گزارش پنل امید و موانع آن
میگنا: دکتر مهدیه معین الغربایی، روانپزشک، ضمن تأکید بر این نکته که «همهتوانی» با امید، نهتنها همخوانی ندارد بلکه متضاد است، گفت: «همراهی امید با رشک، طمع و... غیرممکن است. زیرا باعث تخریب ابژه یا ایگو میشود».
وی خاطرنشان کرد: امید و ناامیدی کشمکش امکانها و محدودیتهاست. خیبی وقتها، امید، امکانپذیر است. درست مثل معنای این جمله که میگوییم: «آدمی از گل نازکتر و از سنگ سختتر است».
دکتر معین الغربایی در پایان گفت: میل به زندگی، میل به لذت و... در مواجهه با ناکامیها، کمک میکنند تا منبع امیدمان را حفظ کنیم.
دکتر محمد صنعتی، روانپزشک، در آغاز سخنرانیاش تصریح کرد: «وقتی در بحرانهای اجتماعی هستیم، امکان ناامیدی وجود دارد. امید و ضد امید، یک عبارت ابراهیمی در تورات است.
باوجود بحرانها، ما روانشناسان اما به امید، کم توجه کردهایم. سلامت را بهعنوان فقدان بیماری تعریف میکنیم و حواسمان به امید نیست. درحالیکه توجه ما نه به امید، بلکه به ناامیدی معطوف است. حتی وقتی افسردگی را هم تعریف میکنیم سراغ ناامیدی میرویم. آنهم زمانی که هنوز امید را تعریف نکردهایم.
ایشان در ادامه افزودند: ما معمولا به اختلالات میپردازیم تا به مفاهیمی مثل اعتماد، صمیمیت، شجاعت، حسادت، همدلی، امید و ... که همگی پدیدههای روانی هستند. حتی از همدلی هم تعاریف سطحی و کلیشهای ارائه میکنیم.
این روانکاو، خاطرنشان کرد بیمارانی که به ما مراجعه میکنند با امید میآیند. امیدی که نقش مهمی در درمان آنها خواهد داشت. حتی اگر یک امید واهی باشد.
در چند دهه اخیر، در حوزه روانکاوی، به مساله ترمیم، بیشتر پرداخته شد تا به خود مفهوم امید. وینی کات، دریکی از مقالات خود، بزهکاری را نشانه امید میداند. درمانگران باید بهجای سرزنش، و با همدلیکردن، فریاد کمک بزهکاران را بشنوند.
متأسفانه، رفتار ضداجتماعی در جامعه ما عادی شده است. تاحدیکه اگر کسی کار درستی انجام بدهد، حیرت میکنیم که چرا با جریان موجود حرکت نمیکند.
نقص روانپزشکی و روانکاوی این است که به مسائل اجتماعی و فرهنگی، توجهی نکردند و به انسان به عنوان یک «فرد» نگاه کردند. درحالیکه «اجتماع» نقش مؤثری در شکلگیری شخصیت دارد.
امید، یک جنبه فردی و یک جنبه اجتماعی دارد. امید در غایت خودش، چند وجه دارد. مثل امید به زندگی، امید به آینده و امید به زندگی بهتر. «امید به زندگی»، برخاسته از اروس (غریزه زندگی از نظر فروید) است. امید به آینده؛ یعنی امید به تداوم زندگی در آینده. امید به زندگی بهتر؛ یعنی گشایشی که کمک کند گرهای باز شود. حتی اگر آخرت نگر هم باشیم، امیدمان به زندگی بهتر، یعنی امیدمان به زندگی بهتر در جهان بهتر.
دکتر صنعتی، با تأکید بر اینکه انسان، اصولا تنهاست و به همین دلیل، اجتماعی شده و آرزویش، پیوند با دیگری و ارتباط با ابژه عشق است، اینطور ادامه داد: انسان، ابژهجو است و به رهایی از تجربه تنهایی، امید دارد. اگر «لذت» را رها شدن از تنش ناشی تنهایی بدانیم، رابطهجویی انسان هم در راستای لذت است.
گاهی امید و آرزو را جای هم به کار میبریم. انتظار به معنای چشمداشت و توقع است. فرد منتظر توقع دارد که اتفاقی بیفتد، گشایشی روی بدهد و یک ناجی بیاید. فرهنگ ما فرهنگ انتظار است. در فرهنگ انتظار، شخص میخواهد مشکلاتش بهطور معجزهآسایی حل شوند.
درست شبیه زمانی که مراجع، همان اول به درمانگر میگوید «اول خدا، بعد هم شما». آیا خودش را چنان ضعیف میداند که نه چیزی میداند و نه میتواند و از ما انتظار دارد که برای او خداگونه برای او معجزهها را رقم بزنیم؟
مراجع، با این انتظار، مسئولیتها را گردن درمانگر میندازد و این شکل از انتظار، در رابطه درمانی روانپزشکی و رواندرمانی، آسیبشناسی، تلقی میشود. فراموش نکنیم که امید به معنای «پذیرش شرایط» و «تسلیم شدن» نیست و بهبود و درمان، به «تلاش» بیمار بستگی دارد.
