در پژوهشی سعی شد گرایش زنان به جراحی زیبایی در شهر تهران بررسی شود.
به گزارش مهرخانه، هدف از این پژوهش بررسی شیوع جراحی زیبایی در زنان تهرانی و عوامل مؤثر در تمایل این زنان به جراحیهای مذکور است.
امروزه بدن در نحوه شکل گیری روابط اجتماعی انسانها نقشی مهم پیدا کرده و افراد در تلاش هستند تا در ظواهر امر، نمایانگر شخصیتی سرزنشناپذیر و متناسب با ارزشهای اجتماعی روز باشند. بدن که واسط بین فرد و دنیای خارج است، بیش از پیش به پدیدهای اجتماعی و فرهنگی مبدل شده که مملو از نمادها و معناهاست و افراد تحتتأثیر رسانهها به موقعیتهایی هدایت میشوند که قبلاً امکان آشنایی با آنها را نداشته و ازطرفی قدرت دخل و تصرف در بدنی را یافتهاند که دارای نیروی بالقوه برای تغییر نامحدود است و در این میان از آنجاکه زنان اهمیت بیشتری برای زیبایی قائل هستند، بیشتر ممکن است رفتارهایی افراطی به منظور تطابق بدن با الگوهای زیبایی نشان دهند.
در ایران سالانه 52 زن بر اثر انجام عمل لیپوساکشن جان خود را از دست میدهند
آمارها نشان میدهد در آمریکا سالیانه 20 میلیارد دلار صرف صنعت آرایشی و 300 میلیون دلار صرف صنعت جراحی میشود. در فاصله سالهای 1986 ـ 1984 تعداد این اعمال سه برابر شده و در سال 1988 بیش از دو میلیون نفر در آمریکا جراحی آرایشی داشتهاند. در ایران نیز سالیانه حداقل 16 میلیارد تومان صرف انجام اعمال زیبایی میشود، سالیانه 52 زن بر اثر انجام عمل لیپوساکشن جان خود را از دست میدهند.
جراحی زیبایی بینی در ایران رتبه یک را در جهان داراست و 30 درصد از افرادی که جراحی زیبایی انجام میدهند از عمل رضایت نداشته و پس از آن شکایت میکنند. انجام دادن این نوع جراحیها برای بسیاری از زنان به رغم خطرات و عوارض جانبی، به شکل ارزش اجتماعی درآمده و با در نظر گرفتن زمان لازم برای بهبود پس از عمل (از حداقل یک هفته تا سه ماه) و همچنین هزینههای گزاف آن، تقاضای سالانه بیش از 10 هزار زن ایران برای جراحی زیبایی تفکربرانگیز است.
مضاف بر این بسیاری از پزشکان برای کسب درآمد بیشتر به رشتههای لوکس که دریافت هزینه خارج از تعرفههای درمانی را ممکن میکند، گرایش یافته و برخی بدون این که تبحری در این زمینه داشته باشند به انجام دادن این جراحیها اقدام میکنند و برای کاهش هزینهها عملها را در مطب انجام میدهند که گاهی عوارضی مضاعف و جبرانناپذیر را ایجاد میکند. جراحی زیبایی، که برای بسیاری از نظریهپردازان و نقادان اجتماعی به عنوان نماد نهایی حمله به بدن انسان برای ایجاد زیبایی فیزیکی است، به واسطه خطرات احتمالی و ازآنجاکه زمان و انرژی زیادی را از ایشان باز میستاند، باید توجه و دقت کرد.
