دسترسی دشوار جوانان به خدمات سلامت روان
امروز را روز ارتقای سلامت روان جوانان در خانواده نامگذاری کردهاند. سلامت روان جوانان معمولا در حاشیه سلامت جسمی آنها قرار گرفته است. باور عموم این است که جوانی که اعتیاد ندارد، سلامت جسمی دارد، شغل و درآمدی دارد یا مشغول به تحصیل است، پس یک جوان کاملا سالم است، در حالی که معمولا مولفه سلامت روان جوانان مغفول باقی میماند. یک جوان ممکن است از نظر جسمی کاملا سالم به نظر برسد، اما از منظر روانی دچار اختلالات روانی متعددی باشد که به چشم خانواده نیاید.
کم نیستند جوانانی که با چالشهای روانی متعددی دست و پنجه نرم میکنند، اما از رفتن به روانشناس، روانپزشک و مشاور خودداری میکنند. هنوز در عرف جامعه، گریه کردن یک پسر جوان به عنوان امری مذموم شناخته میشود. گاهی رفتن جوان به نزد روانشناس را نوعی عار و ننگ میدانند و حتی صحبت کردن جوانان درباره مشکلات روانی و عاطفیشان گاهی به عنوان نقطه ضعف آنها تلقی میشود. اینگونه باورهای غلطی که در برخی بخشهای جامعه رسوخ کرده، موجب شده است که بسیاری از جوانان از دریافت خدمات سلامت روان، گریزان باشند و مشکلات عاطفی و روانی را در درون خودشان بریزند؛ بدون آنکه راهحلی برای آن داشته باشند.
از سوی دیگر، درآمد بسیاری از جوانان به شکلی نیست که بتوانند تعرفههای گران خدمات مشاوره و روان درمانی را پوشش دهد. بخصوص اینکه این جلسات مشاوره و روان درمانی، معمولا باید مدتهای طولانی ادامه باشد که تقبل این هزینهها برای خیلی از جوانان، امکانپذیر نیست.
مریم بنایی، روانشناس بالینی هم بر اهمیت مراقبت و توجه به نیازهای روحی و روانی جوانان تاکید کرد و گفت: «امکان ابتلا به بیماریهای روحی و روانی در دورههای مختلف زندگی نوجوانان و جوانانی که در معرض عوامل استرسزا، فقر، بیماریهای روحی و روانی، خشونت و زورگیری و مصرف موادمخدر بودهاند، بیش از سایرین است، یکی از مهمترین و ضروریترین وظایف بزرگسالان، توجه و مراقبت از سلامت روان نوجوانان و جوانان است.»
وی توانمندسازی، اقدامهای پیشگیرانه، مداخلههای زودهنگام، آموزش مهارتهای زندگی و تاب آوری، دسترسی به خدمات آموزشی، سلامت و خودمراقبتی را از عوامل مهم در ساختن آیندهای سالم برای نوجوانان و جوانان دانست و عنوان کرد: «با توجه به ویژگیهای این دوران که شامل نوگرایی، ریسک پذیری، روحیه خوش بینی و مثبت اندیشی است، آمادگی بیشتری برای پذیرش این سنتهای نو در نوجوانان و جوانان پدید میآید که بر رفتارهای این قشر از جامعه، تاثیر میگذارد. در صورت رویارویی با ناراحتیهای روانی کودکان، نوجوانان و جوانان باید با حوصله و متانت آنها را رفع کنیم و از تصمیم گیری عجولانه بپرهیزیم.»
همچنین شهرام رفیعیفر که سالها به عنوان مدیرکل دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت فعالیت داشته است، درباره اهمیت سلامت روان جوانان تاکید کرد: «اغلب سلامت روان جوانان مورد غفلت قرار میگیرد. بدیهی است که آینده این کشور در دست جوانان است و آنها هستند که باید فردایی بهتر را رقم زنند. درحال حاضر بزرگترین بخش جمعیت جهان را افراد زیر ۲۵ سال تشکیل میدهند. بیشتر مسائل و اختلالات روانی در دوران نوجوانی آغاز شده و تا بزرگسالی ادامه مییابد و چنانچه درمان نشود عواقب عاطفی و اجتماعی شدیدی را به افراد و جوامع تحمیل میکند. پیشگیری اولیه و ارتقای سلامت روان جوانان و تشخیص به موقع مسائل و اختلالات روانی جوانان بسیار مقرون بهصرفه است و از عواقب فردی و اجتماعی اختلالات روانی میکاهد.»
