شما در هر فرهنگ، قشر، سن و سالی باشید ممکن است کودک درون رنجیده‌ای داشته باشید و فرمان زندگی خود را به دست کودک رنجیده درون بدهید و اگر برای التیام کودک درون خود کاری انجام ندهید و با کودک درون خود صلح و آشتی نکنید ممکن است بارها و بارها دچار بسامد شکست، غم، اندوه و افسردگی بشوید بدون اینکه بخواهید.

اگر کودک درون رنجیده‌ای داری، بی شک یک والد نا امن دارد که مدام سرزنش می‌کند، امر و نهی می‌کند ..... والد ناامن باعث می‌شود تا شما ارتباط و پیوندتان با دنیای اطرافتان خوب نباشد. تازمانی که ارتباط تو با خودت و دنیای اطرافت خوب نباشد و برای خودت والد امن و حمایتگر نباشی همیشه خودتان را ملامت می‌کنید و نشخوار فکری اجازه نمی‌دهد با دنیای واقعی ارتباط داشته باشید.

تا زمانی که یک کودک شاد، درون شما زندگی نکند، شما همیشه نسبت به دنیا بی اعتماد و بدبین هستید و کارهایتان را نصفه و نیمه رها می‌کنید و هنگامی که قدمی را برمی‌دارید نسبت به قدم‌های بعدی تردید دارید.

شما مانند یک بالغ آگاه باید احساسات،کشف‌ها،اشتیاق، کنجکاوی، تجربه کردن حس کردن لمس کردن و خلاقیت را در کودک رنجیده جستجو کنید تا یک کودک درون شاد پرورش دهید.

اکنون که شما بزرگ شده‌اید، دیگر پدر و مادر نقش والد را برای شما ایفا نمی‌کنند. شما باید برای خودتان یک والد امن باشید و حمایتگر کودک درون خود باشید تا بتوانید مانند یک بالغ آگاه زندگی کنید و تصمیم بگیرید. دیگر قرار نیست در مواجه با گرفتاری‌ها و شکست و ناکامی دیگران را سرزنش کنید.

دیگر قرار نیست پدر و مادر یا اطرافیان را گناهکار بدانید.

درست است عوامل و افراد بسیاری در شکست و ناکامی های شما دخیل هستند.اما بخش عمده آن مربوط به خود شما می‌شود.
قرار است شما مسئولیت زندگی خودتان را بپذیرید و مانند یک بزرگسال بالغ کمبود را خودتان جستجو کنید و برای خودتان یک «والد خوب» باشید.