گزارشی از ضرورت پوشش بيمهاي خدمات دندانپزشكي
گزارش«ايران» از ضرورت پوشش بيمهاي خدمات دندانپزشكي - (بخش نخست)
طلسم بيمه دندانپزشكي شكستني است
دلتان به حال كرمهاي دندان خواهد سوخت اگر بدانيد كه تا چند سال آينده، ديگر دندان سالمي در دهان ايرانيها نخواهد ماند تا آنها به كار خود ادامه دهند و متأسفانه كرمها در ميان دندان ايرانيها، خيلي زود از كار افتاده خواهند شد!
ميگوييد اغراق است؟ فقط كافي است با كمي دقت در اين آمارها نگاهي در آينه كرده و دندانهاي پر شده، پر نشده و متأسفانه جاي دندانهاي كشيده شده خود را بشماريد.
٭ 35 تا 45 ساله: 6 تا 7 دندان كشيده
٭ 18 ساله: يك دندان كشيده شده
٭ 10 تا 12 ساله: سه دندان پوسيده يا كشيده شده
٭ 6 تا 9 ساله: جداي از دندانهاي پوسيده در سنين قبل، يك دندان دائمي كشيده شده
٭ 6 ساله: 5 دندان پوسيده
٭ 3 ساله: دست كم سه دندان پوسيده
البته آخرين سرشماري وضع سلامت دهان و دندان در ايران در سال 83 انجام شده است و بعيد نيست كه دندان هاي كمتري براي45 سالههاي امروز باقي نمانده باشد چه برسد به اين كه بخواهيم آماري از تعداد دندانهاي ازدست رفته آنها بدهيم.
DMFT شاخص نشاندهنده تعداد دندانهاي پوسيده، كشيده و پر شده است كه بر مبناي آن وضع سلامت دهان و دندان در كشورها سنجيده ميشود. براساس سرشماري سال 83، شاخص DMFT در ايرانيان 86/1 تعيين شده كه هر چند از نظر معيارهاي سازمان بهداشت جهاني براي كشورهاي در حال توسعه، رقم قابل قبولي است، اما در بررسي اجزاي اين شاخص شاهديم كه بيش از 90 درصد اين شاخص متعلق به دندانهاي پوسيده ايرانيها است كه زنگ خطري براي نظام سلامت محسوب ميشود.
اين حقايق كه خرابي و پوسيدگي دندانهاي كودكان ايراني سه برابر بيشتر از استانداردهاي جهاني است، رشد آمار شيوع بيماريهاي دهان و دندان در گروه سني زير 6 سال و بويژه زير سه سال بيشتر است، در حالي كه براساس اهداف سازمان جهاني بهداشت بايد 65 درصد دندانهاي اين گروه سالم باشد، بيش از 50 تا 60 درصد كودكان ايران در سه سالگي دندان پوسيده دارند در حالي كه بايد 90 درصد دندانهاي آنها سالم باشد، 80 تا 85 درصد كودكان 6 ساله ايراني بايد دندان سالم داشته باشند و... واقعاً دردناك است، اما بايد گفت ابعاد فاجعه وقتي نگرانكننده ميشود كه بدانيم هر فرد 18 ساله ايراني، در حالي كه بايد همه دندانهايش سالم باشد، يك دندان از دست رفته دارد و بدتر از همه رشد آمار ازدست دادن دندان در بين بزرگسالان ايراني است. 45 سالههاي كشورمان 6 تا 7 دندان كشيده دارند در حالي كه افراد اين سن در كشورهاي پيشرفته به طور متوسط هيچ دندان كشيدهاي ندارند و در كشورهاي منطقه هم – جز افغانستان و عراق – 45 سالهها 3 تا 4 دندان كشيده دارند.
حال سؤال اين است كه: «چرا ايرانيها به بهداشت دهان و دندان خود بيتوجه هستند؟» و به عبارتي «چرا ما تا جايي به سلامت دندانهاي خود بيتوجهي ميكنيم تا در از دست دادن دندان، سرآمد گذر از استانداردهاي جهاني شويم؟!»
بررسيهاي مختلفي درباره علت از دست رفتن دندان ايرانيها در سنين مختلف صورت گرفته و در مجموع چهار علت اصلي كه در اين مسئله مهم دخيل بوده، شناسايي شده است. به گفته استاديار دانشكده دندانپزشكي دانشگاه علوم پزشكي تهران اين چهار عامل شامل علل اقتصادي، فرهنگي، دسترسي فيزيكي و مانع سيستم ميشود.
