نگاه زن روی امتداد کوچه ماسیده است؛ طبق عادت هر شب پشت پنجره آمده تا انتظار آمدن مرد خانهاش را بکشد. کوچه آرام آرام است و سکوتش حتی به صدای پای عابری تنها نمیشکند. انتظار همیشه کلافهاش میکند؛ دلش میخواهد دقیقهها هرچه زودتر بگذرند و سایه مرد روی دیوار کوچه بیفتد تا شتابان خودش را به در برساند و قبل از اینکه مرد کلید را در قفل بیندازد، در را باز کند و در جواب سؤال هر شب که « از کجا فهمیدی پشت درم؟!» لبخندی تحویل دهد و دلش گرم شود از وجود مردی که تمام هم و غمش تأمین زندگی او و فرزندانش است.
حالا اما نگاه غمگین زن به کوچه، حکایت دیگری دارد. طبق عادت هر شب، انتظار آمدن مردی را میکشد که دیگر نخواهد آمد. زن، تنها و ناامید به کودکانش که در خواب هستند نگاه میکند؛ از روزی که پدر رفته، لبهایشان به زور خندیده است. غم کمی نیست و او میداند که دیگر تنهاست و باید یک تنه بار زندگی را به دوش بکشد اما چه کار میتواند بکند؟ او که حرفهای بلد نیست و تا به حال در عمرش شغلی نداشته است. شوهرش کارگر روزمزد بوده و خبری از حقوق بازنشستگی و بیمه نیست و زن، گیج و مبهوت نمیداند که باید از کجا شروع کند. اما یک جمله مدام در ذهنش میچرخد؛ «تو هنرمندی!» این حرف را بارها و بارها از خیلیها شنیده است؛ همانها که با حیرت به دستبافته هایش نگاه کرده و آنها را تحسین کردهاند. بله، باید از همین جا شروع کند؛ هنر دستش... این، قصه خیلی از زنان ایرانزمین است؛ زنانی که بعد از اینکه دست روزگار، همسر و نان آورشان را از آنها گرفت، آستین بالا زدند و با اتکا به هنر و ذوقشان چرخ زندگی را چرخاندند و در این راه برای دیگران نیز کسب و کار ایجاد کردند.
زنان کارآفرین در حوزه صنایع دستی تعدادشان روزبه روز بیشتر شده و حالا آنقدر حرف برای گفتن دارند که میتوان مقالات و کتابها در مورد آنها نوشت. البته آنها در این حرفه تنها نبودهاند بلکه دانش آموختگان رشته صنایع دستی که بسیاری از آنها به کارآفرینان موفق تبدیل شدهاند، با انتقال دانش و تجربه خود، بار علمی این گونه فعالیتها را بیشتر کرده و بر غنای آن افزودهاند. البته زنان کارآفرین درحوزه صنایعدستی با چالشها و تنگناهایی هم مواجه بودهاند و این امر، تا حدود زیادی با مشکلاتی که صنایعدستی کشور با آن دستوپنجه نرم میکند، ارتباط دارد. صنایع دستی آیینه صنعت و هنر پیشینیان و نشان دهنده ذوق و هنر مردم هر کشور است و به همین دلیل هم همواره در طول دورههای مختلف تاریخی مورد توجه قرار گرفته و فرهنگ کشورمان را به تصویر کشیده است.
دکتر مهین سهرابی، استاد صنایع دستی دانشگاه الزهرا(س) معتقد است که صنایع دستی یک موضوع خاص است و از بسیاری جهات با موضوعات دیگر تفاوت دارد. او میگوید: «ما نمیتوانیم بگوییم که صنایع دستی گوشهای از فرهنگ و هویت ملی ماست بلکه عین خود فرهنگ و هویت ملی ما به شمار میرود و از این رو اهمیت ویژهای دارد.» «صنایع دستی، هنر صناعی و هنر سنتی؛ فرقی نمیکند که چه اسمی رویش گذاشته شود، بلکه چیزی که اهمیت دارد این است که جایگاه آن به درستی پیدا و به جامعه معرفی شود.»
