پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 16 May 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۲ / ۱۷:۴۹
کد مطلب: 21435
۳۶
۲۱

نقد سریال « آوای باران» : بینوایان با ویرایش ایرانی

نقد سریال « آوای باران» : بینوایان با ویرایش ایرانی
سریال « آوای باران» که از شبکه سه در حال پخش است، مانند دیگر سریالهای چند سال اخیر حسین سهیلی زاده توانسته مخاطبان زیادی را با خود همراه کند.
این کارگردان در سریال آوای باران معضل تکدی‌گری، کودکان کار و خیابان را در فضایی رمانتیک و عاشقانه به نمایش گذاشته است. همین فضای رمانتیک باعث شده تا مردم تماشای سریال آوای باران را در برنامه های شبانه و یا روزانه خود بگذارند. در اصل آنها دوست دارند دریابند که آیا فرید موفق می‌شود، باران واقعی را پیدا کند و میزان عشق و علاقه اش را به او ثابت کند یا نه.

در میان این طلب وعشق، کودکان کار و مافیای تکدی گری هم بررسی می‌شود. در واقع سهیلی زاده و نویسندگان این سریال با چاشنی عشق و عاشقی یک مشکل اجتماعی را که روز به روز دامنه آن وسیعتر و پیچیده‌تر می‌شود، به نمایش می‌گذارند. این روش کار را می‌توان کلاسیک‌ترین و شناخته شده‌ترین روش سریال سازی و فیلم سازی دانست.

از دیرباز تا کنون فضای رمانتیک و عاشقانه ظرف خوب و مناسبی برای روایت مشکلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی بوده است و حالا سهیلی زاده بعد از ساخته سه گانه ترانه مادری، دلنوازان و فاصله ها کاملاً به این موضوع اشراف پیدا کرده است که فضای عاشقانه بهترین روش برای جلب مخاطب و نشاندن او پای سریال است.
 
عشق، اصل ماجرا
در سریال آوای باران عشق فرید به باران اصل ماجرا شده است. ماجرایی پر از تعلیق و کشمکش و همین برای مخاطب جذاب است. باران و فرید تا یک قدمی هم پیش می‌روند، اما اتفاقاتی آنها را از هم دور می‌کند. باران حالا می‌داند که فرید برای پیدا کردن او خود را به آب و آتش می‌زند، اما فرید نمی‌داند که دختر گستاخ و پرخاشگری که با اراذل و اوباش می‌چرخد و با آنها دم خور است، همان باران معصوم است که سالهای کودکی آنها در کنار هم گذشته است.

برای فرید، باران دختری دست نیافتنی است. همین عشق دست نیافتنی آوای باران را برای عموم مردم جذاب کرده است. حالا در کنار این جذابیت کلیشه ای و نخ نما اما همه کس پسند، سهیلی زاده از مردانی مانند شکیب سخن می‌گوید که کودکان را می‌خرند و از آنها دستفروش و گدا می‌سازند. مردم در لابلای ماجراهای طاها، نادر، زیور و فرید که متعلق به قشر مرفه هستند و چالشها و زیاده خواهی ها و درگیری های خاص خود را دارند؛ در بخش هایی از سریال به جنوب شهر پرتاب می‌شوند و به بیغوله‌ای وارد می‌شوند که شکیب بچه‌های بی‌سرپرست را در آنجا نگه می‌دارد و مانند یک برده دار آنها را استثمار می‌کند.

برداشتی از «الیور تویست»
آوای باران با داشتن چنین فضایی توانسته به یکی از پرمخاطب‌ترین آثار تلویزیون تبدیل شود. درباره کودکان خیابانی و کار تاجبخش فنائیان هم سریالی به نام همه بچه‌های ما ساخت که از شبکه دو پخش شد، اما آن سریال به دلیل نداشتن قصه جذاب و گیرا نتوانست مخاطب را جذب کند و روی او تاثیر بگذارد، اما آوای باران حساب شده و دقیق مخاطب را به تور خود انداخته است.

