پنجشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 9 May 2024
تاریخ انتشار :
جمعه ۱۷ شهريور ۱۴۰۲ / ۰۹:۳۷
کد مطلب: 62794
۳
رسانه ها نیز جزء جدایی ناپذیر بحران ها هستند

رسانه در مدیریت بحران چه نقشی دارد ؟

رسانه از بحران اثر می پذیرد و بر بحران اثر می گذارد
رسانه در مدیریت بحران چه نقشی دارد ؟
رسانه از بحران اثر می پذیرد و بر بحران اثر می گذارد؛ بدون شک، یک مساله، زمانی به بحران تبدیل می شود که در کانون توجه رسانه ها قرار گیرد. بر طرف کردن شرایط غیر عادی که از آن با عنوان مدیریت بحران یاد می کنیم، از طریق ابزارهای مختلفی صورت می گیرد که رسانه یکی از آنها ست. بحرانها بدون اطلاع قبلی حادث می شوند و نظم جاری جامعه را بر هم می زنند.بحران ها جزء جدایی ناپذیر جوامع و زندگی بشری به شمار می روند و رسانه ها نیز جزء جدایی ناپذیر بحران ها هستند.

فقدان اطلاعات کافی، یکی از مهمترین عوامل تشدید کننده وضعیت بحرانی است رسانه از بحران اثر می پذیرد و بر بحران اثر می گذارد رسانه ها به عنوان یکی از مهمترین مولدین دانش و ابزار قوی تهییج افکار، احساسات و حتی تغییر رفتارهای فردی و جمعی از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند.مدیریت بحران می تواند در داخل رسانه، خارج رسانه و به وسیله رسانه باشد رسانه ها، در شرایط بحران، نقش بسیار مهمی دارند. در واقع هم بحران های بیرونی باید به وسیله رسانه ها مدیریت شوند و هم اینکه رسانه با عملکرد صحیح، به موقع و پاسخ به نیازهای مخاطبان خود به بحران مبتلا نشود.

فقدان اطلاعات کافی، یکی از مهمترین عوامل تشدید کننده وضعیت بحرانی است و از این رو اطلاع رسانی در مدیریت بحران، نقش استراتژیک و راهبردی در زمان های پیش از وقوع، حین وقوع و بعد از وقوع بحران دارد . باید اضافه کرد که ایفای نقش در زمان بحران با اکتفا به فناوری های رایج و عادی، ممکن نیست و شاید بتوان گفت مجهزترین ابزار اجتماعی برای تقبل چنین مسئولیتی رسانه های جمعی می باشند.

رسانه‌ها به عنوان یکی از مهمترین مولدین دانش و ابزار قوی تهییج افکار، احساسات و حتی تغییر رفتارهای فردی و جمعی از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند. این قدرت گسترده رسانه های جمعی باعث شده آنها مهم ترین ابزار مدیریت بحران در جوامع محسوب شوند که می توانند با ایجاد آمادگی هر چه بیشتر در جوامع و هشدار دهی سریع و گسترده در هنگام بحران، از آسیب های بحران ها بکاهند.

با وجود اهمیت نقش رسانه در مدیریت بحران، علم مدیریت رسانه ای بحران است، هنوز یک رویکرد نوپا به ش مار می آید.
اخیرا، تعدادی زیادی از پژوهش ها درباره نقش رسانه در مدیریت بحران، منتشر شده است که به بحران های داخلی مانند بحران های اجتماعی، زیست محیطی و صنعتی یا بحران های بین المللی، می پردازند و اهمیت نقش رسانه ها در طول بحران، حین بحران و پس از آن را مورد بررسی قرار می دهند. تصمیم گیرندگان مرتبط با این بحرانها، به “مدیریت رسانهای بحران” به عنوان یکی از اجزای مهم استراتژی مقابله با بحران تکیه می کنند.

