جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 17 May 2024
تاریخ انتشار :
چهارشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۹۲ / ۲۱:۳۴
کد مطلب: 16929
۱

ماریسا مایر داستان وسوسه ورود خود به یاهو را تعریف می کند

ماریسا مایر داستان وسوسه ورود خود به یاهو را تعریف می کند
از زمانی که مرسیا مایر مدیرعامل یاهو شده، این شرکت بیش از گذشته در صدر اخبار دنیای تکنولوژی قرار گرفته است. کوچ ناگهانی اولین کارمند زن گوگل برای تصاحب سمت مدیرعاملی شرکتی که شرایط دشواری را سپری می کرد، باعث ایجاد حاشیه های فراوانی هم شد. مریسا مایر جمعه گذشته در پستی در یک وبلاگ اعلام کرد که مشغول برنامه ریزی برای مرخصی شش ماهه زایمان بوده اما وقتی مدیرعامل یاهو شده است به جای شش ماه دو هفته به مرخصی رفته است. مایر در وبلاگ Lean In که متعلق به Sheryl Sandberg است داستان قاب ذهنش پس از تماس های یاهو را عنوان کرده است:

هجدهم ماه ژوئن، با من تماس گرفتند:
من دارم دنبال مدیرعامل می گردم. کار در محیط اینترنت مصرف کنندگان انجام می گیرد. کار در منطقه Silicon Valley انجام می شود و حتی لازم نیست تغییر مکان دهید. این یک کار عالی برای شماست. هیئت مدیره به دنبال استخدام شماست. علاقمند به همکاری هستید؟ از یاهو تماس می گیرم.

مایر نوشته است که پیش از این نیز تماس های مشابهی از سایر شرکت ها دریافت کرده بوده، ولی این بار برایش جذاب تر بود زیرا که او از هواداران یاهو بوده است:
این دفعه تماس از سمت یاهو بود و این همه چیز را تغییر
داد. من زمانی استفاده از یاهو را شروع کردم که شاید حتی اسمش هنوز یاهو نبود. یاهو اینترنت را تعریف کرد. آن ها کمک کردند گوگل کارش را شروع کند. بله آن ها بالا و پایین های خودشان را داشتند، اما استعدادهای بالقوه زیادی هم داشتند. تطابق تجربیات من با کار فوق العاده بود؛ جستجو، ایمیل ، صفحه اصلی وب سایت، اخبار، اقتصاد، نقشه، ارتباطات، موبایل و ... .

با این وجود یک مانع وجود داشت. مایر ۲۸ هفته باردار بود و پس از ۱۳ سال کار در گوگل منتظر یک مرخصی زایمان شش ماهه باشکوه بود.

با این حال، اگر کار را قبول می کردم یک مرخصی طولانی ممکن نبود. مسئولیت ها بسیار بزرگ بودند و زمان از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. به نفع شرکت، کارکنان، هیئت مدیره و یا سهامدارن نبود که من پست را بگیرم ولی برای مدت زیادی در مرخصی باشم.

مایر می گوید علی رغم دوره کوتاه مرخصی زایمان، همه چیز به خوبی پیش می رود:

الآن هشت ماه است که در یاهو هستم و دارد به من خوش می گذرد. اینجا پر از آدم ها فوق العاده و ایده های بی نظیر است. کار در یاهو خیلی سخت است، اما من عاشق کار سخت هستم. به علاوه، تشکیل یک خانواده بزرگ تر با همسرم همان چیزی شد که انتظارش را
داشتم؛ شاد، مشتاقانه و تشویق کننده. پسرم Macallister در پنج و نیم ماهگی بی نهایت با نمک است و در حال حاضر مسئولیت خیلی بزرگی برای من است. برای این زنده ام که وقتم را با او بگذرانم، به او شعر یاد بدهم، با او بازی کنم و یا در کاوش دنیای اطرافش همراهش شوم.

به این نتیجه رسیده ام که مادر بودن مرا متخصص بهتری خواهد کرد، زیرا اولویت بندی از ملزومات مادر بودن است. مادر بودن کمک می کند راحت تر تشخیص دهید اهمیت چه کاری بیشتر است. من به مادرم خیلی نزدیکم. او همیشه الگوی بزرگی برایم بوده. از او و پدرم برای عشق، توجه، آموزش و فداکاری هایشان در تمام عمرم سپاسگزارم. در پنج ماه گذشته، حس قدردانی ام نسبت به تمام والدین، به خصوص آن هایی که زندگی را با تعهدات کاری هماهنگ می کنند، بیشتر شده است زیرا می دانم که آن ها هم مثل من به همان آگاهی در اهداف رسیده اند.

البته باید توجه داشت که همه نتوانسته اند با شرایطی که مایر دارد احساس همدردی کنند. چندی پیش برخی او را به خاطر ساخت اتاق نگهداری از کودک برای پسرش در دفتر کارش به باد انتقاد گرفتند. این در حالی است که او کار در خانه را برای سایر کارکنان یاهو هم ممنوع کرده است.
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

نقش تمایز یافتگی در رضایت زناشویی
مشکلات بلوغ در پسران
پرتناقض‌ترین سن کودک کدام است؟
تاثیر مخرب تجربه آزار در دوران کودکی بر سلامت روان
اینفلوئنسرهای نوجوان چگونه بر کودکان تاثیر روانی می گذارند؟
بعضی دفترخانه‌ها با دریافت پول بیشتر،صیغه عقد را برای پسر معتاد جاری می‌کنند!
چرا فنلاند «شادترین مردم جهان» را دارد؟
علت پرحرفی کودکان؛ چطور رفتار کنیم؟
چرا در دیدارهای خانوادگی عصبی هستیم؟
توصیه‌های سازمان ملل متحد به مناسبت هفته جهانی روانشناس
بهترین نوع جدایی از روان‌درمانگر چیست؟
چطور از مردها تعریف کنیم؟
سخت است حرفت را نفهمند سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند حالا میفهمم که خدا چه زجری میکشد وقتی این همه آدم حرفش را که نفهمیده اند هیچ اشتباهی هم فهمیده اند. دکترعلی شریعتی