از همان تیتراژ اول که تصاویر رقت انگیزی از بچه‌های دستفروش نشان می‌دهد تا تیتراژ پایانی که شعر زیبا و عاشقانه‌ای دارد و احسان خواجه امیری آن را به زیبایی اجرا کرده است؛ به همه اینها باید به این نکته هم اشاره کرد که سهیلی زاده و نویسندگان سریال الگوی جهانی برای ساخت سریال آوای باران داشته‌اند. این سریال دقیقا از روی رمان الیورتویست برگرفته شده است، اما در اینجا به جای الیور، باران نقش بچه گدا را بازی می‌کند.شکیب (مهران احمدی) هم همان فاگین است که ایرانیزه شده است.
 
 
مهران احمدی تلاش کرده نقش شکیب را متفاوت بازی کند، اما صداسازی او و اینکه خواسته مانند دوبلورهای معروف صحبت کند، بازی او را تحت شعاع قرار داده و از کیفیت کار او کاسته است. مخاطبان حرفه ای تلویزیون در ذهن خود فاگین را با شکیب مقایسه می‌کنند و به احمدی امتیاز می‌دهند. او هر چند توانسته به عنوان یک شخصیت منفی بیننده را از خود متنفر کند، اما حتی اگر بازی احمدی را با دیگر کارهای خود او هم مقایسه کنیم، او برای بازی در نقش شکیب امتیاز زیادی کسب نمی‌کند. سهیلی زاده در آوای باران شخصیتهای متضاد را مقابل و یا روبه روی هم قرار داده است و از این کنتراست بیننده را به این نتیجه می‌رساند که آدمها می‌توانند سفید و یا سیاه باشند.
 
زیور، بیتا و نادر شخصیتهای سیاه هستند که از ابتدا فقط در طیف شر قرار گرفته‌اند و شخصیتهایی مانند فرید، باران و حتی کیانوش هم شخصیتهای مثبتی هستند که دو نفر آخری بنا به مقتضیات زمانه و شرایط تربیتی و پرورشی برخی اوقات دست به کارهای خطایی هم می‌زنند. البته همه نوجوانان، کودکان و زنانی که زیر سایه شکیب قرار دارند، به نوعی خوب و سفید هستند، چون شرایطی که شکیب برای آنها فراهم کرده از آنها بزهکار ساخته است وحتی بیننده به جاوید هم که معتاد است،حق می‌دهد؛ شرایط باعث اعتیاد او شده است.
 
تسلیم پدران مقابل فرزندان
سهیلی زاده در سریال آوای باران آهسته و نه گل درشت به شهرداری اشاره می‌کند که یکی از وظایفش جمع آوری و سرپناه دادن به زنان و کودکان خیابانی است. اما سهیلی زاده در سریال آوای باران دچار یک اشتباه بزرگ شده است و آن منفعل نشان دادن پدرها در مقابل فرزندانشان است.نادر نمی تواند از پس دختر گستاخش بیتا برآید. او با فرید هم مشکل دارد، فرید از خانواده اش جدا شده و مستقل زندگی می‌کند، چون با پدرش مخالف است. بعد از بازگشت طاها از زندان ترکیه، نادر و زیور، بیتا دختر خودشان را جای باران واقعی به طاها معرفی می‌کنند، اما طاها هم در هیبت و قامت پدر هیچ حرفی مقابل گستاخی های بیتا ندارد و تسلیم او می‌شود.
آیا با دیدن سریال آوای باران باید به این نتیجه برسیم که پدران امروزی دیگر توان روبه رو شدن با فرزندان خود را ندارند و نمی توانند آنها را هدایت و کنترل کنند؟

 
 
