خلاصي ورزشكاران از تستهاي دردناك تشخيصي با ابتكار استاد ايراني+عكس
مصدوميت عليرضا دبير، جرقه ابداع بزرگ پزشكي ورزشي
تكنولوژي نوين ابداعي توسط پزشك و محقق ايراني در آيندهي نزديك تحولي در علوم پزشكي ورزشي پديد ميآورد.
دكتر بابك شادگان عضو هيات علمي دانشگاه UBC كانادا و مسئول كميته پزشكي و كنترل دوپينگ فيلا در المپيك لندن با حضور در خبرگزاري ايسنا به تشريح تكنولوژي نوين خود تحت عنوان «روش تشخيص اختلالات عضلاني به صورت غير تهاجمي» و كاربرد آن در علوم ورزش پرداخت كه اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد.
*تكنولوژي جديد يك تكنولوژي كاملا غير تهاجمي است
اين تكنولوژي يك تكنولوژي نوين در علم پزشكي است، بدين شكل كه با استفاده از امواج نور بدون ورود به عضلات اطلاعاتي از شرايط عضلات٫ متابوليسم٫ كاركرد٫ ميزان تغييرات اكسيژن و تغييرات جريان خون داخل عضلات دريافت ميكنيم. حسن انجام اين روش از اين جهت است كه كاملا غير تهاجمي است به طوري كه در متدهای کنونی براي دريافت اطلاعات بايد يك بيوپسي (نمونه برداري) از داخل بدن تهيه شود و در آزمايشگاه مورد بررسي قرار گیرد تا اطلاعات لازم را كسب كنيم. در متد جدید بر اساس اينكه چه اطلاعاتي ميخواهيم از عضله دريافت كنيم، امواج نوری با طول موج خاص در رده ليزررا از سطح بدن به داخل عضله ميفرستيم و بر اساس ميزان جذب امواج به اندازه گیری میزان مواد داخل عضلات میپردازیم. در حقيقت نور ارسال شده با نور برگشت خورده توسط دستگاه مقايسه و بررسي ميشود و طبق آن اطلاعات كافي را دريافت ميكنيم. مزیت این متد اين است که بدون ورود به بدن اطلاعاتی از متابولیسم عضلات به دست ميآوريم، يعني دستگاه وقتي روي عضله قرار ميگيرد تغييراتي كه همان لحظه اتفاق ميافتد روي مانيتور قابل مشاهده است. اين روش حسن ديگري كه دارد مانيتورينگ است و ميتوان ساعتها اطلاعاتي را كه لازم داريم مشاهده و پيگيري كنيم. به عنوان نمونه در اين روش ميتوان بيماراني را كه 2 ـ 3 ساعت يا يك يا دو روز در بخش بستري ميشوند را به طور مداوم و در هر ثانيه مانیتور کرد و اطلاعاتي پيرامون اينكه ميزان تغییرات اكسيژن و جریان خون داخل عضله چقدر است كسب نمود.
* شيوه تشخيصي بيشترين استفاده را براي افراد در معرض خطر دارد
در روشهای تشخيصی كنوني٫ ساختار يا آناتومي بافت توسط رادیوگرافی٫ سونوگرافي٫ سيتي اسكن ویا MRI تصويربرداري ميشود. به طور عمومی اين روشها يك عيب دارند. تصاوير زماني ميتوانند تغییری را نشان دهند كه از اختلال ايجاد شده مدتي سپري شود تا ساختار بافت به هم بريزد و بتوان اين اختلال را مشاهده كرد. يعني زماني كه يك پاتولوژي يا آسيبي ايجاد ميشود میبایست مدتي از آن بگزرد تا شروع به تخريب بافت كرده و در نتیجه پس از مدتي ميتوان تصوير آن را ديد. در واقع اطلاعات به دست آمده از تصويربرداري هاي رايج قادر به تشخیص زودراس اختلالات نيستند. در متد نوری جدید اما با مانیتورینگ کارکرد و متابوليسم بافت میتوان سریعتر به اختلالات و بيماريهای بافت پی برد. در حقيقت از زماني كه پاتولوژي اتفاق ميافتد تا لحظهاي كه متوجه اختلال شويم زمان طولاني سپري ميشود و در نتیجه روشهای تصویربرداری رایج پس از مدتی قادر به شناسایی اختلال بافتی میشوند.