صنعت مد یکی از دیرپاترین صنایع دنیاست و سال هاست این صنعت بر سبک زندگی مردم سراسر جهان حاکمیت دارد و روز به روز هم سیطره خود را گسترده تر می کند. حالا کمتر جامعه ای است که تحت تاثیر این صنعت نباشد و هفته های مد نیویورک، لندن، میلان و پاریس بر سر زندگی و رفتارهای شان سایه نینداخته باشد.
مقایسه اجتماعی ( Social comparison theory ) که ابتدا توسط یک روانشناس اجتماعی به نام لئون فستینگر در سال ۱۹۵۴مطرح شد، بر این موضوع تأکید دارد که در افراد انگیزه‌ای برای به‌دست آوردن ارزیابیهای دقیق از خود وجود دارد.
تحقیقاتی در حوزه بار روانی مخاطبان اینفلوئنسرهای مد انجام شده که ثابت می کند این موضوع تاثیرات منفی بالایی بر استرس، افسردگی و گوشه نشینی دنبال کنندگان دارد، زیرا تاثیرگذاران تنها تصاویری اززندگی و هیکل ایده آل را نشان می دادند که سوای از حسرت خوردن بیننده، موجب کاهش عزت نفس وایجاد حس حسادت یا مقایسه اجتماعی می شوند.

مدهایی که هر روز استانداردهای تازه ای از ظاهر و اندام ایده آل، مدل لباس و مو و سایر مولفه های ظاهری را ارائه می کنند و با این ترفند رقابتی تنگاتنگ میان مردان و زنان جوان دنیا ایجاد می کنند. رقابت برای رسیدن به این استانداردهای ارائه شده که موجب می شود بسیاری از لوازم آرایشی، ابزارهای بدنسازی، دستگاه های جوانسازی چهره و تغییر اندام، انواع و اقسام داروها و مکمل ها و همین طور عمل های سنگین جراحی زیبایی، حسابی بازارشان داغ شود ودراین رقابت نابرابر یاریگر کسانی باشد که می خواهند استانداردهای زیبایی القا شده از سوی جریان مد را به دست بیاورند.

براین اساس می توان دریافت صنعت مد در دنیا گردش مالی چند میلیارد دلاری را به خود اختصاص داده وبسیاری ازصنایع دیگرهمچون صنعت زیبایی، صنعت لوازم آرایشی _ بهداشتی و مکمل های دارویی و صنعت لباس به این صنعت وابسته اند و ازآن ارتزاق می کنند. درچنین شرایطی اما افراد هرچه بیشتر با این صنعت درگیر می شوند، بیشتر در دوری باطل گرفتار می شوند وهیچ گاه به رضایت از خود نمی رسند چراکه صنعت مد و زیبایی برای ادامه حیاتش روز به روز استانداردهای تازه ای ارائه می دهد و موجب می شود تا همیشه احساس کنید برای به روز بودن، چیزی کم دارید. نتایج یک تحقیق نشان دادکه تقریبا 75درصد ازپاسخ دهندگان، یک محصول را پس ازدیدن درصفحات بلاگرها خریداری کرده اند و 80درصد آنان هم از این طریق به شناخت برندهای مختلف رسیده اند. علاوه براین، نتایج نشان داد که بلاگرها و اینفلوئنسرهای مد 70 درصد بر ترجیحات مد تاثیر گذارند و قدرت تغییر ظاهر فالوئرهای شان را دارند.

به این ترتیب شرکت های بزرگ تجاری به راحتی می توانند از آنان برای کسب سود بیشتر استفاده کنند و از طرفی قابلیت ذائقه سازی خود را هم از طریق تاثیرگذاران بر مردم غالب کنند.اما سوال اینجاست که آیا تنها موضوع بر سبک سازی ها متمرکز می شود یا بر فالوئرها قدرت بار روانی مثبت یا منفی هم دارد؟ امروزه تحقیقاتی در حوزه بار روانی مخاطبان اینفلوئنسرهای مد انجام شده که ثابت می کند این موضوع تاثیرات منفی بالایی بر استرس، افسردگی و گوشه نشینی دنبال کنندگان دارد، زیرا تاثیرگذاران تنها تصاویری اززندگی و هیکل ایده آل را نشان می دادند که سوای از حسرت خوردن بیننده، موجب کاهش عزت نفس وایجاد حس حسادت یا مقایسه اجتماعی social comparison می شوند.

علاقه مندان برای مطالعه بیشتر میتوانند به مطلب سه گانه مقایسه اجتماعی به قلم عفت حیدری نویسنده و مترجم خانه تاب آوری در اینجا مراجعه نمایند .