روابطی که دائما از نظر عاطفی خراب هستند، بسیار بیشتر از آن چیزی که مردم تصور می کنند شایع هستند . با این حال بسیاری از مردم نمی توانند خود را از شر روابط عاطفی خراب خلاص کنند .
در بیش از چهار دههای که با زوجها کار میکنم، اغلب دیدهام که یک یا هر دو شریک زندگی روزانه در رابطهای که به نظر میرسد درگیر تعاملات خراب توام با دعوا و مرافعه هستند ، از این روابط رنج میبرند ولی هیچ کدام حاضر به ترک رابطه نیستند .
دوستان و خانواده ها اغلب سعی می کنند مداخله کنند، اما متاسفانه قادر به ایجاد شرایط متفاوت نیستند و ژس از گذشت زمان ، خسته می شوند و انگار پس از آن رابط زوجین بیشتر در یک زندان عاطفی قرار میگیرد و آنها در این زندان هر روز بیشتر از روز قبل ، تنها و تنهاتر می شوند .
اگر افراد ریشه و علت واقعی اینکه چرا در این زندان های رابطه را متوجه می شدند ، ممکن است به این درجه از درک و توانایی برسند که یا راهی برای حل این وضعیت پیدا کنند یا حتی بتوانند این شرایط را ادامه دهند .
هنگامی که افراد گرفتار دلایل خود را برای ماندن در این موقعیت های به ظاهر غیرقابل حل بهتر درک می کنند، شانس بسیار بیشتری برای تحمل یا یافتن راه هایی برای پشت سر گذاشتن آنها پیدا می کنند.
هفت دلیل رایج برای ماندن افراد در روابط دردناک
- عذاب، خلسه: همیشه روابط در هزینه و فایده برابر نیستند. بنا به دلایلی، رابطه ای که از بسیاری جهات بسیار دردناک است، ممکن است لحظات شادی بی نظیری داشته باشد که می تواند فرد را مایل به پرداخت بهای دلشکستگی های مکررتر از کنار گذاشتن آن تجربیات کند.
این برخوردهای فیزیکی، ذهنی، عاطفی، جنسی یا معنوی ممکن است زیاد طول نکشند و اغلب اتفاق نمیافتند، اما به اندازهای قدرتمند هستند که شریکی که آنها را تجربه میکند، با امید به افزایش آن لحظات و کاهش تعاملات دردناک، آنها را حفظ کند.
- آیا این بهترین چیزی است که می توانم به آن امیدوار باشم؟ بسیاری از افرادی که در زندانهای عاطفی زندگی میکنند، میمانند، زیرا خودشان را متقاعد کردهاند که ارزششان بیشتر از چیزی نیست که دارند، یا اینکه هیچکس بهتر از آن نخواهد آمد. آنها ممکن است روابطی به مراتب بدتر از رابطه در حال حاضر خود داشتند و فکر می کنند هیچ وقت نمی توانند شریکی را جذب کنند که با آنها با دقت و احترام رفتار می کند.
این حس ممکن است از دوران کودکی همراه با آنها باشد که هرگز در معرض یک رابطه با کیفیت قرار نگرفته اند یا دوستان و خانواده به آنها گفته اند که این نوع رابطه ای که در آن هستند بهترین نوع رابطه است که انتظار می رود .
- آشنایی: وقتی افراد جوان بدون تجربه ازدواج می کنند، اغلب جذب فردی می شوند که ترکیبی از ویژگی های کسانی را که آنها را بزرگ کرده اند، دارد.
این احساس راحتی ممکن است شامل دردی باشد که در جوانی و ناتوانی در تغییر آن به همراه داشت. در واقع آنها به عنوان بزرگسال انتظار دارند که عشق و درد جدایی ناپذیر هستند و راهی برای انتخاب بین این دو وجود ندارد. ممکن است احساس کنند راهی جز تکرار آنچه میدانند وجود ندارد.
تنها در صورتی می توانند محدودیتهای دوران کودکی را پشت سر بگذارند که شجاعت مواجهه با جدایی را به دست آورند .
- محافظت از دیگران:متأسفانه، مواقعی پیش میآید که یک فرد میداند برای نجات خود باید یک رابطه را ترک کند، اما نمیتواند دردی که ممکن است برای دیگران ایجاد کند را تحمل کند. من مردان و زنان زیادی را میشناسم که میترسند اگر در دو خانه زندگی کنند یا مجبور شوند روزی همسر دوم را بپذیرند، چه بلایی سر فرزندانشان میآید و ترجیح میدهند غم خودشان را تحمل کنند تا این که فرزندان یا دیگران را درگیر کنند .
برخی از مردم به خانوادههای خود قولهایی دادهاند، بهویژه در فرهنگهایی که طلاق ممنوع است یا به آن تحقیر میشود. یا وقتی به آنها اخطار داده شد که با لباس سفید وارد خانه شوهر شده اند و باید با لباس سفید هم آن خانه را ترک کنند .
- تنها بودن:برای کمک به ترک یک رابطه دردناک به ویژه رابطه ای که برای مدتی به طول انجامیده است،یک شبکه اجتماعی از خانواده، دوستان، و گزینه های دیگر ، نیاز دارد. اگر فردی که ناراحتی های یک رابطه بدون عشق یا آسیب زننده را تحمل می کند از آن شبکه های حمایتی جدا شود، ممکن است جایی برای بازگشت نداشته باشد.
- به کسی که مواد مخدر مصرف میکند، نمیتواند کار ثابتی پیدا کند، ازافسردگی یا ضربه روحی رنج میبرد ، یا اینکه اکثر مواقع در دسترس نیست ، امکان دلبستگی وجود ندارد .به ویژه عشق و رضایت در رابطه وجود نداشته باشد و اگر هم یک زمانی عشق وجودداشا اکنون طعمه نیروهیی شده که رابطه اولیه رو خراب کرده است
منابع ناکافی: از همه مهمتر نداشتن منابع مالی به اندازه کافی برای شروع مجدد مهمترین دلیلی است که طرفین را مجبور به تحمل شرایط می کند . هرکسی در زندگی خود زمانی سازش می کند. سنجیدن عواقب فدا کردن راحتی و آشنایی در برابر نیازهای زندگی با زندگی بسیار کمتر، می تواند برای بسیاری سخت باشد. بسیاری از مردم در روابط سخت و دردناکی باقی می مانند زیرا منابع لازم برای زندگی جداگانه را ندارند.