دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 29 Apr 2024
تاریخ انتشار :
دوشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۹۱ / ۱۰:۲۳
کد مطلب: 10335
۰

آیا دانشجویان با پرداخت شهریه باز هم علوم انسانی می‌خوانند؟

اتفاقی که در برخی کشورهای دنیا در حال رخ دادن است بحث خصوصی شدن آموزش عالی است. این اتفاق از زوایای دیگر هم برای جامعه ما قابل تأمل است. این بحث مطرح است که خصوصی شدن آموزش عالی به عنوان یک متغیر چه تأثیری بر شکوفایی علوم انسانی دارد.
هدف از نگارش این مطلب این است که رابطه علی و علت و معلولی میان دو متغیر "خصوصی شدن آموزش عالی" و "شکوفایی علوم انسانی" را توضیح و تشریح نماید.

این بدان معناست که نگارنده مفروض می دارد که خصوصی شدن آموزش عالی نسبتی با شکوفایی علوم انسانی دارد. به این معنا که هر چه دانشگاهها به سوی خصوصی سازی آموزش عالی گام بردارند در این صورت علوم انسانی از کانون توجه آموزش عالی دور خواهد شد.

این موضوع هشداری است که محققان و فیلسوفان معاصر از جمله مارتا نوسبام و نوآم چامسکی نیز به آن اشاره کرده‌اند. مارتا نوسبام در کتاب خود با عنوان "نه برای سود" این موضوع را در کانون توجه خود داشته که توجه صرف به نیازهای بازار در تضاد با شکوفایی علوم انسانی است.

نوآم چامسکی هم در مطلب اخیر خود به این نکته اشاره می‌کند که خصوصی سازی آموزش عالی در سراسر دنیا در حال گسترش است و او این موضوع را خطری برای شکوفایی علوم انسانی می‌داند.

اما چرا توجه صرف به نیازهای بازار خطری برای علوم انسانی است؟ فرض کنیم دانشگاهی روند خصوصی سازی را طی کرده و دیگر به لحاظ منابع مالی و بودجه‌ای نیازی به دولت ندارد.

لذا این دانشگاه سعی خواهد کرد که رشته‌های مورد نیاز بازار از جمله علوم فنی و مهندسی را مورد توجه قرار دهد. اما چرا این اتفاق رخ می دهد؟ دانشجو برای انتخاب رشته وقتی ملاحظه می کند که باید شهریه‌ای پرداخت کند و هم وقتی را برای گذراندن تحصیلات صرف کند ترجیح خواهد داد که رشته‌هایی را انتخاب کند که از بازار کار مناسبی نیز برخوردار باشد.

در واقع او با محاسبه "هزینه منبع" و "هزینه فرصت" دست به انتخاب می زند. این محاسبه سود و زیان(هزینه) انتخاب رشته‌ای مبتنی بر نیاز بازار که بعد از فارغ التحصیلی بتواند این هزینه‌ها را جبران کند را به دنبال خود دارد.

از سوی دیگر فرض کنیم دانشگاه مورد نظر کماکان رشته‌های علوم انسانی را در برنامه کاری خود دارد و روند خصوصی سازی را نیز در دستور کار خود دارد. چون علاقمندی برای تحصیل در رشته‌هایی که مورد توجه بازار نیست، وجود ندارد لذا دانشگاه باید هزینه‌هایی چون حقوق اساتید و مسائل دیگر را کماکان داشته باشد.

این در حالی است که برای نمونه اگر قبلاً کلاس فلسفه یا تاریخ آن دانشگاه با 30 نفر برگزار می شد حالا باید با 10 نفر(نمونه) برگزار شود. یعنی دانشگاه 20 نفر شهریه‌پرداز را از دست داده و در محاسبه سود و زیان، هزینه‌ها به تدریج بر سود حاصل از برقراری این رشته ها خواهد چربید.

نگارنده بر آن است که این دیدگاه به نوعی ناشی از تفکر نولیبرال است. اگر تفکر نولیبرال بر "انسان اقتصادی" و "دولت کوچک" تأکید دارد این موضوعات به دنبال خود الزاماتی چون خصوصی شدن دانشگاهها را نیز به دنبال خواهد داشت.

حال شاید چاره کار این باشد که "دولت" در اقتصاد "کوچک" و "منقبض" باشد ولی از آموش عالی و آموزش همگانی و عمومی حمایت کند و در حوزه حمایتهای فرهنگی و آموزش "انبساطی" عمل کند. اما باز این پرسش مطرح است که مگر حوزه‌های اقتصادی کاملاً مجزا از بستر فکری و نظام اندیشگی جوامع است؟!



نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

توصیه‌های سازمان ملل متحد به مناسبت هفته جهانی روانشناس
بهترین نوع جدایی از روان‌درمانگر چیست؟
چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
هر وقت احساس حسادت کردیم ، یادمان باشد ، خاموش کردن شمع دیگری ، باعث نمیشود ، شمع ما درخشان تر نور افشانی کند