قتل به عنوان يك ناهنجاري رفتاري و خشونت عملي در جامعه،دلايل مختلفي دارد حال آن كه بروز اين نوع ناهنجاري‌ها در وهله نخست نشانه ضعف مديريت افراد بر احساسات و كمرنگ بودن مهارت كنترل خشم است. البته مسائل عاطفي و عشقي، مالي، اختلاف‌هاي كلامي و برخوردهاي لحظه‌اي هم ممكن است از دلايل بروز جرايم خشن باشد.
طبق آمارها، حدود 65 درصد قتل‌ها در كشور ما ريشه مالي و اقتصادي دارند يعني از نگاه رفتارشناسي ناتواني و مشكلات مالي از عوامل اصلي قتل است، گاه اختلافات مالي و تسويه‌حساب‌هاي شخصي افراد نيز باعث بروز جنايت مي‌شود. در اين نوع قتل‌ها اختلاف بين بدهكار و طلبكار و به عبارتي پول و مال پايه و اساس قتل مي‌شود، گاه نيز در برخي موارد كه متأسفانه كم نيست، روابط عاطفي و خانوادگي نيز نمي‌تواند مانع از قتل‌هاي مالي شود. هرچند حدود 80 درصد قتل‌ها به‌طور لحظه‌اي و بدون مقدمه قبلي اتفاق مي‌افتد، اما در پژوهش‌هاي ميداني، كاهش آستانه تحمل و ضعف مهارت كنترل خشم، اصلي‌ترين دليل وقوع قتل است.
كمرنگ شدن ارزش‌هاي اخلاقي، پررنگ شدن نقش ماديات و وابستگي‌هاي دنيوي و قرار دادن پول به عنوان محور اصلي زندگي از عمده‌ترين دلايل رفتاري قتل‌هاي مادي است. حال آنكه اگر گذشت به صورت تعامل و گفت‌و‌گو و راه‌هاي قانوني و حقوقي به عنوان ابزار احقاق حقوق مورد استفاده قرار گيرند، ديگر لزومي ندارد كه يك انسان از حيات محروم و ديگري زندگي خود را بر بالاي دار از دست بدهد و چندين خانواده هم عزادار شده و شيرازه زندگي چندين نفر از هم بپاشد.
*آسيب‌شناس اجتماعي / مجيد ابهري
دریافت صفحه با کد QR