سهرابی با بیان این مطلب ادامه میدهد: «صنایع دستی به لحاظ جوهره و ذات دارای یک سری ارزشها شامل ارزشهای فرهنگی، اجتماعی و فنی و تکنولوژیک است و در بحث کارآفرینی و ایجاد کسب و کار هم سهم ویژهای دارد، بهطوری که در دانشگاه هم رشته صنایع دستی با صنعت و کارآفرینی ارتباط ایجاد کرده و به موفقیتهای زیادی در این زمینه دست یافته است و سعی دارد با ایجاد رابطه بین دانش و محصولات بیرونی که در واقع محصول دانش هستند، جایگاه واقعی و کاربردی خود را پیدا کند.»
او در ادامه به نقش دانشگاه الزهرا(س) در توسعه و پیشرفت صنایع دستی اشاره میکند و میگوید: «دانشگاه الزهرا(س) کانون صنایع دستی است و جزو یکی از هستههای مرکز رشد این دانشگاه محسوب میشود که در واقع بین دانشگاه و صنعت پیوند ایجاد میکند. همچنین دفتر فعالی به نام کارآفرینی داریم که از پتانسیل نهفته دانشگاه در بحث صنایع دستی استفاده میکند.» به گفته این استاد دانشگاه، تلاش میشود که بین دانش آموختگان این رشته و فعالان صنایع دستی ارتباطی مؤثر برقرار شود و دانشگاه در این راه از هیچ کوششی دریغ نمیکند. صنایع دستی که روزگاری به دست زنان زحمتکش روستایی، ایجاد و روانه بازارهای محدود در داخل کشور میشد، امروز شکل آکادمیک به خود گرفته و با تلاشهای استادان و فارغ التحصیلان این رشته، برای خودش جایی در بازارهای جهانی باز کرده که البته هنوز با جایگاه واقعی خود فاصله دارد. سهرابی، رسالت دانشگاهیان را آموزش زنان و دختران کشور و هدایت آنها در جاده کارآفرینی میداند و تأکید میکند:« هدف ما توسعه تولید و کمک به رشد اقتصادی کشور از ناحیه صنایع دستی آموزش یافته، سیستماتیک و آکادمیک است و سعی داریم از رکودی که به دلیل ناشناخته ماندن پتانسیلها در این بخش ایجاد شده، خارج شویم. در این رابطه دانشگاه الزهرا(س) تا کنون در رشتههای کارشناسی و کارشناسی ارشد صنایع دستی فعالیت کرده که هم کارآفرینان موفقی را در این حوزه تربیت کرده و هم افتخار آموزش دانشجویانی را دارد که هماکنون استادان و مدیران گروههای صنایع دستی در دانشکدههای صنایع دستی کشور هستند. »
بازاریابی، حلقه گمشده صنایع دستی تصور کنید که برای خرید هدیهای برای یکی از دوستان یا آشنایانتان وارد فروشگاهی شدهاید. گزینههای زیادی برای انتخاب دارید که شامل صنایع دستی کشورهای مختلف است؛ صنایع دستی چینی، تایلندی و هندی که هرکدام زیبایی و جذابیت خاص خودش را دارد و در رنگها و بسته بندیهای شیک و چشم نواز خودنمایی میکنند، آنقدر که نمیدانید کدامشان را انتخاب کنید. صنایع دستی وارداتی که شاید به لحاظ کیفیت، چندان هم مرغوب نباشند، به همین آسانی دل شما را بردهاند. جالب است بدانید که خیلی از این ساختهها، درست از روی صنایع دستی ایرانی کپیبرداری شدهاند و خودشان را با جلوه گری در معرض دید خریداران قرار دادهاند.
حالا سؤال اینجاست که با وجود دارا بودن فرهنگ غنی و پیشینه کهن در بخش صنایع دستی، چرا خریداران در بسیاری از مواقع محصولات وارداتی را ترجیح میدهند و حاضرند هرچیزی را برای هدیه دادن انتخاب کنند بجز صنایع دستی. فرزانه سلیمانی، دبیر علمی دهمین همایش کارآفرینی و توسعه کسب و کار زنان در حوزه هنرهای صناعی که 29 و 30 بهمن ماه امسال برگزار میشود، بازاریابی و تبلیغات مؤثر را راهکاری جهت برونرفت از چالشهایی که صنایع دستی با آنها روبهرواست، میداند. عضو هیأت مدیره انجمن ملی زنان کارآفرین میگوید: «محصولات صنایع دستی ما باید بتوانند به بازارهای حرفهای راه پیدا کنند که منظور ما از بازارهای حرفهای بازارهایی است که بر پایه دانش و حرفه صنایع دستی فعالیت میکنند و بازارهای محدودی که به صورت غرفههایی در مکانهایی نظیر پارکها و فرهنگسراها دایر میشوند و معمولاً بدلیجات و نظایر آن در آنها فروخته میشود، منظور ما نیست.»
