کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

گسترش سریع اپیدمی تنهایی در سراسر آمریکا

خبرگزاری فارس , 10 فروردين 1400 ساعت 19:04

جای تعجب ندارد که تنهایی در نتیجه این تعطیلی ها و محدودیت ها که افراد را از اجتماعاتشان دور کرده تشدید شده باشد و سلامت روانی همچنان رو به وخامت داشته باشد. نرخ های خودکشی و افسردگی در جوانان رو به افزایش دارد و مرگ و میر ناشی از اوردوز مواد مخدر در حال رشد است. اثرات منفی این سیاست های سختگیرانه جلوگیری از همه گیری هرچه می گذرد بیشتر آشکار می شود.


درست است که در سال های اخیر تنهایی در میان آمریکاییان گسترش یافته است، اما سیاست های به کار گرفته شده در واکنش به همه گیری کووید۱۹ به شدت بر وخامت این مشکل افزوده است. بر اساس گزارش جدیدی که پژوهشگران دانشگاه هاروارد انجام داده اند ۳۶ درصد آمریکاییان در حال تجربه کردن «تنهایی جدی» هستند و برخی گروه ها نظیر جوانان و مادران دارای فرزند کوچک به شکل خاصی منزوی شده اند.

پژوهشگران دانشگاه هاروارد در پروژه «رواج فرهنگ مراقبت از یکدیگر»، داده های یک پیمایش آنلاین انجام شده در اکتبر ۲۰۲۰ از ۹۵۰ آمریکایی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند. آنطور که در این گزارش آمده است «تعداد هشدار دهنده ای از آمریکاییان تنهایند» و جمعی که این پیمایش در مورد آنها انجام شده «افزایش شدید تنهایی را از زمان شیوع همه گیری کرونا گزارش کرده اند.»

جوانان تنهاترین گروه سنی هستند. بر اساس یافته های تحقیقاتی ۶۱ درصد از جوانان ۱۸ تا ۲۵ ساله گزارش کرده اند که در چهار هفته منتهی به این پیمایش، تنهایی را «به دفعات» یا «تقریبا تمام مدت یا تمام مدت» گزارش کرده اند. چهل و سه درصد از این جوانان گفته اند که تنهایی آنها از زمان شروع همه گیری و تعطیلی های مرتبط با آن افزایش یافته است. این نتایج بازتاب دهنده یافته های عده ای دیگر از پژوهشگران هاروارد است که دریافته اند در میانه اجرای سیاست های مربوط به همه گیری نزدیک به نیمی از جوانان علائمی از افسردگی را از خود نشان داده اند. در ماه آگوست مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ها گزارش کرده بود که در خلال ماه ژوئن، از هر چهار جوان واقع در این طیف سنی، یک نفر به خودکشی فکر کرده است.

بر اساس تازه ترین تجزیه و تحلیل ها از این پیمایش ها، مادران دارای فرزند کوچک گروه دیگری هستند که نرخ های بالایی از خودکشی را تجربه می کنند و بیشتر از نیمی از این مادران، تنهایی جدی را گزارش می کنند. چهل و هفت درصد از این مادران گفته اند که احساس تنهایی آنها در طول دوران اجرای سیاست های مربوط به همه گیری بیشتر شده است.

هرچند در تمام این پیمایش ها اختلال اجباری در تعاملات عادی اجتماعی به عنوان یکی از نتایج تدابیر دولت در اجرای تعطیلی ها، فاصله گذاری اجتماعی و دیگر دستورهای مربوط به سلامت عمومی قید می شود، اما جوانان و مادران دارای فرزند کوچک ممکن است به شکل خاصی از این سیاست ها آسیب دیده باشند. در بسیاری موارد نوجوانان بزرگ تر و جوانان در طول تعطیلی مدارس و طرح های برنامه های یادگیری از راه دور قادر به برقراری رابطه معناداری با همتایان خود نبوده اند. بعلاوه الزامات فاصله گیری در بسیاری از محیط های دانشگاهی تعامل اجتماعی عادی را به حالت تعلیق درآورده و به احتمال زیاد در تنهایی و افسردگی در میان این گروه سنی نقش داشته است. همانطور که در یکی از مقالات نیمسال پاییز بی یو تودی، نشریه دانشگاه بوستون توضیح داده: «در نتیجه اجرای پروتکل های سختگیرانه حفاظت در برابر ویروس کرونا، کلاس ها و جلسات حضوری با تعداد کمتری شرکت کننده تشکیل می شود و محدودیت در تعداد افرادی که می توانند سوار آسانسورها شوند یا در اتاق رختشویی و حتی دور یک میز ناهارخوری در سال غذای خوری حضور داشته باشند، می تواند معادل تنهایی باشد.»