بدون شک، در مورد همه مسایل جهان، وظیفه اطلاع رسانی بر عهده رسانه های جمعی است؛ رسانه های جمعی می توانند افکار عمومی را از طریق انتقال اطلاعات صحیح و مناسب مدیریت کنند ، لذا یکی از منابعی هستند که سیاستگذاران همواره برای مدیریت بحران از آنها استفاده می کنند. رسانه ملی نقش عمده ای در مدیریت بحران دارد ؛ چنان که مدیریت موثر این بحران ها بویژه پس از وقوع، بدون دخالت رسانه ملی غیر ممکن است.

براساس آنچه که گفته شد مدیریت بحران می تواند در داخل رسانه، خارج رسانه و به وسیله رسانه باشد و این مدیریت در هر یک از انواع سه گانه مذکور از عوامل متعددی اثر می پذیرند. در این مقاله فقط به مباحث مربوط به اداره بحران به وسیله رسانه و عوامل مؤثر بر کار کردهای آن می پردازیم. در اداره بحران به وسیله رسانه، بر خلاف بحران سازمان غیررسانه ای، این سازمان رسانه ای است که به علت ارزش های خبری بالای وقایع بحرانی، فعال است و با توجه به مأموریت خود، وقایع بحرانی را پوشش خبری دهد.


استراتژی های مدیریت بحران کدامند؟
نگرش به مقوله بحران و موضوع بحران ساز، مهمترین عامل تعیین کننده برای نوع اقدام در برابر بحران محسوب میشود. رویکردها به بحران شامل سه رویکرد بحران گریزی، بحران ستیزی و بحران پذیری است. بر این اساس چهار استراتژی عملی برای مواجهه رسانه ها با بحران وجود دارد.

تعریف استراتژی انفعالی چیست؟
براساس راهبرد انفعالی، رسانه ترجیح می دهد در موقع مواجهه با شرایط بحرانی سکوت کند و با واکنش از نوع انکار یا بی توجهی به موضوع بحران، آن را بی اهمیت جلوه دهد. حامیان این استراتژی عقیده دارند که رسانه با پرداختن به مقولات، در واقع به آنها اعتبار اجتماعی می بخشد و آنها را از اهمیت برخوردار می سازد. پس در صورت بروز بحران، بهترین شیوه عمل برای جلوگیری از گسترش دامنه بحران این است که آن را نادیده بگیرد. در کل ، برخورد انفعالی با بحران ها بیشتر ناظر بر اقدامات بازسازی و اصلاحی است که بعد از بحران انجام می شود.

تعریف استراتژی واکنشی چیست؟
راهبرد واکنشی با تاکید بر ضرورت پاسخگویی به فشارها و تحرکات محیطی تهدید کننده، رسانه را به واکنش برای حفظ حیات خود ترغیب می کند. سازمان هایی که از راهبرد واکنشی استفاده می کنند، برنامه ریزی بلندمدت ندارند. نوع نگرش حاکم بر سازمان هایی که از این استراتژی در مواقع بحرانی تبعیت می کنند، منفی و تهدید آمیز است؛ به همین دلیل، واکنشی که از چنین سازمانهایی انتظار می رود، نوعی همراهی با بحران است. چنین سازمان هایی تا فشار افکار عمومی را در شرایط بحرانی احساس نکنند، واکنش نشان نمی دهند و تنها زمانی اقدام میکنند که در موقعیت بحران تهدیدی متوجه خود ببیند. براساس این استراتژی در ارائه اخبار و اطلاعات مربوط به بحران، باید به صورت گزینشی عمل کرد.

