کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

اضطراب پسر براي نگهداري از والدينش

نگهداري از والدينم ذهنم را درگير کرده است

روزنامه خراسان , 15 شهريور 1394 ساعت 8:46

سئوال: من تک پسر يک خانواده 5 نفره هستم (دو خواهر دارم). ارديبهشت سال آينده ازدواج مي کنم و سر خانه و زندگي ام مي روم، در ضمن دو خواهرم نيز ازدواج کرده اند. وابستگي افراطي به پدر و مادرم ندارم ولي بحث نگهداري آن ها ذهنم را درگير کرده است. نمي‌دانم چه کار کنم.


با سلام خدمت شما مخاطب گرامي، اين‌که در حال حاضر نگراني زيادي را تجربه مي‌کنيد، کاملاً قابل درک است. واقعيت اين است که جدا شدن از خانواده و مستقل شدن، همواره اضطراب زيادي را به همراه دارد و براي هر فردي به شکلي بروز مي‎کند. معمولاً افراد مختلف در اين مواقع براي کاهش اضطراب خود دست به رفتارهايي مي‌زنند. اگر به اطرافيان خود نگاه کنيد، شاهد اين رفتارها در آن‌ها خواهيد بود؛ به طور مثال بعضي افراد به محض مستقل شدن (با ازدواج کردن، ‌رفتن به شهر ديگر براي تحصيل و ...) رفتارهايي پيدا مي کنند که پيش از آن، اين رفتارها را نداشتند؛ مانند رفتارهاي وسواسي، افسردگي و يا بي نظمي در خواب. پس در قدم اول بهتر است اضطراب و نگراني خود را به عنوان يک امر طبيعي بپذيريد و پس از آن خوب است که دليل و سرچشمه اين نگراني را پيدا کنيد.

 

ريشه‌يابي علت نگراني

ما در مقابل والدين خود وظايفي به عهده داريم. اميدوارم به وظايفي که تا به حال به شما محول شده است، به خوبي عمل کرده باشيد. با اين حال بعضي اوقات اين نگراني‌ها به خاطر احساس گناهي است که به دليل کم کاري‌‎هاي گذشته به وجود مي‌آيد. احتمال دارد من زماني که در کنار والدينم هستم از نظر خودم به وظايفم به خوبي عمل نمي‌کنم و يا خانواده‌ام به من اعلام مي‌کنند که تو از وقتي ازدواج کردي ما را فراموش کردي. به همين دليل من دچار حس گناه و نگراني مي‌شوم که اگر به خانه خودم بروم، آن‌ها تنها مي‌شوند و چون نمي‌توانم به آن‌ها خدمت کنم، اضطرابم زياد مي‌شود. همچنين ممکن است که اين نگراني به خاطر شرايط اطرافيان‌تان (مانند پدر و مادر) به وجود آيد. مثلاً آن‌ها به خاطر سن يا احساس نگراني خود به شما مي‌گويند که اگر تو سر خانه و زندگي ات بروي، ما چقدر تنها مي‌شويم، چقدر جايت در خانه خالي مي‌شود يا خواهرهاي شما نگراني‌هاي خود را با شما مطرح کنند که اگر بروي مامان و بابا حسابي تنها مي‌شوند و وظايف‌تان را به شما يادآوري مي‌کنند و اين گونه صحبت‌ها اضطراب شما را بالا مي‌برد. لطفاً ابتدا علت‌يابي کنيد که در ازاي چه صحبت‌هايي نگران مي‌شويد.

 

مديريت زمان براي نقش‌هاي مختلف

يک کاغذ برداريد و نقش‌هايي را که در طول روز يا هفته داريد بازي مي‌کنيد يادداشت کنيد. مثلاً پسر خانواده، همسر، برادر، داماد،کارمند و ... بعد به مدت يک هفته يادداشت کنيد که براي هر يک از اين نقش‌ها چقدر زمان مي‌گذاريد؛ مثلاً در روز شنبه دو ساعت پسر بودم (کارهايي که براي اين نقش‌تان انجام داديد: خريد کردن، دکتر رفتن و ...) بعد از ثبت که بهتر است يک هفته باشد، چک کنيد که با رفتن به خانه خودتان اين نقش‌ها باقي هستند يعني همچنان شما پسر خانواده يا همسر و ... هستيد و تنها ساعت‌ها تغيير مي‌کند. گاهي ما فکر مي‌کنيم که حضور فيزيکي مهم است در عين اين‌که وقتي حضور فيزيکي داريم از نظر رواني اصلا نيستيم و هيچ خدمتي براي اجراي نقش‌مان نمي کنيم. تنها از نظر رواني احساس مي‌کنيم هستيم. با اين کار مي‌توانيد بفهميد که با رفتن به خانه خودتان چه کارهايي براي نقش پسر بودن‌تان داريد و يا مي‌توانيد داشته باشيد که با همکاري همسرتان برنامه ريزي کنيد و يا با خواهرهايتان صحبت کنيد که در تقسيم وظايف به شما کمک کنند. اگر بعد از اين تکليف باز هم مضطرب بوديد با يک مشاور به صورت حضوري صحبت کنيد.
-

راهله فارسي- کارشناس ارشد مشاوره

 


کد مطلب: 32903

آدرس مطلب :
https://www.migna.ir/news/32903/نگهداري-والدينم-ذهنم-درگير-کرده

میگنا
  https://www.migna.ir