این پژوهش قصد دارد تا به جراحیهای زیبایی در زنان، به عنوان یکی از شیوههای دستیابی به ظاهر مناسب، نگاهی تأملبرانگیز داشته باشد و تمایل ایشان به انجام دادن جراحیهای زیبایی بدون ضرورت پزشکی را تجزیه و تحلیل کند. درحقیقت این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سؤالات است که شیوع این نوع جراحیها چقدر است؟ چه کسانی بیشتر به این اعمال روی میآورند؟ عوامل فردی و اجتماعی مؤثر بر تمایل زنان به این جراحیها چیست؟
نیمی از پاسخگویان از خطرات احتمالی جراحیهای زیبایی آگاهی دارند
سال 1399 در نظرسنجی تلفنی صدا و سیما 600 نفر از مردم تهران شامل 300 زن و 300 مرد، براساس فرمول کوکران به صورت تصادفی انتخاب شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که 55 درصد از پاسخگویان با جراحی زیبایی مخالف هستند، 66 درصد از مخالفان زیبایی خدادادی را بهتر میدانند، 65 درصد از موافقان علت آن را رفع نواقص جسمی عنوان کردهاند، 59 درصد از پاسخگویان زیبایی بیشتر را علت جراحی پلاستیک افراد دانستهاند، 95 درصد از آنان تاکنون جراحی زیبایی نداشتهاند، 76 درصد از پاسخگویانی که جراحی زیبایی داشتهاند از نتیجه جراحی خود راضی هستند، اطرافیان 54 درصد از پاسخگویان جراحی زیبایی نداشتهاند، 58 درصد از پاسخگویانی که اطرافیان آنها جراحی زیبایی داشتهاند از نتیجه جراحی خود راضی بوده و همچنین 52 درصد از پاسخگویان از خطرات احتمالی جراحیهای زیبایی آگاهی داشتند.
روش پژوهش
جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان 50ـ 15 سال ساکن شهر تهران است که جمعیت آنها براساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1385، 2 میلیون و ششصد و پنجاه و نه هزار و ششصد و هشتاد و یک نفر بوده است.
در ابتدا تهران به چهار منطقه شمال، جنوب، شرق و غرب تقسیم شده و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی از منطقه شمال (منطقه یک)، غرب ( منطقه 5)، شرق ( منطقه 8)، و جنوب ( منطقه 18) انتخاب شدهاند. نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای به کمک نقشههای بلوکبندی انجام شده و توسط پرسشگران از درب منازل آغاز شده است.
تعریف مفاهیم نظری و عملیاتی متغیرها
- گرایش به جراحی زیبایی: جراحی زیبایی شامل انجام دادن کلیه جراحیهای زیبایی صورت از جمله بینی، پلک، ابرو، گونه، پیشانی، گردن و زیبایی بدن است که ممکن است تقلیلی (مثل برداشتن چربی) یا تقویتی باشد (گذاشتن پروتز).
بهطورکلی منظور از عمل جراحی زیبایی، جراحیهایی است که بدون ضرورت پزشکی خاص و صرفاً به منظور زیبایی انجام میشود. در این پژوهش گرایش به جراحی زیبایی به عنوان متغیر وابسته با 5 گویه لیکرت سنجیده شده است.
- پایگاه طبقاتی (اقتصادی ـ اجتماعی): شامل مجموع اشخاص یا گروههایی است که به عنوان یک واحد اجتماعی در سلسلهمراتب به حساب میآیند. جایگاه سلسلهمراتبی افراد با توجه به قدرت اقتصادی و منزلت اجتماعی آنهاست. در این پژوهش با تجمیع درآمد شخص، درآمد پدر یا همسر، مالکیت شخص، مالکیت پدر یا همسر (شامل نوع منزل مسکونی، اتومبیل، زمین ارزشمند، طلا یا اوراق بهادار)، منزلت شغلی فرد و سطح تحصیلات شخص و این که خود را از کدام طبقه اجتماعی میداند، هر یک در 5 سطح، متغیر پایگاه طبقاتی ساخته شده و سپس به متغیری سه قسمتی تبدیل شد.
- باورها و گرایشهای دینی: انجام دادن اعمال مذهبی، باورها و گرایشات دینی با تقیدات به نماز، روزه، حجاب، نجاست و پاکی، دست دادن زن و مرد، اعتقاد به دین بهعنوان راه غلبه بر مشکلات، آرامشبخش بودن دین، میزان پایبندی به دین سنجیده و سپس به متغیر سه قسمتی تبدیل شد.
- رضایتمندی از زندگی: میزان رضایت از خانواده، تحصیلات، شغل و منزلت اجتماعی افراد مورد پرسش قرار گرفته و به متغیر سه قسمتی تبدیل شد.
