هر چند که حوزه مطالعه روانشناسی موسیقی بسیار بزرگ است ولی یکی از قسمتهای مهم آن که ما در این مطلب بر آن تمرکز کردهایم، این است که انواع تیپهای شخصیتی متفاوت چه نوع موسیقی گوش میدهند. این اطلاعات برای فروشندگان، سیاستمداران و هر کسی که به دنبال اعمال نفوذ بر دیگران است بسیار ارزشمند میباشد.
تعدادی از تحقیقات جدید در سراسر دنیا نشان میدهد که فاکتورهای روانشناسی میتواند کلی نشان دهد که مردم تمایل به شنیدن چه نوع موسیقی دارند.
افراد پر انرژی که اغلب برونگرا هستند و بیشتر در جامعه ظاهر میشوند و خود را ابراز میکنند تمایل به موسیقیهایی پر ضرب، پر تحرک که حس خوبی به انسان میدهند.در مطالعاتی که در سال ۲۰۱۰ در مورد ارتباط پنج ویژگی بزرگ شخصیتی (OCEAN) با سلیقه موسیقی توسط مجله APA تحت عنوان Psychology Of Aesthetics منتشر شد.
۱.
Openness (بازبودن ذهن)
باز بودن به روی تجربههای جدید، صداقت داشتن، پنهان نکردن اطلاعات یا احساسات، توانایی فکر کردن درباره عقاید متفاوت، گوش دادن به دیگران و حرفهای جدید، متضاد و گم و متعصب بودن از ویژگیهای این دسته از صفات شخصیتی هستند.
۲.
Conscientiousness (با وجدان بودن)
این ویژگی شخصیتی شامل دقت وهمت برای انجام دادن کارها به شیوه صحیح و کامل، وجدان کاری داشتن، متضاد بی دقتی و بی مبالاتی، غیر قابل اعتماد بودن است.
۳.
Extraversion (برونگرایی)
برونگرایی، سرزندگی و اعتماد به نفس برای لذت بردن از معاشرت با دیگران، متضاد درونگرایی، دلمردگی و عدم اعتماد به نفس از ویژگیهای این گونه افراد است.
۴.
Agreeableness (خوش اخلاق)
این گونه افزاد دلنشین، خوش اخلاق، دوست داشتنی، مهربان، خوب، آرام و سر به زیر بودن، مدارا جویی، کنار آمدن و همکاری کردن با دیگران، متضاد تک روی و بداخلاق بودن هستند.
۵.
Neuroticism (عصبی بودن)
نوروتیسم، روان رنجوری، ترس و نگرانی شدید، عدم تعادل روانی، متضاد سلامت روانی و تعادل هیجانی را دارند.
مطالعات بر روی صد داوطلب انجام شد که از آنها درخواست شده بود نظراتشان را در مورد ۲۰ آهنگ ناشناس که قبلا گوش نداده بودند بدهند. نهایتا برونگراها تمایل طبیعی بسیار زیادی به آهنگ های پر ضرب و شاد نسبت به دیگر داوطلبان داشتند.
آزمایشات مشابهی از مجله music therapy در سال ۲۰۰۵ ارائه شده بود. محققان بر روی ۱۴۵ دانش آموز پسر و دختر که به صورت اتفاقی از دانشگاههای مختلفی انتخاب شده بودند کار میکردند. هر داوطلب قبل از شروع آزمایش مورد نظر، پرسشنامههای تیپ شخصیتی را پر میکرد. از نتایج آزمایشات که در آن داوطلبان به موسیقیهای مورد علاقه شان اشاره میکردند، دریافتیم افرادی که طبق تست تیپ شخصیتی، برونگرا بودند به آهنگهای پر ضرب و ریتمیک تمایل داشتند
درونگراها چه نوع موسیقی گوش میدهند؟
از آن جایی که این نوع انسانها بسیار رفتارهایی خاص و عجیب دارند پس طبیعی است که هر نوع موسیقی را گوش نمیدهند.
این جور آدمها خیلی اهل دوستی و روابط اجتماعی نیستند و به جای آن بیشتر در درون خود یا به قول قدیمیها سر در جیب مراقبت فرومیبرند. براسای تحقیقات بر روی این نوع آدمها موسیقی باید فراهم کننده یک فضایی باشد که در آن بتوانند از فکرو قوه تخیل خود استفاده کنند. اغلب درونگراها علاقه به ملودیهای پیچیده و متنهای پر معنی دارند. درونگراها تمایل دارند تا به وجه خلاق خود و به راحتی به شخصیت درونیشان نزدیک باشند.
در تحقیقات جدید که در Psych Central گزارش شده است. طرفداران موسیقی راک و هوی متالافرادی خلاق و بخش اعظمی از شنوندگان این سبکها درونگرا هستند.
تیم تحقیقات دانشگاهی دیگر به رهبری دکتر Adrian North طی مطالعات وسیعی در مورد سلیقه موسیقیایی و ارتباط آن با تیپ شخصیتی این نتیجه رسید که، در طول این سالها محققان بر روی ۳۶۰۰۰ نفر از ۶۰ کشور مطالعه کردند. داوطلبان مورد پرسش برای گزینش قطعههای موسیقی مورد علاقه شان و پاسخ دادن به پرسشنامه هایی که برای تعیین تیپ شخصیتیشان طراحی شده بود، قرار گرفتند.