مرجع : قدس آنلاين
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

فاطمه
در واقع همان قصه سیندرلا هست و این سریال به قصه سیندرلا شبیه تر است تا قصه های دیگر.
Azade
ب نظر من بودن يك يا چند تا از بازيگران مورد علاقمون در سريال نبايد باعث بشه كه بعد منفي كار رو نديده بگيريم...
اين كار يعني آواي باران كمي تا قسمتي عجيبه و منفي و ب دور از در نظر گرفتن شعور مخاطب...
اولين مشكلش هم نويسندگيشه...نويسندگي اي كه كارگردان از اون ب نام خلاقيت نام مي بره اما خلاقيتي در اون نيست
كپي برداري ناشيانه از داستان معروف اليور توييست
داستاني كه زيباييهاي خاص خودش رو داشت و با وجود رنگهاي خاكستري و خيابونها و بعضي مردم چرك و نامطبوعش اما ب دل نشست
چرا ما ياد نگرفتيم كمي متعادل باشيم؟؟؟
هميشه يك وجه از زندگي در ما اغراق آميز تر از وجوه ديگه است
مثل شخصيتهاي نابسامان اين داستان
همشون ي بخش كاملا اغراق آميز دارن
ك بسيار عجيبه و باور ناپذير
نويسنده يا كارگردان.... این رمان معروف رو هندی کرده.. به جای اليور داستان دختری به نام باران رو انتخاب کرده...باراني ك بيشتر غلو مي كنه و انگار با بزرگ شدن توي جمع تكدي گران...فيلسوف بار اومده تا يه دختر زجر كشيده...يهو قلدر و قداره كشه...بعد آروم و ناز نازي!!!!
بعد هم ك خيلي زود بزرگش مي كنه و فرید رو مي فرسته دنبالش.... نقشي كه واقعا مصنوعيه. یک پسر جوون مدیر! بطور تصنعی نمازخون و مومن....نقشي كه اصلا باور پذير نيست... نمیدونم توی سریال خبری از پلیس هست؟! این فرید که مثلا مدیر ستاد جمع آوری بچه های خیابانیه نفوذ و قدرت ماموران اف بی آی رو داره و یک تنه همه کار میکنه؟؟!!!! حتی در یک قسمت دیدم که به پلیسها هم دستور میداد و یا میگفت تا هروقت بخوام نگهش میدارم! خوب اين يعني چي؟؟ اين يعني خلاقيت؟؟؟
مهران احمدی ...مثلا شده شبیه شخصیت فاگین رمان وزين بینوایان ....طراحی این شخصیت اولین و مهم ترین توهینیه ک به مخاطبان باسواد تلویزیون و خوانندگان رمان الیورتویست می شه....
اصلا چرا بايد به جای پرداختن به کودکان کار و خیابانی و اصل قرار دادن اونا... دختری مثل بیتا و مادر و پدر اونو اصل داستان قرار داد؟؟؟.
بیتا درسته ك نمونه دختری بی تربیت و بسیار دریده س... هیچ احترامی هم به بزرگترهای خودش نمي گذاره...اما ب نظر من روون بازي مي كنه...تصنعي نيست...ولي خوب كاراكتر داستان ديگه خيلي گستاخي رو از حد گذرونده... برای رسیدن به پسر مورد علاقه خودش مقابل همه واي ميسته... ي نوع آموزش بازي و معامله با پدر و مادره انگار برای رسیدن به خواسته های غیرمنطقی.... اصلا جا زدن بیتا به اسم باران چي بود؟؟ و چرا طاها بايد نگران مال و اموالش باشه؟؟ يعني اسم اينم خلاقيته يا كش دادن الكي داستان و ناديده گرفتن شعور ما؟؟؟ ثبت احوال هم بووووووووووووق تشریف داره يعني آيا اونوقت؟
بعد نقش طاها...من خودم ب شخصه آرامش و متانت آقاي پگاه رو مي پسندم...ن در اين سريال..كلا...اما اين نويسنده محترم و كارگردان عزيز چرا اينقدر ي پدر رو خنگ تصور كردن؟؟ مثلا فکر کن جای اینکه دخترت 26 سالش باشه 18 سالش باشه تازه فقط یک نشونه خال از بچه یاد پدر هست؟! پس هر خالداری!!!! رو بیارن به عنوان دختر قبول داره آيا؟؟؟
چرا سينما و تلويزيون ما اين شكليه؟؟ چرا سریال سازاي ایرانی سریالايي می سازن با قسمتهای زیاد...تو همه این قسمتها هم حرمتها شكسته ميشن و انقدر كشش ميدن و به قول معروف آب ميبندن توش ك نوعي توهينه ب شعور بيننده...بعد طي يك عمليات انتحاري در قسمت آخر و در یک نتیجه گیری کلی شخصیت های بد و تنبیه مي كنن و مجازات و از اون مضحكتر خيلي وقتها متحول....
آواي باران هم همينه...فصل اول سريع و بي منطق تمام شد و رسيديم به فصل دوم...حالا هم انقدر كشش دادن و شورشو درآوردن...بعدم توي يكي دو قسمت آخر مي خوان همه رو بكنن قديس و زندگي شيرين مي شود؟؟؟