تعریف استراتژی فعال چیست؟
رسانه هایی که در مواجهه با بحران استراتژی فعال دارند، به محض وقوع آن وارد عمل می شوند و فعالانه برای کنترل و مهار بحران تلاش می کنند. این رسانه ها، بحران را جزئی از طبیعت بشری می شمارند و براساس این، خود را به اقدام فعالانه در مواجهه با بحران ها ملزم می دانند. در اینجا شیوه عمل از انطباق و همراهی با بحران، به سوی همراه ساختن اوضاع با خود تغییر می یابد. رسانه هایی که در شرایط بحرانی استراتژی فعال دارند، به صورت گسترده به بررسی و تحلیل اوضاع می پردازند و در ارائه اخبار و اطلاعات به صورت گزینشی عمل نمی کنند اما در عین حال، تدابیر لازم را نیز می اندیشند.

تعریف استراتژی فعال چیست؟
استراتژی فوق فعال: استراتژی فوق فعال با تاکید بر کشف فرصت های جدید و چشم اندازهای نو برای رشد و پویایی، نه تنها وجود بحرانها را می پذیرد و در مواجهه با آنها فعالانه وارد عمل می شود، بلکه بیشتر از آن، با هدف مواجهه با شرایط بحرانی، پیش بینی های لازم را به عمل می آورد. رسانه هایی که مجهز به چنین استراتژی هایی هستند، کم می باشند. در رسانه هایی که استراتژی فوق فعال دارند، نوع نگرش به بحران کاملا ایجابی و فرصت آفرین است.

رسانه ها با این استراتژی ، خصوصیات ساختاری مانند خلاقیت، نوآوری، انعطاف و فقدان تمرکز به خود می گیرند. براساس استراتژی فوق فعال، هر بحران می تواند فرصت هایی را با خود به همراه داشته باشد. پس باید متر صد بحران ها بود و از قبل پیشبینی ها و آمادگی های لازم را برای مواجهه با آنها پیدا کرد تا در صورت وقوع، بتوان در جهت ایجاد فرصت از آنها استفاده کرد.

مراحل جامع مدیریت بحران کدام است؟
رسانه ها، در شرایط بحران، نقش بسیار مهمی دارند. در واقع هم بحران های بیرونی باید به وسیله رسانه ها مدیریت شوند و هم اینکه رسانه با عملکرد صحیح، به موقع و پاسخ به نیازهای مخاطبان خود به بحران مبتلا نشود. شناخت مراحل بحران در ترسیم رابطه این پدیده با رسانه ها موثر است.

این مراحل با تحلیل وضعیت رسانه ها از منظر بحران زدگی یا بحران زایی، می تواند به تبیین فرایند بحران کمک کند. مراحل سه گانه زیر برای بحران بر پایه “زمان وقوع ” می باشد که هر مرحله خود ویژگی های خاصی دارد که در شکل گیری، گستردگی و عمق آن موثر است.
مرحله قبل از بحران: پیش بینی، پیشگیری، آمادگی؛
مرحله حین بحران: امداد و نجات، عملیات ویژه، مهارسازی؛
مرحله پس از بحران: بازیابی، بازسازی، یادگیری
مرحله قبل از وقوع بحران چگونه است؟
این مرحله که دوره زمانی پیش از وقوع را شامل می شود، براساس نوع بحران ممکن است، قابل پیش بینی یا غیرقابل پیش بینی باشد. مدیران رسانه با توجه به اثرات حیاتی و عمیق بحران بر رسانه و جامعه، در این مرحله باید حتی الامکان، رویدادها و حوادث با ظرفیت بحرانی را زیر نظر داشته باشند و سناریوهای مختلف و محتمل در مورد نوع، چگونگی وقوع، وسعت اثر گذاری و تبعات آن بر جامعه و رسانه را تدوین کنند و برای هر یک از سناریوها برنامه داشته باشند. در صورتی که بحران قابل پیش بینی باشد، رسانه باید خود را با توجه به مختصات قابل پیشبینی از بحران، تطبیق دهد و خود و مخاطبان را برای اقدام (پیشگیری، مواجهه با مقابله و بحران زایی) آماده کند.

