حفظ روابط انسانی سالم نیاز به زمان و توجه دارد، حتی در بهترین شرایط. امروزه روابط بسیاری از ما نیازمند توجه و بهبود است، چرا که ما بر روی روابطمان سرمایه گذاری می کنیم، اعم از روابط عاطفی، دوستی و روابط خانوادگی. اما ایجاد و حفظ روابط قوی در مواقع استرس شدید و بحران های بزرگ، بسیار چالش برانگیزتر است. به عنوان یک مثال عینی شرایط استرس زایی را که اکثر ما در سال گذشته سپری کردیم در نظر بگیرید.
در حالی که همه ما بدون شک بر شکست دادن همه گیری کرونا متمرکز شدهایم، ناخواسته دچار پیامدهای عاطفی منفی ناشی از آن و سایر پیامدهای غیرمنتظره برای سالها و احتمالاً دهههای آینده نیز شده ایم.
بیایید برخی از شرایطی که ما به صورت فردی و خانوادگی در دوران همه گیری با آن مواجه شدیم و تأثیری که احتمالاً می تواند بر فرزندانمان داشته باشد را در نظر بگیریم:
غم و اندوه:
از زمان شروع همهگیری، موسسات تحقیقاتی تخمین میزنند که تقریباً 550000 نفر جان خود را بر اثر ویروس کووید-19 از دست دادهاند و این سومین عامل مرگ و میر در سال 2020 پس از بیماریهای قلبی و سرطان است. این بدون شک تأثیر فوقالعادهای بر روان میلیونها نفر داشته، از جمله کودکانی که احتمالاً برای اولین بار در زندگی خود عزیزانشان را با سرعتی نگرانکننده و غیرقابل تصور از دست میدهند.
ضرر و زیان:
جدای از تلفات جانی، کودکان مراسم ها و رخ دادهایی مانند رفتن به مدرسه، آغاز سال تحصیلی، رفتن به پارک و شهربازی، جشن تولدها و سایر جشن های مناسبتی دیگر، بازیهای گروهی و حضور در باشگاه های ورزشی را از دست داده اند. بسیاری احساس امنیت خود را از دست داده اند زیرا خانواده ها دچار استرس و بلاتکلیفی شده و مشکلات مالی هم افزوده شده است. در نتیجه کووید-19 به شدت روان
کودکان را تحت تأثیر قرار داده است.
جداسازی:
سال 2020 برای هیچ کس یک سال عادی نبود. زمانی که کل جهان در یک بحران بیسابقه بهداشتی غرق شد، کشورها قرنطینه شدند و کودکان شروع به تحصیل در خانه کردند. این خود منجر به انبوهی از مسائل مربوط به سلامت روان شد، از جمله اضطراب در مورد عملکرد تحصیلی، مشکل در تمرکز با استفاده از فناوری از راه دور، و از دست دادن تجربه های اجتماعی طبیعی. قطعا کودکان در این دوسال انعطاف زیادی از خود نشان داده اند و در عین حال، مجبور شدهاند تمام روز را در موقعیتهای گاهی بسیار سخت خانگی بگذرانند.
راههایی برای افزایش تابآوری
داشتن سلامت روان در چالشهای زندگی آنقدر مهم است که حتی اگر بسیاری از روابط خانوادگی ما تحت تأثیر اثرات انباشته خستگی و سختیهای زندگی قرار گیرند، لازم است که روی ایجاد تابآوری در کودکان و خانوادههایمان کار کنیم.
اما اصطلاح تاب آوری دقیقاً به چه معناست؟ تابآوری توانایی بازگشت از استرس، ناملایمات، شکست، چالشها یا حتی ضربه است. در حالی که دانشمندان بر این باورند که تابآوری ممکن است یک جزء ژنتیکی و ذاتی داشته باشد، اما به طور کلی ویژگی و کیفیتی نیست که افراد از کودکی داشته باشند یا نداشته باشند. تاب آوری در حقیقت مهارتی است که کودک در حین رشد آن را می آموزد و پرورش می دهد، همانند ماهیچه ای که نیاز به تمرین دارد، می توان به کودکان کمک کرد تا مهارت های انعطاف پذیری و تاب آوری را تمرین کنند.
این ضرب المثل قدیمی درست است که: «راه های ارتباطی را برای تقویت روابط خود باز نگه دارید.» می توانید از تکنیک پرسیدن سؤالات باز استفاده کنید تا احساسات واقعی فرزندان خود را در مورد موضوعات مختلف نشان دهید. به این معنا که سوالاتی بپرسید که به بیش از یک پاسخ ساده بله یا خیر نیاز دارند. می توانید از فرزندتان بپرسید که موقعیت های خاص چه احساسی در او ایجاد می کند.
می توانید از آنها بپرسید که آیا در مورد بازگشت به مدرسه دچار اضطراب یا ترس هستند. پرسیدن سؤالات «چرا» به جای پرسیدن سؤالاتی که صرفاً به پاسخهای واقعی نیاز دارند، بیشتر به علت اصلی مسائل میرسند. ارتباطات باز باعث ایجاد اعتماد می شود. کودکانی که معتقدند می توانند با والدین خود صریح و صادقانه صحبت کنند، احساس می کنند کسی را دارند که به او تکیه کنند، کسی که به سرعت آنها را قضاوت نمی کند، و این تأثیرات مثبت بزرگسالان به خنثی کردن اثرات استرس کمک می کند.
- به کودکان اجازه دهید یاد بگیرند و شکست بخورند.
