کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

داستان سنجش عملکرد

24 اسفند 1399 ساعت 12:38


پسر کوچکی وارد مغازه ای شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد و بر روی جعبه رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره.


مغازه دار متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش می داد.

پسرک پرسید،" خانم، می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن ها را به من بسپارید؟" زن پاسخ داد، کسی هست که این کار را برایم انجام می دهد ."

پسرک گفت:"خانم، من این کار را نصف قیمتی که او می گیرد انجام خواهم داد". زن در جوابش گفت که از کار این فرد کاملا راضی است.

پسرک بیشتر اصرار کرد و پیشنهاد داد،" خانم، من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان جارو می کنم، در این صورت شما در یکشنبه زیباترین چمن را در کل شهر خواهید داشت." مجددا زن پاسخش منفی بود".

پسرک در حالی که لبخندی بر لب داشت، گوشی را گذاشت.

مغازه دار که به صحبت های او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: پسر…، از رفتارت خوشم آمد؛ به خاطر اینکه روحیه خاص و خوبی داری دوست دارم کاری به تو بدهم.

پسر جوان جواب داد،" نه ممنون، من فقط داشتم عملکردم رو می سنجیدم، من همون کسی هستم که برای این خانوم کار می کنه".


 
آیا ما هم می توانیم چنین ارزیابی از کار خود داشته باشیم؟

هر یک از ما در نقش ها و جایگاه های مختلفی در جامعه هستیم… نقش مادری… همسری… پدر خانواده… فرزند خانواده… عروس و داماد خانواده… مدیر شرکت… آبدارچی… مسئول خدمات… کارمند و… آیا انقدر از کارکرد خود راضی و مطمئن هستیم که این گونه عمل کنیم؟


کد مطلب: 52684

آدرس مطلب :
https://www.migna.ir/news/52684/داستان-سنجش-عملکرد

میگنا
  https://www.migna.ir