اگر انسانها را به شخصیت کلی درونگرا و برونگرا تقسیم کنیم؛ افزاد درونگرا کلا سلیقه خاصی در همه چی از جمله موسیقی دارند و این سلیقه همه پسند هم نیست. این دسته از افراد بیشتر موسیقی راک و هوی متال را ترجیح میدهند.
دسته دوم افراد برونگرا سلیقه همه پسندی دارند و با همه آدم ها تا حدی می توانند کنار بی آیند این دسته از افراد بیشتر موسیقیهای شاد از مانند هیپ هاپ و جاز را دنبال میکنند.
و در آخر دکتر North نتیجه گرفت که ارتباط عمیق میان سلیقه موسیقی و تیپ شخصیتی، یکی از عواملی است که باعث بروز حالت دفاعی در مردم میشود، وقتی علاقه شان در این زمینه مورد چالش قرار میگیرد. سلیقه موسیقی و آن چیزی که فرد در زندگی از خود نشان میدهد به صورت ذاتی با یکدیگر در ارتباطند.
دکتر North همچنین میگوید: این یکی از دلایلی است که مردم تمایل به پیوند با موسیقی و شکل دادن دوستیهایی با افرادی که سلیقه یکسانی را به نمایش میگذارند، دارند.
مردم زیادی در سراسر جهان روزانه به موسیقی گوش میدهند؛ اما چگونه میشود از موسیقی در علم پزشکی و برای تغییر حال و هوای بد استفاده کرد؟ این دقیقا چیزیست که آکادمی صدادرمانی بریتانیا (BAST) سالها به دنبال یافتن پاسخی برای آن بود.
این آکادمی تیجه یکی از تحقیقات خود در این زمینه را منتشر کرده است که به موضوع «گوش دادن به موسیقی با اهداف درمانی» پرداخته؛ برخی از نتایج منتشر شده شگفتانگیز هستند.
پیش از این ثابت شده بود که موسیقی با تاثیرگذاری بر سیستم عصبی بدن، باعث بهبودی وضعیت سلامت ما میشود؛ اما چه نوع موسیقیهایی باعث برانگیختن پاسخهای عصبی مثبت میشود و چه مدت باید به یک موسیقی گوش داد تا بتوان این پاسخهای عصبی مثبت را فعال کرد.آکادمی صدادرمانی بریتانیا برای انجام این تحقیق، آزمایشات خود را روی ۷ هزار و ۵۸۱ نفر از سراسر جهان انجام داد. نتایج نشان داد که ۸۹ درصد از شرکت کنندگان در این پروژه، موسیقی را برای حفظ سلامتی و اینکه روحیه خوبی داشته باشند، بسیار ضروری دانستهاند.
موسیقی به عنوان یک تجربة آموزشی
گرچه تحقیقات نشان داده است که حتی شنیدن موسیقی نیز بر روی هوش انسان تأثیر دارد، اما قویترین تأثیرات موسیقی از شرکت فعال در ساختن موسیقی به دست می آید. کودکانی که آموزش موسیقی می بینند به احتمال زیاد، از آنهایی که فقط موسیقی را منفعلانه میشنوند بیشتر سود خواهند برد. واضح است که تحریکات شناختی در خلال آموزش موسیقی به سطح بالایی میرسد.
تحقیقات دیگری در این حوزه نشان میدهد
افرادی که به طور منظم یک ابزار موسیقی را مینوازند بعد از مدتی شکل و قدرت مغز خود را تغییر میدهند که این عامل در نهایت میتواند به بهبود مهارتها و تواناییهای ادراکی آنها منجر شود، حتی نواختن موسیقی میتواند میزان ضریب هوشی را در میان کودکان و بزرگسالان تا هفت درجه افزایش دهد
موسیقی راه حلی برای تمامی مشکلات آموزشی نیست. ذهن بشر به شدت پیچیده است و دانش ما در این باره که «تأثیرات موسیقی در چه اندازه است» هنوز به کمال نرسیده است.با وجود این، موسیقی وسیله آموزشی قدرتمندی است که باید مورد استفاده قرار گیرد. در عین حال، باید مواظب باشیم تا اهمیت موسیقی از نظر زیبایی را کوچک نشماریم و این زیبایی را به زندگی کودکانمان وارد کنیم. ما نباید تنها به این دلیل که موسیقی موجب رشد ذهنی کودک میشود، آنها را درگیر فعالیت موسیقایی کنیم. بزرگترها تنها از روی انجام وظیفه موسیقی نمیسازند. کودکان نیز باید چنین باشند. آموزش موسیقی دانش آموزان با احساسات آنان سر و کار دارد و در خلال بروز احساسات آنها صورت میگیرد.
برای تمامی آنهایی که در ساختن موسیقی شرکت میکنند تجربه با درون خویش سر و کار داشتن و ظرفیتِ به تنهایی کار کردن و با خود همراه بودن و حرکت به سوی حسّی که به شکل دیگری احساس نمیشود، نتایجی است که به بار می نشیند.
ساختن موسیقی شادی بخش است و کودکان ساختن موسیقی را دوست دارند... بنابراین، اگر شما مزایای رشد ذهنی و نیز شادی ساختن موسیقی را تواماً در نظر بگیرید، دلیل کافی خواهید داشت تا برای کودکان امکان چنین تجربه ای را فراهم سازید.
گرد آوری و تنظیم
مریم فرجی ، روانشناس و مشاور