جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 3 May 2024
تاریخ انتشار :
سه شنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۰ / ۰۸:۵۵
کد مطلب: 56559
۳

اختلال اضطراب فراگیر با رویکرد متمرکز بر هیجان

اختلال اضطراب فراگیر با رویکرد متمرکز بر هیجان
دکتر فریما رضوانی
امروزه اضطراب فراگیر به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات روان پزشکی و روان شناسی شناخته شده است.میزان شیوع آن بین 2% تا 6% می باشد که با افزایش سن به 20% هم می رسد. در زنان بیشتر از مردان دیده می شود.
برای درمان اضطراب فراگیر از روش های مختلفی چون دارودرمانی و روان درمانی استفاده شده است.
در رویکردهای روان درمانی از روش های درمانی تحلیلی، شناختی رفتاری، انسانگرایی استفاده گردیده، اما یکی از رویکردهایی که امروزه در درمان این اختلال نقش پر رنگی دارد، رویکرد متمرکز بر هیجان می باشد که ریشه در انسانگرایی و تجربه گرایی دارد.

اضطراب فراگیر بر اساس نظام طبقه بندی DSM5 به عنوان یک اختلال با شرایط ناتوان کننده شناخته می شود که با اضطراب و نگرانی مخرب و علائم دیگر مانند بی قراری، گوش بزنگی، خستگی مزمن، مشکل در تمرکز، تحریک پذیری، تنش عضلانی و اختلال در خواب و اجتناب رفتاری توصیف می گردد. اضطرابی که در این اختلال مطرح می شود به عنوان خصیصه اصلی بوده و پاسخ هیجانی به خطری در آینده اطلاق می گردد.
 نگرانی بیمار گونه نیز یکی دیگر از ویژگیهای این اختلال می باشد که در آن فرد در تلاش است به حل مشکل خطر احتمالی موجود در آینده بپردازد و از حوادث ناگوار در آینده جلوگیری کند.


نشانه های اختلال اضطراب فراگیر در رویکر EFT
  • در این اختلال ماشه چکان هایی شخصی و به خصوص که احساسات دردناک و مزمن (ترس اولیه، تنهایی/غم و شرم) را به همراه دارند، دیده می شود.
    در فرایند رفتاری این اختلال فرد با این هیجانات درگیر شده و به سبب آن تشدید هیجانات دردناک و هسته ای (مانند خود انتقادی) امکان پذیر می گردد که ممکن است فرد یا از آن اجتناب کرده (خودبازداری) و یا بر آن مسلط گردد (نشخوار).
    فرد از اتفاقات احتمالی و دردهای هیجانی بیمناک است و به اجتناب رفتاری و هیجانی بیشتری می پردازد.
    رایج ترین پاسخ های هیجانی به این دردها، پریشانی فراگیر می باشد که تجربه ای هیجانی، ثانویه و نامتمایز است و با تلفیقی از هیجانات که احتمالا شامل ناامیدی، درماندگی، تحریک پذیری، خشم واکنشی، اضطراب، علائم بدنی و غیره دیده می شود.
    هیجانات زیربنایی، ترسناک و هسته ای، حول محور تجارب ترس اولیه (وحشت و هراس)، شرم، غم و تنهایی شکل می گیرند.
    هیجانات اولیه و مزمن نشان می دهند که نیازهای مهم برآورده نشده اند. این نیازها شامل نیاز به تعلق، نزدیکی یا عشق (مرتبط با تنهای/غم)، نیاز به پذیرش، قدردانی، تصدیق یا اعتبار بخشی (مرتبط با شرم) و نیاز به محافظت یا ایمنی (مرتبط با ترس اولیه) می باشد.
نقش هیجان در اختلال اضطراب فراگیر
نقش هیجانات، به دست آوردن اطلاعات سازگارانه در محیط های پیچیده می باشد. اضطراب نوعی اختلال در پردازش هیجانی و متوقف کردن هیجان و ابراز کردن آن به صورت دردناک است که با توجه به در معرض قرار گرفتن پی در پی فرد در محیط های آسیب زا و تهدید کننده بدون محافظت و حمایت کافی ایجاد می شود.

