افسردگی با ویزیت!
«به خاطر افسردگی رفتم پیش روانشناس، وقتی اومدم بیرون پول ویزیت رو دادم، افسردهتر شدم!». این یکی از صدها توئیت مشابهی است که به شوخی و جدی، از هزینههای بالای استفاده از خدمات روانشناسان انتقاد میکند. در سال 98، تعرفه رسمی ویزیت که به تفکیک سطح علمی متخصص و البته ارائه خدمات در تهران، مرکز استان یا سایر شهرستانها متغیر است، برای 45 دقیقه جلسه خدمات روانشناسی و مشاوره از 52 هزار تومان تا 165 هزار تومان تعیین شده است. البته در این میان گفته میشود که هستند درمانگراني که به صورت غیرقانونی، فراتر از تعرفههای اعلامی ویزیت دریافت میکنند.
این در حالی است که دكتر
محمد حاتمی، رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور از تعیین تعرفه جلسات روانشناسی و مشاوره سال ۹۸ توسط شورای مرکزی این سازمان و ارسال آن به هیئت دولت خبر میدهد. وی به ایسنا گفته است: «درصورت تایید هیئت دولت، تعرفه جلسه (در مدت زمان ۴۵ دقیقه) روانشناسی یا مشاوره در سال ۱۳۹۸ نسبت به تعرفه سال ۹۷ تغییر میکند».
وی با بیان اینکه هرساله تعرفه جلسات روانشناسی و مشاوره توسط شورای مرکزی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور تعیین میشود، اظهار کرد: «هماکنون تعرفه جلسات روانشناسی و مشاوره توسط شورای مرکزی تعیین و چند هفته گذشته به هیئت دولت ارسال شد و پس از تصویب آن نرخ اصلی تعرفهها اعلام میشود».
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور با تاکید بر اینکه دریافتکنندگان خدمات روانشناسی و مشاوره هنگام پرداخت هزینه جلسات خود باید به مدرک و پروانه روانشناس و تعرفه اعلامی توجه کنند، اظهار کرد: «درصورت بروز هرگونه تخلف، هیئتهای بدوی و رسیدگی به تخلفات صنفی و حرفهای در سراسر کشور فعال هستند و برحسب قوانین موجود با متخلفان برخورد میشود».
این سخنان نشان میدهد که هزینه
خدمات روان درمانی بالاتر هم خواهد رفت و در شرایطی که این هزینهها خود یکی از عوامل بازدارنده برای مراجعه به متخصصان سلامت روان و استفاده از خدمات روانشناسی و مشاوره است، این دیوار بلندتر هم خواهد شد.
دو روی سکه گرانی ویزیت روانشناسان
افزایش نرخ ویزیت روانشناسی البته مدافعان و مخالفانی دارد. مثلا رها که مادری مطلقه است، دراینباره میگوید: «پسرم با من زندگی میکند. به تازگی 10 ساله شده و تازه دارد متوجه میشود که طلاق من و پدرش چه معنی و مفهومی دارد. همین موضوع باعث شده است دنبال مقصر بگردد، پرخاشگر شود و حتی گاهی مرا بزند. میدانم که باید از کمک یک مشاور کودکان استفاده کنم، اما هزینه هر جلسه 150 هزار تومان است و حداقل به هفتهای یک جلسه مراجعه نیاز دارد. این هزینه را چطور باید پرداخت کنم؟». محمدرضا، 29 ساله نیز دراینباره میگوید: «خودم میدانم که بخش بزرگی از فشارهای روانی که به من وارد میشود، به خاطر شرایط و مشکلات مالی است. با این شرایط اگر قرار باشد ماهی چند صد هزار تومان هزینه روانشناس بدهم، بهتر که نمیشوم هیچ، بدتر هم میشوم!». به طور کلی، دور شدن مردم از استفاده از خدمات