او ادامه میدهد: « بازاریابی در صنایع دستی، مقوله بسیار مهمی است که کاملاً به فراموشی سپرده شده و در این رابطه فرهنگسازی اصولی صورت نگرفته است، البته تا زمانی که با چالشهایی نظیر ضعف در بستهبندی محصولات صنایع دستی مواجه هستیم، نمیتوان در بحث بازاریابی و تبلیغات هم به موفقیت دلخواه دست یافت و محصولات چینی و تایلندی که بسته بندی شکیلتری دارند، در رقابت با صنایعدستی ایران پیروز خواهند بود.» به راستی جای تأسف است که با وجود اهمیت فراوان صنایع دستی در بازار امروز جهان، در سالهای اخیر این هنر صنعت ارزشمند در داخل کشور مورد بیمهری قرار گرفته تا جایی که صنایع دستی ساخت چین از صنایع دستی ایران پیشی گرفتهاند و حتی فرش تولید چین نیز به رقیبی جدی برای فرش دستباف ایران تبدیل شده است. باید این واقعیت تلخ را بپذیریم که صنایع دستی بومی کشور نتوانسته بازار داخلی را اشباع کند و خریداران ایرانی به سمت خرید صنایع دستی چینی سوق پیدا کردهاند، با این شرایط شاید راه یافتن به بازارهای بینالمللی کمی دور از ذهن به نظر برسد. پیش به سوی رونق کسب و کار بسیاری از زنان سرپرست خانوار، بعد از اینکه همسر خود را از دست دادند به کارآفرینی در حوزه صنایعدستی پرداختند و گویی استعداد آنها در این زمینه شکوفا شد و خیلی از آنها کارگاههایی دایر کردند که رزق و روزی چند خانواده دیگر را هم تأمین میکند. عضو هیأت مدیره انجمن ملی زنان کارآفرین به عنوان کارشناس و دست اندرکار صنایع دستی، معتقد است که میتوان با استفاده از صنایع دستی و هنرهای سنتی ایران، کسب و کار بانوان کشور را توسعه داد و یکی از راههای مهم در این رابطه، برگزاری همایشها، فستیوالها و نمایشگاههای صنایع دستی است که میتواند تعاملات این عرصه را زیاد کند و منجر به فرهنگسازی شود.
گردشگری میتواند راهی باشد برای اینکه صنایع دستی مناطق مختلف کشور به مردم شناسانده و به آنها عرضه شود. سلیمانی میگوید: « بحث دیگری که در حوزه صنایع دستی مطرح و اهمیت فراوانی دارد، گردشگری است که چندان مورد توجه قرار نگرفته و به آن اهمیت داده نشده است. گردشگری یکی از بازوان قوی و مؤثر در توسعه هنرهای صناعی است که همواره مظلوم واقع شده که اگر در سالهای گذشته به این بخش توجه بیشتری میشد، شاهد پیشرفتهای فراوانی در بسط و گسترش صنایع دستی بومی کشور بودیم، اما متأسفانه دلالها و واسطهها، بازار صنایع دستی را در بیشتر مناطق قبضه کردهاند و محصولات را به بازارهایی که خودشان میخواهند روانه میکنند.» صنایع دستی تنها رشتهای است که در روزشمار ایران یک روز را به خود اختصاص داده و 20 خرداد ماه به عنوان روز صنایع دستی شناخته میشود. او ادامه میدهد: « با توجه اهداف برنامه پنجساله توسعه و چشمانداز بیست ساله کشور، صنایع دستی یکی از مقولههایی است که در چشمانداز فرهنگی کشور ما به آن توجه شده و با وجود این قضیه هنوز در بازارهای داخلی و بینالمللی به دنبال یافتن جایگاهی مناسب است.»