من فكر مي كردم تماشای سریالی مثل آوای باران مي خواد موضوع مهمی مثل کودکان خیابانی و مافیای تکدی گری رو براي من افشا و اطلاع رسانی كنه...ولي ديدم نه.... داستان همون عاشقانه هاي هندي هميشگيه.....
و از اون بدتر...مردم ديگه حالا به جای تماشای دغدغه سازمان بهزیستی و دیدن سریالی دراماتیک و در عین حال آموزشی و اجتماعی در آوای باران منتظرند تا ببننند نتیجه عشق بیتا و سینا و باران، فرید و کیانوش چ ميشه!!!!.این هم از دست پخت جدید تلویزیون برای رفع یک معضل اجتماعی و البته مبارزه با ماهواره!!!!
تازه به به و چه چه همه هم بلنده...و نصف بيشتر ك چ عرض كنم....بالغ بر نود درصد اين به به و چه چه ها ب خاطر حضور بازيگر مورد علاقشونه در سريال...و از اون بدتر ك بي هيچ نگاه علمي اي هر گونه نقد رو هم مغرضانه سركوب مي كنند و جوابهاي غير منطقي مي دن...
ما هممون هنرمندي رو دوست داريم و كارش رو مي پسنديم...اما بي عيب ك نيستن...قرار نيست با حضور اون در سريالي ضعف اصلي سريال يا فيلم رو نديده بگيريم....اين سريال ضعيفه...بسيار هم ضعيفه....
ب قول آقاي خسروي عزيز ك گفتن خيلي وقته نشستم و دست زير چونه تلويزيون تماشا نكردم...بايد گفت...آره...ما عادت كرديم فيلم ها و سريالهامون رو ب خاطر حضور شخصي ك دوسش داريم تماشا مي كنيم بدون اين ك بدونيم چ هزينه اي صرفش شده و چ پيامي قرار بوده برامون داشته باشه...
خداييش...رو راست و وجداني...ما هنرمندمون رو ب خاطر تيپ و ظاهرش انتخاب نمي كنيم؟؟ اگه نه...پس چرا اين روزا خيلي از مرد اولاي سينماي ديروز ب فراموشي سپرده شدن و تو اوج تنهايي و شايد تنگدستي دارن اين دنيا رو سر مي كنند...اگه نه...و اگه از روي دلايل علميه...چرا خيلي از پيشكسوتهامون رو در اوج بيماري داريم و ب يادشون نيستيم؟؟؟
هنر فقط تو دستاي اونايي نيست ك الان چهرشون ب واسطه يه سري كار واقعا ضعيف و بي معنا تو ديده...ما مردم متاسفانه يادمون رفته...خيلي چيزا رو يادمون رفته...صفحه مي زنيم...طرفداري مي كنيم...لايك مي كنيم...قربون صدقه ميريم...ك چي؟؟
ك بگيم هنر دوستيم؟؟ واقعا هنردوستيم يا آدم دوست؟؟
اگه هنر دوستيم چرا براي يكي مثل مهرآرا ك دو پاشو از دست داد صفحه نزديم؟؟ چرا سعدي افشار ك تو تنگدستي و تنهايي فوت كرد امسال برامون اسطوره نيست؟؟
چرا قربون صدقه يكي مثل جمشيد مشايخي نمي ريم ك اوج هنره و بيمار؟؟ يا شهلا رياحي رو شناختيم؟؟
نخير..
البته فقط ما نيستيم...صدا و سيماي ما هم نونش رو ب نرخ روز مي خوره
يكي مثل احسان عليخاني ك توي جشنواره جام جم هر شوخي زشت و زننده اي خواست با هنرمندا و ب خصوص پيشكسوتي مثل نصيريان كرد رو مي كنه برتر و جايزه مي ده...يه تشكر خشك و خالي از استاد بزرگ ارجمند نمي كنه!!!!
تا تقي ب توقي ميخوره و سريالي پخش ميشه...گلخانه و ورزش و ويتامين سه راه ميندازه ولي براي ياد كردن از اسطوره هاي قديميش كوچكترين همتي نداره..
سينمامون ك فاتحش خوندس..هر كي ممنوع التصير تو تلويزيونه فوري كارش اونجا بالا مي گيره...اونم با هر سر و شكلي...سوپر استارا و الگوهامون شدن بازيگرايي ك ن تنها به خودشون ك ب ارزشها و اعتقادات اين مملكت ذره اي احترام نميزارن...نمونش عكسهاي متضادي ك ازشون همه جاي دنياي مجازي هست با بازيگريشون...