در بخش مشكلات اقتصادي، افراد به نحوي كه بايد در برابر هزينههاي بيماريهاي مربوط به دندان خود، حمايت نميشوند، علاوه بر اين كه حمايتهاي بيمهاي از خدمات دندانپزشكي مناسب نيست، براي گروههاي آسيبپذير و محروم كه بخشي از خدمات دندانپزشكي براي آنها بايد به شكل رايگان انجام شود هم حمايتهاي مناسبي وجود ندارد.
دكتر حسين حصاري توضيح ميدهد كه از نظر فرهنگي هم بيشتر افراد جامعه يا اطلاع دقيقي از نحوه مراقبت از دندانهاي خود ندارند يا سلامت دهان و دندان براي آنها اهميتي ندارد، البته برنامههاي آموزشي براي اطلاعرساني به مردم در سطح جامعه ارائه ميشود، اما كفاف مسئله را نميدهد به علاوه عدهاي بر اين باورند كه تا 12 سالگي هنوز دندانهاي دائمي درنيامده است يا دندان دائمي را با شيري اشتباه گرفته و وقتي خراب ميشود فكر ميكنند دندان شيري است دوباره رويش ميكند.
به گفته وي موانع فيزيكي در دسترسي افراد به خدمات دندانپزشكي مانند معلوليت افراد و دسترسي نداشتن به دندانپزشك، كامل نبودن پوشش خدمات در مراكز بهداشتي – درماني و ارائه نشدن همه خدمات در مراكز يا نبود سيستم ارائه خدمات در برخي مناطق هم موجب دسترسي نامناسب مردم به خدمات دندانپزشكي ميشود.
وي با اشاره به اينكه از دست دادن دندان به مثابه از دست دادن عضو مهمي از بدن است، درباره نحوه حمايتهاي ساير كشورها در زمينه تأمين سلامت دهان و دندان افراد جوامع خود ميگويد: با توجه به قدرت مالي كشورها سيستمهاي مختلفي به منظور تأمين سلامت دهان و دندان افراد جوامع تعريف شده است معمولاً در كشورهاي با درآمد سرانه پائين عمده بودجهها به پيشگيري از ابتلاي افراد به بيماري اختصاص مييابد و در كشورهاي متمولتر، دستهاي سيستمهاي بيمهاي را تقويت ميكنند و در برخي كشورهاي توسعه يافته ديگر كه سيستم بيمهاي قوي ندارند،در عوض مردم توانايي پرداخت هزينههاي دندانپزشكي را دارند.
حصاري با اشاره به اينكه در ايران مسائل پزشكي و داروهاي تازه توليد شده با قدرتي كه شركتهاي دارويي دارند به راحتي در فهرست بيمهاي قرار ميگيرد، اظهار ميكند: متأسفانه نوبت به بيمه دندانپزشكي كه ميرسد، بيمههاي عمومي يا فرماليته اين موضوع را پذيرفته يا اصلاً زيربار نميروند، در اين شرايط است كه از 400 تا 500 خدمتي كه اكنون در بخش دندانپزشكي به مردم ارائه ميشود، 20 خدمت هم زير پوشش بيمه نيست، شايد علت اصلي آن اين باشد كه گروه دندانپزشكي را با پزشك غريبه ميبينند و معتقدند پوشش بيمهاي در اين حوزه موجب بالا رفتن هزينهها ميشود.
وي با اشاره به اينكه بارها با مسئولان بيمهاي كشور درباره اولويتبندي خدمات سلامت مذاكره كردهايم، تصريح ميكند: هر بار به علت كمتر هزينه كردن، از اين اقدام سر باز زدهاند و لذا 30 سال است فهرست خدمات بيمهاي دندانپزشكي دولتي تغيير نكرده و در همان كشيدن، پر كردن، جرمگيري و دندان مصنوعي قفل شده است كه البته همين خدمات بيمهاي هم به شكل كامل پرداخت نشده و يك چهارم تعرفه عادي دندانپزشكي آن هم با دردسر پرداخت ميشود.
