آیا «اختلالات روانی» در زنان شایع‌تر است؟
به گزارش «میگنا»، دکتر علی ناظری در گفت‌وگو با ایسنا، سلامت روان را نوعی به‌زیستی روانشناختی و عدم وجود هر نوع اختلال روانپزشکی و روانشناختی در فرد و در تعریف دیگر نیز، نوعی از عملکرد قابل قبول در سطح کنترل عاطفی و رفتاری افراد دانست.
وی با بیان اینکه فردی دارای سلامت روان است که شناختی معقول از توانایی‌های خود داشته باشد افزود: همچنین چنین فردی باید بتواند با استرس‌های معمول زندگی کنار آمده و کار مفید و سازنده‌ای را در تعامل با جامعه انجام دهد.
وی در خصوص سلامت روان زنان در دنیا و جوامع مختلف اظهار کرد: به طور کلی زنان از منظر سلامت روانی در معرض خطر بیشتری قرار دارند به طوریکه در برخی اختلالات اضطرابی و افسردگی، آمار بیشتری از آنان گزارش میشود؛ البته بخشی از این امر بدلیل پیگیری و مراجعات بیشتر زنان نسبت به مردان است چرا که زنان این مسائل را جدی‌تر گرفته و ساختار روانشناختی آنها به‌گونه‌ای است که این موضوعات را راحت‌تر بروز می‌دهند.
به گفته این روانپزشک دلایل دیگری غیر از تاثیر عوامل زیست‌شناختی و هورمونی (که تاثیرش در برخی اختلالات سلامت روانی زنان ثابت شده) ، شیوع اختلالات روانی بین مردان و زنان را متفاوت میکند و این بدان معنا نیست که این اختلالات بین زنان بیشتر است بلکه منشاء برخی از این اختلالات به عوامل فرهنگی و اجتماعی جوامع مختلف بازمی‌گردد به‌عنوان مثال در طول تاریخ نگاهی تبعیض آلود نسبت به جنسیت زن و مرد وجود داشته و هنوز هم کم و بیش در برخی جوامع می‌توان آن را دید؛ بر اساس همین نگاه زنان بیشتر در معرض آزارهای روحی و روانی، خشونتهای فیزیکی، جسمی و جنسی قرارگرفته‌اند.
دانشیار دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی با تاکید بر اینکه شناخت توانایی‌ها، کنار آمدن با استرس‌های معمول زندگی، مفید و سازنده بودن برای جامعه و تعامل قابل قبول داشتن با جامعه چهار عامل اصلی سلامت روان به شمار می‌رود گفت: یکایک این عوامل در نگاه جنسیت‌زده برخی جوامع همواره کم و بیش وجود داشته و میتواند تاثیری منفی بر زنان چنین جوامعی داشته باشند تا آنها سخت‌تر بتواند توانایی‌های خود را شناخته و با استرس‌هایش کنار بیایند؛ در نهایت تعاملات معمول چنین زنانی با جامعه اطرافشان در مقایسه با مردان، دچار آسیب‌های بیشتری است؛ بنابراین در بررسی سلامت روان بانوان هر کشوری باید توجه بیشتری به این عوامل داشته باشیم.
وی در خصوص سلامت روان زنان در دنیا و جوامع مختلف اظهار کرد: به طور کلی زنان از منظر سلامت روانی در معرض خطر بیشتری قرار دارند به طوریکه در برخی اختلالات اضطرابی و افسردگی، آمار بیشتری از آنان گزارش میشود؛ البته بخشی از این امر بدلیل پیگیری و مراجعات بیشتر زنان نسبت به مردان است چرا که زنان این مسائل را جدی‌تر گرفته و ساختار روانشناختی آنها به‌گونه‌ای است که این موضوعات را راحت‌تر بروز می‌دهند.
به گفته این روانپزشک دلایل دیگری غیر از تاثیر عوامل زیست‌شناختی و هورمونی (که تاثیرش در برخی اختلالات سلامت روانی زنان ثابت شده) ، شیوع اختلالات روانی بین مردان و زنان را متفاوت میکند و این بدان معنا نیست که این اختلالات بین زنان بیشتر است بلکه منشاء برخی از این اختلالات به عوامل فرهنگی و اجتماعی جوامع مختلف بازمی‌گردد به‌عنوان مثال در طول تاریخ نگاهی تبعیض آلود نسبت به جنسیت زن و مرد وجود داشته و هنوز هم کم و بیش در برخی جوامع می‌توان آن را دید؛ بر اساس همین نگاه زنان بیشتر در معرض آزارهای روحی و روانی، خشونتهای فیزیکی، جسمی و جنسی قرارگرفته‌اند.
دانشیار دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی با تاکید بر اینکه شناخت توانایی‌ها، کنار آمدن با استرس‌های معمول زندگی، مفید و سازنده بودن برای جامعه و تعامل قابل قبول داشتن با جامعه چهار عامل اصلی سلامت روان به شمار می‌رود گفت: یکایک این عوامل در نگاه جنسیت‌زده برخی جوامع همواره کم و بیش وجود داشته و میتواند تاثیری منفی بر زنان چنین جوامعی داشته باشند تا آنها سخت‌تر بتواند توانایی‌های خود را شناخته و با استرس‌هایش کنار بیایند؛ در نهایت تعاملات معمول چنین زنانی با جامعه اطرافشان در مقایسه با مردان، دچار آسیب‌های بیشتری است؛ بنابراین در بررسی سلامت روان بانوان هر کشوری باید توجه بیشتری به این عوامل داشته باشیم.