این پنل، روز دوشنبه، 28 آبان، ساعت 8/30، در سالن اجتماعات دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان (انستیتو روانپزشکی تهران)، برگزار شد.
گزارش: نگار فیضآبادی
وی خاطرنشان کرد: امید و ناامیدی کشمکش امکانها و محدودیتهاست. خیبی وقتها، امید، امکانپذیر است. درست مثل معنای این جمله که میگوییم: «آدمی از گل نازکتر و از سنگ سختتر است».
دکتر معین الغربایی در پایان گفت: میل به زندگی، میل به لذت و... در مواجهه با ناکامیها، کمک میکنند تا منبع امیدمان را حفظ کنیم.
دکتر محمد صنعتی، روانپزشک، در آغاز سخنرانیاش تصریح کرد: «وقتی در بحرانهای اجتماعی هستیم، امکان ناامیدی وجود دارد. امید و ضد امید، یک عبارت ابراهیمی در تورات است.
باوجود بحرانها، ما روانشناسان اما به امید، کم توجه کردهایم. سلامت را بهعنوان فقدان بیماری تعریف میکنیم و حواسمان به امید نیست. درحالیکه توجه ما نه به امید، بلکه به ناامیدی معطوف است. حتی وقتی افسردگی را هم تعریف میکنیم سراغ ناامیدی میرویم. آنهم زمانی که هنوز امید را تعریف نکردهایم.
ایشان در ادامه افزودند: ما معمولا به اختلالات میپردازیم تا به مفاهیمی مثل اعتماد، صمیمیت، شجاعت، حسادت، همدلی، امید و ... که همگی پدیدههای روانی هستند. حتی از همدلی هم تعاریف سطحی و کلیشهای ارائه میکنیم.
این روانکاو، خاطرنشان کرد بیمارانی که به ما مراجعه میکنند با امید میآیند. امیدی که نقش مهمی در درمان آنها خواهد داشت. حتی اگر یک امید واهی باشد.
در چند دهه اخیر، در حوزه روانکاوی، به مساله ترمیم، بیشتر پرداخته شد تا به خود مفهوم امید. وینی کات، دریکی از مقالات خود، بزهکاری را نشانه امید میداند. درمانگران باید بهجای سرزنش، و با همدلیکردن، فریاد کمک بزهکاران را بشنوند.
متأسفانه، رفتار ضداجتماعی در جامعه ما عادی شده است. تاحدیکه اگر کسی کار درستی انجام بدهد، حیرت میکنیم که چرا با جریان موجود حرکت نمیکند.
نقص روانپزشکی و روانکاوی این است که به مسائل اجتماعی و فرهنگی، توجهی نکردند و به انسان به عنوان یک «فرد» نگاه کردند. درحالیکه «اجتماع» نقش مؤثری در شکلگیری شخصیت دارد.
امید، یک جنبه فردی و یک جنبه اجتماعی دارد. امید در غایت خودش، چند وجه دارد. مثل امید به زندگی، امید به آینده و امید به زندگی بهتر. «امید به زندگی»، برخاسته از اروس (غریزه زندگی از نظر فروید) است. امید به آینده؛ یعنی امید به تداوم زندگی در آینده. امید به زندگی بهتر؛ یعنی گشایشی که کمک کند گرهای باز شود. حتی اگر آخرت نگر هم باشیم، امیدمان به زندگی بهتر، یعنی امیدمان به زندگی بهتر در جهان بهتر.
دکتر صنعتی، با تأکید بر اینکه انسان، اصولا تنهاست و به همین دلیل، اجتماعی شده و آرزویش، پیوند با دیگری و ارتباط با ابژه عشق است، اینطور ادامه داد: انسان، ابژهجو است و به رهایی از تجربه تنهایی، امید دارد. اگر «لذت» را رها شدن از تنش ناشی تنهایی بدانیم، رابطهجویی انسان هم در راستای لذت است.
گاهی امید و آرزو را جای هم به کار میبریم. انتظار به معنای چشمداشت و توقع است. فرد منتظر توقع دارد که اتفاقی بیفتد، گشایشی روی بدهد و یک ناجی بیاید. فرهنگ ما فرهنگ انتظار است. در فرهنگ انتظار، شخص میخواهد مشکلاتش بهطور معجزهآسایی حل شوند.
درست شبیه زمانی که مراجع، همان اول به درمانگر میگوید «اول خدا، بعد هم شما». آیا خودش را چنان ضعیف میداند که نه چیزی میداند و نه میتواند و از ما انتظار دارد که برای او خداگونه برای او معجزهها را رقم بزنیم؟
مراجع، با این انتظار، مسئولیتها را گردن درمانگر میندازد و این شکل از انتظار، در رابطه درمانی روانپزشکی و رواندرمانی، آسیبشناسی، تلقی میشود. فراموش نکنیم که امید به معنای «پذیرش شرایط» و «تسلیم شدن» نیست و بهبود و درمان، به «تلاش» بیمار بستگی دارد.
این پنل، روز دوشنبه، 28 آبان، ساعت 8/30، در سالن اجتماعات دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان (انستیتو روانپزشکی تهران)، برگزار شد.
گزارش: نگار فیضآبادی
مرجع : میگنا