وي با بيان اينكه شمار دندانپزشكان طرف قرارداد بيمهها بسيار كم است، ميافزايد: وقتي خدمتي حداقلها را تأمين نميكند و بيمههاي دولتي تعرفه خدمات را در بخش دولتي محاسبه ميكنند، در حالي كه در بخش خصوصي هزينههاي متعددي براي تعرفهگذاري وجود دارد كه در تعرفههاي دولتي ديده نميشود مانند هزينه، محل، دستيار دندانپزشك و موقعيت جغرافيايي، در نهايت مبالغ تعرفهاي پائيني در نظر گرفته ميشود كه دندانپزشك در محاسبات خود متوجه ميشود كه اين تعرفهها حتي كفاف هزينه منشي كه او استخدام كرده را نميدهد، لذا انگيزه فعاليت خود را از دست داده و در نهايت رابطه ميان دندانپزشك و بيمه قطع ميشود.
رئيس سابق اداره سلامت دهان و دندان وزارت بهداشت و درمان با اشاره به اينكه بيمهها در نهايت پوشش خدمات دندانپزشكي براي د ندان 6كودكان زير 12 سال را تقبل كردند، توضيح ميدهد: سه سال قبل بايد 50 ميلياردتومان سرانه براي دندان 6 كودكان زير 12سال پرداخت ميشد، اما در آمارهايي كه از بيمهها گرفتيم، فقط يك تا دو درصد اين مبلغ به خدمت گيرندگان پرداخت شده بود، در اين شرايط است كه با توجه به هزينههاي دندانپزشكي، شاهد كاهش تعداد مراجعهكنندهها به دندانپزشكي براي دريافت خدمات هستيم، چرا كه مردم توان پرداخت هزينههاي بالا را ندارند.
وي همچنين بر مسئوليت مردم به منظور رعايت بهداشت دهان و دندان خود تأكيد كرده و ميگويد: مطالعات نشان ميدهد 50درصد مشكلات دنداني مردم با مراقبتهاي شخصي قابل رفع است، به عنوان مثال دوبار در روز مسواك زدن هزينهاي براي افراد ندارد و اگر فرهنگسازي صحيحي صورت گيرد، هيچ بهانهاي براي بيتوجهي مردم به بهداشت دهان و دندان وجود نخواهد داشت، به علاوه اينكه هزينههاي دندانپزشكي در صورت بيتوجهي به مراقبتهاي شخصي، به شكل تصاعدي بالا خواهد رفت و با خراب شدن هر دندان، به مرور هزينههاي زيادي به افراد تحميل خواهد شد.
دلتان به حال كرمهاي دندان خواهد سوخت اگر بدانيد كه تا چند سال آينده، ديگر دندان سالمي در دهان ايرانيها نخواهد ماند تا آنها به كار خود ادامه دهند و متأسفانه كرمها در ميان دندان ايرانيها، خيلي زود از كار افتاده خواهند شد!
ميگوييد اغراق است؟ فقط كافي است با كمي دقت در اين آمارها نگاهي در آينه كرده و دندانهاي پر شده، پر نشده و متأسفانه جاي دندانهاي كشيده شده خود را بشماريد.
٭ 35 تا 45 ساله: 6 تا 7 دندان كشيده
٭ 18 ساله: يك دندان كشيده شده
٭ 10 تا 12 ساله: سه دندان پوسيده يا كشيده شده
٭ 6 تا 9 ساله: جداي از دندانهاي پوسيده در سنين قبل، يك دندان دائمي كشيده شده
٭ 6 ساله: 5 دندان پوسيده
٭ 3 ساله: دست كم سه دندان پوسيده
البته آخرين سرشماري وضع سلامت دهان و دندان در ايران در سال 83 انجام شده است و بعيد نيست كه دندان هاي كمتري براي45 سالههاي امروز باقي نمانده باشد چه برسد به اين كه بخواهيم آماري از تعداد دندانهاي ازدست رفته آنها بدهيم.
DMFT شاخص نشاندهنده تعداد دندانهاي پوسيده، كشيده و پر شده است كه بر مبناي آن وضع سلامت دهان و دندان در كشورها سنجيده ميشود. براساس سرشماري سال 83، شاخص DMFT در ايرانيان 86/1 تعيين شده كه هر چند از نظر معيارهاي سازمان بهداشت جهاني براي كشورهاي در حال توسعه، رقم قابل قبولي است، اما در بررسي اجزاي اين شاخص شاهديم كه بيش از 90 درصد اين شاخص متعلق به دندانهاي پوسيده ايرانيها است كه زنگ خطري براي نظام سلامت محسوب ميشود.
