به گزارش تسنیم، روزنامه رسالت نوشت؛ "
معلمین با توجه به ساعات کارشان درآمد خوبی دارند."
مرضیه رضایی معلم نمونه کشوری و دانشجوی دکترای فلسفه و کلام اسلامی با بیان مطلب فوق خاطر نشان می‌کند که این موضوع ممکن است مورد انتقاد خیلی‌ها قرار بگیرد! ولی واقعیت این است که تعطیلی معلمین خیلی زیاد است.
حافظ کل قرآن کریم و همسر جانباز و خواهر شهید که معلم دینی است ویژگی‌های یک معلم خوب را تشریح می‌کند و از نبایدهای یک معلم می‌گوید.
وی در این گفتگو توجه معلم به شرایط سنی دانشآموزان و روح و روان آنها را مهم می‌شمارد و خاطرنشان می‌کند که یک معلم باید بتواند ارتباط خوبی با دانشآموز برقرار کند تا تدریسش اثرگذار باشد.
رضایی مهمترین انتقاد به سیستم آموزش و پرورش را کمبود "معلم‌های زبده" می‌داند و می‌گوید: "یک معلم نباید انرژی منفی به دانشآموزان بدهد. معلمینی که در کلاس از مدرسه، زندگی، جامعه و ... گلایه می‌کنند باعث تخریب روحیه دانشآموزان می‌شوند. این در حالی است که یک معلم باید به بچه‌ها امید و نشاط بدهد تا با انگیزه درس بخوانند."
معلم درس دین و زندگی در مقطع دبیرستان و نویسنده مقالات پژوهشی در حوزه فلسفه و کلام اسلامی، کار معلمین دینی را در این مقطع زمانی بسیار دشوار قلمداد می‌کند و از هجمه سنگین رسانه‌ها و ماهواره‌ها به باورهای جامعه سخن می‌گوید.
وی به سیستم آموزش و پرورش انتقاد دارد و تاکید می‌کند که سیستمی وجود ندارد تا توانایی علمی و عملی معلمین را ارزیابی کند. به گفته رضایی ۵۰ درصد معلمین توانایی تدریس و اداره مطلوب کلاس را ندارند. این گفتگو که حاوی انتقادات اساسی و موشکافانه یک معلم نمونه کشوری به سیستم آموزش و پرورش است فرا رویتان قرار دارد.
*شما در سال ۹۰ به عنوان معلم نمونه کشوری انتخاب شدید، علت چه بود؟انتخاب معلم نمونه دارای پارامترهای زیادی است و یکی از آنها فعالیت‌های علمی و تالیف کتاب است ولی خود من تصورم این است که معلم نمونه، معلمی است که با عشق کار می‌کند.
*در مورد شیوه تدریس‌تان برایمان بگویید و بفرمایید شیوه تدریس چگونه باید باشد تا بتواند دانشآموزان را جذب کند؟ من دینی و قرآن تدریس می‌کند. کار معلم‌های دینی و قرآن بیشتر با قلب و روح بچه‌هاست تا ذهن آنها. مرحله اول کار ما تزکیه است و بعد تعلیم. ما برای اثرگذاری در بچه‌ها باید وارد قلب و روح آنها بشویم تا ما را بپذیرند. این هم امری متقابل است تا ما بچه‌ها را نپذیریم، آنها ما را نمی‌پذیرند! مخصوصا با وجود اختلاف سنی که معلم با دانشآموزان دارد، باید این مسئله را برای خودش حل کند و بچه‌ها را در آن مرحله خاص سنی و ویژگی‌های مربوط به آن سن بپذیرد. وقتی که معلم و شاگرد یکدیگر را پذیرفتند آنگاه معلم می‌تواند آنچه را که خودش به آن باور دارد، به دانشآموز منتقل کند.
*شما درچه مقطعی تدریس می‌کنید؟من دبیرستان تدریس می‌کنم.