به عنوان بزرگسالان به ویژه به عنوان والدین، ما اغلب اوقات سعی می کنیم برای جلوگیری از شکست فرزندانمان به داخل گود برویم. وقتی میدانیم میتوانیم کمک کنیم، تماشای مبارزه آنها و رنج ناشی از آن دشوار است. اما کودکان برای ایجاد انعطاف پذیری و تاب آور شدن باید ریسک کنند و به خارج از منطقه راحتی خود گام بردارند. امتحان کردن چیزهای جدید و موفقیت در آن به کودک احساس موفقیت و آگاهی می دهد که می تواند کارهای جدید را به خوبی انجام دهد. با این حال، تلاش و شکست به همان اندازه ارزشمند است. ریسک کردن با چیز جدیدی که به نتیجه نمی رسد به کودکان می آموزد که می توانند از شکست ها جان سالم به در ببرند. به جای کمک به فرزندانمان برای دوری از خطرات، باید آنها را تشویق کنیم که ریسک های نسبتاً ایمن را بپذیرند و سپس درباره معنای موفقیت و شکست با آنها صحبت کنیم.
- ماهی ندهیم، ماهیگیری یاد دهیم.
بزرگسالان اغلب پاسخ هایی برای مشکلات و مسائل کوچک دارند، اما ما این راه حل ها را از سال ها زندگی و تجربه های مختلف آموختیم. کودکان از مزایای این خِرَد برخوردار نیستند. آنها هنوز در حال یادگیری هستند. آنها چشم انداز زمان و تجربه ندارند. به جای ارائه پاسخ به هر سوالی به فرزندتان، بهتر است به او اجازه دهید آن را با شما استدلال کند. میتوانید سؤالات ماهرانهای بپرسید تا آنها را در مسیر درست هدایت کنید، اما این درس زمانی بهتر آموخته میشود که خودشان به نتیجه برسند.
کودکان غالباً زبان و کلمات لازم برای توصیف ناامیدی که احساس میکنند ندارند. آنها فاقد توانایی بیان کافی هستند. میتوانید با کودکتان کار کنید تا احساساتی را که تجربه میکند شناسایی کنید و به او کمک کنید دلیل تجربه کردنشان را بفهمد. به عنوان مثال، ممکن است به کودکی که نمی تواند در یک بازی تسلط پیدا کند و شروع به گریه کرده است، بگویید: "تو احساس ناامیدی می کنی زیرا بازی سخت است و به نظر می رسد نمی توانی آن را درست انجام دهی." این انعکاس نامیده می شود زیرا شما به سادگی آنچه را که فرزندتان احساس می کند بازتاب می دهید و به او کمک می کنید تا احساس آن شرایط را شناسایی و نامگذاری کند. می توانید به آنها بفهمانید که این احساس طبیعی است و می گذرد. برچسب زدن به احساسات و آموزش نحوه مدیریت آنها به کودکان، بخش بزرگی از وظایف والدین خوب است.
اعتراف به اشتباهاتمان نقطه ضعف نیست. این شامل همه ماست. صادق ترین و مقاوم ترین افراد از پذیرش این واقعیت خوشحال می شوند. آنها شکست های خود را آشکارا به اشتراک می گذارند و مهمتر از آن، آنچه را که از آنها آموخته اند به دیگران می آموزند. می توانید اشتباهات خود را با فرزندان خود در میان بگذارید و به آنها بگویید که چرا اشتباه کرده اید و دفعه بعد چگونه کارها را متفاوت انجام خواهید داد. این یک جزء کلیدی انعطاف پذیری است. همه ما در زندگی خود با چالش هایی روبرو خواهیم شد و چه موفق باشیم و چه شکست بخوریم، نباید درس هایی را که می توان آموخت از دست دهیم.
- مهارت های مقابله ای و الگوسازی خودمراقبتی.
کودکان از طریق تقلید یاد می گیرند. آنها به بزرگسالان زندگی خود نگاه می کنند تا یاد بگیرند که چگونه واکنش نشان دهند و رفتار کنند. بنابراین، ضروری است که ما رفتارهای مثبتی را که آنها می توانند کپی کنند، الگو کنیم. به عنوان بزرگسال، میتوانیم نشان دهیم که وقتی عصبانی یا رنجیده خاطر هستیم، خود را آرام میکنیم، تنفس عمیق را تمرین میکنیم و بر مثبت بودن و اعتقاد راسخ به آیندهای روشنتر تمرکز میکنیم. شما همچنین میتوانید خودمراقبتی را الگوبرداری کنید و به فرزندانتان نشان دهید که وقتی احساس غرق شدن در مشکلات میکنیم خوب است برای خودتان وقت بگذارید. در واقع، تمرین مهربانی و عشق به خود ضروری است.
- نکات مثبت را به زندگی خود بیاورید.
فعالیت هایی وجود دارد که باعث می شود همه ما احساس بهتری داشته باشیم.
تحقیقات علمی فواید ورزش و گذراندن وقت در طبیعت را نشان می دهد. فرزندان خود را تشویق کنید تا در فعالیت های بیرون از منزل شرکت کنند. بازی یکی از راه هایی است که کودکان خود را ابراز می کنند و برای رشد سالم ضروری است. همچنین میتوانید فرزندانتان را تشویق کنید که به صنایع دستی، پروژههای هنری، موسیقی، نمایش، نوشتن و هر فعالیت مثبت دیگری که به آنها اجازه میدهد شخصیت خود را ابراز کنند، علاقه نشان دهند.
هرچه کودک منحصر به فرد بودن خود را بیشتر درک کند و هر چه بیشتر بتوانید او را به خاطر آنچه واقعاً هستند بپذیرید و تحسین کنید، بیشتر میفهمد که برای رویارویی با هر ناملایماتی که ممکن است برایش پیش بیاید، مجهز شده است و اینکه روزهای خوب، مثبت اندیشی و شادی پیش روی آنها و خانواده شان است.
ترجمه سارا حق بین از
اینجا