اين حقايق كه خرابي و پوسيدگي دندانهاي كودكان ايراني سه برابر بيشتر از استانداردهاي جهاني است، رشد آمار شيوع بيماريهاي دهان و دندان در گروه سني زير 6 سال و بويژه زير سه سال بيشتر است، در حالي كه براساس اهداف سازمان جهاني بهداشت بايد 65 درصد دندانهاي اين گروه سالم باشد، بيش از 50 تا 60 درصد كودكان ايران در سه سالگي دندان پوسيده دارند در حالي كه بايد 90 درصد دندانهاي آنها سالم باشد، 80 تا 85 درصد كودكان 6 ساله ايراني بايد دندان سالم داشته باشند و... واقعاً دردناك است، اما بايد گفت ابعاد فاجعه وقتي نگرانكننده ميشود كه بدانيم هر فرد 18 ساله ايراني، در حالي كه بايد همه دندانهايش سالم باشد، يك دندان از دست رفته دارد و بدتر از همه رشد آمار ازدست دادن دندان در بين بزرگسالان ايراني است. 45 سالههاي كشورمان 6 تا 7 دندان كشيده دارند در حالي كه افراد اين سن در كشورهاي پيشرفته به طور متوسط هيچ دندان كشيدهاي ندارند و در كشورهاي منطقه هم – جز افغانستان و عراق – 45 سالهها 3 تا 4 دندان كشيده دارند.
حال سؤال اين است كه: «چرا ايرانيها به بهداشت دهان و دندان خود بيتوجه هستند؟» و به عبارتي «چرا ما تا جايي به سلامت دندانهاي خود بيتوجهي ميكنيم تا در از دست دادن دندان، سرآمد گذر از استانداردهاي جهاني شويم؟!»
بررسيهاي مختلفي درباره علت از دست رفتن دندان ايرانيها در سنين مختلف صورت گرفته و در مجموع چهار علت اصلي كه در اين مسئله مهم دخيل بوده، شناسايي شده است. به گفته استاديار دانشكده دندانپزشكي دانشگاه علوم پزشكي تهران اين چهار عامل شامل علل اقتصادي، فرهنگي، دسترسي فيزيكي و مانع سيستم ميشود.
در بخش مشكلات اقتصادي، افراد به نحوي كه بايد در برابر هزينههاي بيماريهاي مربوط به دندان خود، حمايت نميشوند، علاوه بر اين كه حمايتهاي بيمهاي از خدمات دندانپزشكي مناسب نيست، براي گروههاي آسيبپذير و محروم كه بخشي از خدمات دندانپزشكي براي آنها بايد به شكل رايگان انجام شود هم حمايتهاي مناسبي وجود ندارد.
دكتر حسين حصاري توضيح ميدهد كه از نظر فرهنگي هم بيشتر افراد جامعه يا اطلاع دقيقي از نحوه مراقبت از دندانهاي خود ندارند يا سلامت دهان و دندان براي آنها اهميتي ندارد، البته برنامههاي آموزشي براي اطلاعرساني به مردم در سطح جامعه ارائه ميشود، اما كفاف مسئله را نميدهد به علاوه عدهاي بر اين باورند كه تا 12 سالگي هنوز دندانهاي دائمي درنيامده است يا دندان دائمي را با شيري اشتباه گرفته و وقتي خراب ميشود فكر ميكنند دندان شيري است دوباره رويش ميكند.
به گفته وي موانع فيزيكي در دسترسي افراد به خدمات دندانپزشكي مانند معلوليت افراد و دسترسي نداشتن به دندانپزشك، كامل نبودن پوشش خدمات در مراكز بهداشتي – درماني و ارائه نشدن همه خدمات در مراكز يا نبود سيستم ارائه خدمات در برخي مناطق هم موجب دسترسي نامناسب مردم به خدمات دندانپزشكي ميشود.
وي با اشاره به اينكه از دست دادن دندان به مثابه از دست دادن عضو مهمي از بدن است، درباره نحوه حمايتهاي ساير كشورها در زمينه تأمين سلامت دهان و دندان افراد جوامع خود ميگويد: با توجه به قدرت مالي كشورها سيستمهاي مختلفي به منظور تأمين سلامت دهان و دندان افراد جوامع تعريف شده است معمولاً در كشورهاي با درآمد سرانه پائين عمده بودجهها به پيشگيري از ابتلاي افراد به بيماري اختصاص مييابد و در كشورهاي متمولتر، دستهاي سيستمهاي بيمهاي را تقويت ميكنند و در برخي كشورهاي توسعه يافته ديگر كه سيستم بيمهاي قوي ندارند،در عوض مردم توانايي پرداخت هزينههاي دندانپزشكي را دارند.
