پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 25 Apr 2024
تاریخ انتشار :
پنجشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۷ / ۰۶:۰۰
کد مطلب: 45163
۱

به بهانه روز پزشک

به بهانه روز پزشک
"خب ما هم سعی می کردیم درس بخوانیم و بیشتر بخوانیم تا آدمتر بشیم ولی هرچی بیشتر می خواندیم و به خودمان نگاه می کردیم تغییر خاصی نمی دیدیم و حتی بعد از خواندن کل کتب درسی و حتی جلوتر از اینکه معلم اونها رو درس داده باشه. ولی باز تغییری در آدمیتمون احساس نمی کردیم. البته از حق نگذریم تو کلاس بلبل زبونی می کردیم و چون آمادگی بیشتری نسبت به بقیه بچه ها داشتیم، خوب جواب معلم را می دادیم ولی باز می دیدیم که در میزان آدمیتمان تغییر چشمگیری حاصل نشد که هیچ بلکه به خاطر این چایی شیرین بازی ها از چشم بچه های کلاس هم افتادیم و احساس می کردیم که تازه با درس خوندن بیشتر از میزان آدمیتتمان نیز کاسته شده است!!!

این گذشت و کمی که بزرگتر شدم و بیشتر دقت کردم تازه فهمیدیم که منظور بزرگترها از آدم شدن چیست و با برداشت ما از آن بسیار فاصله دارد.
ده ها بار دیدم و شنیدم که همه بزرگترها به محض اینکه نفسی چاق می کنند و خستگی راه و راه پله مطب پزشکان را از تن به در می کنند خیلی متفکرانه اطراف را برانداز و با یک محاسبه سرانگشتی به نتیجه شگفت انگیزی از حاصلضرب تعداد بیماران در مبلغ ویزیت هر بیمار می رسند و از این رهگذر تعریف جدیدی از آدم شدن را ارائه می کنند.

حالا مانند یه کاشف بزرگ با نگاهی عاقل اندر سفیه به ما بچه ها نگاه می کنند و می گویند می دانی درآمد خالص این آقا یا خانم دکتر چقده؟؟؟ بعد در ادامه می گن این فقط مال این مطبشه. مطب های دیگه، بیمارستان و عمل هایی که می کنه را هم بهش اضافه کن. اینبار نه با نگاه که با بیان کاملا عاقل اندر سفیه به بچه میگن برای همین بهت می گم که درس بخوان تا آدم بشی. به نظر اون بنده خداها آدم شدن یعنی دکتر شدن، خلبان شدن، مهندس شدن و .... و نهایتا پولدار شدن!!! البته خدارو شکر القاء این تفکر سمی فقط از طریق نگاه و بیان انجام گرفت و حداقل برای بنده هیچگاه به نصیحت و القاء فیزیکی اون هم در مطب دکتر ختم نشد. این موضوع و تفکر سمی همیشه من را عذاب می داد که چرا برای آدمیت بیشتر کمتر تلاش کردم و سعی نکردم آدمتر از امروزم باشم تا اینکه یه روز یکی از همکارانم در دانشگاه نکته خوبی را گفت که باعث شد متوجه بشم که همین غذاب وجدان تا امروز، برای کفاره گناه کم کاریم در راه آدم شدنم بوده بس بوده و دیگر نیازی نیست که عذاب وجدان داشته باشم.

اون دوست فرهیخته می گفت در خارج کشور و حتی در کشور خودمون اکثر کسانی که رشته پزشکی و زیر شاخه های آن را برای ادامه تحصیل انتخاب می کنند افرادی هستند با هوش، ساعی و پر تلاش، طالب علم، کمال گرا و از همه مهمتر رقیق القلب و نوع دوست که رفع عذاب ناشی از درد و بیماری همنوعان، بزرگترین دغدغه آنهاست و آدمیت، گوهری است رشد یافته در صدف وجودیشان و تربیتشان عاری از اینگونه تفکرات سمی است و همون همکارم باز گفت که البته و متاسفانه داریم افرادی که همه خصوصیات پزشکان را دارند فقط به جای نوع دوستی و دغدغه کاهش آلام و درد بیماران، همان تفکر سمی جایگزین شده است و تلاش می کند تا گوهر آدمیت و انسانیت را با پول خریداری و در صدف وجودی خود قرار دهند که خوشبختانه تعدادشان بسیار اندک است و هرگز نمی توانند لکه ای باشند بر روپوش پاک و سفید پزشکان کشورم.

آدمی را آدمیت لازم است
عود را گر بو نباشد هیزم است

محمد شکراله زاده
جام جم
مرجع : جام جم
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
موفقیت هایی که نصیب افراد صبور می شود،همان فرصت هایی است که توسط افراد عجوا رها می شود