درد زياده..حرف هم....گوش چي؟؟ گوشي ك عاقلانه بشنوه و عاقلانه ج بده...هست؟؟؟
یه بنده خدا
افرین خوب نوشتی....ولی معلومه دل پری داری ...ولی بهتره یکم صبور باشی تلویزیون وسینامای ما اصلا دل پسن نیست ....برنامه های تلویزیون که انگارفقط برای تبلیغات وبس ولی نمی گن که ما مردم با تبلیغات چیزی یادمی گیریم برنامه های علمی وآموزشی هم که می زارن تنها چنددقیقه وخیلی هاشون هم به درد ما ها نمی خوره ...
غلامحسین
چقدر دیگه شما بیکار هستید که نشستی اینارو تایپ کردی !!! میشه تو تایپ پایان نامم کمکم کنی. حالا بگو باران اسم دختره بود یا پسره .
Iran, Islamic Republic of
تا بیشعور هایی مثل تو هستند ک کار ارزشمند یک آدم آگاه رو بیکاری میبینند این تلویزیون احمق پرور هم کارش سکه ست ، پایان نامه هم میخوای برو دور انقلاب پره ، مدرک مزخرفت فقط یه پایان نامه پولی میخاد اونم برو بخر
United States
نه جان من خدایی کسی هم هس بیشینه نظرتو بخونه :))) چه حالی داشتی نشسی اینارو تایپیدی :|
مرضیه
Iran, Islamic Republic of
سلااااااام اتفاقا من طرز نوشتن ایشونا خیییییلی قبول دارم وبااااااااید بگم خیلی زیبا نوشته . به خوبی تونسته تمامی مشکلات سریالا با خلاقیتی خاص تعریف کنه من با تک تک نوشته هاشون موافقم . فوق العاده بود
Iran, Islamic Republic of
چقدر دلم میخواست بین این همه به به و چه چه احمقانه ازین سریال که شعور مخاطب رو دیگه مورد توهین ک هیچ ، به سخره گرفته ، یه نظر منتقدانه منصفانه و حرفه ای بشنوم و ببینم ، دمت گرم
باران
لطفا پایان این سریال را در سایت بگذارید
رسول
این سریال زیبا و بسیار پر بیننده است. اما چیزی که بسیار در این سریال رواج داشت ترویج دروغگویی بود و بازیگران این فیلم بسیار به هم دروغ می گفتند چه نقشهای مثبت و چه نقشهای منفی.
افرین.خوشم اومد که با دقت نگاه کردی.
شکیب
این فیلم خیلی آموزندس !!! منم یه مطلبی یاد گرفتم سوسک توله فقط اینو کم داشتیم که حالا داریم
کیم جو مونگ
ریاست محترم صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام
اینجانب به عنوان رییس صدا و سیمای کره جنوبی و همچنین به نمایندگی از روسای صدا و سیمای هند، ترکیه و کشورهای عربی و رییس انجمن حامیان فیلم فارسی های دهه چهل و پنجاه ایران, رسما آمادگی خود را برای همکاری بیشتر در زمینه تبادل محصولات فرهنگی مشابه سریال آوای باران که سراسر توهین به شعور مخاطب می باشد اعلام می دارد.
با تشکر
ریس صدا و سیمای کره جنوبی
کیم جو مونگ
نیکی
من درست یک قسمت و نیم این سریال رو دیم 3 تاقسمت مونده به اخر و فینال رو ...واقعا روحیه ام شاد شد..خیلی وقت بود که بجز کلاه قرمزی هیچ سریال ایرانی دیگه رو نمیدیم ولی تو این مدت انقدر همه جا از اوای بارن صحبت بود که کنجاو شدم تا ببینم قضیه از چه قرار..نتیجه این که من بیشتر از هر زمان دیگه به دوری از صدا و سیما خودمون رسیدم...جدا از داستان که یک کپی رقت بار از یک اثر بزرگ ادبی ..با یک عالمه روابط و شخصیت و حوادث احمقانه ای و اغراق شده ای که فقط لبخند تعجب به چهره ادم میاره و باعث میشه ادم فکر کنه:نویسنده مخاطب رو چی فرض کرده...بدترین قسمت سریال بازیگرا و بازی هشاون بود...