- تصویر بدن: تصور و برداشتی که یک فرد از بدن خود در ذهن خویش دارد، تصویر ذهنی است و عمدتاً با تصور افراد از زیبایی و تناسب سنجیده میشود. در این پژوهش تصویر از بدن با 3 گویه "تا چه اندازه از ظاهرتان راضی هستید؟، تا چه اندازه خود را زیبا میدانید؟، تا چه اندازه خود را متناسب میدانید؟"، سنجیده شده است.
- فشارهای اجتماعی: شامل تأثیر دوستان، خانواده، فامیل و نزدیکان، پزشکان، تلویزیون، ماهواره، همسر بر تمایل به جراحی زیبایی است.
- اعتماد به نفس: با چهار گویه سنجیده شده است؛ حس میکنم نمیتوانم کارهایم را به خوبی انجام دهم؟، من باید در مورد خودم نظر بدهم؟، گاهی دوست دارم خودم را در گوشهای پنهان کنم؟، نظر شما در مورد میزان اعتماد به نفس در خودتان چیست؟
یافتههای پژوهش
توصیف جامعه نمونه
در جامعه نمونه 53.3 درصد پاسخگویان کمتر از 25 سال، 31.2 درصد 25 الی 35 سال، 8.7 درصد 35 الی 45 سال و 5.2 درصد در گروه سنی بیش از 45 سال بودند.
همچنین 56.6 درصد مجرد و 43 درصد متأهل بوده و 8.2 زیردیپلم، 41.8 درصد دیپلم و کاردانی، 39.7 کارشناسی، 7.3 درصد کارشناسیارشد و بالاتر بودند. 42.8 درصد شاغل و 57.3 درصد غیرشاغل و 25.4 درصد پایگاه طبقاتی پایین، 53.5 درصد متوسط و 21.1 پایگاه طبقاتی بالا داشتند.
بیشترین انگیزه زنان برای انجام جراحی زیبایی چیست؟
اولین یافته این پژوهش نشان میدهد بیشترین انگیزه در اقدام به عمل جراحی کسب زیبایی بیشتر (54.1) است. بنابراین، زنان اغلب با انگیزه کسب زیبایی به اعمال جراحی مینگرند.
همچنین زنان علت علاقه خود به زیبایی را عمدتاً خودشان (72.1) معرفی کردهاند نه برای جلب توجه همسر یا دیگران. عمدتاً زنان زیبایی را موجب کسب اعتماد به نفس میدانند (75.3) همچنین پاسخگویان عوامل مؤثری که میتوانند این تمایل را تشدید کنند، به ترتیب خانواده (79.4)، دوستان (64.3)، همسر (58.8)، فامیل و نزدیکان (53)، پزشکان (46)، ماهواره (36.6) و تلویزیون (32.9) ذکر کردهاند.
جراحی بینی در اولویت قرار دارد
دومین یافته تصریح میکند در نمونه مورد مطالعه 15.5 درصد از زنان، عمل جراحی را در یک یا چند عضو خود تجربه کردهاند که اکثریت غالب را عمل جراحی زیبایی بینی تشکیل داده است ( 62.4 درصد).
اکثر زنان جراحیشده زیر 25 سال و عمدتاً مجرد بودهاند. حدود 61 درصد از این افراد دارای مدرک کارشناسی و 45.5 درصد ایشان دارای پایگاه طبقاتی متوسط بودند و قابل توجه این که 16.7 درصد از کسانی که اقدام به اعمال جراحی داشتهاند، در پایگاه طبقاتی پایین قرار داشتند.
همانطور که میبینیم تمایل به انجام دادن جراحی زیبایی با سن پاسخگویان ارتباط معنادار ندارد و این موضوع درباره شاغل بودن یا نبودن نیز تکرار میشود. افراد با هر طبقه اجتماعی به جراحی زیبایی تمایل داشته یا اقدام میکنند؛ چنین به نظر میرسد طبقه که برای مدتی طولانی موجب تبیین رفتار آدمی بوده، جای خود را به شاخصهای دیگری داده است.
