امروزه سن ازدواج جوانان رو به افزايش گذاشته است و طبعا در چنين وضعيتي فاصله سني بين والدين و فرزندان هم زياد ميشود؛ نكته ديگري كه در اين ميان مطرح ميشود اين است كه با توجه به شرايط زندگي امروز خيلي از پدر و مادرها ترجيح ميدهند تنها يك فرزند داشته باشند، در اينجا جوانب ديگري هم مطرح ميشود كه والدين بايد قبل از تصميمشان به آن توجه كنند چرا كه اين مسايل به ظاهر ساده زندگي آنها و فرزندانشان را تحتتاثير قرار ميدهد. نسيم رضوي كارشناس ارشد روانشناسي با ارايه اطلاعات مفيد دراينباره شما را راهنمايي ميكنند.
فاصله سني مناسب بين والدين و فرزندان
بهترين تفاوت سني بين والدين و فرزندان به بهترين سن براي بچهدار شدن از لحاظ بيولوژيكي برميگردد. سن مناسب بچهدار شدن براي خانمها حدود 23 تا 28 سالگي است و اين محدوده زماني ميتواند تا 35 سال هم ادامه داشته باشد، اين محدوديت بيولوژيكي براي زنان تعيينكننده بهترين اختلاف سني بين والدين و فرزندان است. از لحاظ زيستي و اجتماعي خارج از اين محدوده فرزندپروري ايدهآل به نظر نميرسد. امروزه خانمها معمولا بعد از تكميل تحصيلات دانشگاهي ازدواج ميكنند و بچهدار ميشوند كه درست به نظر ميرسد، چراكه آنها با آگاهي و بلوغ فكري خود به فرزندانشان كمك بيشتري ميكنند و در تربيت آنها موفقتر هستند.
خطرات بارداري در سنين بالا
همانطور كه ميدانيد بارداري در سنين بالا، سلامت مادر و جنين را در خطر مياندازد و اين مساله با تغييراتي در زندگي رواني مادر همراه است چون وي در دوره 30 تا 40سال نياز به اين دارد كه از لحاظ شغلي، مالي و زندگي شخصي به ثبات رسيده باشد؛ بنابراين بچهدارشدن در اين شرايط شايد با بيحوصلگي، انرژي ناكافي و ديگر عواقب بارداري در سن بالا همراه شود. از آنجايي كه بچهدار شدن خود حاوي استرس است و نياز زياد به تلاش زياد و سازگاري با شرايط جديد دارد، بهتر است تا در سنين پايينتر از 35سال انجام شود، اما اگر به دلايلي اين كار به تاخير افتد، زن و مرد بايد مطمئن شوند كه از تمامي عواقب و مشكلات احتمالي آگاه هستند به علاوه والدين بايد با عشق و انرژي مثبت و انجام تمامي كارهاي لازم جهت جلوگيري از مشكلات بارداري در سنين بالا دست به اين كار بزنند و تمام جنبهها را در نظر بگيرند تا آمادگي كامل براي پرورش يك فرزند را داشته باشند. به طور كلي فاصله سني زياد از لحاظ فكري هم بين والدين و فرزندان فاصله زيادي ايجاد ميكند و مشكلات موجود در مورد فاصله سني و تفكرات بين دو نسل شديدتر ميشود.
فوايد تكفرزندي
بسياري فكر ميكنند كه تكفرزند بودن اثرات مخربي براي كودك دارد، ولي كودكان با هم تفاوتهاي زيادي دارند و چيزي كه براي يك كودك مشكل محسوب ميشود ممكن است براي كودك ديگر چنين نباشد. چندي پيش داشتن خانواده پرجمعيت و بزرگ مزيت شمرده ميشد و خانوادهها شديدا با تكفرزندي مخالف بودند ولي امروزه با وجود مشكلات محيطي، داشتن خانواده كوچك به عنوان مسووليتي كه بر عهده ماست، تلقي ميشود. تحقيقات اخير نشان ميدهد كه تكفرزندان با ديگر كودكان در خانوادههاي بزرگتر از لحاظ بخشندگي، رهبري، استقلال يا ميزان اضطراب شبيه يكديگر هستند. كودك تكفرزند ممكن است رابطه با ديگر كودكان و كنترل عصبانيت را سخت بيابد ولي از تنهايي و سكوت لذت ميبرد، در خانه آرامتر زندگي ميكند، راههاي فرار از تنهايي مثل خواندن و بازيهاي مختلف را ياد ميگيرد.
