نقدی بر وضعیتِ دانش آموختگانِ بیکار
تواَمان بودن دانایی و اشتغال شاید اجتماع نقضین باشد که فارغ التحصیلان دانشگاهی امنیت شغلی نداشته و گاهی به میزان سالهای تحصیل باید جویای شغل متناسب با دانایی خود باشد، دانایی که سال ها برای آن تلاش کردند و ایام کودکی، نوجوانی و جوانی خود را صرف آن کرده و تخصص کسب نمودند؛ و ارزش آنها در گرو این دانایی و تخصص می باشد که «ارزش هر کس به میزان دانایی و تخصص اوست/ امام علی (ع)»
حال به پاس سالها تحصیل باید به اشتغال کاذب بپردازند تا امرار معاش کنند، با نگاهی به سالهای سپری شده در می بابد که جز دانایی چیزی کسب نکرده است؛ به راستی دانش یک ارزشِ حقیقی است و این انگیزه ای برای کسب آن است، انگیزه ای که بهشت را در پی دارد «هر کس در جستجوی دانش باشد، بهشت در جستجوی او بر آید/ پیامبر اکرم (ص)»
باید بدانیم جوانان سرمایههای اجتماعی هستند نه «تهدید» و نگذاریم نیروی جوانی که سرمایه اجتماعی است به خطر بیافتد.
بر اساس نتایج سرشماری ترکیب جمعیت ایران در سال 1390 ، کودکان و نوجوانان(زیر 15 سال) 23.4 درصد معادل 17.5 میلیون نفر و جوانان(15 تا 29 سال) 31.5 درصد معادل 23.7 میلیون نفر بوده است، این آمارها می گوید بیش از 40 میلیون نفر از جمعیت کشور را جوانان و نوجوانان و کودکان تشکیل داده اند؛ جمعیتی که میتواند به عنوان سرمایه اجتماعی مولد برای توسعه کشور باشند.
بزرگترین سرمایه هر کشور، نیروی انسانی آن است که مهم ترین بخش آن را در بین جوانان و به خصوص در دانشجویان میتوان یافت؛ گردش چرخهای عظیم صنایع سنگین، استخراج ذخایر طبیعی در اعماق معادن، عمران و آبادی و دفاع از مرزها و حفظ استقلال و امنیت هر کشور و نیز پرداختن به مسائل گوناگون هنری، آموزشی و تعلیم و تربیت، با دست توانا و قدرتمند نیروی های جوان انجام میگیرد که در همه کشورها، آثار پر ارج فعالیت آنان در تمامی مظاهر زندگی آشکار است.
با توجه به اینکه دورنمای زندگی آینده انسان را می توان بر اساس عملکرد او در دوره کودکی تا جوانی پیشبینی کرد، از این رو، برنامه سازان فرهنگی، آموزشی و خدماتی کشور، باید طرحها و برنامههای کاربردی و منسجمی برای ارائه آموزشهای فردی و اجتماعی لازم به این قشر از جامعه را داشته باشند.
مسیر طولانی و فرسایشی و جذب محدود دانش آموختگان دانشگاهی، بیکاری تعداد زیادی از ایشان را در پی دارد که موجب نارضایتی آنها شده و این موضوع یک معضل اجتماعی برای کشور محسوب می شود، برای رفع این معضل فراگیر تدابیری لازم است اندیشه شود تا پس از فارغ التحصیلی اشتغال را نیز در پی داشته باشد؛ تحقق این مهم زمینه خودشکوفایی و افزایش حس خودکارآمدی جوانان را در پی خواهد شد و به واسطه آن مسائل فردی و اجتماعی از قبیل ازدواج تسهیل یافته و این قشر از آسیب های اجتماعی بسیاری مصون خواهند بود.
بی تردید فارغ التحصیلان متخصص دانشگاهی نيروهاي سازنده هر جامعه هستند؛ جامعهاي سالم و پويا است كه نیروهای متخصص آن در موقعیت های مرتبط بکار گیری شوند.