مشاوره، روانشناسی و رواندرمانی، اصلیترین چالش افزایش ویزیتهای این حوزه است. اما مدافعان ویزیتهای فعلی و حتی افزایش آنها هم اشاره میکنند که اولا، در شرایطی که پزشکان با زمان ویزیتی کوتاه، هزینهای مشابه و حتی بیشتر میگیرند، دریافت این هزینه برای 45 دقیقه عجیب نیست. البته در سوی مخالف، این نکته وجود دارد که بسیاری از هزینههای پزشکی جسم، به مراجعه کمتر و محدودتری به دکتر نیاز دارند و در بسیاری موارد، دوره درمان کوتاهتر است، حال آنکه رسیدگی و درمان اغلب اختلالات روانی، به جلسات متعدد مشاوره و روانشناسی نیاز دارد و بازه درمان آن طولانیمدت است. نکته دیگر اینکه، جلسات مشاوره و روانشناسی در طولانی مدت، اثرهای نامطلوبی بر مشاور و روانشناس دارد و حتی به آنها توصیه میشود در فواصل مشخص از کار فاصله گرفته و یا خود تحت نظر یک متخصص همکار قرار بگیرند تا از آسیبهای روانی شغل خود در امان بمانند. درنهایت وقتی همه نرخها و مخارج در کشور با تورم قابل توجهی رویه صعودی دارد، عجیب نیست که ویزیت متخصصان روان هم افزایش یابد.
بیمه، حلقه مفقوده فرآیند درمان روان
شاید تنها نکتهای که بتواند میان دو نگاه متقابل به میزان ویزیت و هزینههای رواندرمانی تعادل برقرار کند، پوشش بیمهای بیماریها و اختلالات روان باشد؛ موضوعی که جای خالی آن در حوزه بیمهای ایران به شدت حس میشود. بر اساس آمارها، در کشورهای توسعهیافته، فقط ۱۵ تا ۲۰ درصد بودجه سلامت صرف سلامت جسم و حداقل ۸۰ درصد صرف سلامت روانی، اجتماعی و معنوی بیمار میشود، در حالی که در کشور ما کمتر از ۳ درصد بودجهها به سلامت روان اختصاص پیدا کرده است. هرچند در برنامه ششم توسعه این موضوع مورد توجه دولت و مجلس قرار گرفته و ارائه خدمات روانشناسی و مشاوره مشمول تعرفههای بیمه پایه و تکمیلی قرار گرفته است، اما همچنان در سبد بیمهها، خبری از پرداخت برای این هزینهها دیده نمیشود. هرچند ارائه برخی خدمات رایگان در این حوزه، مثل آنچه در برخی مراکز دولتی یا سراهای محله در تهران دیده میشود، تلاش دارد بخشی از این بیتوجهی را جبران کند، اما نه کیفیت و کمیت آنها پاسخگوی نیاز جامعه به این خدمات نیست. نباید فراموش کرد که نبود این خدمات برای قشر وسیعی از جامعه یا باعث بیتوجهی به سلامت روان میشود و یا افراد را به مراجعه به «روانشناسی زرد» (روانشناسان زرد کسانی هستند که الزاما تخصص روانشناسی یا مدرک روانشناسی ندارند اما با مطالعه کتب روانشناسی و کلمات زیبا از این منابع وام گرفتهاند و در فضاهایی مثل فضای مجازی با زبان جذاب و مورد توجه مردم در باب روانشناسی حرف میزنند و حتی مشاوره میدهند) که میتواند آسیبهای بسیاری بر جای بگذارد، ترغیب میکند. در شرایطی که حتی بخش بزرگی از ناآرامیهای سیاسی-اجتماعی نیز بر محور «عملیات روانی» قرار دارد و روی این شرایط نامطلوب حساب کرده است، شاید بهتر باشد که مسئولان سلامت روان جامعه را بیش از پیش جدی بگیرند و راهی برای بهبود سطح ارائه و دریافت خدمات سلامت روان در جامعه بیابند.
**روزنامه
ابتکار، تاریخ انتشار: 29 مهر 1398