصد آستانه ی حرکتی و در بیماران مبتلا به افسردگی از 90 تا 120 درصد آستانه ی حرکتی استفاده می شود، فرکانس پیشنهادی برای درمان آلزایمر بین 10 تا 20 هرتز و در درمان افسردگی بین 5 تا 20 هرتز می باشد، برای درمان افسردگی 5 جلسه ی درمانی در هفته و به مدت 2 تا 9 هفته توصیه شده است و برای درمان آلزایمر 5 جلسه ی هفتگی به مدت 2 تا 6 هفته توصیه شده است. بنابر این زمانی که بیماران مبتلا به آلزایمر تحت درمان با RTMS قرار می گیرند انتظار می رود که علائم افسردگی همراه با آلزایمر نیز کاهش پیدا کند.مطالعات نشان داده اند که درمان RTMS با محدوده ی فرکانسی بالا در بیماران مبتلا به آلزایمر کاهش علائم افسردگی در این افراد را نیز در پی داشته است.
پروتوکل های کاربردی RTMS در درمان آلزایمر مطالعات انجام شده در این زمینه نشان می دهند که کاربرد روش RTMS دردرمان بیماران مبتلا به آلزایمر، منجر به بهبود عملکرد نام گذاری اشیا و موضوعات،استفاده از زبان و درک مطلب، بهبود عملکردهای اجرایی و شناختی، عملکرد حافظه و فرایند تصمیم گیری و انتخاب در این بیماران می شود. در یکی از مطالعاتی که به منظور ارزیابی میزان اثربخشی RTMS در استدلال و درک مطلب بیماران آلزایمری انجام شده است، بیماران به دو گروه تقسیم شده اند. گروه اول به مدت 2 هفته و بیماران گروه دوم به مدت 4 هفته تحت درمان قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که کاربرد RTMS در مورد این بیماران منجر به بهبود عملکرد درک شنیداری در این بیماران شده است.
در مطالعات اخیر کاربرد همزمان RTMS با محدوده ی فرکانسی بالا با روش های آموزش شناختی با هدف درمان و کاهش علائم بیماران مبتلا به آلزایمر پیشنهاد شده است. در یکی از این مطالعات 5 جلسه درمان در هفته به مدت 6 هفته و بعد جلسات پیگیری به صورت دو جلسه در هفته به مدت 3 ماه در مورد 8 بیمار الزایمری مورد استفاده قرار گرفته است.
در این مطالعه 6 ناحیه ی مغزی تحت تحریک قرار گرفته است: 1.ناحیه ی بروکا و ورنیکه 1.ناحیه ی چپ و راست DLPFC
1.ناحیه ی چپ و راست parietal somatosensory association cortex
این نواحی به طور جداگانه تحت تحریک قرار گرفتند و در هر روز 3 ناحیه. ارزیابی ها یی که 6 هفته بعد از اتمام درمان با استفاده از آزمون AD Assessment Scale-Cognitive انجام شده است نشان دهنده ی کاهش علائم در بیماران بوده است. 3 ماه بعد از اتمام درمان نیز نتایج ارزیابی ها ماندگاری اثربخشی درمان را تائید کرده است.
در مطالعه ی دیگری میزان اثربخشی RTMS با محدوده ی فرکانسی بالا و پایین در ناحیه ی DLPFC در درمان بیماران مبتلا به آلزایمر همراه با علائم افسردگی مورد مقایسه قرار گرفته است. در این مطالعات بیماران در دو گروه مجزا قرار گرفته اند.
بیماران گروه اول تحت درمان با RTMS با محدوده ی فرکانسی بالا 20 هرتز و گروه دوم تحت درمان با RTMS با محدوده ی فرکانسی پایین 1 هرتز قرار گرفتند. نتایج ارزیابی ها 1 ماه و 3 ماه بعد از اتمام 20 جلسه ی درمان که به صورت 5 روز در هفته تکرار می شد، نشان داد که بیمارانی که تحت درمان با RTMS در محدوده ی فرکانسی بالا قرار داشتند درتمام مقیاس های علائم آلزایمر و افسردگی بهبودی قابل ملاحظه ای نشان داده اند. هم چنین لازم به ذکر است که اکثر مطالعات تاکید کرده اند که اثربخشی RTMS در بیماران مبتلا به آلزایمر خفیف و متوسط اثربخش است و کاربرد این روش درمانی در کاهش علائم بیاران با علائم شدید آلزایمر تائید نشده است.
بحث و نتیجه گیری بررسی مطالعات اخیر نشان می دهد که استفاده از RTMS با محدوده ی فرکانسی بالا در ناحیه ی DLPFC یکی از کاربردی ترین و موثرترین روش های درمان بیماری آلزایمر می باشد. این مطالعات هم چنین اثربخشی این روش درمان در بهبود عملکرد شناختی بیماران آلزایمری و کاهش علائم افسردگی همراه با آلزایمر را در این بیماران نشان می دهد. علاوه بر این مطالعات نشان می دهند که بسیاری از بیماران مبتلا به افسردگی در آینده ریسک بیشتری برای ابتلا به انواع دمانس را دارند. آسیب های شناختی ناشی از علائم افسردگی می تواند در آینده به عنوان علائم اولیه ی دمانس بروز پیدا کنند.
مطالعات نشان می دهند که استفاده از پروتوکل های مشابه RTMS در درمان افسردگی و دمانس در کاهش علائم این بیماران بسیار اثربخش است.علاوه بر این درمان بیماران مبتلا به آلزایمر تنها منجر به بهبود عملکردهای شناختی این بیماران نمی شود بلکه می تواند تاثیرات ضد افسردگی برای کاهش علائم افسردگی همراه با آلزایمر نیز داشته باشد.علاوه بر این درمان بیماران مبتلا به دمانس و افسردگی با RTMS موجب می شود که کاهش علائم افسردگی در این افراد از پیشروی آسیب های مغزی و شناختی ناشی از افسردگی در این افراد پیشگیری شود.
- - معرفي اين نوع درمان : از مركز تحقيقات روان پزشكي علوم پزشكي مشهد
- تهیه کننده مقاله :
انیس جهانبازی ، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی- نوروتراپیست و درمانگر