نیکو صمدی
گفتگو ابزاری کارآمد در معنا درمانی
انسانها باید یاد بگیرند که معنا را در زندگی پیدا کنند و انسانهایی که در پیدا کردن معنای زندگی خود دچار مشکل هستند میتوانند از یک درمانگر خوب کمک بگیرند در معنای زندگی فرد به انجام کارهای ارزشمند و دوست داشتنی سوق داده میشود
مثل خلق یک اثر هنری که زمانی آرزوی انجام آن را در سر داشت،یا شغلی مناسب که دوست داشت،از سوی دیگری فرد نگرش خود را در رنجی که در زندگیش وجود دارد تغییر میدهد،این رنج میتواند از دست دادن قسمتی از بدن یک زن بر اثر بیماری سرطان باشد یا فلج شدن یک مرد در یک حادثه رانندگی و یا غم از دست دادن فرزند،فرد یاد میگیرد با چشم جدیدی به حادثه زندگی خود نگاه کند اما این نگاه تازه مستلزم این است که فرد خود را بشناسد،حس کند در هر شرایطی یک فرد آزاد است که خود تصمیم میگیرد حتی اگر یک اتفاق اجتناب ناپذیر برای او بیفتد،انسانی که معنای زندگی را میابد در سخت ترین شرایط زندگی به نهایت خود میرسد و البته کسانی که دارای ایمان هستند ممکن است که به تعالی نیز دست پیدا کنند که ایمان و مذهب هدایت کننده وجود انسان در شرایط سخت می باشد.
باید در نظر داشته باشیم انسانها میل به شدن در جهت رشد و تکامل دارند و این شدن هاست که به زندگی انسان ها معنا میباشد اگر انسان از این شدن ها سرپیچی کنند خود را محبوس شده در اتاقی کوچک و تاریک میابند،سوق دادن بیمار به سمت معنای زندگی از روشهای مختلفی انجام میشود یک درمانگر خوب نخست به صحبت های بیمار گوش میدهد و نکات کلیدی را پیدا میکند نکاتی که فرد از آنها در خاطرات گذشته،حال و آینده یاد میکند و درمانگر میتواند با تاکید بر آنها پلی بین خود و بیمار ایجاد کند و بیمار را در موقعیتی خاص قرار دهد،درمانگر در این گوش کردن ها حتی بیمار را تشویق میکند اگر رویایی را در خواب میبیند برای او تعریف کند،و با کمک این نکات و روشهای مطمعن فرد را به بهترین موقعیت در شرایط زندگیش سوق میدهیم که بهترین تصمیم را بگیرد یکی از کمک کننده ترین شیوه در معنادرمانی گفتگو هست گفتگو میان بیمار و درمانگر اگر حتی با همدلی و همدردی همراه باشد کمک شایانی در درمان میکند
گفتگوها را به چهار قسمت تقسیم میکنیم:گفتگوی اولیه یعنی هر آنچه که بر فرد گذشته تا به اینجا رسیده است خاطرات کودکی،نوجوانی،ازدواج،محل کار…که هدف آن شناخت ارزشها،بعد روحی و اجتماعی و شناخت عمیق فرد برای سوق جلسات مشاوره است و درمانگر برای ادامه گفتگو از جملات کلیدی من میفهمم و یا حتی من نفهمیدم استفاده میکند،یادمان باشد در جلسات مشاوره از نصیحت کردن کاملا بپرهیزیم.
گفتگوی میانی:در این مرحله درمانگر به یک تحلیل از نگرانی ها و احساسات بیمار میرسد و پیشنهاد هایی جزئی یادمان باشد جزئی به بیمار میدهد زیرا بیمار در تصمیم هایی که میگیرد باید آزاد باشد و مسئولیت را خود بپذیرد،در واقع در این مرحله تاکید بر نکات کلیدی خواهیم داشت و در آخر گفتگوی پایانی در این مرحله علائم بیماری کاهش میاید و اعتماد به نفس و عزت بیمار افزایش یافته فرد آماده است به تنهایی با مشکلات خود کنار بیاید گفتگوی بعدی این مرحله با درخواست بیمار جهت بررسی عملکردش انجام میشود اما مهارت های اساسی در این گفتگو ها توجه به نکات کلیدی،قصد متناقض،بازتاب زدایی،سازگاری نگرشی و جهت گیری بسوی معنا استفاده میشود