برای مادرانی که فرزندان کوچک دارند قطع ارتباط با سایر مادران و نیز از دست رفتن حمایت های فردی از سوی اعضای خانواده و دوستان، می تواند اثرات سوء خود را برجای بگذارد و باعث شود روزها در کنار فرزندان خردسال حتی بلندتر و پرتنش تر نیز شوند. بعلاوه همانطور که پژوهشگران دانشگاه هاروارد دریافته اند، تعطیلی دوره ای کودکستان ها و مدارس سال گذشته را به طور خاصی برای مادران چالش آور کرده است.

در این مقاله پژوهشگران به نقل از نیوب وی روانشناس تکاملی می نویسند: «ما در خطر گرفتار شدن به یک مشکل سلامت عمومی– که می تواند به بیماری تبدیل شود- هستیم، در حالی که یکی وضعیت دیگری را وخیم تر می کند.» در واقع اقتصاددانان از بهار گذشته تاکنون به این اثرات جانبی سیاست های ملی در برابر همه گیری اشاره کرده اند. همانطور که در آوریل آنتونی دیویس و جیمز هریگان از سایت ما نوشته اند:«فارغ از اینکه آیا آنها را به رسمیت می شناسیم یا نه، این اثرات منفی وجود دارند. و به رسمیت شناختن اثرات منفی نقش مهمی در تدوین یک سیاست مناسب دارد.»

تنهایی از دوران قبل از کرونا بدتر شده است
تنهایی در آمریکا چندین دهه است که یک نگرانی فزاینده بوده است. رابرت پوتنام در کتاب تعیین کننده سال ۲۰۰۰ خود «بولینگ تنهایی»» انزوای روزافزون آمریکاییان را مستند کرده و می نویسد جنبه های قبلا قدرتمند جامعه مدنی که ارتباط را تقویت می کرد مثل لیگ های بولینگ رنگ باخته اند.

یک تحقیق جدیدتر نشان داده که تنهایی پیش از همه گیری در حال تشدید شدن بوده است. در سال ۲۰۱۸ مطالعه مشترک بنیاد خانواده کایزر و اکونومیست نشان داده بود که از پنج آمریکایی یک نفر «اغلب» یا «تقریبا همیشه» احساس تنهایی یا جدا افتادن از اجتماع می کند و نتایج یک گزارش گسترده «سیگنا» که در ژانویه ۲۰۲۰ منتشر شده نشان داده که از هر پنج آمریکایی سه نفر احساس تنهایی خود را گزارش کرده اند.

تعطیلی ها و تدابیر مرتبط با جلوگیری از همه گیری، همزمان با تعطیلی کسب و کارها و سازمان های محلی یا کاهش اجباری ظرفیت و تغییر رویه های کاری خود، احساس تنهایی و انزوا را تشدید کرده اند. رستوران ها و کافی شاپ ها – حتی زمین های بازی- در بسیاری از مناطق تعطیل شده اند که فرصت های ارتباط اجتماعی را محدود کرده اند. چندین ایالت همچنان تعداد افرادی که مجاز به تجمع در یک خانه را محدود می کنند، از جمله ورمونت که از ماه نوامبر ساکنانش از تعامل با هر کسی بیرون از خانواده اصلی خود منع شده اند.

جای تعجب ندارد که تنهایی در نتیجه این تعطیلی ها و محدودیت ها که افراد را از اجتماعاتشان دور کرده تشدید شده باشد و سلامت روانی همچنان رو به وخامت داشته باشد. نرخ های خودکشی و افسردگی در جوانان رو به افزایش دارد و مرگ و میر ناشی از اوردوز مواد مخدر در حال رشد است. اثرات منفی این سیاست های سختگیرانه جلوگیری از همه گیری هرچه می گذرد بیشتر آشکار می شود.


راه حل هایی برای اپیدمی تنهایی
بارزترین راه حل همه گیری رو به رشد تنهایی در طول اجرای تدابیر جلوگیری از همه گیری، رفع تعطیلی ها و سیاست های مرتبط با سلامت عمومی است که به شکل بی رحمانه ای مردم را از یکدیگر جدا کرده است.

پژوهشگران دانشگاه هاروارد در مقاله جدید خود تاثیر ممنوعیت های مرتبط با کووید۱۹ را بر افزایش نرخ تنهایی به رسمیت می شناسند، اما به تایید سیاست های فعلی مقابله با همه گیری ادامه می دهند و از جمله اشاره می کنند که «با ورود سویه های جدید ویروس شاید لازم باشد که مرحله دیگر از تعطیلی ها به اجرا گذاشته شود.» آنها خواستار اقدامات گسترده جهت مبارزه با همه گیری تنهایی هم در طول اجرای سیاست های مقابله با همه گیری و هم بعد از آن می شوند.

