دو مرد كه بعد از تجاوز به یك معلم او را به قتل رسانده‌اند به صورت فوق‌العاده در دادگاه كیفری استان سیستان و بلوچستان محاكمه می‌شوند.
شرق: این دو مرد چند روز پس از ارتكاب این جنایت با ردیابی موتوسیكلت‌شان دستگیر شدند و در بازجویی‌ها به جرم خود اعتراف كردند. روز چهارشنبه چهارم آذر هنگامی كه «عذرا- س» كه از پنج سال قبل معلم دینی و عربی یك مدرسه راهنمایی در بخش بیدل شهرستان سرباز بود سر كلاس‌های درس حاضر نشد دانش‌آموزان نگران او شدند و موضوع را به دیگر معلمان اطلاع دادند. علت نگرانی آنها این بود كه در مسیر مدرسه در منطقه‌ای كم‌تردد تعدادی برگه امتحانی درس عربی را مشاهده كرده بودند و حدس می‌زدند این برگه‌ها برای معلم خودشان باشد و اتفاقی برای او رخ داده باشد. به این ترتیب یكی از معلمان مرد مدرسه به محلی كه دانش‌آموزان گزارش داده بودند رفت و بعد از دیدن ورقه‌های امتحانی به جست‌وجو در آن منطقه پرداخت و یك كیسه مرغ پوست‌كنده را هم مشاهده كرد و مطمئن شد اتفاقی برای عذرا رخ داده و بنا به دلایلی وسایلی كه دست او بوده روی زمین رها شده است. ادامه جست‌وجوها به كشف جنازه این زن 25ساله در یك چاله منجر شد و پس از آن پلیس و بازپرس جنایی در جریان قرار گرفتند و تحقیقاتی را در این خصوص آغاز كردند. بررسی صحنه جرم جای دو جفت كفش مردانه و رد یك موتوسیكلت را نمایان كرد و مشخص شد قاتلان این معلم دو مرد بودند كه بنا به آثار موجود به این زن تجاوز كرده و سپس با كوبیدن جسمی سخت به سرش او را به قتل رسانده و با سرقت كردن اموال او فراری شده‌اند. بعد از اینكه جنازه به پزشكی قانونی انتقال یافت تجسس‌ها درخصوص این جنایت ادامه پیدا كرد و مشخص شد عذرا به همراه دو زن معلم دیگر در یك خانه زندگی می‌كرد و ساعت 11 صبح روز حادثه قصد داشت به دیدن یكی از دوستان خود در روستایی در منطقه راشك برود. او جاده آسفالته را پشت سر گذاشته و وقتی وارد فضای خاكی شده، مورد هجوم قاتلان ناشناس قرار گرفته بود. كارآگاهان در ادامه با استفاده از رد لاستیك موتوسیكلت نوع آن را تشخیص دادند و با ردیابی‌های گسترده به دو مرد متاهل به نام‌های نظرمحمد و عبدالطیف مشكوك شدند و آنها را دستگیر كردند. این دو ابتدا مدعی شدند در این ماجرا هیچ نقشی نداشتند ولی وقتی تحت بازجویی‌های تخصصی قرار گرفتند به تجاوز و قتل اقرار كردند. نظرمحمد در بازجویی‌ها گفت: «آن روز همراه دوستم در حال رفتن به روستا بودیم كه زن جوان را تنها در بیابان دیدیم. در یك لحظه به فكرمان رسید به او تعرض كنیم برای همین به این زن حمله كردیم. او خیلی التماس می‌كرد و می‌خواست رهایش كنیم اما ما بدون توجه به گریه و زاری‌های این زن به او تعرض كردیم. ما نمی‌خواستیم او را بكشیم اما وقتی می‌خواستیم فرار كنیم گفت ما را شناخته است برای همین ترسیدیم ما را به پلیس لو بدهد بنابراین چاره‌ای ندیدیم جز اینكه او را بكشیم. به همین دلیل با ضربه‌های سنگ او را به قتل رساندیم و جنازه‌اش را در یك گودال انداختیم و فرار كردیم.»پس از اینكه دو متهم به جنایت‌شان اقرار كردند پرونده آنها در اختیار بازپرس جنایی قرار گرفت و دو متهم به بازسازی صحنه جرم پرداختند. بنا بر این گزارش اكنون قرار است دو متهم خارج از نوبت و به صورت فوق‌العاده محاكمه شوند.