این در حالی است که روشهای تصویربرداری جایگاه خود را دارند. مثلا زماني كه شكستگي رخ ميدهد بلافاصله آناتومي به هم ميريزد و براي پزشك اهميت دارد كه ببيند شكستگي چگونه است. در اين حالت هيچ چيزي جز رادیوگرافی٫ سيتياسكن و امآرآي ارزشي ندارد. اما بسياري از آسيبها از جمله سرطان بروز ظاهري ندارند و تا زماني كه آزمايش و تصويربرداري صورت نگيرد بيمار متوجه بيماري خود نميشود و به همين خاطر است كه اكثر سرطانها افراد را از پاي درميآورد چون علائم آن دير ظاهر ميشوند. اگر بتوانيم پروسه سرطاني را زود تشخيص دهيم بدون شك به راه درماني سريعتر و موفقتری دست پيدا ميكنيم. افرادي كه از لحاظ پزشكي مستعد هستند در اين روش ميتوانند تحت بررسي مداوم باشند. يعني فرض كنيد بيماري در اثر سانحه تصادف دچار شكستگي پا شده و 5 تا 15 درصد احتمال وجود دارد تا خونريزي داخلي عروق داخل عضله را ببندد و عضو دچار كمبود اكسيژن و در نتيجه شروع به تخريب شود. این عارضه سندرم کمپارتمنت Compartment Syndrome نام دارد و متاسفانه در خيلي از موارد چارهاي جز قطع اندام وجود ندارد. روش کنونی كه براي تشخيص این وضعیت وجود دارد اين است که پس از بروز علائم آن با جایگزاری سوزنهای بزرگ در داخل پاي آسیب دیده افزایش فشار داخل پا را اندازه ميگيرند که حتي اگر آن زمان نيز متوجه افزایش فشار داخلی عضو شوند دير است چون آسيب ايجاد شده و پيشرفت كرده است.
* تكنولوژي جديد براي آناليز عملكرد آني عضلات ورزشكاران قابل استفاده است
روشي كه ما در كانادا براي افرادي كه دچار شكستگيهای ساق پا شدهاند اين است كه دستگاههاي فرستندهي خود را بر روی ساق پاي بيمار قرار داده و سطح اكسيژن داخل پاي بيمار را بطور مداوم در طی دو تا سه روز اول پس از شکستگی اندازهگيري ميكنيم در اولين لحظه كه متوجه افت اكسيژن داخل عضلات پا ميشويم بلافاصله ميفهميم اتفاقاتي در حال رخ دادن است. تشخیص زودراس چنین عارضه ای امکان درمان مناسب و حتی در مواردی غیر جراحی بیماری را میسر میسازد. این روش مشابه روشی است که در بيماران مبتلا به درد سينه چون اين بيماران ريسك سكته قلبی بالایی دارند 2 تا 3 روز در بخش بستري ميشوند تا با مانيتورينگ كاركرد قلب بيمارتحت نظر دایمی باشند. چنانجه چنین بيماری دچار حمله قلبي شود با بررسی تغييرات نوار قلب بيمارواجرای بلافاصله درمانهای مناسب دارويي میتوان به موقع جلوي سكته قلبي راگرفت. سالها قبل و با الهام گرفتن از این روش احساس كردم زماني كه ميتوان براي درمان به هنگام سکته قلبی چنين سازوكاري طراحي كرد، مي توان براي درمان زودراس و مناسب سندرم کمپارتمنت اندامها که در واقع به سکته عضلات اندامها منجر میشوند٫ از روش مناسبی برای مانیتورینگ تغییرات اکسیژن و خونرسانی عضلات استفاده کرد.
از این متد غیر تهاجمی نوری میتوان در بررسی وضعیت اکسیژنرسانی و خونرسانی عضلات در حین ورزش و فعالیت نیز استفاده کرد.يكي از محاسن اين متد دربررسی کارکرد و شرایط عضلات در ورزش اين است كه ما قادريم دستگاه را بر روي اندام ورزشكار ببنديم و او را به ميدان بفرستيم. براي مثال در یک شناگر براي ما مهم است كه عضلات شانه چطور كار ميكند در نتيجه دستگاه را روي آن قسمت فيكس ميكنيم و ورزشكار به مدت نيم ساعت شنا ميكند در تمام مدت اطلاعات آن در حافظه دستگاه ضبط ميشود و در كنار استخر ميتوانيم تمام كاركرد عضله ورزشكار را در همان زمان ببينيم يا اينكه وقتي ورزشكار از آب خارج شد اطلاعات حافظه دستگاه را دانلود و آن را بررسي ميكنيم.