هر چند پژوهشگران هاروارد تایید می کنند که افراد می توانند برای کاستن از احساس تنهایی خود از طریق شناسایی و معکوس کردن چرخه های بازخورد منفی اقداماتی در این باره انجام دهند، اما آنها بخش عمده ای از توجه خود را بر واکنشی «جمعی» در قبال تنهایی در آمریکا متمرکز می کنند.

به طور خاص آنها از چیزی که آن را «فوق فردگرایی این عصر» می نامند انتقاد دارند و می گویند که ما باید «تعهد خود را نسبت به یکدیگر و خیر مشترک» احیا کنیم. برای رسیدن به این هدف این پژوهشگران «کارزارهای آموزشی دولتی کشوری، ایالتی و محلی» را توصیه می کنند که اختصاصا به موضوع همه گیری تنهایی بپردازد. آنها توصیه می کنند که مدارس، کالج ها و محیط های کاری منابع بیشتری را برای مبارزه با تنهایی فراهم کنند و اصرار دارند که دولت نقش بزرگ تری در این روند ایفا کند. این پژوهشگران خاطر نشان می کنند :«دولت فدرال باید تعهد خود را نسبت به خدمات ملی برای جوانان به شدت گسترش دهد و دولت های ایالتی و محلی می توانند در جهت ترویج اشکال زیادی از خدمات سازماندهی شده که مردم را برای کار روی مشکلات مشترک در کنار هم قرار می دهد کارهای بیشتری انجام دهند.»


از نگاه نویسندگان این مطالعه مسئله اساسی این است که ما باید از «آمریکای متمرکز بر خود» به سمت «خیر مشترک» حرکت کنیم. تضعیف فردیت به نفع جمع یا «خیر مشترک» نوعا به معنای قدرت بخشیدن به دولت با اقتدار بیشتر جهت حل مشکلات اجتماعی است. همانطور که میلیتون فریدمن اقتصاددان برنده جایزه نوبل می گوید: «به نظر من دلیل بزرگ گرایش روشنفکران به سمت حرکت به سمت جمعی گرایی، این است که پاسخ های جمعی پاسخ ساده ای است. اگر چیزی اشتباه باشد به سرعت می توان یک قانون تصویب کرد یا کاری درباره آن انجام داد. از طرف دیگر استدلال فردگرایانه یا لیبرتارین استدلالی پیچیده و ظریف است. اگر اشکالی در جامعه وجود داشته باشد، اگر یک شر اجتماعی واقعی وجود داشته باشد، شاید بتوان با اجازه دادن به مردم برای از میان برداشتن داوطلیانه آن شر، به نتیجه بهتری دست یافت.»

با این حال پژوهشگران هاروارد از این جهت که می گویند اپیدمی تنهایی یکی از نتایج قطع ارتباط با جامعه است درست می گویند. تشویق این ارتباط اجتماعی هدفی است که از طریق یک جامعه مدنی پر قوت یا نهادهای غیردولتی داوطلبانه در زندگی- نظیر خانواده گسترده تر، کلیسا، باشگاه ها، لیگ های ورزشی و انجمن ها- دنبال می شود که همزمان با رشد دولت برای در دست گرفتن نقش هایی که پیش از این برعهده خانواده ها یا اجتماعات بوده اند، به بهترین نحو می توان به آن دست یافت. نقش گسترده تر دولت در تلاش برای مبارزه با اپیدمی تنهایی یا هر مشکل اجتماعی دیگر، تنها به وخامت بیشتر مشکلات می افزاید.

تنهایی که در حال حاضر بسیاری از آمریکاییان احساس می کنند بی سابقه است. افزایش نقش دولت بزرگ پیش از شروع این همه گیری و نقش دولت در واکنش نسبت به آن با به کار بستن تدابیر اجباری، در افزایش و وخامت همه گیری تنهایی نقش داشته است. اتکای کمتر بر دولت و اتکای بیشتر بر ساز و کارهای داوطلبانه جامعه مدنی می تواند باعث شود که همگی ما شادتر، سالم تر و در ارتباط بیشتر با هم و اجتماعاتمان زندگی کنیم.
 


کد مطلب: 52838

آدرس مطلب :
https://www.migna.ir/news/52838/گسترش-سریع-اپیدمی-تنهایی-سراسر-آمریکا

میگنا
  https://www.migna.ir