زنان مجرد تمایل بیشتری به جراحی زیبایی دارند
سومین یافته این پژوهش تأکید میکند تفاوت آماری معناداری بین دو گروه مجرد و متأهل وجود دارد و مجردها تمایل بیشتری به انجام دادن این جراحیها از خود نشان میدهند.
زنان با تحصیلات بالاتر، تمایل بیشتری به جراحی زیبایی دارند
همچنین در آزمون تحصیلات و ارتباط آن با جراحی زیبایی همانطور که مشاهده میشود تفاوت معناداری بین میزان تحصیلات و گرایش به بدن وجود دارد. هر چه میزان تحصیلات زنان بیشتر باشد تمایل به انجام دادن جراحیهای زیبایی نیز بیشتر به چشم میخورد.
تأثیر نگرش افراد به خود بر جراحی زیبایی
چهارمین یافته روشن کرده است گرایش به جراحی زیبایی با تصویر منفی از بدن، اعتماد به نفس، رضایتمندی از زندگی، فشارهای اجتماعی و باورها و گرایشهای مذهبی رابطه دارد.
در تحلیل ارتباط بین تصویر منفی از بدن، زنانی که تصویر منفی نسبت به بدن خود دارند بیشتر تمایل دارند تا در بدن خود تغییراتی از طریق جراحی ایجاد کنند.
در تحلیل اثر اعتماد به نفس بر تمایل به جراحی زیبایی ملاحظه میشود که زنانی که اعتماد به نفس بالاتری دارند، کمتر تمایل به انجام دادن جراحیهای زیبایی دارند.
بیش از نیمی از زنان، زیبایی را عامل موفقیت در زندگی زناشویی میدانند
زنان زیبایی را موجب کسب اعتماد به نفس میدانند (75.3)، آن را موجب موفقیت بیشتر در زندگی زناشویی (59.5)، کسب منزلت و پرستیژ اجتماعی (51.5)، مؤثر در کسب قدرت در جامعه (37.6)، مؤثر در کسب شغل (42.3) مؤثر در ارتقاء شغل (35.8)، عاملی در جهت رسیدن به قدرت در خانواده (22.5) میدانند.
در تحلیل اثر رضایتمندی از زندگی اجتماعی و خانوادگی و تمایل زنان به انجام دادن جراحی زیبایی ارتباط معناداری مشاهده نمیشود؛ به تعبیری رضایت افراد از زندگی با تمایل ایشان به انجام دادن جراحی ارتباطی ندارد.
در تحلیل تأثیر فشارهای اجتماعی بر تمایل زنان به جراحی زیبایی، وجود این ارتباط تأیید شده و کسانی که تمایل به انجام دادن جراحیهای زیبایی دارند، بیشتر قائل به تأثیر دوستان و خانواده، رسانهها و ... هستند.
در تحلیل ارتباط بین باورها و گرایشهای مذهبی و تمایل به انجام دادن جراحی زیبایی در این خصوص تفاوت معناداری مشاهده نمیشود و هر دو گروه با گرایشهای مذهبی یا غیرمذهبی به انجام دادن این اعمال تمایل دارند.
عوامل تأثیرگذار بر تصمیم زنان به جراحی
پنجمین یافته حکایت از آن دارد که پاسخگویان عوامل مؤثر را که میتوانند این تمایل را تشدید کنند به ترتیب خانواده (79.4)، دوستان (64.3)، همسر (58.5)، فامیل و نزدیکان (53)، پزشکان (46)، ماهواره (36.6) و تلویزیون (32.9) میدانند.
نقش پزشکان در تقویت افراد، نشان از بدنمحور شدن پزشکی، نقش ماهواره و تلویزیون نشان از معرفی ارزشهای غالب به افراد، نقش خانواده و دوستان و نزدیکان که میتواند معرف و تأیید فرهنگ غالب باشد، تأملبرانگیز است.
لازم به ذکر است این پژوهش با عنوان "بررسی گرایش زنان به جراحی زیبایی در شهر تهران"، توسط غلامعباس توسلی و فاطمه مدیری انجام شده و در بهار 1391 در فصلنامه مطالعات زنان، منتشر شده است.