*به نظر شما مهمترین انتقاد دانشآموزان به سیستم آموزش و پرورش چیست؟ من فکر می‌کنم که ۸۰ درصد آموزش با معلم است و ۲۰ درصد از طریق کتاب است. لذا عمده نقش آموزش را معلم ایفا می‌کند. شاید تربیت نشدن معلم‌های زبده مهمترین انتقاد به سیستم آموزش و پرورش باشد. دانشآموزان خیلی بیشتر از اینکه به کتاب‌ها و یا فضای آموزشی انتقاد داشته باشند به روش تدریس و کار معلمان اعتراض دارند.
*پس بیشترین انتقاد در آموزش و پرورش به معلمان است؟! بله، یک معلم باید اندوخته‌های علمی زیادی داشته باشد و دانش او به روز باشد. ضمن اینکه یک معلم باید بتواند با دانشآموز ارتباط خوبی برقرار کند تا تدریسش اثرگذار باشد و بتواند دانشآموزان را جذب کند. ارتباط نامناسب یک معلم با دانشآموزان
*چه تعریفی دارد؟ گاهی معلم‌ها در کلامشان موج منفی نسبت به یک دانشآموز دارند و یا اینکه به روح و روان دانشآموز و شرایط سنی او توجه نمی‌کنند و یا تبعیض قائل می‌شوند و از این قبیل مسائل ...
*یک انتقاد مهم دانشآموزان به معلمین تبعیض بین دانشآموزان و توجه به یک یا چند نفر و بی‌توجهی به بقیه است در این مورد توضیح دهید؟ بله مسئله بسیار مهمی است که باید در نظر گرفته شود. هرچند بعضی از دانشآموزان خیلی دوست دارند که دیده بشوند و مطرح بشوند و بعضی از دانشآموزان با توجه به روحیات فردی گوشه‌گیرند و خود را از چشم معلم دور می‌کنند. این را مطرح کردم که این نکته هم مورد توجه قرار بگیرد که گاهی توجه بیشتر به یک دانشآموز نتیجه فعالیت‌های خود اوست که منجر به دیده شدن و مطرح شدن او می‌شود و این موضوع به معلم بر نمی‌گردد. به هر حال بین دانشآموزی که از نظر اخلاقی و علمی قوی است با دانشآموزی که احساس خوبی به ملعم و درس و کلاس ندارد تفاوت هست. ولی در مجموع رعایت عدالت در مدارس کار بسیار دشواری است.
*به نظر شما یک معلم چه کاری نباید بکند؟ یک معلم نباید منفی‌باف باشد و به قول امروزی‌ها انرژی منفی به دانشآموزان بدهد. معلمینی که در کلاس از مدرسه، زندگی،جامعه و ... گلایه می‌کنند باعث تخریب روحیه دانشآموزان می‌شوند. اولین کار یک معلم این است که به بچه‌ها امید و نشاط بدهد تا با انگیزه درس بخوانند.
*نقش معلمین و آموزش و پرورش در تعمیق باورهای دینی و نهادینه کردن حاکمیت اخلاق و رفتارهای هنجار در جامعه چقدر است. آیا برای اصلاح جامعه و مقابله با مظاهر بی‌اخلاقی در اجتماع باید به سراغ سیستم آموزش و پرورش رفت و از آنجا شروع کرد؟
صد در صد همینطور است. مدرسه خانه دوم قلمداد می‌شود. *آیا کتاب‌های دین و زندگی در شکل دادن به هویت بچه‌ها موثرند؟ سیر بحث در این کتاب‌ها خیلی عالی است اگر ایرادی هم داشته باشد خیلی جزئی است اما کمبود معلمینی که به این مطالب باور داشته باشند و با باورشان این مطالب را تدریس کنند کاملا حس می‌شود. از سوی دیگر تهاجمات فرهنگی بسیار زیاد است. من پاسخ سئوال قبلی شما را می‌خواهم بدهم، متاسفانه از طریق رسانه‌ها و ماهواره‌ها هجمه سنگینی به باورهای جامعه وارد می‌شود و شبهات زیادی را ایجاد می‌کند. یک معلم دینی باید در برابر این تهاجمات بایستد، دید بچه‌ها را اصلاح کند و شبهات را پاسخ بدهد. کار یک معلم دینی در حال حاضر کار بسیار دشواری است. یک نمونه در مورد خودم برایتان بگویم. من ده سال پیش هم دینی درس می‌دادم و امروز هم دارم این کار را می‌کنم ولی الان حس می‌کنم که کارم سخت‌تر شده و چندین برابر باید انرژی بگذارم تا مطالب را انتقال بدهم. آنهایی که معتقدند ماهواره باید آزاد باشد به این مسئله هم توجه کنند که کار کسانی که باید اعتقادات بچه‌ها را سامان بدهند خیلی سخت‌تر شده است.