در این مرحله برخی از کارشناسان اتخاذ استراتژی p4 را پیشنهاد می کنند: پیشگیری (prevent)، برنامه ریزی (plan)، آماده سازی(prepare) و آموزش و تمرین (practice). برخی دیگر از نویسندگان با تاکید بر نقش مخاطبان رسانه، مدل پروانه ای نقش رسانه در مدیریت مرحله پیش از بحران را ارئه می نمایند. بر اساس این مدل، مدیریت مرحله ی پیش از بحران شامل سه وظیفه اصلی پیش بینی، پیشگیری و آمادگی میشود. در خصوص وظیفه پیش بینی بحران، مهم ترین کارکرد رسانه رصد و نظارت بر محیط است.

رسانه باید با رصد تیزبینانه و هوشمندانه محیط و تحولاتش، اقدام به شناسایی تهدیدات موجود و به تبع آن پیش بینی بحران‌ها کند. وظیفه ی بعدی مدیریت بحران در مرحله قبل از بحران، پیشگیری از وقوع بحران است. در این مرحله نیز رسانه ها می توانند با آموزش و هدایت افکار عمومی به مدیریت بحران کمک کنند. پس از پیش بینی بحران و در صورت عدم موفقیت در پیشگیری از وقوع آن، نوبت به وظیفه ی سوم مدیریت بحران در مرحله ی پیش از وقوع یعنی آماده شدن برای مواجهه با بحران می رسد.

در اینجا، رسانه ها می توانند از طریق اطلاع رسانی و ایجاد همبستگی عمومی به آماده شدن جامعه برای مواجهه با بحران کمک کنند.
در این مرحله همه رسانه ها می توانند به ایفای نقش بپردازند، و در محیط اجتماعی، آمادگی لازم را برای مواجهه با بلایا و حوادث طبیعی و بحران های ناشی از آن به وجود آورند.

در این مرحله همه ی رسانه ها به طرق مختلف می توانند به مخاطبان خود اطلاعات کافی درباره بحران هایی بدهند که آن جامعه ممکن است در معرض آن قرار بگیرد تا توانایی و دانش آنها را برای مواجهه در لحظه وقوع حادثه بالا ببرند. این دانش و آگاهی نه تنها باید درباره حفظ جان شخص و دیگران باشد، بلکه لازم است شامل طریقه کمک به آسیب دیدگان و حفظ اموال و دارایی ها نیز باشد.

در این مرحله شاید تلویزیون بهترین نقش را بتواند بر عهده بگیرد. آموزش عملی رسانه ها، خصوصا تلویزیون در لحظه بروز واقعه، کمک بزرگی به مردم می کند تا با شبیه سازی با آنچه در تلویزیون مشاهده کرده اند، از خطر حادثه نجات یابند.

در این مرحله آموزش پیش از بحران رادیو و رسانه های مکتوب، نقش مکملی برای تلویزیون دارند. آموزش در این مرحله شامل تبیین بحران و وضعیت‌های آن، ایجاد آمادگی در بخش های سازمانی و مسئولان مواجهه با بحران و چگونگی راه های مقابله با بحران و یا کمک به آسیب دیدگان احتمالی می باشد.


مرحله حین بحران چگونه است؟
در این مرحله، رسانه ها به عنوان منبع ارزشمند اطلاعاتی، نقش سرنوشت سازی در مدیریت بحران دارند. اطلاع رسانی، وظیفه اصلی و اساسی رسانه ها در این مرحله است. نوع اخبار در این مرحله توصیفی است یعنی توصیف آنچه اتفاق افتاده است.

اطلاع رسانی صحیح و به موقع در جلب مشارکت مردم، جلوگیری از شایعات و تمرکز بر موارد مهم نقش مؤثری دارد. در این مرحله، نظریه برجسته سازی مدعی تاثیر رسانه ها بر شناخت و نگرش مردم و تعیین اولویت های ذهنی آنان از طریق انتخاب و برجسته سازی بعضی از موضوعات و رویدادها در قالب خبر و گزارش خبری است. به این معنا که رسانه ها با برجسته ساختن بعضی از موضوعات و وقایع ، بر آگاهی و اطلاعات مردم تاثیر می گذارند. اگر چه نمی توانند تعیین کنند که مردم چگونه فکر کنند، اما می توانند تعیین نمایند که درباره چه چیزی فکر کنند.

