چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 1 May 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۲ / ۰۸:۲۷
کد مطلب: 63796
۰
کودکان می توانند با وجود خیرخواه ترین والدین قربانی غفلت عاطفی دوران کودکی شوند

آیا روابط ما تحت تاثیر غفلت عاطفی دوران کودکی است ؟

غفلت عاطفی بر روابط دوستانه ما اثر گذار است
آیا روابط ما تحت تاثیر غفلت عاطفی دوران کودکی است ؟
دوستی های شما از بین رفته یا گسسته می شوند؟ آیا احساس می کنید که توسط برخی از دوستان خود مورد سوء استفاده قرار می گیرید؟ آیا شما آشنایانی دارید اما دوستان نزدیک خیلی کمی دارید؟ آیا از دوستانی که در زندگی خود دارید ناامید می شوید؟ احساس می کنید دوستانتان واقعا شما را نمی شناسند یا به اندازه کافی شما را درک نمیکنند؟
اگر به برخی از سوالات بالا پاسخ مثبت می دهید، ممکن است با غفلت عاطفی دوران کودکی بزرگ شده باشید. این آسیبی است که انبوهی از مردم در کودکی تجربه می‌کنند و تأثیر پایدار آن به بزرگسالی سرایت می‌کند، اغلب بدون اینکه خودشان بدانند.
غفلت عاطفی دوران کودکی زمانی اتفاق می‌افتد که والدین شما به اندازه کافی متوجه احساسات شما نمی‌شوند، به آنها پاسخ نمی‌دهند یا به اندازه کافی آن‌ها را تأیید نمی‌کنند.
در نتیجه، شما تمایل دارید احساسات خود را بیهوده تلقی کنید، درست مانند والدینتان. بسیاری از بزرگسالانی که از نظر عاطفی نادیده گرفته شده‌اند، دوستان فوق‌العاده‌ای هستند، زیرا تمرکز بر احساسات و نیازهای دیگران برای آنها آسان‌تر از این است که به درون خود بنگرند و متوجه احساسات و نیازهای درونی خود شوند.
بسیاری از این افراد گیج شده‌اند که چرا روابط دوستان کمی دارند. چگونه است که می توانند دوستان خوبی برای دیگران باشند و در ازای آن دوستی مشابه خودشان برای خود نداشته باشند؟
چرا بزرگ شدن با غفلت عاطفی دوران کودکی بر روابط دوستانه امروز شما تأثیر می گذارد؟
کودکان می توانند با وجود خیرخواه ترین والدین قربانی غفلت عاطفی دوران کودکی شوند. با این حال، زمانی که مهم‌ترین افراد زندگی‌تان احساسات شما را نادیده می‌گیرند، مجبور می‌شوید خود را سازگار کنید.
چگونه کودکان ممکن است سازگار شوند؟ آنها بر احساسات خود دیوار می کشند. از آنجایی که احساسات آنها بی اهمیت تلقی می‌شوند، کودک یاد می‌گیرد که به احساسات خود اهمیتی ندهد. کودکان به اشتباه معتقدند که احساسات آنها غیرضروری هستند و باید به دور رانده شوند.
حالا آن دیوار در بزرگسسالی نیز همچنان وجود دارد. اما واقعیت این است که این دیوار شما را از احساساتتان محافظت نمی کند و شما را از اشتیاق برای داشتن دوستی های غنی باز می‌دارد.
هنگامی که به بزرگسالی می‌رسید، احساس می‌کنید که وجود آن دیوار برای محافظت از شماست، دیدن این حقیقت ضروری است. مشکل، احساسات شما نیست؛ مشکل شما دیواری است که در مقابل احساسات کشیده شده است و پشت آن دیوار پیوند و معنا نهفته است.

3 روشی که بی توجهی عاطفی دوران کودکی بر روابط دوستانه شما تأثیر می گذارد.
احساس دوستی شما نابرابر است. وقتی احساسات خود را بی‌اهمیت می‌بینید، خود را نیز بی‌اهمیت می‌بینید. این باعث می شود که به طور طبیعی بر احساسات، نیازها و خواسته های دیگران بیش از احساسات خود تمرکز کنید. ممکن است متوجه شوید که مکالمات شما با دوستان بر روی آنها متمرکز است یا فعالیت هایی که انجام می دهید فعالیت هایی است که آنها ترجیح می دهند.
شما احساس نمی کنید که شناخته شده اید. احساسات شما شخصی ترین بخش شخصیت شما به عنوان یک انسان است. احساسات شما، شما را شکل می‌دهد و عدم دسترسی شما به احساساتتان شناخت از خود… و شناخت شما را برای دوستان در سطحی عمیق تقریباً غیرممکن می کند.
در برقراری ارتباط مشکل دارید. وقتی با غفلت عاطفی دوران کودکی بزرگ می‌شوید، یادگیری مهارت‌های عاطفی و احساسی ضروری برای تعاملات در بزرگسالی را از دست می‌دهید. ممکن است متوجه شوید که شناسایی، درک و بیان نه تنها احساسات و نیازهای خود، بلکه شاید احساسات و نیازهای دوستانتان نیز برای شما چالش برانگیز است. بدون دانستن چگونگی تفسیر و پاسخ به احساساتی که در درون و اطراف شما اتفاق می افتد، برای شما آسان است که نشانه های دوستی را از دست بدهید.
من متوجه هستم که تأثیرات منفی غفلت عاطفی دوران کودکی می‌تواند به طور بالقوه طاقت‌فرسا به نظر برسد، اما مهم است که بدانید مشکلاتی که در روابط دوستانه خود تجربه می‌کنید قابل تغییر هستند. من تعداد زیادی از افرادی را دیده ام که با غفلت عاطفی بزرگ شده اند، اما در بزرگسالی دوستی های غنی و با ارزشی ایجاد کرده‌اند. شکی نیست که شما هم می توانید.