* با شاخص ويتومكس VO2 max موضعي، عملكرد تخصصي ورزشكار بررسي ميشود
در علوم ورزشي يك شاخص به نام ويتومكس وجود دارد كه نشان ميدهد ميزان آمادگي بدن ورزشكار در چه حدي است. این شاخص تقريبا مهمترين ايندكسي است كه در تمام دنيا استفاده ميشود. اين شاخص عددي را نشان ميدهد كه برآوردي است از کارکرد سيستم تنفسي، قلب و عروق و تمام عضلات بدن. اگر اين عدد بالا باشد يعني ورزشكار از قدرت و استقامت بالايي برخوردار است.علیرقم اهمیت این شاخص در ارزیابی کلی کارکرد ورزشکاران٫ در حال حاضرنحوه محاسبه اين شاخص مثلا در يك شمشيرباز با یک كشتيگير از لحاظ كلي فرق نميكند ولي از نظر قدرت بدني يك كشتيگير با تنيسور متفاوت است يعني نميتوان يك ايندكس را براي تمام رشتههاي ورزش در نظر گرفت. با استفاده ازیک متد تشخیصی نوری من و همکارانم در دانشگاه UBC کانادا موفق شده ایم تا ویوتومكس موضعي عضلات را اندازخ گیری کنیم. براي ما مهم است كه بطور مثال بفهمیم که عضله دست راست يك تنيسور راست دست چه كاركردي دارد. در حقيقت به صورت موضعي ميتوانيم فقط همان قسمت را مورد ارزيابي قرار دهيم. يا در يك كشتيگير شايد بخواهيم بدانيم عضلات بازو كشتيگير بر اساس اينكه آزادكار يا فرنگي است چه عملكرد و كارايي دارد. يا در ورزشكاري كه دچار پارگي ACL شده است ميخواهيم بدانيم عضلات ران ورزشكار در چه شرایطی است. متد نوری ما درعلم ورزش چنين كاركردهايي ميتواند داشته باشد.
* مصدوميت عليرضا دبير، جرقه توليد تكنولوژي نوين غيرتهاجمي!
ايده چنين تكنولوژي زماني در ذهنم خطور كرد كه عليرضا دبير در سيدني طلا گرفته بود و در فاصله آماده شدن براي المپيك آتن به آكادمي ملي المپيك ميآمد و مشكلات پزشكي خود را با من مطرح ميكرد. وي در آن زمان دچار يك درد فعالیتی شديد پا بود يعني زماني كه ميخواست بدود و خود را گرم كند دچار درد شديدي در ناحيه پا ميشد و بعضي وقتها مجبور به متوقف كردن فعاليت ورزشي خود بود. اين مسئله جدا از مشكلات شانهي وي بود. به اين عارضه در علم پزشكي ورزشي Chronic Exertional Leg Pain Syndrome ميگويند. يعني يك درد پاي پیشرونده كه در اثر تمرين ايجاد ميشود. يعني ورزشكار زماني كه شروع به دويدن ميكند درد پايش مرتب بيشتر ميشود تا حدي كه ديگر نميتواند دو را ادامه هد در حقيقت برآوردي كه شده 20 درصد از دردهای ساق پا در ورزشكاران از اين نوع سندروم ناشي ميشود.