منظور از برجسته سازی رسانه ها در بحران این است که رسانه ها، به ویژه در اخبار و گزارش های خبری، این قدرت را دارند که توجه عموم مردم را به مجموعه ای از مسائل و موضوعات معین و محدود معطوف سازند و از مسائل و موضوعات دیگر چشم پوشی کنند.

حاصل کار این می شود که بعضی از مسائل خاص توسط بسیاری از مردم در جامعه و خارج از قلمرو رسانه ها به بحث گذاشته می شود، در حالی که به مسائل و موضوعات دیگر توجه نمی شود. مفهوم برجسته سازی را نباید صرفا به مفهوم اولویت گذاری به معنی انتخاب و اولویت بعضی از موضوعها و وقایع در رسانه ها در قالب تیتر اول مطبوعات یا عناوین اول اخبار رادیو و تلویزیون تقلیل داد. برجسته سازی فراتر از اولویت گذاری و دارای شیوه ها و پیچیدگی های خاص خود است.


در حین بحران رسانه ها قویترین و مطمئن ترین وسیله توزیع و پخش به موقع اطلاعات حیاتی در جامعه هستند. طبق تحقیقات انجام شده، از منظر مردم، رسانه ها اصلی ترین منبع کسب اطلاعات در خصوص بحران هستند. بی اطلاعی مردم در خصوص بحران، امکان اینکه آنها نتوانند آمادگی های لازم را کسب کنند و تصمیمات حیاتی بگیرند، را افزایش می دهد.

از این جهت رسانه های جمعی در قبال تامین اطلاعات لازم در خصوص بحران برای مردم، مسئولیت دارند. پوشش رسانه ای که در حین بحران ایجاد می شود، باعث جلب مشارکت عمومی در سطح محلی، ملی و منطقه ای میشود. این جلب مشارکت حتی می تواند در سطح بین المللی نیز کمک های کوتاه مدت کشورهای جهان را به دنبال داشته باشد.

کار کرد اطلاع رسانی و خبری رسانه ها و نیز جلب مشارکت همگانی از اهمیت زیادی برخوردار است؛ زیرا بحرانها همراه با شایعات هستند و به منظور هدایت افکار عمومی باید به شیوه صحیحی اطلاع رسانی شوند. از دیدگاه مارش، کاری که یک رسانه باید در حین بحران انجام دهد، آگاه کردن همه کارکنان است. شایعات ممکن است از درون رسانه آغاز شود؛ از این رو تربیت کادری آگاه و با اطلاعات صحیح و زیاد، از اهمیت بسیار برخوردار است. 

مرحله بعد از بحران چگونه است؟
نقش رسانه پس از بحران، اگر بیشتر از مراحل قبل نباشد ، کمتر نیست. رسانه ها در این مرحله نیز وظایف بسیار مهمی برعهده دارند که غلفت از آن ممکن است درباره عملکرد مراحل قبلی آنها نیز تردید کنند.
بنابراین کسب اعتبار وحفظ مخاطب ، اقدام تدریجی و مستمر را می طلبد و نحوه عمل رسانه در هر مرحله از بحران در مراحل دیگر اثر گذار است. مراحل بعد از بحران مرحله رسیدن به دستاورد است و باید از این مرحله حداکثر استفاده را کرد.