حصاري با اشاره به اينكه در ايران مسائل پزشكي و داروهاي تازه توليد شده با قدرتي كه شركتهاي دارويي دارند به راحتي در فهرست بيمهاي قرار ميگيرد، اظهار ميكند: متأسفانه نوبت به بيمه دندانپزشكي كه ميرسد، بيمههاي عمومي يا فرماليته اين موضوع را پذيرفته يا اصلاً زيربار نميروند، در اين شرايط است كه از 400 تا 500 خدمتي كه اكنون در بخش دندانپزشكي به مردم ارائه ميشود، 20 خدمت هم زير پوشش بيمه نيست، شايد علت اصلي آن اين باشد كه گروه دندانپزشكي را با پزشك غريبه ميبينند و معتقدند پوشش بيمهاي در اين حوزه موجب بالا رفتن هزينهها ميشود.
وي با اشاره به اينكه بارها با مسئولان بيمهاي كشور درباره اولويتبندي خدمات سلامت مذاكره كردهايم، تصريح ميكند: هر بار به علت كمتر هزينه كردن، از اين اقدام سر باز زدهاند و لذا 30 سال است فهرست خدمات بيمهاي دندانپزشكي دولتي تغيير نكرده و در همان كشيدن، پر كردن، جرمگيري و دندان مصنوعي قفل شده است كه البته همين خدمات بيمهاي هم به شكل كامل پرداخت نشده و يك چهارم تعرفه عادي دندانپزشكي آن هم با دردسر پرداخت ميشود.
وي با بيان اينكه شمار دندانپزشكان طرف قرارداد بيمهها بسيار كم است، ميافزايد: وقتي خدمتي حداقلها را تأمين نميكند و بيمههاي دولتي تعرفه خدمات را در بخش دولتي محاسبه ميكنند، در حالي كه در بخش خصوصي هزينههاي متعددي براي تعرفهگذاري وجود دارد كه در تعرفههاي دولتي ديده نميشود مانند هزينه، محل، دستيار دندانپزشك و موقعيت جغرافيايي، در نهايت مبالغ تعرفهاي پائيني در نظر گرفته ميشود كه دندانپزشك در محاسبات خود متوجه ميشود كه اين تعرفهها حتي كفاف هزينه منشي كه او استخدام كرده را نميدهد، لذا انگيزه فعاليت خود را از دست داده و در نهايت رابطه ميان دندانپزشك و بيمه قطع ميشود.
رئيس سابق اداره سلامت دهان و دندان وزارت بهداشت و درمان با اشاره به اينكه بيمهها در نهايت پوشش خدمات دندانپزشكي براي د ندان 6كودكان زير 12 سال را تقبل كردند، توضيح ميدهد: سه سال قبل بايد 50 ميلياردتومان سرانه براي دندان 6 كودكان زير 12سال پرداخت ميشد، اما در آمارهايي كه از بيمهها گرفتيم، فقط يك تا دو درصد اين مبلغ به خدمت گيرندگان پرداخت شده بود، در اين شرايط است كه با توجه به هزينههاي دندانپزشكي، شاهد كاهش تعداد مراجعهكنندهها به دندانپزشكي براي دريافت خدمات هستيم، چرا كه مردم توان پرداخت هزينههاي بالا را ندارند.
وي همچنين بر مسئوليت مردم به منظور رعايت بهداشت دهان و دندان خود تأكيد كرده و ميگويد: مطالعات نشان ميدهد 50درصد مشكلات دنداني مردم با مراقبتهاي شخصي قابل رفع است، به عنوان مثال دوبار در روز مسواك زدن هزينهاي براي افراد ندارد و اگر فرهنگسازي صحيحي صورت گيرد، هيچ بهانهاي براي بيتوجهي مردم به بهداشت دهان و دندان وجود نخواهد داشت، به علاوه اينكه هزينههاي دندانپزشكي در صورت بيتوجهي به مراقبتهاي شخصي، به شكل تصاعدي بالا خواهد رفت و با خراب شدن هر دندان، به مرور هزينههاي زيادي به افراد تحميل خواهد شد.