هیجان هایی که در این موقعیت ها ایجاد می شوند، به درستی پردازش و تنظیم نمی گردند، همچنین نماد سازی، برچسب دهی، ابراز درست هیجانات دچار مشکل می گردد،  در نتیجه فرد مشکلاتی چون ضعف، عدم پذیرش، نقص، بی ارزشی، غم و شرم را تجربه خواهد کرد. این تجربه هیجانات دردناک مثل ترس و انزوا و عدم پذیرش برای این افراد تکرار می گردد و فرد قدرت مقابله با آن را نخواهد داشت و قادر نخواهد بود که به محافظت و تسکین خود و حمایت کافی دسترسی پیدا کرده و آشفتگی را کاهش دهد.
هیجانات دردناک در مرکز این اختلال قرار دارند. این هیجانات احساسی از شکسته شدن یا متلاشی شدن به فرد می دهند. درد فیزیکی ناشی از این احساسات در این افراد بالاست. اگر درد هیجانی پردازش نشود و مورد غفلت قرار گیرد، نمی توان به درستی ابراز شود و افراد نمی توانند نیازهایشان برای محافظت، عشق، تائید و حمایت را برآورده کنند.

تفاوت اضطراب و ترس در رویکرد EFT
در رویکر متمرکز بر هیجان، اضطراب درکی از خود به عنوان آسیب پذیر و بدون محافظت بودن است که در کل بدن احساس می شود. البته بین ترس (که پاسخی گذرا به یک محرک خاص است و بعد از رفع خطر، برطرف می گردد) و اضطراب (که یک پاسخ مزمن به پردازش هیجانی مختل است) و هممچنین بین ترس ناسازگارانه اولیه و اضطراب ناسازگارانه اولیه تمایز وجود دارد. ترس ناسازگارانه اولیه ناشی از واکنش فوبیک به یک محرک است که ممکن است یک احساس، فکر یا یک خاطره باشد و معمولا به رویداد یا محرک آسیب زا مرتبط است.

در این مورد ترس در موقعیت اولیه، سازگارانه بوده اما در ادامه به طور نامناسب فعال می شود و به مرور زمان تبدیل به اضطراب می گردد. در اضطراب فراگیر، اضطراب و نگرانی مزمن بوده و شناور است به نحوی که با هیچ محرک خاصی ارتباط ندارد و در عوض افراد در تلاش برای آماده شدن و پاسخ دادن به پیامدهای منفی مورد انتظار در انواع موقعیت های مختلف نگران می شوند. اضطرب ناسازگارانه اولیه به واسطه فعال شدن یک خود – سازماندهی ناایمن یا آسیب پذیر ایجاد می شود که به مرور زمان توسعه یافته است. فردی که مضطرب است سبک دلبستگی ناایمن دارد که معمولا نتیجه آسیب های دلبستگی تکراری است که باعث می شود افراد یا اعتمادشان را به ظرفیت خود برای حمایت و مراقبت از خود از دست می دهند یا در مقابل اعتمادشان به توانایی مراقبین و سایر افراد منبع دلبستگی به پاسخگویی مناسب به نیازهایشان دست نمی یابند.

