مقدمه هرز گاهي در روزنامه يا اخبار راديو و تلويزيون مي خوانيم كه دانش آموزي بر اثر تنبيه معلمي جان خود را از دست داد و اخيرا هم خوانديم كه معلمي به علت خشم برادر دانش آموزي كه مورد تبيه قرار گزفته بود جان خود را از دست داد . همين برخوردها و حوادث مرا بر آن داشت تا به بررسي ريشه اي اين مشكل بپردازم . براي بررسي مسائل انضباطي و چه بهتر است كه بگوئيم مسائل بي انضباطي ،در دوره راهنمائي و متوسطه بايد با ديد عميق تري به مسأله نگريسته شود و اين مسأله مهم از زواياي گوناگون مورد بررسي و پژوهش قرار گيرد: روشهاي بخشنامه اي آموزش و پرورش در برخورد با بي انضباطي : امروزه معمول شده كلاٌ تنبيه در مدارس محكوم و صرفاٌ روشهاي تشويقي وتقويت هاي مثبت تبليغ شود و اگر معلمي از روشهاي تنبيهي و خصوصاٌ تنبيه بدني در مورد بعضي از دانش آموزان اقدام كند ،كه البته هدف از اين كار معلم هم اصلاح رفتار بد دانش آموز است حركت او از نظر همۀ مردم عادي و كليه مسئولين و حتي صاحبنظران محكوم مي شود و بدترين كلام ها نثار معلمي مي شود كه براي اصلاح رفتار دانش آموزش اقدام به تنبيه بدني كرده است و اين معلم در هر جا كه بخواهد از خود دفاع كند محكوم است زيرا قانون او را از چنين حركتي منع كرده است . روشهاي علمي در برخورد با بي انضباطي : درست است كه تنبيه توصيه نمي شود و مدرسه ومعلم بايد تا مي تواند از روشهاي – تقويت مثبت –استفاده از انواع تقويت كننده ها – استفاده از پاداشهاي جديد و تقويت كننده هاي نو – استفاده از محدوديت تقويت كننده ها و پاداشها – استفاده از اصل سر مشق يا نمونه خوب – استفاده از اصل اشباع و حذف پاداشتها -............ در تعليم و تربيت استفاده شود اما اين اصل هم بايد مورد قبول مدرسه ،خانواده ،قانون ،و محققين قرار گيرد كه با اينكه هيچيك از روشهاي تنبيهي توصيه نمي شود اما به هر حال براي جلوگيري از بعضي رفتار هاي پر خطر و بسيار نادر مي توان از اصل تنبيه در تعليم و تربيت استفاده كرد زيرا :"ممكن است تنبيه تنها راهي باشد كه كودك يا نوجوان را وادار به انجام دادن رفتار ديگري غير از رفتار نا مطلوب كند ، امكان دارد كه رفتار نامطلوبي در طول زمان آن قدر تحكيم يافته باشد كه جز با تنبيه كردن نتوان كودك يا نوجوان را به انجام دادن رفتار ديگري وادار كرد. " 1 رفتار هاي پر خطر بي انضباطي در مدرسه: 1- پرخاشگري و نوهين و بي احترامي به معلم و كار كنان مدرسه 2- بر خورد فيزيكي با معلم يا كاركنان مدرسه 3- ضرر و زيان وارد كردن به اموال مدرسه يا اموال معلمان 4- ارائه و ترويج تصاوير،فيلم،سي دي ،بلوتوث هاي مستهجن در مدرسه و بين دانش آموزان 5- تجاوز جنسي و همجنسگرايي و شوخي هاي جنسي و حركات تجاوزگرانه جنسي 6- زد وخورد با استفاده از وسايل خطرناك چون سلاح سرد در مدرسه 7- اشاعه وترويج استفاده ومعامله مواد الكلي و مواد مخدر و سيگار در مدرسه 8- غيبت هاي مكرر و بي نظمي و تنبلي و درس نخواندن و انجام ندادن تكاليف و مزاحمت مكرر براي كلاس درس ريشه هاي ممنوعيت تنبيه بدني در مدارس : همگان ميدانند كه نظام هاي آموزشي چه در ايران وچه در ساير كشورها در قديم براساس تبيه هاي شديد بدني استوار بوده و يكي از علت هاي محكوميت آن روشها افراط هايي بوده كه در زمينه تنبيه بدني در گذشته صورت پذيرفته است . امروزه در آموزش وپرورش ما بيشتر روشهاي تشويقي آن هم به سبك وسياق غربي اش مورد توجه است و توصيه مي شود كه معلمين از اين روشها در امر تعليم و تربيت استفاده كنند. كه البته بيشتر مروجين اين روشها اساتيد و دكترهايي بوده اند كه در غرب تحصيل نمودهاند و در ايران هم استاد دانشگاه بوده و شاهكارشان هم در علم ترجمه آثار اساتيد غربي بودهاست . اكثر اين اساتيد در مدارس و دبيرستانها سابقه تدريس و برخورد با دانشآموزان را تجربه نكردهاند و دانشآموزان را با دانشجويان خود قياس ميكنند و كلاسها ومدارس مارا با كلاسها و مدارس غرب يكسان ميپندارند .البته آشنايي با دستاوردهاي علوم غربي لازم است اما استفاده از آنها در فرهنگ ما نياز به پژوهش و و تغيير در نوع ارائه آن دارد كه متأسفانه در آموزش و پرورش ما كار نشده است . بايد تحقيق ميشد كه آيا اين روشها در مورد همه دانشآموزان دركشور ما صادق است؟ آيا زمان بازدهي اين روشها طولاني تر از روشهاي تنبيهي در مورد بعضي از دانشآموزان نيست؟آيا اين روشهاي آموزشي در تمام فرهنگها و ملت ها به يك جواب ميرسد ؟ آيا افراط دراين روشها افتادن ازسر ديگر نردبان نيست؟اينها پرسشهايي است كه نياز به مطالعه وبررسي علمي دارد والا تقليد كوركورانه و سخنراني هاي بدون مطالعه و پژوهش كار را هر روز خرابتر مي كند . جامعه شناسي دانشآموزان بي انضباط : دانشآموزان از نظر اجراي دستورات مدرسه و معلم و انجام وظايف دانشآموزي به سه دسته تقسيم مي شوند . گروه اول- دانشآموزان قانونمند: يا دانشآموزان خوب ومنضبط كه عملكردي منطقي دارند و قانونگريز نيستند و روشهاي تشويقي آنها را به فعاليت وادار و تشويق ميكند و شكوفايي استعدادهاي آنها با انواع تشويق و تقويت ها زودتر به منصۀ ظهور ميرسد. گروه دوم – دانشآموزان قانون گريز :اين گروه دانشآموزان به اصطلاح دانشآموزان بد – بي انضباط – شلوغ – قانون گريز - خلافكار ودر بيشتر اوقات درس نخوان هستند و معمولاً از به هم ريختگي اوضاع ومسخره كردن ديگران و خوش گذراني و بي هدفي لذٌت برده ، درمقابل منطق ايستادگي ميكنند وتشويق ها را مسخره كرده و دانشآموزان گروه اوٌل را با القاب زشت تمسخر مينمايند وسعي و تلاش ميكنند كه با تشكيل باند در كلاس و مدرسه جو مدرسه را بدست گرفته و به كنترل ديگران دست بزنند . روشهاي تشويقي در كوتاه مدت كمتر مي تواند از خلافكاريها و شلوغي اين دسته از دانشآموزان بكاهد و براي كاهش رفتار غلط اين دانشآموزان مدرسه و معلم فرصت لازم و وسايل و علم لازم را در اختيار ندارند تا بتوانند به اصلاح اين گروه از دانشآموزان اقدام كنند.و درنتيجه آثار منفي آنها در مدرسه بيشتر از اصلاح خود آنهاست. گروه سوم – دانشآموزان قانونمند - قانون گريز : اين گروه از دانشآموزاني هستند كه هر دو تمايلات در آنها وجود دارد بسته به اينكه جو غالب در كلاس و مدرسه چه باشد به آن سمت و سو كشيده ميشوند،به همين علٌت هم ميبينيم كه در مدارس خوب كه اكثريت در اختيار دانشآموزان گروه اول است اين گروه از دانشآموزان از جو غالب تبعيت كرده خوب ميشوند و گروه دوٌم از دانشآموزان در اين مدارس طرد شده و در همان سالهاي اوٍل به مدارس ديگر كوچانده ميشوند يعني در موقع ثبت نام به بهانه هاي گوناگون از ثبت نام آنها جلوگيري مي شود . امٌا در مدارس ضعيف كه جو غالب