وی تاکید کرد: «شیوع اختلالات روانی در بین جوانان موجب افزایش خودکشی در جهان شده است. امروزه تغییرات سریع اجتماعی ناشی از توسعه و جهانی شدن، مهاجرت به شهرها، انزوای اجتماعی، بیکاری و فقر، فشار و رقابت برای موفقیت در مدرسه، دانشگاه و کار، فشار و آزار همسالان، بحرانهای فردی و خانوادگی و سرانجام شکست ارزشهای سنتی جوامع که خود بر شکاف ارزشی و فرهنگی بین نسل جوان و خانوادههایشان دامن میزند، سلامت روان جوانان را تهدید میکند. در برابر چنین تهدیداتی که سلامت روان جوانان کشورمان را تهدید میکند نباید سکوت کرد.»
رفیعیفر یادآور شد: «باید به جوانان کشورمان بیاموزیم که چگونه از خود مراقبت کنند و دانش و مهارت شناسایی، توصیف و مدیریت استرس و مسایل عاطفی را در آنها ایجاد کنیم تا در مواقع استرس و بحرانهای عاطفی از این معلومات و مهارتها استفاده کنند. علاوه براین آنها باید بدانند که در چنین مواقعی باید به کجا و چه کسی مراجعه کنند تا به خوبی و به درستی یاری شوند و از شر یاریکنندگان بدتر از دشمن در امان بمانند که از چاله به چاه نیفتند. رهبران، مدیران و معتمدان محلات و شهرها باید نقش الگوی مثبت سلامت روان را ایفا کنند تا سلامت روان جوانان تامین و حفظ شود و ارتقا یابد. علاوه بر این باید به نقش فضای فرهنگی محلات و شهر در رفع انگ و تبعیض از اختلالات روانی نیز توجه کرد.»
وی خاطرنشان کرد: «مراکز ارائه خدمات بهداشتی درمانی کشور نیز باید خدمات ویژه آموزشی و درمانی مورد نیاز جوانان را تامین کنند. برای این کار تقویت دانش و مهارت ارائهدهندگان خدمات بهداشتی در زمینه ارتقای سلامت روانی جوانان ضروری است. خدمات ارتقای سلامت روان جوانان باید در جامعه صورت گیرد تا بهبود جوانان مبتلا تسریع شود. در تمام مراحل تشخیص، درمان و بازتوانی جوانان مبتلا به اختلالات روانی درمراکز درمانی باید مراقب باشیم که حقوق انسانی آنها رعایت شود و خشونتی علیه آنها اعمال نشود. در ارائه خدمات سلامت روان به جوانان باید فرصت مشارکت جوانان فراهم شود تا محیطی مطبوع و دوستدار جوانان ایجاد شود و کیفیت و تاثیر خدمات افزایش یابد.»
رفیعیفر تاکید کرد: «سیاستهای بهداشتی و آموزشی کشور باید با هدف ارتقای سلامت روانی جوانان بازنگری شود تا دانش، نگرش و مهارت مورد نیاز برای ارتقای سلامت روانی جوانان در مدارس و مراکز آموزشی کشور در اولویت قرار گیرد و سیاستهای حامی پیشگیری اولیه از معضلات روانی و حمایت از جوانان مبتلا در بخش سلامت کشور اتخاذ شود. توجه به سلامت روان جوانان آسیبپذیر کشور ضروری است. جوانان اسیر فقر و بیکاری، خانوادههای از هم پاشیده، ترکتحصیل کرده، حاشیهنشین، معتاد، مبتلا به «اچآیوی»، بزهکار، قربانی خشونت جنسی و ... بیش از آن که شایسته تحقیر و سرزنش باشند، شایسته حمایت هستند. سلامت روان چنین جوانانی بیش از سایر جوانان در معرض خطر است.»
وی یادآور شد: «ارائه خدمات ویژه سلامت روان به چنین جوانانی نه تنها یک ضرورت بلکه تلاشی برای جبران خطایی است که جامعه درحق آنها مرتکب شده است. باید از انزوای اجتماعی آنها بکاهیم و فرصتی برای حضور دوباره در خانه، مدرسه، محل کار و جامعه به آنها بدهیم.»
