کودک باید درک کند آنچه درباره بدن حائز اهمیت است طبیعی بودن آن در عین سلامت است.
چگونه کودک را در برابر "سندرم باربیشدن" واکسینه کنیم؟
خبرگزاری ایسنا , 25 مهر 1394 ساعت 0:14
کودک باید درک کند آنچه درباره بدن حائز اهمیت است طبیعی بودن آن در عین سلامت است.
در عصر ارتباطات که مرزهای زمانی و مکانی به طرفهالعینی به مدد تکنولوژی درنوردیده شده و تحولاتی شگرف در عرصه جهانی رقم میخورد، رسانهها در مقام ابزاری تعیینکننده به فرد کمک میکنند تا با استفاده از آخرین دستاوردهای علمی به زندگی دلخواه نزدیکتر شوند و این در حالیست که اگر این ابزار نابخردانه و یا توام با سوءنیت به کار گرفته شود کارکردی ویرانکننده و مصیبتبار مییابد.
بر این مبنا اولین محل بروز چنین کژتابیهایی خانواده و تجلی ظهور آن در کودک است که آسیبپذیرانه در معرض آثار منفی مواجهه با این فرهنگ رسانهای قرار دارد.
در دیگر سو مرور احوالمان نشان از آن دارد که خانوادههای ایرانی چندی است تلویزیونهای ماهوارهای فارسی زبان را به فرزندی پذیرفتهاند. این عضو به ظاهر صمیمی که قصهگویی قهار نیز هست، تمام سعی خود را به بازمهندسی کیان خانواده با محوریت کودک معطوف نموده و به تحمیل سبک زندگی مورد نظر خود در مسیری مغایر با باورهای مذهبی و ملی مبادرت ورزیده است تا آن جا که روح غالب سپهر گفتمانی کودک را بازگویی روایتهای نازل برنامههای سطحی تلویزیونهای ماهوارهای و بازنمایی زوایای شخصیتهای بیهویت آن برنامهها تشکیل میدهد.
در این مقال مراد از سبک زندگی الگویی از اندیشهها، احساسات، شناختها و کنشهاست که در مجموع هویت اجتماعی و شخصی فرد را میسازد که از این منظر، نحوه ساماندهی زندگی برای تحقق نیازها و خواستهها با به کارگیری مجموعهای از رفتارها محسوب میشود.
نحوه بروز و ظهور سبک زندگی از طریق نحوه صرف زمان، پول و چگونگی گذران اوقات فراغت، انتخاب اشیای مصرفی، انتخاب علائق و ترجیحات(سلیقه) و نظایر خاص آن ممکن میشود. رسانهها به دنبال تغییر تدریجی سبک زندگی کودک از طریق اشاعه و تبلیغ رفتارهایی هستند که مورد نظر حامیان مالی آنهاست
تا جایی که زندگی را بر اساس فرضهای خود به کودک معرفی کرده و الگوهای فرهنگی و هویتی مورد نظر خود را در اختیار آنان قرار میدهد. سبک زندگی سلامتمحور از جمله موضوعاتی است که رسانه در چارچوب آن به جای پرداختن به پیشگیری از مشکلات مربوط به سلامت و تضمین سلامت فرد با رویکردی ناراست عطف توجه کودک را به ظاهر اندام و ابعاد بدن خود جلب میکند.
لذا تلقی ایجادشده در ذهن کودک از خویش، ظاهرمدارانه، سطحی و توام با وسواسی فراوان است که از طریق الگوهایی چون عروسکهای باربی و کن و دیگر شخصیتهای شناخته شده کارتونی در مقام الگوهای زنانه و مردانه تشدید میشود.
آغاز زودهنگام تصویرسازی پیرامون اندام و تقویت آن در ذهن کودک از سنین پیشدبستانی میتواند تفاوتی معنیدار را پیرامون چگونگی احساس وی در مورد خود رشد دهد. آمارهای نگرانکننده حاصل از نظرسنجیهای جهانی حکایت از آن دارد که کودک بر اساس تصویری که رسانه از اندام و کارکردش از سنین پیش دبستانی در ذهن او ایجاد کرده - چه در همان ایام و چه روزگار جوانی- اندام خود را نمیپسندد. در عین حال شواهدی نیز در دست است مبنی بر این که والدین به موازات رسانه در شکل دادن چنین تفکری و تقویت ناباوری کودک نسبت به اندام خود نقشی مهم و موثر بر عهده دارند.
با عنایت به موارد فوق، پنج راهکار پیشنهادی برای ایمن ساختن کودک در برابر تصویرسازی منفی از اندام خود با تاکید بر گفتوگو و دیگر منابع حمایتی، به والدین به شرح زیر ارائه میشود:
1. از ایجاد کلیشههای جنسیتی که رسانه سعی در ایجاد آن در ذهن کودک دارد از طریق گفتوگو جلوگیری کنیم. رسانههایی چون تلویزیون تصاویری را به نمایش درمیآورند که بدن شخصیتهای مورد علاقه کودک در آن به گونهای اغراقآمیز متناسب است و یا خطوط داستان دارای تاکیدات پررنگ تنانگی و یا قالب هایی است که دختران را با چهرههایی بزک کرده و پسران را دارای نیروی جسمی ویژه نشان میدهد.
یکی از آغازین راههای رفع مشکل برای شکستن قالبهای جنسیتی و اصلاح نگاه مخاطب به اندام در دوره پیشدبستانی میتواند طرح سوالهایی ساده از این دست محسوب شود: بچهها به نظر شما صدف برای کادوی روز تولدش از کامیون بیشتر خوشش میآید یا از عروسک؟ همچنین به هنگام گفتوگو با کودک سعی کنیم تا حد امکان از ضمایر جنس خنثی استفاده کنیم؛ به طور مثال به جای عبارت "آن گربه ماده" به عبارت "آن گربه" اکتفا شود.