كودكان متفاوت هستند
يكي از مواردي كه در مورد تكفرزندان گفته ميشود اين است كه با بقيه كودكان به خوبي كنار نميآيند، لوس و خودخواه ميشوند، يا به خوبي از خود دفاع نميكنند. ولي بايد بدانيد كه كودكان به حدي متفاوت هستند كه نميتوان علت رفتاريشان را به تكفرزند بودن آنها نسبت داد. تحقيقات نشان ميدهد كه تكفرزندان براي خوب مطالعه كردن انگيزه بيشتر و مهارتهاي زباني خوب و عزت نفس بالاتري دارند. اين كودكان با والدينشان رابطه بهتري دارند و با اعتماد بيشتري ياد ميگيرند كه خودشان كارهايشان را انجام دهند، بنابراين از اين طريق ميآموزند كه كارهايي را كه به تنهايي انجام ميدهند دوست داشته باشند.
الگوي رفتاري والدين براي تكفرزندها
والدين بايد براي اجتماعي بار آوردن تكفرزندشان كارهايي انجام دهند:
1- به كودكان خود براي شركت و تعامل با كودكان ديگر آموزش دهيد و به او قبل از شروع مدرسهاش بفهمانيد كه چگونه ميتواند با كودكان ديگر به راحتي ارتباط برقرار كند.
2- فرزندتان را به مهد كودك بفرستيد.
3- شما ميتوانيد كودكان ديگر را به منزلتان دعوت كنيد تا فرزندتان با آنها تعامل داشته باشد.
4- سعي كنيد تا به تكفرزند خود ياد دهيد كه چطور با دوست خود و در مرحله بعدي با كودكان ديگر كنار بيايد.
5- يكي ديگر از كارهاي مفيدي كه والدين ميتوانند در مورد تكفرزندشان انجام دهند، شركت دادن كودك در گروههاي ورزشي و فعاليت در كارهاي دسته جمعي مانند نواختن در گروه موسيقي است؛ اين كار روش مناسبي براي يادگيري كودك در مورد كنار آمدن با ديگران و ارتباط برقراركردن با گروه است.
6- هميشه زمان مناسبي را براي تعامل با كودكتان اختصاص دهيد و دقت كنيد كه مقدار زمان نه خيلي زياد و نه كوتاه باشد.
7- به فرزندتان استقلال بيشتري دهيد.
8- به اين مساله توجه كنيد كه براي دادن امكانات بيشتر نسبت به تكفرزندتان او را متحمل بار اضافي و انتظارات بالا نكنيد.
كودكان تكفرزند مستقلتر هستند
به ياد داشته باشيد كه كودكان با يكديگر متفاوت هستند و مشكلات آنها به خانواده بزرگ يا كوچك ارتباطي ندارد، بنابراين به خاطر حرفهاي ديگران نسبت به داشتن تكفرزند احساس عذاب وجدان نكنيد و از زندگي با تكفرزندتان لذت ببريد. يكي از مشكلات تكفرزندي اين است كه چون كودك مدت زيادي را با بزرگسالان ميگذراند از لحاظ فكري زودتر رشد ميكند كه البته با مداخله والدين اين زمان بايد به تعادل برسد. وابستگي احساسي در اين فرزندان از ديگر مشكلات تكفرزندي است كه باعث ميشود آنها خجالتي و ترسو بار آيند. كودكي كه اجازه ندارد اشتباه كند يا بر ترسهايش بدون كمك بزرگسالان غلبه كند و در مقابل هر مساله نامطلوبي محافظت شود و به علاوه نظم و ترتيب را نپذيرد، قطعا دچار مشكل خواهد شد.