3 گام برای تقویت روابط دوستانه خود
فضای بیشتری را اشغال کنید.
از آنجایی که دوستی های شما نابرابر است، وقت آن رسیده است که دوستی های خود را یکسان کنید. برای انجام این کار، شروع به درخواست و ابراز وجود کنید. ارزیابی کنید که دوستتان در زمانی که با هم هستید چقدر صحبت می کند و مدت زمان صحبت های شما چقدر است. من پیش‌بینی می‌کنم که متوجه می‌شوید تقریباً آنقدر که باید صحبت نمی‌کنید. بنابراین، ابراز وجود کنید، درخواست کنید و شروع به اشتراک گذاری بیشتر کنید!
احساس، احساس، احساس.
احساس، هسته اصلی درمان غفلت عاطفی شماست. شروع کنید و به احساسات خود توجه کنید. در زیر مراحل مفیدی برای دستیابی به احساسات شما آمده است:
اول: تلاش ویژه برای شناسایی احساسات خود، نامگذاری احساسات خود و روبرو شدن با آنها انجام دهید.
دوم: هر روز لحظاتی را برای خود در نظر بگیرید. مثلا زمانی که در حال رانندگی به سمت محل کار یا برگشت به منزل هستید، زیر دوش یا قبل از خوابیدن. زمانی را انتخاب کنید که بتوانید به طور مداوم و بدون مزاحمت تمرین زیر را انجام دهید:
در موقعیتی راحت بنشینید یا بایستید و اگر می توانید چشمان خود را ببندید. به درون تمرکز کنید و از خود بپرسید که چه احساسی دارید. آنچه را که متوجه می‌شوید را بر روی کاغذ بنویسید. اگر نتوانستید چیزی را شناسایی کنید اشکالی ندارد. همین که در این تمرین درگیر شوید کافی است.
با عباراتی ارتباط برقرار کنید که با عبارت احساس می کنم، می خواهم، نیاز دارم و فکر می کنم شروع می شود.
هرچه تمرین بالا را بیشتر تمرین کنید، انتقال احساسات و نیازهای خود به دیگران آسان تر می شود. هنگام برقراری ارتباط با دوستان خود از این عبارات استفاده کنید.
دوستی شما مهم است و شما هم مهم هستید.
نحوه برخورد شما با خودتان بسیار مهم است. وقتی نسبت به احساسات خود بی اهمیت هستید و در نهایت با خودتان با بی اهمیتی رفتار می‌کنید، احتمال بیشتری وجود دارد که دیگران نیز چنین رفتاری با شما داشته باشند. بنابراین، تصور کنید چه اتفاقی ممکن است بیفتد وقتی که شروع کنید به خود به عنوان فردی که مهم است رفتار کنید. بله، درست حدس زدید! دیگران نیز به شما اهمیت می‌دهند و مانند فردی که برایشان مهم است با شما رفتار می‌کنند.
سه مرحله بالا به شما کمک می کند از توانایی و تاب آوری بیشتری برخوردار شوید و بتوانید تا اطرافیان را به خود نزدیک تر کنید مکالمات شما اساسی‌تر و کمتر سطحی‌ به نظر می‌رسد، خواسته‌ها و نیازهای شما به جای برآورده نشدن مورد احترام قرار می‌گیرد و دوستی‌های شما به جای اینکه شما را تخلیه کند، به شما انرژی می‌دهد. با افرادی که به شما اهمیت می دهند بیشتر احساس ارتباط و حمایت خواهید کرد.
به آرامی اما مطمئناً شروع به تبدیل شدن به فردی پر جنب و جوش خواهید کرد که در درون شما خفته زندگی می کند. هر بار که به احساسات خود دسترسی پیدا می‌کنید، بیشتر و بیشتر احساس می‌کنید شبیه خودتان هستید و خودتان را آزاد می‌کنید و آماده هستید از صمیم قلب در دنیا و در میان سایر افرادی که برایتان مهم هستند، یعنی دوستانتان زندگی کنید.
 
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

چرا در دیدارهای خانوادگی عصبی هستیم؟
توصیه‌های سازمان ملل متحد به مناسبت هفته جهانی روانشناس
بهترین نوع جدایی از روان‌درمانگر چیست؟
چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
خدايا،ميشه چند لحظه وقتتو بگيرم! اين دفعه چيزي ازت نمي خوام! فقط مي خوام  خيلي ساده بگم: ممنون براي همه چيز...