*آیا در سیستم آموزش و پرورش مرتبا توانایی اداره کلاس و دانش معلمین مورد ارزیابی قرار می‌گیرد، آیا علم آنها به روز است یا خیر؟ نه واقعا چنین سیستمی وجود ندارد. من معتقدم هر چهار سال یک بار باید معلمین مورد ارزیابی قرار بگیرند و توانایی علمی آنها ارزیابی بشود. این انتقاد جدی به سیستم آموزش و پرورش است.
*به نظر شما چند درصد معلمین کشور توانایی علمی و عملی اداره کلاس، تدریس خوب و جلب و جذب دانشآموزان را به مطالب درسی دارند؟ خوشبختانه ۵۰ درصد معلمین توانایی تدریس و اداره کلاس به نحو مطلوب را دارند و دانششان به روز است و قادرند بچه‌ها را جلب و جذب کنند. ارزیابی شما از سیستم آموزش و پرورش در کشور چیست؟
مقام معظم رهبری مرتبا تاکید می‌کنند که باید تحولی در آموزش و پرورش رخ بدهد. به نظر من آموزش و پرورش به این تحول نیاز دارد.
*«تحول» که در آموزش و پرورش رخ داده، سیستم آموزشی تغییر کرده، مقطع راهنمایی جذب شده و ...؟ من اینها را تحول روبنایی می‌دانم. تحول بنیادین، تحولی است که براساس اعتقادات ما ایجاد بشود. دید معلم و دانشآموز باید نسبت به علم آموزی عوض بشود. آموزش و پرورش باید اسلامی بشود. باید تدریس به گونه‌ای باشد که معلمین علم را با دید الهی بیاموزند.
*مهمترین مشکل معلمین چیست؟ به نظر من تنها مشکلی که نباید به آن توجه کرد مشکل مادی است. به نظر من معلمین با توجه به ساعات کاریشان درآمد خیلی خوبی دارند. تعطیلی آنها خیلی زیاد است اما باید سطح علمی و باورهای مذهبی معلمین را بالا برد.
*نظر شما در مورد هوشمند شدن مدارس چیست؟ هوشمند شدن مدارس وسیله‌ای برای آموزش بهتر است. مسلما با هوشمندی مدارس همه مشکلات آموزش و پرورش حل نخواهد شد.
*از هنر و رسانه چقدر در مدارس برای آموزش دین و زندگی استفاده می‌شود؟ خیلی،خیلی کم. در حال حاضر اگر من به عنوان معلم دینی بخواهم برای تعمیق باورهای این بچه‌ها از یک فیلم مذهبی تاثیرگذار استفاده کنم دستم کاملا خالی است. باید مدارس را از این جهت غنی کنند.
*اگر معلم نمی‌شدید چه شغلی داشتید؟ هیچ شغل دیگری را جز معلمی انتخاب نمی‌کردم اما شاید نویسنده می‌شدم. *آرزوی شما چیست؟ آرزوی من این است که امام زمان (عج) از من راضی باشد.
*آخرین صحبت ...؟ من فکر می‌کنم معلمی یک شغل نیست یک فرصت است و به قول شهید رجایی یک امانت الهی است.
از شما متشکرم.
منبع:
رسالت
دریافت صفحه با کد QR