بررسی علل فاصله های عاطفی همسران در زندگی مدرن

مشکلات زندگی در عصر مدرن باعث شده است تا افراد بیشتر به دنبال تجدد گرایی و فردگرایی باشند و همین دلیل اعضای خانواده به ویژه همسران به تدریج از هم دور می شوند و ارتباط شان کمرنگ تر و ضعیف تر می شود . وقتی اعضای خانواده از فرصت های روانی و اجتماعی که باید از آن بهره مند باشند فاصله می گیرند در روابط شان سردی شکل می گیرد در این زمان است که بنیان خانواده تهدید می شود.

دکتر رضا احمدی روان شناس و مدرس دانشگاه در این خصوص می گوید: وقتی درصدد آسیب شناسی روانی و اجتماعی این معضلات برمی آییم رد عوامل زیادی را مشاهده می کنیم . از جمله عواملی که افراد را به سردی عاطفی گرایش می دهد احساس روزمرگی و یکنواختی در زندگی است که باعث تکراری و یکسان شدن روزهای زندگی در نظر زوج دیگر و در قالب یک زندگی کلی زناشویی می شود.

بنابراین باید از این دیدگاه خانواده ها را بررسی کرد که عصر مدرن و جدید زندگی اقتصادی ارتباطات عاطفی و فیزیکی اعضای خانواده را با یکدیگر تا حدی کاهش داده است همچنین تمایل به رفاه بیشتر در زندگی مشترک و گرایش به داشتن درآمد بالاتر در سایر سطوح اجتماعی باعث تشدید این معضل در خانواده شده است.

این روانشناس و عضو هیئت علمی در ادامه بیان می کند: افراد از طرفی به افزایش درآمد اقتصادی فکر می کنند و از سوی دیگر بهای گزاف سردی در ارتباطات را می پردازند زن و مرد گاهی اوقات خسته و درمانده به خانه می آیند در حالیکه با تیپ های متفاوت شخصیت های اجتماعی برخورد داشته اند و همین باعث شده تا در محیط خانواده به بهانه های مختلف به مشاجره بپردازند. در این شرایط دست به مقایسه باطن زندگی خود با ظاهر زندگی دیگران زده و عمدتا خود را در سطح پائین تری از ارتباطات اجتماعی قرار می دهند. این دیدگاه نادرست نوع نگرش آنها را به زندگی سالم تغییر می دهد و شکاف عاطفی عمیقی را در روابط به وجود می آورد. از سوی دیگر اختلافات زناشویی میان آنها ریشه دار تر شده و برای فرار از روزمرگی به فکر ایجاد تنوع احساسات و عواطف می افتند. بدیهی است در چنین حالتی خانواده و اعضای آن مسئولیت پذیری را در قالب نقش های خانوادگی فراموش می کنند.

وی با اشاره به مسئولیت های هر فرد در خانواده بیان می کند: مردان اغلب حاضر نیستند مسئولیت های سابق را در خانواده به عهده بگیرد و گروهی از زنان نیز جایگاه اجتماعی جدیدی پیدا کرده اند و از نقش های گذشته اجتماعی و خانوادگی خود فاصله گرفته و آنها را کنار گذاشته اند. تمایل به جدایی و طلاق افزایش پیدا کرده و مناقشات خانوادگی بیشتر شده است در این حالت است که می توان گفت چنین خانواده ای و اعضای آن دچار یخ زدگی عاطفی شده اند. افراد با مقایسه زندگی خود با دیگران معمولا احساس منفی و عقب ماندگی می کنند و رکود را در خود پرورش می دهند . ظواهر زندگی دیگران را ملاک و الگوی مقایسه قرار می دهند . به این جهت اختلافات عمیق تر و مشکلات افزون تر می شود.

دکتر احمدی با بیان راهکارهایی برای حل مشکلات عاطفی و ارتباطی در خانواده می افزاید: افراد برای جلوگیری از بروز چنین پدیده ای قبل از برقراری هر گونه ارتباط اجتماعی یکدیگر را با توجه به تنوع و شباهت فرهنگی باید بشناسند نه اینکه به بهانه شناخت اجتماعی به دنبال ارتباط ناصحیح بوده و یا در قالب و چارچوب نادرست فرهنگی به برقراری ارتباط با هم بپردازند.در زمینه زندگی زناشویی به برقراری رابطه همه جانبه عاطفی ، اجتماعی، اقتصادی ، روانی و فرهنگی باید فکر کرد.
زن وشوهرها در صورتی که از یکدیگر توقعات و انتظاراتی دارند باید آن را با زبانی لطیف برای هم بازگو کنند آنان باید برای احیای همه جانبه ابعاد زندگی مشترک را مورد بررسی قرار دهید.همچنین توصیه می شود این افراد با گوشزد و هشدارهای اجتماعی به هیچ وجه شخصی برخورد نکنند و همیشه نظام خانواده را به شکلی یک پارچه مد نظر قرار دهند اگر قصد مقایسه ظاهر زندگی خود را با دیگران دارند افراد فرودست را بیش از افراد فرادست مورد نظر قرار دهند به این شکل می توانند به جای افزایش توقعات و خواسته های غیر منطقی شکرگزار داشته های خود باشند و عملا یکدیگر را در همه ساعات زندگی مورد لطف و عنایت روانی قرار دهند.

وی در پایان خاطر نشان می کند: زوج ها بهتر است تعریف و تمجیدهای تکراری روزمره را ترک کنند و در کنار یکدیگر قدردانی داشته باشند و در مواقع درست و بهنگام اندک اندک خواسته های خود را مطرح کنند در صورتی که نشانه شکاف مذکور در روابط بین فردی وجود داشته باشد بهتر است از واژه هایی مانند "چرا" ، "باید" ، "نباید" و... استفاده نکرده و واژه هایی مانند "چطور" ، "چگونه" و... را جایگزین کنند.