با دانشآموزان قانون گريز است ،دانشآموزان گروه سوٌم جذب اين دسته از دانشآموزان شده و اكثريت شلوغ و قانون گريز را بوجود ميآورند. راه حلهاي پيشنهادي : اصولاً آئينامه ها ي انضباطي كه از طريق وزارت آموزش و پرورش به صورت بخشنامۀ لازمالاجرا به مدارس ابلاغ شده براي همۀ دانشآموزان و با هر فرهنگي يكسان است و اين آئينامه ها كاملاً دست مديران مدارس و معلمان را در كنترل دانشآموزان گروه سوٌم بسته است ۀ مدارس بايد در مقابل قانون گريزان و خلافكاران فقط به تذكر شفاهي و تذكر كتبي و اطلاع به خانواده و معرفي به هسته مشاوره اداره و حداكثر سه روز اخراج از مدرسه اكتفا كنند و درنهايت اگر خلاف دانشآموزي خيلي آزار دهنده باشد به پيشنهاد مدرسه و تصويب اداره آموزش و پرورش اقدام به تعويض مدرسه دانشآموز خلافكار ميشود ،كه اين روال اداري و طولاني بودن زمان تصميم گيري به اين نتيجه منتج ميشود كه دانشآموز خلافكار و دوستانش متوجه مي شوند كه همۀ اين هارت وپورتها طبل تو خالي است و هيچ اثري بر رفتار بد دانشآموزان نميگذارد بلكه او را در تشديد اعمال خلاف تشويق ميكنددر نتيجه براي حل مشكل راههاي زير پيشنهاد ميشود: راه حل اوٌل – تغيير و تجديد نظر در آئينامه انضباطي مدارس و حمايت بيشتر از مدرسه ومدير و معاون و معلم در مقابل دانشآموزان خلافكار ، با آئينامۀ گنوني عكسالعمل مدرسه ومدير و معلم در مقابل بي نظمي ها و خلافكاريهاي دانشآموزان كه بايد خيلي فوري و آني باشد و با روشهاي تشويقي و طولاني مدت امكان پذير نيست. راه حل دوم- بهتر است هر مدرسه خودش اقدام به تنظيم آئين نامه انضباطي كند و در اين كار چند تن از معلمان صاحبنظر – مدير –معاونان مدرسه –مشاوران- و نمايندگان صاحبنظر اولياو نمايندگان دانشآموزان همكاري نموده آئينامه را تنظيم كرده و به اداره آموزش وپرورش منطقه ارسال كنند و بعد از تصويب آن در شوراي آموزش و پرورش هر منطقه ، آن مدرسه قانون مصوب را فقط براي همان سال تحصيلي اجرا نمايد. راه حل سوم – براي هر عمل خلافي در مدرسه تنبيهي در نظر گرفته شود و در هر مدرسه شوراي تبيه تشكيل شود تا دانش آموزاني كه با روشهاي تشويقي و تربيتي ، تغيير رفتار نداده اند و دست به كار هاي خطرناك زده اند در اين شورا پروندهاشان مطرح و بررسي شود و تبيه عادلانهاي در مورد آنها مطابق قانون اعمال شود . اين تنبيهات مي تواند در نهايت تنبيه بدني در بعضي رفتار هاي نادر باشد هر چند كه گفتن اين جمله خود براي بيان كننده آن واپسگرايي ناميده ميشود اما بايد بپذيريم كه عدٌهاي از انسانها هنگامي حاضر به اجراي قانون هستند و از كارهاي خلاف دست بر ميدارند كه از تنبيه هراس داشته باشند. متاسفانه با خلأ قانوني در حالت هاي عصبي و برخوردهاي غير منطقي گاهاً كنترل از دست معلمان خارج شده و حركاتي انجام مي دهند كه زيان آن به خود معلم بيچاره بر ميگردد و علٌت آن هم عدم حمايت قانون از آنها در مقابل دانشآموزان خلافكار است و الاٌ هيچ معلمي دشمن دانشآموزش نيست . ان شاءالله با اصلاحات پيشنهاد شده ديگر شاهد كشته شدن دانشآموز يا معلمي در امر تعليم وتربيت نباشيم. نوشته : ابوالقاسم مستقيمي منابع : تغيير دادن رفتار كودكان ونوجوانان – ترجمه دكتر يوسف كريمي –تهران –فاطمي 1366 –چاپ سيزدهم آئين نامه انضباطي دوره متوسطه در سال 89-88