سلیمانی میگوید: «ما در انجمن ملی زنان کارآفرین به دنبال آن هستیم که در همه حوزههایی که دارای فرصتهای کسب و کار هستند یا ظرفیت آن را دارند، در بحث ایجاد و توسعه اقداماتی را انجام دهیم و با سفرهای استانی و شناسایی و معرفی زنان فعال در نقاط مختلف کشور که در واقع بیشتر شاغلان در این رشته محسوب میشوند، آنها را به بازارهای داخلی و حتی خارجی ارتباط دهیم.»
او دوباره تأکید میکند که سعی بر این است که زنان بومی که به تولید صنایع دستی اشتغال دارند تا جایی که ممکن است به دلالان فرصت طلب وصل نشوند تا محصولی که تولید و عرضه آن دستخوش چالش است، بهراحتی از سوی واسطهها مورد سوءاستفاده قرار نگیرد و تولیدکنندگان بتوانند ارتباط درست را با خریداران پیدا کنند و همگرایی لازم بین آنها به وجود آید.
سلیمانی میافزاید: « اگر آمار درآمد جهانی سالانه را از صنایع دستی، طبق اعلام سازمان میراث فرهنگی حدود 300 میلیارد دلار در نظر بگیریم، سهم ایران از این مبلغ آنقدر ناچیز است که در واقع قابل ارائه نیست و این در حالی است که ظرفیتهای فراوان کشور در این حوزه دیده نمیشود و مغفول مانده است.» راه درازی که در پیش داریم صنایع دستی جلوهای از هنر، فرهنگ و تمدن کهن ایران زمین است که روح هر بینندهای را در نقوش و زیبایی خود غرق میکند. جایی که تمدن غنی چندین هزارساله ایران در برابر تمدن های نه چندان با قدمت اروپایی و امریکایی هر گردشگری را متحیر میسازد و او را ترغیب می کند تا تکهای از این سرزمین کهن را به عنوان نمایندهای از تاریخ ایران، به سوغات ببرد، دیگر چه جای صحبتی باقی میماند. این تکه ارزشمند، همان صنایع دستی است که میراث معنوی ما به شمار میرود در واقع هویت ملی سرزمینمان محسوب میشود. صنایع دستی ایران عمری به قدمت عمر بشر دارد و از حدود هفتهزار سال پیش هنر نیاکان ما را به عنوان سند هویت ملی به تصویر کشیده است.
ایران مهد بیش از250 رشته هنر سنتی و صنایع دستی بوده و هست و از دیرباز ایرانیان در ساخت و پرداخت صنایع دستی همواره دستی بر آتش داشتهاند. این تعداد رشته هنرهای دستی در 10 رشته اصلی دسته بندی میشوند که این دستهبندی در واقع از جهت مواد اولیه تشکیل دهنده آنهاست که شامل پارچه، چوب، سنگ و... میشود. کارشناسان صنایع دستی معتقدند که اتکا به درآمد نفت، توجه را از بخشهای دیگری همچون صنایع دستی دور کرده است، این در حالی است که در سالهای اخیر بحث اقتصاد بدون اتکا به نفت و اقتصاد مقاومتی با تأکیدات مکرر مقام معظم رهبری در زمره سیاستهای کلی نظام قرار گرفته است و این شرایط جای تردیدی باقی نمیماند که باید از ظرفیتهای صنایع دستی در بخش کارآفرینی و ایجاد کسب و کار مؤثر و پایدار استفاده کرد. ویژگیهای منحصر به فرد صنایع دستی، از جمله جاذبههای هنری و فرهنگی، سهولت آموزش و فراگیری آن، کم هزینه بودن سرانه آموزش و ایجاد بیشترین فرصت شغلی در میان عرصههای مختلف فعالیتهای صنعتی، آن را به فرصتی طلایی برای توسعه و رونق کسب و کار و درآمد زایی بویژه برای بانوان تبدیل میکند؛ فرصتی که اگر بهراحتی از روی آن عبور شود شاید در آینده داغهای فراوانی بر دلمان بگذارد و آنوقت است که دیگر صنایع دستی ما در هیچ محفلی جایی برای مطرح شدن پیدا نمیکند و زیر غبار بیتوجهی از یادها میرود. در این میان زنان کارآفرین نیز که عزم خود را برای رونق اقتصاد از راه گسترش تولیدات ارزشمند هنری و صنایعدستی جزم کردهاند، ممکن است از ادامه راه دلسرد شوند و امیدهایشان بر سر شاخه بیتوجهی بخشکد.
مریم طالشی ایران