بر اساس نظریه مسئولیت اجتماعی اصل بر ایجاد پیوند میان استقلال و آزادی رسانه ها و وظایف و مسئولیت های اجتماعی آنهاست که تاکید می کند رسانه ها باید در عین پاسخگویی به نیازهای مخاطبان، در برابر فعالیت های خود مسئولیت نیز داشته باشد و وظایف اجتماعی خود را محدود به مالکان رسانه ها ندانند. مضمون اصلی این نظریه این است که آزادی و مسئولیت، مکمل هم هستند و همان گونه که رسانه ها حق دارند از دولت و سایر نهادها انتقاد کنند، مسئولیتی نیز در قبال مصالح و منافع ملی و پاسخ به نیازهای جامعه دارند.

بر این اساس و با توجه به حساسیت زیاد مرحله بعد از بحران ، رسانه ها می توانند وظیفه خود را با توجه به نظریه مسئولیت اجتماعی، در دو سطح بیرونی و درونی انجام دهند.
در سطح بیرونی، استمرار تولید و انتشار اخبار مورد لزوم مردم ، پیگیری وعده های داده شده و مطالبه آن از مسئولان و ایفای نقش نظارتی بر برنامه های اجرا شده در مناطق بحران زده مهمترین وظایف هستند.

در سطح درونی، مهمترین اقدامات عبارتند از: ارزیابی عملکرد و شناسایی نقاط قوت و ضعف (از راه های گوناگون مانند برگزاری نظرسنجی ، بررسی پیام های مخاطبان ، برگزاری جلسات کارشناسی و اخذ دیدگاه های کارشناسی) ثبت تجربیات به دست آمده از بحران و انتقال آن به کارکنان ، قدردانی از خبرنگاران، مدیران و سایر افراد موفق ، بررسی دستورالعمل ها و اصلاح آنها و تامین تجهیزات و امکانات برای استفاده در بحران احتمالی آینده.
مسلم است که مدتی پس از وقوع هر بحران، از شدت اولیه آن کاسته می شود و ممکن است دست اندرکاران با گروه های خبری، به یک غفلت ناخواسته خبری دچار شوند و فکر کنند کار پایان یافته است.

در حالی که در مرحله پس از بحران ممکن است اتفاقاتی رخ دهد که خبرها و نکاتی به مراتب جالب تر و مهم تر از خود بحران داشته باشند و جریان اخبار آنها کاملا متفاوت از جریان اولیه بحران باشد.

از این رو مرحله پس از بحران از اهمیت زیادی برخوردار است و به توجه ویژه و برنامه ریزی جامع نیاز دارد. پیامد های بلند مدت مرحله پایان بحران، معمولا به ش کل غیر ملموس و ناخواسته در ابعاد اجتماعی و روانی منعکس می شوند و رسانه ها این توانایی را دارند که آنها را تشخیص و کاهش دهند. به هر حال، پس از وقوع بحران، هنوز هم رسانه ها کارهای زیادی دارند که باید انجام دهند.

رسانه ها با چیدمان اسنادی (ارائه تصوری واقعی) و چیدمان احساسی و عاطفی (بررسی حادثه و ارائه چشم اندازی از آینده متأثر از بحران)، تا پایان بحران، همچنان وظیفه مراقبت از محیط و افکار عمومی و اطلاع رسانی به جامعه را ادامه می دهند و سرانجام با ارزیابی تاثیر اقدامات صورت گرفته، با هدف جلوگیری از بازگشت دوباره اوضاع بحرانی، کار خود را دنبال می کنند.

از اقدامات اساسی رسانه ها در این مرحله، یادگیری و کسب تجربه از بحرانهاست که حجم زیادی از محتوای آنها را به خود اختصاص می دهد. بدون این مرحله، مدیریت بحران در چرخه سنتی خود باقی می ماند و بدین ترتیب معدود تجربیاتی که از هر بحران به دست می آید، شخصی، پراکنده و بدون مبانی علمی – کاربردی خواهد بود. بنابراین، با پایان یافتن بحران، نوبت به بازنگری و نقد ابعاد گوناگون آن در رسانه های جمعی می رسد؛ در این بازنگری، نظام های جمع آوری، پردازش و توزیع اطلاعات، دستگاه های تصمیم گیری، نظام های کنترل و بازرسی، دستگاههای ارتباطی و متغیرهای مهم اثر گذار در حوزه مدیریت بحران نقد و بررسی می شوند.