موانع دسترسی جوانان به خدمات سلامت روان
با وجودی که طبق آمارهای رسمی ارائه شده، ابتلا به اختلالات روانی در دوران کرونا با شیب صعودی همراه بوده است، اما از سوی دیگر شاهد هستیم که وضعیت دسترسی جوانان به خدمات سلامت روان همچنان مطلوب نیست. بسیاری از عوامل مختلف، دست به دست هم دادهاند تا جوان مبتلا به اختلالات روانی نتواند با هزینهای معقول به خدمات سلامت روان، دسترسی داشته باشد. البته در این بین، عدهای از مبتلایان نیز به دلیل فقر آموزش و فرهنگسازی در این حوزه، به شکل خودخواسته از دریافت خدمات درمانی اجتناب میکنند.
در این بین، بیمه نبودن اغلب خدمات سلامت روان و هزینه بالای دریافت این خدمات موجب شده است که خیلی از جوانان مبتلا به اختلالات روانی، عطای مراجعه به مراکز درمانی را به لقایش ببخشند.
مریم حبیب، مشاور ازدواج نیز در گفتگو با سپید با اشاره به خلاء پوشش بیمهای خدمات مشاوره و رواندرمانی میگوید: «هزینه مشاوره و رواندرمانی برای بسیاری از مراجعان، رقم چشمگیری است. در غیاب پوشش بیمهای، خیلی اوقات شاهد هستیم که ارجاع به مشاوران و روانشناسان شکل نمیگیرد. جلسات مشاوره و رواندرمانی هم اینطور نیست که در یک جلسه جواب دهد و گاهی نیاز است که مراجعه کننده چندین ماه به درمانگرش مراجعه کند. همین موضوع نیز هزینههای مشاوره را افزایش میدهد.»
او با اشاره به ضرورت نظارت بیشتر بر تعرفههای خدمات مشاوره و رواندرمانی، یادآور میشود: «گاهی برخی مشاوران و روانشناسان، یک رویکرد جدید درمانی را به انحصار خود درمیآورند. حتی گاهی دیده شده است که مبالغ میلیونی بابت هر جلسه از مراجعه کننده دریافت کردهاند. باید نظارتی وجود داشته باشد تا از دریافت تعرفههای اضافی جلوگیری شود. گاهی نیز برخی مشاوران کمتجربه صرفا به واسطه ارتباط با کلینیکها جذب بازار کار میشوند، در حالی که برخی از مشاوران و روانشناسان حاذق ممکن است به دلیل نداشتن چنین ارتباطاتی، نتوانند در بازار کار فعال باشند. متاسفانه در اغلب موارد هم مراجعه کننده نمیداند که مدرک تحصیلی درمانگرش چیست و هر ادعایی که درمانگر مطرح کند، چندان برای بیماران قابل تشخیص نیست.»
این مشاور ازدواج تاکید میکند: «هنوز فرهنگ مراجعه به مشاور و روانشناس، بخصوص در شهرهای کوچکتر نهادینه نشده است. عدهای هنوز فکر میکنند که اگر به مشاور مراجعه کنند، پولشان را دور ریختهاند و از اهمیت این خدمات بیاطلاع هستند. در این زمینه نیاز است که رسانهها در سطح وسیعتری به اهمیت خدمات مشاوره و روانشناسی بپردازند.»
او یادآور میشود: «همچنین برخی مشاوران نیز صرفا به دلیل بازار کار مطلوب، خدمات مشاوره ازدواج و خانواده را ارائه میدهند، در حالی که در حیطه تخصص آنها نیست. به اینگونه موارد باید نظارت شود تا وجهه خدمات مشاوره و رواندرمانی، خدشهدار نشود.»
واقعیت این است که بسیاری از جوانان، اهمیت و اثربخشی مشاوره را در حل مشکلات عاطفی و خانوادگی به خوبی میدانند، اما بالا بودن هزینههای مشاوره، انگیزه آنان را برای مراجعه به مشاور و روانشناس، کمتر میکند.
