مراجعه به روانشناس در جامعه نهادینه نشده است
سلامت روان وجوه مختلفی دارد و مادامی‌که فردی به‌طور شاخص و با نماد بیرونی دچار معضل روانی نشده باشد در دایره افراد بیمار و یا افراد نیازمند به کمک روان قرار نمی‌گیرد، بااین‌حال در دهه‌های اخیر بیش از گذشته روی تأثیر سلامت روان بر کیفیت زندگی فردی و اجتماعی افراد تأکید شده است.
ازآنجایی‌که توانمندی افراد در مواجهه با مشکلات در اجتماعات مختلف باهم متفاوت است این امکان و جود داد که انسان تحت تأثیر انواع بیمارهایی که به سلامت روان وی آسیب می‌رسانند قرار گیرد.
Overthinking یا نشخوار فکری یکی از مشکلاتی است که افراد زیادی بی‌آنکه بدانند با آن روبه‌رو میشوند و یا به‌طور دائم با آن دست و پنجه نرم می‌کنند.
هلن غیاثوند، کارشناس ارشد روانشناسی در گفت‌وگو با ایسنا با توضیح این موضوع که نشخوار فکری تمرکز فکری اجباری با علائم منفی است، اظهار کرد: نشخوار فکری همواره با پریشانی و اضطراب همراه است و فردی که وارد این چرخه میشود گمان میکند با فکر کردن پیاپی به راه‌حل می‌رسد که درواقع این اتفاق رخ نمی‌دهد.
وی ادامه داد: فرد در این چرخه تصور میکند تنها با فکر کردن کنترل موضوع را به دست می‌گیرد درحالی‌که مشخص است وارد یک چرخه معیوب شده که با تحمل اطراف و استرس درونی از روند صحیح تفکر و تصمیم‌گیری خارج‌شده و نیز این روند همواره با وارد شدن ریشه‌های نگرانی از گذشته ادامه می‌یابد.
این روانشناس گفت: افرادی که درگیر Overthinking هستند در رویارویی با انواع موقعیت‌ها و تصمیم‌های زندگی یک هیجان کاذب و غیرقابل‌کنترل دارند که به افکار آزاردهنده می‌انجامد و دائم فکر کردن به یک موضوع را تکرار میکند و تصور می‌کنند موضوعی که این‌طور در فکر آن‌ها مهم جلوه میکند برای دیگران نیز حائز اهمیت است؛ درحالی‌که از منظر بیرونی شاید مسئله موضوع خاصی هم نباشد.
وی خاطرنشان کرد: اگر فرد به فکر کردن پیاپی ادامه دهد به یک عادت بدل میشود که میتواند آسیب‌های دیگر ازجمله افسردگی، عدم درک احساسات خود و افراد پیرامون، وسواس، فوبیا و در موارد حاد حتی به اسکیزوفرنی بیانجامد. در این مواقع اگر افراد با یک فکر تکرار شونده روبه‌رو شوند باید از خود سؤال کنند که چرا دائم در حال فکر کردن هستند و درست‌ترین راه‌حل هم این است که با یک مشاور و یا روانشناس برای رفع مشکلشان ارتباط بگیرند.
غیاثوند در ادامه با ابراز تأسف از این موضوع که هنوز مراجعه به روانشناس و مشاور در جامعه نهادینه نشده و برخی‌ها با نگاه تحقیر به مراجعه افراد به روانپزشک نگاه می‌کنند، توضیح داد: سلامت روان مانند سلامت جسم و حتی پیش از آن حائز اهمیت است لذا اهمیت دادن به آن باید برای همه در جامعه جا بیفتد و افراد هم حتماً نیاز نیست به دیگران اعلام کنند که برای رفع مشکلاتشان به روانشناس مراجعه کرده‌اند و نباید نگران برچسب خوردن باشند.
وی یادآور شد: بهتر است زمانی که احساس می‌کنیم در ما و در شخصیتمان تغییری ایجاد شده که ما را از فردی که پیشتر بوده‌ایم متمایز میکند در آن تأمل کنیم و در این خصوص مشاوره دریافت کنیم.