نقش درمانگر EFT در اختلال اضطراب فراگیر

درمان متمرکز بر هیجان، یک درمان رابطه ای است که بر سنت درمان فرد – مراجع محور راجرز بنا شده است و در آن درمانگر روشی خالص و اصیل را برای بودن یا ارتباط با مراجع پیشنهاد می دهد، بنای این رابطه، اصالت درمانگر است که عنصری ضروری در اعتماد سازی است. درمانگر با اعتماد سازی و همدلی به مراجع اجازه می دهد تا جستجوی درونی کرده، تجربه هیجانی خود را کاوش کند، آن را منعکس کرده و به ابراز مستقیم آن هم برای درمان گر و هم در تکالیف تجربی درمان بپردازد.
بسیاری از مراجعان با مشکلات اضطراب مزمن، نیاز به حجم زیادی از اطمینان خاطر بین فردی دارند که باعث تسکین آنها می شود، اضطراب مزمن در محیط هایی رخ داده که قابل پیش بینی نیستند و این افراد با داشتن نگرانی به دنبال حمایت اطمینان گر می باشند.
به همین دلیل درمانگر نه تنها حضوری تسکین بخش دارد بلکه به مراجع کمک می کند تا به تاب آوری هیجانی، قدرت درونی، اشتیاق برای عملکردی بدون اضطراب و استقلال دست یابد.

اصول درمانی اختلال اضراب فراگیر با رویکرد EFT
پردازش هیجانی برای بقا ضروری است. تمرکز اصلی در این رویکرد تسهیل پردازش هیجانی و سازماندهی خود است. وقتی هیجانات فرد مسدود می گردد در نتیجه ظرفیت افراد در داشتن زندگی رضایت بخش کاهش می یابد. در این رویکرد با پردازش کردن هیجانات و توسعه خود سازمان دهی های مثبت تر و قوی تر می توان روایت های جدیدی در فرد ایجاد کرد.
این افراد هیجانات خود را پردازش، ابراز و تنظیم می کنند و برروی آن تامل کرده و به تغییر آن می پردازند. افزایش آگاهی نسبت به هیجانات اولیه در پردازش هیجانی ضروری است. وقتی افراد به هیجانات خود آگاه گردند می توانند با نیازهایشان ارتباط برقرار کرده و انگیزه پیدا کننئد که آنها را برآورده کنند.
در این رویکرد، دسترسی به ساختارهای خاطرات هیجانی و باورهای تجربه شده به صورت تروماتیک مهم می باشد، چرا که می بایست به تغییر آنها پرداخت. فرض بر این است که اضطراب یک علامت است که نشان می دهد جنبه هایی از تجربه، توجه لازم را دریافت نمی کنند. در واقع این افراد به دنبال اجتناب از هیجان هستند. اضطراب به عنوان نشانگر عمل می کند به گونه ای که فرد خود را مالک تجربیاتش نمی داند، نیازهای اساسی اش را نمی بیند و نمی تواند آن را بروز و پردازش کند، در نتیجه از آن اجتناب می کند.

برای درمان اثر بخش اختلال اضطراب فراگیر، می بایست هیجانات دردناک ترس، غم و شرم ناشی از غفلت و آسیب را پردازش کرد و طرح های هیجانی سازگارانه تر و روش های مثبت تر ارتباط برقرار کردن با آشفتگی و احساسات دردناک را ایجاد کرد. برای اینکه نگرانی بی اثر گردد، می بایست برخورد منفی با خود و ارتباط با تجربه های هیجانی را تغییر داد و بازپردازش کرد.

لازم است احساسات و نیازهای سازگارانه به عنوان راهنمایی برای محافظت از فرد و حفظ بهبودی او مورد استفاده قرار گیرد. رویارویی با احساسات دردناک شدید، مستلزم روش های جدید ارتباط برقرار کردن با خود و دیگران است. این افراد شایسته توجه و مراقبت هسنتند و لازم است به خشم محافظت کننده و شفقت نسبت به خود و پذیرش خویش دست پیدا کنند.
 
 
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

علت پرحرفی کودکان؛ چطور رفتار کنیم؟
چرا در دیدارهای خانوادگی عصبی هستیم؟
توصیه‌های سازمان ملل متحد به مناسبت هفته جهانی روانشناس
بهترین نوع جدایی از روان‌درمانگر چیست؟
چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
هیچوقت برای تبدیل شدن به کسی که میخواستین باشین دیر نیست... فقط کافیست اولین قدم را بردارید.