تحت پوشش بیمه نبودن خدمات روان درمانی، استقبال جوانان برای مراجعه به مراکز مشاوره را کاهش داده است. بسیاری از جوانان به لحاظ اقتصادی از عهده پرداخت هزینههای مشاوره بر نمیآیند. البته در سالهای اخیر، بیمههای تکمیلی هزینه برخی خدمات مشاورهای را متقبل شدهاند که در صورت تداوم آن جوانان بیشتری میتوانند نسبت به دریافت خدمات سلامت روان، امیدوار باشند. از سوی دیگر، برخی جوانان هنوز روانشناسی و مشاوره را به دلیل اینکه اثرش عینی و فوری نیست نمیپذیرند و صرفا دنبال دارو درمانی میروند. برای حل این مشکل هم نیاز به آموزش و فرهنگسازی بیشتری در جامعه وجود دارد.
از سوی دیگر، درآمد بسیاری از جوانان به شکلی نیست که بتوانند تعرفههای گران خدمات مشاوره و روان درمانی را پوشش دهد. بخصوص اینکه این جلسات مشاوره و روان درمانی، معمولا باید مدتهای طولانی ادامه باشد که تقبل این هزینهها برای خیلی از جوانان، امکانپذیر نیست.
مریم بنایی، روانشناس بالینی هم بر اهمیت مراقبت و توجه به نیازهای روحی و روانی جوانان تاکید کرد و گفت: «امکان ابتلا به بیماریهای روحی و روانی در دورههای مختلف زندگی نوجوانان و جوانانی که در معرض عوامل استرسزا، فقر، بیماریهای روحی و روانی، خشونت و زورگیری و مصرف موادمخدر بودهاند، بیش از سایرین است، یکی از مهمترین و ضروریترین وظایف بزرگسالان، توجه و مراقبت از سلامت روان نوجوانان و جوانان است.»
وی توانمندسازی، اقدامهای پیشگیرانه، مداخلههای زودهنگام، آموزش مهارتهای زندگی و تاب آوری، دسترسی به خدمات آموزشی، سلامت و خودمراقبتی را از عوامل مهم در ساختن آیندهای سالم برای نوجوانان و جوانان دانست و عنوان کرد: «با توجه به ویژگیهای این دوران که شامل نوگرایی، ریسک پذیری، روحیه خوش بینی و مثبت اندیشی است، آمادگی بیشتری برای پذیرش این سنتهای نو در نوجوانان و جوانان پدید میآید که بر رفتارهای این قشر از جامعه، تاثیر میگذارد. در صورت رویارویی با ناراحتیهای روانی کودکان، نوجوانان و جوانان باید با حوصله و متانت آنها را رفع کنیم و از تصمیم گیری عجولانه بپرهیزیم.»
همچنین شهرام رفیعیفر که سالها به عنوان مدیرکل دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت فعالیت داشته است، درباره اهمیت سلامت روان جوانان تاکید کرد: «اغلب سلامت روان جوانان مورد غفلت قرار میگیرد. بدیهی است که آینده این کشور در دست جوانان است و آنها هستند که باید فردایی بهتر را رقم زنند. درحال حاضر بزرگترین بخش جمعیت جهان را افراد زیر ۲۵ سال تشکیل میدهند. بیشتر مسائل و اختلالات روانی در دوران نوجوانی آغاز شده و تا بزرگسالی ادامه مییابد و چنانچه درمان نشود عواقب عاطفی و اجتماعی شدیدی را به افراد و جوامع تحمیل میکند. پیشگیری اولیه و ارتقای سلامت روان جوانان و تشخیص به موقع مسائل و اختلالات روانی جوانان بسیار مقرون بهصرفه است و از عواقب فردی و اجتماعی اختلالات روانی میکاهد.»
وی تاکید کرد: «شیوع اختلالات روانی در بین جوانان موجب افزایش خودکشی در جهان شده است. امروزه تغییرات سریع اجتماعی ناشی از توسعه و جهانی شدن، مهاجرت به شهرها، انزوای اجتماعی، بیکاری و فقر، فشار و رقابت برای موفقیت در مدرسه، دانشگاه و کار، فشار و آزار همسالان، بحرانهای فردی و خانوادگی و سرانجام شکست ارزشهای سنتی جوامع که خود بر شکاف ارزشی و فرهنگی بین نسل جوان و خانوادههایشان دامن میزند، سلامت روان جوانان را تهدید میکند. در برابر چنین تهدیداتی که سلامت روان جوانان کشورمان را تهدید میکند نباید سکوت کرد.»