در كنار بعضي معايب تكفرزندي مزايايي هم در اين كودكان وجود دارد كه ميتوان به راحتي و امكانات بيشتر اشاره كرد. نتيجه تحقيقات به ما ميگويد كه تكفرزندان در مشاغل خود در آينده بسيار توانا هستند. آنها در گفتوگو و انجام كارهاي مدرسه قوي و در ورزش در حد متوسط هستند.
براي فرزند دوم برنامهريزي كنيد
بسياري از پدر و مادرها در مورد اختلاف سني فرزندانشان نگران هستند ولي واقعيت اين است كه هيچ زمان ايده آلي براي فاصله سني فرزندان وجود ندارد. زماني كه يك كودك پا به دنيا ميگذارد، يك دوره زمان براي سازگاري فرزند ديگر در هر سني كه باشد نسبت به كودك جديد وجود دارد. رابطه دوستانه بين فرزندان بسته به جنسيت، شخصيت و علاقهمنديهاي فردي آنها تشكيل ميشود.
مزايايي كه براي فرزندان در فاصله سني كم وجود دارد، شامل موارد زير ميشود:
1- والدين به دليل سروكار داشتن با فرزند اول از نظر ذهني آمادگي كافي دارند.
2- فرزند شما ميتواند با كودك ديگري نزديك به سنش همبازي شود. در كنار اين مزايا اختلاف سني كم مشكلاتي را هم به همراه دارد؛ براي مثال كودكان زير سه سال به رسيدگي زيادي نياز دارند كه داشتن دو فرزند در اين سن مراقبت را بسيار دشوار ميكند. بهترين زمان براي آوردن فرزند ديگر به خانواده زماني است كه والدين آمادگي كافي پروراندن فرزند ديگر را داشته باشند و از عهده اداره خانواده بزرگتر از لحاظ زمان و مسايل اقتصادي برآيند. مساله تشكيل خانواده بزرگتر به زمان، انرژي و عواطف كافي براي همه اعضا بستگي دارد و اختلاف سني كودكان موضوع اصلي نيست.
عدالت را رعايت كنيد
همانطور كه ما با هيچ دو نفري شبيه هم رفتار نميكنيم، اين مساله در مورد فرزندانمان نيز صادق است. براي اينكه با فرزندتان با احترام و منصفانه رفتار كنيد بايد از نيازهاي متفاوتشان آگاه شويد و با توجه به آن با آنها عادلانه رفتار كنيد اما اين معني تساوي در مورد فرزندانمان را نميدهد.
تفاوتهاي شخصيتي و خلق و خوي فرزندان نقش بزرگي در مورد تعامل با آنها دارد البته برداشت والدين از شخصيت فرزند هم نكته بااهميتي است.
بدانيد كه دختر و پسر هيچ فرقي ندارند
از ديگر مسايلي كه در تفاوت نوع نگاه والدين به فرزندانشان تاثير دارد جنسيت آنهاست، امروزه همه ميدانند كه دختران و پسران با تفاوتهاي ذاتي به دنيا ميآيند و اين موضوع روي چگونگي ارتباط والدين با فرزندشان اثر ميگذارد. اما نكته مهم در مورد فرزندان دختر و پسر اين است كه نبايد توسط پدر و مارشان تقسيم شوند، مثلا اينكه پدر تنها با پسر و مادر با دخترش رابطه برقرار كند يا برعكس.
اگر والدين زمان بيشتري را به يكي از كودكان اختصاص دهند، حس حسادت در فرزند ديگر ايجاد ميشود، بنابراين رفتار والدين براي همه فرزندان بايد شبيه يكديگر باشد. قوانين و مقررات، انتظار از فرزندان، نحوه برخورد با ديگران و در مدرسه نبايد با هم فرقي داشته باشد.
يادتان باشد كه مقايسه رفتار و كارهاي فرزندان با يكديگر در آنها تنفر ايجاد ميكند و اگر والدين ميخواهند مقايسهاي انجام دهند، بايد در ميان همه فرزندان به يك ميزان باشد و در نهايت پدر و مادر ميتوانند علت رفتار متفاوت را براي فرزندانشان توضيح دهند تا به درك و احساسات آنها كمك كنند و با اين موضوع بهتر كنار آیند.
شرق / گفتوگو با نسيم رضوي كارشناس ارشد روانشناسي