سام درخشانی که به هیچ عنوان مناسب سن شخصیتش نبود...و در کنار اون بازی ها بیش انداره ضعیفی که فقط باعث شد من یک دل سیر بخندم ..نقاط ضعف اصلی این سریال بود...درباره فیلم نامه پایا ن کلیشه ای شخثیت ها ناملموس اصلا حرف نمیزنم چون اینا چند سال که فاکتور ها ی اصلی سریال های ما شدن...اما کیفیت افتضاخ بازی بازیگر نما ها ..از هرچیزی بدتر بود...همین که تکرار قسمت اخر رو دیدم..اومدم سمت لب پاتم تا میشد سریال های امیرکائی مورد علاقم دیدم ..تا یادم نره هنر بازیگری یعنی چی و احترام به شعور مخاطب چه معنای داره!
mehrshad82
Iran, Islamic Republic of
بهترین سریال ایران بود الکی چرتو پرت نگو
الیناتاروردی
خیلی فیلم اوای باران را عالی بازی کردید امیدوارم فصل دوم هم داشته باشد
پریساااااااا
چقدر بیکارین شماهااااااااااا //ولی اینو بدونین سریال اوای باران زیاد تو کف نبود
فرهاد طالبی
Iran, Islamic Republic of
سلام بابا این چه آخر چرتی بود واقعا ضعیف بودن نویسنده فیلم را نشون میده که بیاد شخصیت های اصلی را همرو حذف کنه و یا بکشه و مرگ را مجازات و سزای اعمال بدونه بجای اینکه شکیب توسط پلیس دستگیر بشه خیلی راحت توسط یه بچه کشته شد اونم شکیب گرگ و زرنگ و از اونور نادر که شخصیت اول سریال اصلا معلوم نشد چیشد و زیور تصادف کرد بعد از یماه که گم شد یدفعه گدا شد و اصلا چهرش معلوم نبود و بیتا فقط رفت بیمارستان و فقط کل نتیجه گیری فیلم شد باران برسه به پدرش اونم بدون کمک پلیس واقعا که برای خودم متاسف شدم و آبروم پیش مادرم رفت که بهش پیشنهاد کرده بودم نگاه کنه چون اولش موفق بود و ناتوانیه نویسنده از آخرش باعث شد که هممون رودست بخوریم و سرکار بریم واقعا خجالت داره براتون متاسفم آقایون نویسنده این سریال برید از خارجیها یاد بگیرید مثل فرار از زندان که چقدر موفق اند.
Romania
سلام من خیلی فیلم آوای باران را دوست دارم وقتی اولین بار این فیلم رو دیدم خیلی ازش خوش اومد
سروراسلامی
United Arab Emirates
والامن که جسته گریخته این سریالودیدم به نظرم افتضاح بود...واصلاهم منویاد رمان دیکنزننداخت...سریال بد با بازی‌های بد...هنرپیشه نقش باران واقعا فاجعه بود.مهران احمدی هم که انگار به جای بازی داره ادادرمیاره وشوخی می کنه...بازی فاجعه الهام چرخان هم که دیگه تعفنش حال آدموبهم زده...گداشدن آخرشم که آخرش بود.فکرکن بخوا ی بگی تقاص پس داده دقیقالباس گدایی تنش کنی سرچهارراه بذاریش.راه دیگه بی برای تقاص نبود؟؟🤣...واقعادرباره شعورماچه فکرکردن؟؟؟؟... متاسفم برای خانم قاسمی .چه قدر مسأله پول بایدآادمو درفشاربذاره که بااون همه تجربه وکلاس بیای آوای باران بازی کنی...بودجه سریال سازی این کشورصرف ساختن چه بنجلی (به نام سریال اونم با عنوان کودکان کار)شده.(سریالهای
درپیت ترکی پیشش لنگ انداختن)...سریال خوب درباره کودکان کارمی خواهید،فقط سریال« بچه های خیابان» روببینید
علی
Iran, Islamic Republic of
به نظر من یکی از ....ترین فیلمایی که تاحالا دیدم این بود
ادم وقتی این فیلما را میبینه
حس بی اعتمادی و نا امنی براش بوجود میاد
دیدن ای فیلما باعث ایجاد افسردگی شک سوء ذن نسبت به اطرافیان میشود اون اهنگ اخرش که دیگه هیچی