رفیعیفر یادآور شد: «باید به جوانان کشورمان بیاموزیم که چگونه از خود مراقبت کنند و دانش و مهارت شناسایی، توصیف و مدیریت استرس و مسایل عاطفی را در آنها ایجاد کنیم تا در مواقع استرس و بحرانهای عاطفی از این معلومات و مهارتها استفاده کنند. علاوه براین آنها باید بدانند که در چنین مواقعی باید به کجا و چه کسی مراجعه کنند تا به خوبی و به درستی یاری شوند و از شر یاریکنندگان بدتر از دشمن در امان بمانند که از چاله به چاه نیفتند. رهبران، مدیران و معتمدان محلات و شهرها باید نقش الگوی مثبت سلامت روان را ایفا کنند تا سلامت روان جوانان تامین و حفظ شود و ارتقا یابد. علاوه بر این باید به نقش فضای فرهنگی محلات و شهر در رفع انگ و تبعیض از اختلالات روانی نیز توجه کرد.»
وی خاطرنشان کرد: «مراکز ارائه خدمات بهداشتی درمانی کشور نیز باید خدمات ویژه آموزشی و درمانی مورد نیاز جوانان را تامین کنند. برای این کار تقویت دانش و مهارت ارائهدهندگان خدمات بهداشتی در زمینه ارتقای سلامت روانی جوانان ضروری است. خدمات ارتقای سلامت روان جوانان باید در جامعه صورت گیرد تا بهبود جوانان مبتلا تسریع شود. در تمام مراحل تشخیص، درمان و بازتوانی جوانان مبتلا به اختلالات روانی درمراکز درمانی باید مراقب باشیم که حقوق انسانی آنها رعایت شود و خشونتی علیه آنها اعمال نشود. در ارائه خدمات سلامت روان به جوانان باید فرصت مشارکت جوانان فراهم شود تا محیطی مطبوع و دوستدار جوانان ایجاد شود و کیفیت و تاثیر خدمات افزایش یابد.»
رفیعیفر تاکید کرد: «سیاستهای بهداشتی و آموزشی کشور باید با هدف ارتقای سلامت روانی جوانان بازنگری شود تا دانش، نگرش و مهارت مورد نیاز برای ارتقای سلامت روانی جوانان در مدارس و مراکز آموزشی کشور در اولویت قرار گیرد و سیاستهای حامی پیشگیری اولیه از معضلات روانی و حمایت از جوانان مبتلا در بخش سلامت کشور اتخاذ شود. توجه به سلامت روان جوانان آسیبپذیر کشور ضروری است. جوانان اسیر فقر و بیکاری، خانوادههای از هم پاشیده، ترکتحصیل کرده، حاشیهنشین، معتاد، مبتلا به «اچآیوی»، بزهکار، قربانی خشونت جنسی و ... بیش از آن که شایسته تحقیر و سرزنش باشند، شایسته حمایت هستند. سلامت روان چنین جوانانی بیش از سایر جوانان در معرض خطر است.»
وی یادآور شد: «ارائه خدمات ویژه سلامت روان به چنین جوانانی نه تنها یک ضرورت بلکه تلاشی برای جبران خطایی است که جامعه درحق آنها مرتکب شده است. باید از انزوای اجتماعی آنها بکاهیم و فرصتی برای حضور دوباره در خانه، مدرسه، محل کار و جامعه به آنها بدهیم.»
موانع دسترسی جوانان به خدمات سلامت روان
با وجودی که طبق آمارهای رسمی ارائه شده، ابتلا به اختلالات روانی در دوران کرونا با شیب صعودی همراه بوده است، اما از سوی دیگر شاهد هستیم که وضعیت دسترسی جوانان به خدمات سلامت روان همچنان مطلوب نیست. بسیاری از عوامل مختلف، دست به دست هم دادهاند تا جوان مبتلا به اختلالات روانی نتواند با هزینهای معقول به خدمات سلامت روان، دسترسی داشته باشد. البته در این بین، عدهای از مبتلایان نیز به دلیل فقر آموزش و فرهنگسازی در این حوزه، به شکل خودخواسته از دریافت خدمات درمانی اجتناب میکنند.