این کارشناس ارشد روانشناسی در پایان اظهار کرد: گاهی احساسات ما به اتفاقات پیرامون و یا به اتفاقاتی که در مورد شخص ما و در خصوص درونیاتمان رخ می‌دهد تغییر میکند و این دقیقاً همان نقطه‌ای است که شاید لازم باشد کمکی از بیرون دریافت کنیم.
ازآنجایی‌که توانمندی افراد در مواجهه با مشکلات در اجتماعات مختلف باهم متفاوت است این امکان و جود داد که انسان تحت تأثیر انواع بیمارهایی که به سلامت روان وی آسیب می‌رسانند قرار گیرد.
Overthinking یا نشخوار فکری یکی از مشکلاتی است که افراد زیادی بی‌آنکه بدانند با آن روبه‌رو میشوند و یا به‌طور دائم با آن دست و پنجه نرم می‌کنند.
هلن غیاثوند، کارشناس ارشد روانشناسی در گفت‌وگو با ایسنا با توضیح این موضوع که نشخوار فکری تمرکز فکری اجباری با علائم منفی است، اظهار کرد: نشخوار فکری همواره با پریشانی و اضطراب همراه است و فردی که وارد این چرخه میشود گمان میکند با فکر کردن پیاپی به راه‌حل می‌رسد که درواقع این اتفاق رخ نمی‌دهد.
وی ادامه داد: فرد در این چرخه تصور میکند تنها با فکر کردن کنترل موضوع را به دست می‌گیرد درحالی‌که مشخص است وارد یک چرخه معیوب شده که با تحمل اطراف و استرس درونی از روند صحیح تفکر و تصمیم‌گیری خارج‌شده و نیز این روند همواره با وارد شدن ریشه‌های نگرانی از گذشته ادامه می‌یابد.
این روانشناس گفت: افرادی که درگیر Overthinking هستند در رویارویی با انواع موقعیت‌ها و تصمیم‌های زندگی یک هیجان کاذب و غیرقابل‌کنترل دارند که به افکار آزاردهنده می‌انجامد و دائم فکر کردن به یک موضوع را تکرار میکند و تصور می‌کنند موضوعی که این‌طور در فکر آن‌ها مهم جلوه میکند برای دیگران نیز حائز اهمیت است؛ درحالی‌که از منظر بیرونی شاید مسئله موضوع خاصی هم نباشد.
وی خاطرنشان کرد: اگر فرد به فکر کردن پیاپی ادامه دهد به یک عادت بدل میشود که میتواند آسیب‌های دیگر ازجمله افسردگی، عدم درک احساسات خود و افراد پیرامون، وسواس، فوبیا و در موارد حاد حتی به اسکیزوفرنی بیانجامد. در این مواقع اگر افراد با یک فکر تکرار شونده روبه‌رو شوند باید از خود سؤال کنند که چرا دائم در حال فکر کردن هستند و درست‌ترین راه‌حل هم این است که با یک مشاور و یا روانشناس برای رفع مشکلشان ارتباط بگیرند.
غیاثوند در ادامه با ابراز تأسف از این موضوع که هنوز مراجعه به روانشناس و مشاور در جامعه نهادینه نشده و برخی‌ها با نگاه تحقیر به مراجعه افراد به روانپزشک نگاه می‌کنند، توضیح داد: سلامت روان مانند سلامت جسم و حتی پیش از آن حائز اهمیت است لذا اهمیت دادن به آن باید برای همه در جامعه جا بیفتد و افراد هم حتماً نیاز نیست به دیگران اعلام کنند که برای رفع مشکلاتشان به روانشناس مراجعه کرده‌اند و نباید نگران برچسب خوردن باشند.
وی یادآور شد: بهتر است زمانی که احساس می‌کنیم در ما و در شخصیتمان تغییری ایجاد شده که ما را از فردی که پیشتر بوده‌ایم متمایز میکند در آن تأمل کنیم و در این خصوص مشاوره دریافت کنیم.
این کارشناس ارشد روانشناسی در پایان اظهار کرد: گاهی احساسات ما به اتفاقات پیرامون و یا به اتفاقاتی که در مورد شخص ما و در خصوص درونیاتمان رخ می‌دهد تغییر میکند و این دقیقاً همان نقطه‌ای است که شاید لازم باشد کمکی از بیرون دریافت کنیم.