نظر من نویسنده تهیه کننده وکار گردان این فیلم بدونه رودر باستی
فردی شکاک افسرده باذهنی مریضه که مدام استرس داره


امیدوارم فیلم هاییی بسازن که حس امید اعتماد و حسن ذن را زیاد کرده و باعث ایجاد تشاط در جامعه بشود

.
نقش تمایز یافتگی در رضایت زناشویی
مشکلات بلوغ در پسران
پرتناقض‌ترین سن کودک کدام است؟
تاثیر مخرب تجربه آزار در دوران کودکی بر سلامت روان
اینفلوئنسرهای نوجوان چگونه بر کودکان تاثیر روانی می گذارند؟
بعضی دفترخانه‌ها با دریافت پول بیشتر،صیغه عقد را برای پسر معتاد جاری می‌کنند!
چرا فنلاند «شادترین مردم جهان» را دارد؟
علت پرحرفی کودکان؛ چطور رفتار کنیم؟
چرا در دیدارهای خانوادگی عصبی هستیم؟
توصیه‌های سازمان ملل متحد به مناسبت هفته جهانی روانشناس
بهترین نوع جدایی از روان‌درمانگر چیست؟
چطور از مردها تعریف کنیم؟
موفقیت به سراغ کسانی می آید که آن قدر در تلاشند که وقت نمی کنند دنبال آن بروند.