بدیهی است دانشجو صرفا برای خود کسب دانش نمی کند و در تکاپوی پرداختِ زکات آن است و در آگاهی جامعه می کوشد «دانشجو موذن جامعه است، دانشجو خواب بماند یک ملت در خواب خواهد ماند/شهید بهشتی»
یادداشت از: حسین ملکی-روانشناس
حال به پاس سالها تحصیل باید به اشتغال کاذب بپردازند تا امرار معاش کنند، با نگاهی به سالهای سپری شده در می بابد که جز دانایی چیزی کسب نکرده است؛ به راستی دانش یک ارزشِ حقیقی است و این انگیزه ای برای کسب آن است، انگیزه ای که بهشت را در پی دارد «هر کس در جستجوی دانش باشد، بهشت در جستجوی او بر آید/ پیامبر اکرم (ص)»
باید بدانیم جوانان سرمایههای اجتماعی هستند نه «تهدید» و نگذاریم نیروی جوانی که سرمایه اجتماعی است به خطر بیافتد.
بر اساس نتایج سرشماری ترکیب جمعیت ایران در سال 1390 ، کودکان و نوجوانان(زیر 15 سال) 23.4 درصد معادل 17.5 میلیون نفر و جوانان(15 تا 29 سال) 31.5 درصد معادل 23.7 میلیون نفر بوده است، این آمارها می گوید بیش از 40 میلیون نفر از جمعیت کشور را جوانان و نوجوانان و کودکان تشکیل داده اند؛ جمعیتی که میتواند به عنوان سرمایه اجتماعی مولد برای توسعه کشور باشند.
بزرگترین سرمایه هر کشور، نیروی انسانی آن است که مهم ترین بخش آن را در بین جوانان و به خصوص در دانشجویان میتوان یافت؛ گردش چرخهای عظیم صنایع سنگین، استخراج ذخایر طبیعی در اعماق معادن، عمران و آبادی و دفاع از مرزها و حفظ استقلال و امنیت هر کشور و نیز پرداختن به مسائل گوناگون هنری، آموزشی و تعلیم و تربیت، با دست توانا و قدرتمند نیروی های جوان انجام میگیرد که در همه کشورها، آثار پر ارج فعالیت آنان در تمامی مظاهر زندگی آشکار است.
با توجه به اینکه دورنمای زندگی آینده انسان را می توان بر اساس عملکرد او در دوره کودکی تا جوانی پیشبینی کرد، از این رو، برنامه سازان فرهنگی، آموزشی و خدماتی کشور، باید طرحها و برنامههای کاربردی و منسجمی برای ارائه آموزشهای فردی و اجتماعی لازم به این قشر از جامعه را داشته باشند.
مسیر طولانی و فرسایشی و جذب محدود دانش آموختگان دانشگاهی، بیکاری تعداد زیادی از ایشان را در پی دارد که موجب نارضایتی آنها شده و این موضوع یک معضل اجتماعی برای کشور محسوب می شود، برای رفع این معضل فراگیر تدابیری لازم است اندیشه شود تا پس از فارغ التحصیلی اشتغال را نیز در پی داشته باشد؛ تحقق این مهم زمینه خودشکوفایی و افزایش حس خودکارآمدی جوانان را در پی خواهد شد و به واسطه آن مسائل فردی و اجتماعی از قبیل ازدواج تسهیل یافته و این قشر از آسیب های اجتماعی بسیاری مصون خواهند بود.
بی تردید فارغ التحصیلان متخصص دانشگاهی نيروهاي سازنده هر جامعه هستند؛ جامعهاي سالم و پويا است كه نیروهای متخصص آن در موقعیت های مرتبط بکار گیری شوند.
بدیهی است دانشجو صرفا برای خود کسب دانش نمی کند و در تکاپوی پرداختِ زکات آن است و در آگاهی جامعه می کوشد «دانشجو موذن جامعه است، دانشجو خواب بماند یک ملت در خواب خواهد ماند/شهید بهشتی»
یادداشت از: حسین ملکی-روانشناس
مرجع : ایسنا