مرحله پس از بحران، از فعالیت های مهم زیر تشکیل میشود: استمرار تولید و انتشار اخبار؛ پیگیری وعده های مقامات و مطالبات مردم؛ ایفای نقش نظارتی؛ آموزش چگونگی انطباق مردم با اوضاع جدید؛ تحقیق و تفحص در مورد علل بحران و نظرسنجی از مخاطبان و اعلام نتایج به مدیران تولید پیام و در صورت نیاز اصلاح برنامه ریزی قبلی؛ اصلاح دستورالعمل ها.

نحوه تعامل رسانه با مدیریت بحران چگونه است؟
با توجه به سه مرحله فوق در مدیریت بحران، چارچوب کلی که کیفیت تعامل رسانه ها با بحران را مشخص می کند شامل موارد زیر است:
نوع ، ماهیت و گستردگی بحران؛
ماهیت نظام حاکم؛
نوع نظام رسانه ای حاکم؛
نوع منظومه رسانه ای موجود
نوع و میزان امکانات مادی و انسانی موجود؛
موضع دولت نسبت به بحران؛
استراتژی کلی اتخاذ شده از سوی رهبران سیاسی برای مواجهه با بحران.

 
خلاصه کلام در مدیریت بحران
در این مقاله نقش رسانه ها در مدیریت مراحل مختلف بحران را بررسی کردیم. پس از تعریف بحران و مدیریت بحران، مراحل سه گانه بحران بر اساس زمان وقوع را توضیح دادیم. بر این اساس، مرحله قبل از بحران، مرحله رصد، آموزش، پیش بینی، پیشگیری، و آمادگی؛ مرحله حین بحران، مرحله امداد و نجات، عملیات ویژه، و مهارسازی؛ و مرحله پس از بحران، مرحله ارزیابی، بررسی حادثه و ارائه چشم انداز می باشد. سپس به وظایف و کارکردهای مختلف رسانه در این مراحل سه گانه پرداختیم.

بحران ها جزء جدایی ناپذیر جوامع و زندگی بشری به شمار می روند و رسانه ها نیز جزء جدایی ناپذیر بحران ها هستند و در مراحل مختلف قبل، حین و بعد از بحران نقش غیرقابل انکاری دارند.

با مدیریت رسانه می توان خسارات ناشی از بحران را به حداقل رساند و حتی بحران را به فرصت تبدیل کرد. مدیریت بحران به وسیله رسانه از نوع رویکرد، جهت گیری، استراتژی و عوامل متعدد دیگر اثر می پذیرد و کار کردهای آن را متفاوت می کند.

دانستن این عوامل و اثرات آن بر خروجی های رسانه ها، عملکرد متفاوت رسانه ها را در بحران قابل درک می کند و قدرت مانور ذهنی مدیران را نیز در بحران ها افزایش می دهد. استفاده از رسانه های اجتماعی در بحران، بدون در نظر گرفتن چالش های موجود، آسیب ها و مشکلات جدی به جامعه بحران زده وارد می کند.






 
مرجع : شریف
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

بعضی دفترخانه‌ها با دریافت پول بیشتر،صیغه عقد را برای پسر معتاد جاری می‌کنند!
چرا فنلاند «شادترین مردم جهان» را دارد؟
علت پرحرفی کودکان؛ چطور رفتار کنیم؟
چرا در دیدارهای خانوادگی عصبی هستیم؟
توصیه‌های سازمان ملل متحد به مناسبت هفته جهانی روانشناس
بهترین نوع جدایی از روان‌درمانگر چیست؟
چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سخن گفتن با خدا مانند صحبت کردن با یک دوست پشت تلفن است... ممکن است او را در طرف دیگر نبینیم، اما می دانیم که دارد گوش می دهد...