صفورا قاضی مراد
یافته ای چند پژوهش جدید در مورد خواب
به گزارش میگنا با توجه به افزایش روزافزون کمبود و محرومیت از خواب (sleep deprivation (SD و در نتیجه ایجاد مشکلات جدی در عملکرد بهینه شناختی ، اهمیت پیامدهای کاهش خواب و اثر ان بر حافظه فعال را به اختصار مرور می کنیم.
این بیماری اثرات منفی بر مغز و عملکرد شناختی آن دارد با این حال، محرومیت از خواب گاهی میتواند برعکس، منجر به افزایش انرژی و هوشیاری و افزایش خلق و خو بود و حتی به عنوان درمانی برای افسردگی استفاده شود. SDکل توجه و حافظه فعال را مختل می کند، اما بر عملکردهای دیگر، مانند حافظه بلند مدت و تصمیم گیری نیز تأثیر می گذارد. مشخص شده است که SD جزئی بر توجه، به ویژه هوشیاری نیز موثر است.
بخش عمده ای از تحقیقات نشان می دهد که خواب برای حافظه فعال ضروری است. محرومیت از خواب توانایی های کلی توجه و حافظه را مهار می کند و بر فعال شدن عصبی در قشر پیشانی و جداری تأثیر می گذارد، مناطقی که برای حافظه فعال حیاتی هستند.
کاهش در عملکرد کار معمولاً با کاهش فعال سازی در مناطق مرتبط با کار در شرایط محرومیت از خواب همراه است. با این حال، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد محرومیت میتواند منجر به افزایش فعالسازی بهعنوان مکانیزم جبرانی شود که امکان حفظ عملکرد را فراهم میکند. ما با بحث در مورد آنچه در مورد اصلاح این آسیب ها از طریق استفاده از کافئین و سایر محرک ها شناخته شده است، نتیجه گیری می کنیم(فرندا و فرن، 2016) .
پژوهش ها نشان داده که محرومیت از خواب آزمایشی به شکل متفاوتی بر شاخصهای رفتاری کاهش زمان و افزایش تلاش تأثیر میگذارد، 2 حوزه ای که پردازش پاداش اغلب هنگام افسردگی در آن مختل میشوند. (عوامل متعددی می توانند باعث کم خوابی شوند یا به آن کمک کنند، از جمله بهداشت نامناسب خواب، انتخاب سبک زندگی، تعهدات کاری، اختلالات خواب، و سایر شرایط پزشکی. محرومیت از خواب اغلب ناشی از انتخاب های داوطلبانه ای است که زمان خواب موجود را کاهش می دهد ؛ در پژوهش ها برای مطالعه اثرات جانبی و مستقیم محرومیت از خواب به ایجاد شرایط آزمایشی محرومیت از آن اقدام میکنند)
محرومیت از خواب آزمایشی از نظر پدیدارشناسی با محرومیت از خواب در زندگی روزمره متفاوت است (به عنوان مثال، خواب با کیفیت پایین یا مدت زمان خواب کوتاه معمولی است). بنابراین، یافته های تجربی ممکن است توضیح ندهند که چگونه اختلال خواب بر پردازش پاداش در زندگی روزمره تأثیر می گذارد. در مطالعه ای ارتباط بین کیفیت خواب معمولی و مدت زمان گزارش شده توسط آزمودنی ها در ماه دسامبر سال 2021 ، که بین 325 بزرگسال که تکالیف رفتاری با تلاش همراه با زمان کمتر را تکمیل کردند، مورد بررسی قرار داد.
تجزیه و تحلیلها تأثیر بالقوه علائم خلقی و حساسیت به پاداش را که توسط آزمودنی ها گزارش شد را محاسبه کردند. نتایج نشان داد که کیفیت خواب ضعیفتر، اما نه مدت خواب کوتاهتر، با اولویت کمتر برای انتخابهای تلاش زیاد/پاداش بالا ، در صرف تلاش برای پاداش (EEfRT) مرتبط بود و در هنگام محاسبه افسردگی و حساسیت به پاداش معنیدار بود. تلاش پیش بینی شده نه کیفیت خواب ضعیفتر و نه مدت خواب کوتاهتر به طور قابلتوجهی با ترجیح برای پاداش کوچکتر و فوریتر در دریافت همراه تاخیر مرتبط نبود.
یافته ها حاکی از آن است که کیفیت خواب، صرف نظر از کل ساعات خواب، احتمال دارد به طور مستقل بر تلاش مرتبط با پاداش تأثیر بگذارد، که ممکن است برای مطالعه و درمان افسردگی پیامدهایی را بدنبال داشته باشد(بولاند و همکاران، 2022). اخیرا در مطالعه ای نشان داده شد درد می تواند تاثیر منفی بر خواب و رفاه عاطفی داشته باشد.
این مطالعه بررسی کرد که ممکن است خواب و بهداشت خواب نامطلوب تا حدی با پاسخهای شناختی و رفتاری ناسازگار مرتبط با خواب به درد، از جمله افزایش اضطراب مرتبط باشد. در این پژوهش که بر روی 468 آزمودنی با میانگین سنی 39 سال، که بیشتر در ستون فقرات درد ( میانگین شدت 1،12) را گزارش کرده بودند ، شدت درد با کیفیت پایین خواب، بهداشت ضعیف خواب، اضطراب در مورد خواب و پریشانی عاطفی مرتبط بود و اثرات غیرمستقیم بین شدت درد و پریشانی عاطفی از طریق اضطراب در مورد خواب، بهداشت خواب و کیفیت خواب شناسایی شد. این مطالعه داده هایی را برای پشتیبانی از پایداری یک چارچوب نظری هدایت شده ارائه می دهد که درد، خواب و پریشانی عاطفی را به هم مرتبط می کند(رحیموف،ویبلی،تانگ،2022).
ترجمه صفورا قاضی مراد از اینجا