در این بین، بیمه نبودن اغلب خدمات سلامت روان و هزینه بالای دریافت این خدمات موجب شده است که خیلی از جوانان مبتلا به اختلالات روانی، عطای مراجعه به مراکز درمانی را به لقایش ببخشند.
مریم حبیب، مشاور ازدواج نیز در گفتگو با سپید با اشاره به خلاء پوشش بیمهای خدمات مشاوره و رواندرمانی میگوید: «هزینه مشاوره و رواندرمانی برای بسیاری از مراجعان، رقم چشمگیری است. در غیاب پوشش بیمهای، خیلی اوقات شاهد هستیم که ارجاع به مشاوران و روانشناسان شکل نمیگیرد. جلسات مشاوره و رواندرمانی هم اینطور نیست که در یک جلسه جواب دهد و گاهی نیاز است که مراجعه کننده چندین ماه به درمانگرش مراجعه کند. همین موضوع نیز هزینههای مشاوره را افزایش میدهد.»
او با اشاره به ضرورت نظارت بیشتر بر تعرفههای خدمات مشاوره و رواندرمانی، یادآور میشود: «گاهی برخی مشاوران و روانشناسان، یک رویکرد جدید درمانی را به انحصار خود درمیآورند. حتی گاهی دیده شده است که مبالغ میلیونی بابت هر جلسه از مراجعه کننده دریافت کردهاند. باید نظارتی وجود داشته باشد تا از دریافت تعرفههای اضافی جلوگیری شود. گاهی نیز برخی مشاوران کمتجربه صرفا به واسطه ارتباط با کلینیکها جذب بازار کار میشوند، در حالی که برخی از مشاوران و روانشناسان حاذق ممکن است به دلیل نداشتن چنین ارتباطاتی، نتوانند در بازار کار فعال باشند. متاسفانه در اغلب موارد هم مراجعه کننده نمیداند که مدرک تحصیلی درمانگرش چیست و هر ادعایی که درمانگر مطرح کند، چندان برای بیماران قابل تشخیص نیست.»
این مشاور ازدواج تاکید میکند: «هنوز فرهنگ مراجعه به مشاور و روانشناس، بخصوص در شهرهای کوچکتر نهادینه نشده است. عدهای هنوز فکر میکنند که اگر به مشاور مراجعه کنند، پولشان را دور ریختهاند و از اهمیت این خدمات بیاطلاع هستند. در این زمینه نیاز است که رسانهها در سطح وسیعتری به اهمیت خدمات مشاوره و روانشناسی بپردازند.»
او یادآور میشود: «همچنین برخی مشاوران نیز صرفا به دلیل بازار کار مطلوب، خدمات مشاوره ازدواج و خانواده را ارائه میدهند، در حالی که در حیطه تخصص آنها نیست. به اینگونه موارد باید نظارت شود تا وجهه خدمات مشاوره و رواندرمانی، خدشهدار نشود.»
واقعیت این است که بسیاری از جوانان، اهمیت و اثربخشی مشاوره را در حل مشکلات عاطفی و خانوادگی به خوبی میدانند، اما بالا بودن هزینههای مشاوره، انگیزه آنان را برای مراجعه به مشاور و روانشناس، کمتر میکند.
تحت پوشش بیمه نبودن خدمات روان درمانی، استقبال جوانان برای مراجعه به مراکز مشاوره را کاهش داده است. بسیاری از جوانان به لحاظ اقتصادی از عهده پرداخت هزینههای مشاوره بر نمیآیند. البته در سالهای اخیر، بیمههای تکمیلی هزینه برخی خدمات مشاورهای را متقبل شدهاند که در صورت تداوم آن جوانان بیشتری میتوانند نسبت به دریافت خدمات سلامت روان، امیدوار باشند. از سوی دیگر، برخی جوانان هنوز روانشناسی و مشاوره را به دلیل اینکه اثرش عینی و فوری نیست نمیپذیرند و صرفا دنبال دارو درمانی میروند. برای حل این مشکل هم نیاز به آموزش و فرهنگسازی بیشتری در جامعه وجود دارد.
مرجع : روزنامه سپید