2. با کودک پیرامون کلیشههای جنسیتی هنگامی که آنها را در رسانه مشاهده میکند گفتوگو کنیم. در ابتدا تا آن جا که ممکن است کودک را از دیدن نمایش کلیشههای جنسیتی زنانه و مردانه برحذر بداریم ولی اگر زمانی کودک با این قبیل موارد رو به رو شد از وی درباره چگونگی به تصویر کشیده شدن مرد و زن از منظر ارزشی و سرگرمی پرسش کنیم.
زمانی که کودک در رسانه به این قبیل قالبها برمیخورد - به طور مثال به هنگام تماشای کارتون وینکس- در مورد آن با وی صحبت کنیم، همچنین با بهرهمندی از مهارتهای سواد رسانهای به بچهها توضیح دهیم که در رسانههایی مانند تلویزیون و مجله که به طور تام و تمام در خدمت تبلیغات هستند چگونه به یاری نرم افزارهای رایانهای پوست افراد را صاف، موها را براق، و چشمها را تاثیرگذار میکنند.
3. با جلب توجه کودک به مواردی چون اندازههای مختلف اسباببازیها از جمله کوتاهی و بلندی و کلفتی و نازکی آنها، وی را به تامل پیرامون اندازههای طبیعی اندامهای افراد در زندگی واقعی ترغیب و در این باره از وی پرسش کنیم و یادآور شویم که بدنهای افراد به طور خداداد از شکل و اندازهای متنوع برخوردار است که این تنوع به عمد در رسانه نادیده گرفته میشود.
کودک باید درک کند آنچه درباره بدن حائز اهمیت است طبیعی بودن آن در عین سلامت است. برای باورپذیر شدن این مهم باید در دوره پیشدبستانی توانایی کودک را در همدلی با شخصیتهایی که در برنامههای تلویزیونی به دلیل اندامشان مورد طعن قرار گرفته و تحقیر میشوند افزایش دهیم و از وی بپرسیم اگر کسی شما را سرزنش کند چه احساسی دارید؟
در ضمن باید از گفتوگوهای بیمورد پیرامون رژیمهای لاغری در حضور کودک بپرهیزیم. والدین به ویژه مادران به طور معمول در حضور کودک از عدم تناسب اندام خود شکایت میکنند و در پی استفاده از رژیمهای لاغری آن هم از انواع غیراصولیاش برمیآیند. این امر در نحوه تامل کودک نسبت به ویژگیهای بدن خود تاثیری فراوان دارد.
واقعیت آن است که رسانه هم به طور مستقیم و هم به واسطه خانواده حس و تصویری خاص را از تنانگی به کودک منتقل میکند تا جایی که کودک پنج تا هشت ساله با حس نارضایتی مادر از اندامش احساس اینهمانی میکند. همچنین دخترانی که پدرانشان نسبت به وزن آنان ابراز نگرانی میکنند بیش از پدرانی که به این مهم توجه ندارند به وضعیت جسمی خود اهمیت میدهند.
4. باید بچهها را برای نگرش مثبت به بدن خود به خصوص در مورد آنچه بدن آنها توان انجام آن را دارد تشویق کنیم. باید فضای ذهنی کودک را از بحث پیرامون وزن و ابعاد بدن به سمت خدادادی بودن آن و اهمیت سلامت آن سوق داد؛ از این رو برای طراحی فضای گفتوگو پس از آن که پاسخ کودک را در برابر پرسشی مبنی بر این که وقتی که ورزش میکند چه احساسی نسبت به بدن خود دارد دریافت نمودیم، از احساس خوب بدنی خود پس از ورزش با او صحبت کنیم و یا با طرح این موضوع که با مصرف مواد غذایی سالم در بدن خود احساس انرژی فراوان میکنیم، وجه سلامت بدن را برجسته کنیم.
5. هنگام بحث در مورد شخصیتهای داستانی، افراد مشهور، دوستان و خانواده با رویکردی اخلاقی بر صفات رفتاری، استعدادها، و شخصیت آنها به جای اندازه فیزیکی و یا ظاهرشان تاکید کرده آنچه را انجام میدهند مورد توجه قرار دهیم نه آنچه را به آن شبیه هستند. کودک باید درک کند که صفاتی چون راستگویی، مهربانی، کمک به همنوع، کنجکاوی و پشتکار بیش از ظاهر افراد ارزش دارد.
این مهم با ایجاد فضای گفتوگو بر مبنای سوالهایی از جمله این که چگونه میتوان برای والدین یک فرزند خوب و یا برای همکلاسی خود یک دوست خوب بود و یا این که تمرین طولانیمدت او در نقاشی باعث افزایش مهارتش در ترسیم اشکال شده شکل بگیرد.
در عین حال باید طفل را برای زمانی که به اظهار نظر، مقایسه و یا انتقاد دیگران از اندام و یا ظاهر خود یا افراد دیگر گوش فرا میدهد آماده و تمرین کرد که کودک در چنین شرایطی با پاسخهایی درخور، نقشآفرینی کند مانند این که "برای من مهم نیست که او مانند چه به نظر میرسد. آن چه برای من حائز اهمیت است اخلاق و رفتار دوستانه اوست. "
-
سیدغلامرضا فلسفی- کارشناس دفتر تالیف کتب درسی وزارت آموزش و پرورش
کد مطلب: 33492