مشكلي كه 4 عامل متفاوت در شكلگيري آن موثر هستند و درمان هر يك از اين 4 عامل متفاوت است. بدين شكل كه اگر ورزشكاري دچار چنين مشكلي است در وهله نخست بايد تشخيص دهيم كدام يك از 4 مكانيسم مشكل را ايجاد كرده است. اگر قادر به تشخيص نباشيم و با مسكن، فيزيوتراپي يا... ورزشكار را درمان كنيم در خيلي موارد ورزشكار نجات پيدا نميكند و شايد عمر ورزشي وي به پايان برسد. ضمن اينكه دو راه تشخيصي عوامل مختلف بهم خيلي نزديك هستند يكي از اين عوامل افزايش حجم عضلاني هنگام تمرين است. يعني ورزشكاري عضلات قوي دارد وقتي شروع به دويدن ميكند عضلات وي بزرگتر ميشود و منجر به افزایش فشار داخل ساق پا میشود. چون فشار از يك حدي بالاتر ميرود عروق بسته ميشود و خون به عضله نميرسد در نتيجه عضلات پا دچار كماكسيژني ميشود و اين مسئله سبب ایسکمی عضله (کاهش جریان خون عضله) و بروز درد شديد در اين ناحيه ميگردد. گاهي وقتها درد به حدي زياد است كه ورزشكار مجبور است فعاليت ورزشي خود را متوقف كرده تا عضله كوچكشده و به حالت اول بازگردد. با اين تكنولوژي جديد وضعيت عضله در حال فعاليت قابل بررسي است
دومين عامل كه با عامل اول كاملا تفاوت دارد اين است كه عضله زماني كه بیش از حد قوی و فعال ميشود در محلي که به ساق پا ميچسبد دچار التهاب و درد ميشود بالطبع اگر نتوانيم اين دو عامل را از يكديگر تشخيص دهيم چون درمان متفاوت است بيمار را نميتوان درمان كرد. بيماري عليرضا دبير هم آن زمان بايد تشخيص داده ميشد كه كدام يك از اين دو عامل است و براي تشخيص بايد نخست مورد تست قرار ميگرفت. تست تشخيص اين دو عامل نيز بدين ترتيب بود كه 4 تا کاتتر (سوزن بزرگ) داخل ساق پاي ورزشكار ميكردند و ورزشكار را روي تردميل ميگذاشتند و بر اساس پروتكل مشخصي بايد به مدت 10 دقيقه ميدويد تا در اين مدت مشخص ميشد فشار داخل ساق پاي ورزشكار چقدر افزايش پيدا ميكند. در آن زمان و در آستانه المپیک طبیعتا دبير با انجام چنین تست تهاجمی موافق نبود، به هر حال دبير از يك طرف به خاطر مشكل شانهاش و به خاطر همين مسئله نتوانست در المپيك آتن به خوبي ظاهر شود. به جز دبير در همان زمان دو ورزشكار ديگر نيز دچار همين مشكل بودند و المپيك را از دست دادند. برخورد با این چند مورد انگیزه ای شد تا به فکر پیدا کردن روش غیرتهاجمی جایگزینی بیافتم. بنابراين پس از المپيك آتن روي اين موضوع برنامه ريزي و مطالعه كردم و توانستم پروژه PhD خود را در اين خصوص ارائه دهم. نتایج تحقیقات من بر روی این موضوع منجر به طراحی یک متد جدید نوری و ساخت دستگاهی شد که قادر به تشخیص غیرتهاجمی این عارضه و بیماریهای مشابه میباشد. این متد در کانادا به ثبت رسیده و در حال طی آخرین مراحل آزمایشی خود میباشد.
*اندازه گيري عامل خستگي عضلات ورزشكاران در حين تمرين
در ورزش متخصصان سعي كردهاند تا بتوانند سطح اسيد لاكتيك ورزشكاران كه عامل خستگي عضلات است را مانیتور كنند. در حال حاضر براي اين كار ازلاله گوش ورزشكار به فواصل خون گرفته ميشود و ميزان اسيد لاكتيك خون ورزشكار را اندازه ميگيرند. افزایش سطح اسيد لاكتيك عضلات از يك حد مشخص سبب بروز خستگي عضلانی (Fatigue) ميشود. با استفاده از متد نوری مشابهی در حال حاضر متخصصان در تلاشند تا براي مانیتور کردن سطح اسید لاکتیک عضلات با قرار دادن يك دستگاه كوچك بر روي عضله ورزشكار سطح اسيد لاكتيك عضله را در حين انجام فعاليت ورزشي مانیتور كنند. در واقع در این روش بدون اينكه سوزني به ورزشكار زده شود در طول تمرين ميزان تغييرات اسيد لاكتيك وي اندازهگيري ميشود. بدون شك اگر اين كار در آينده به مرحلهي عملي شدن برسد، جهش بزرگي در علوم ورزشي حاصل خواهد شد. * تكنولوژي نوين در ورزش حرفهاي زماني جواب ميدهد كه ورزشكار داراي شناسنامه سلامت باشد
اگر قرار باشد اين تكنولوژي يعني روش تشخيص نوری اختلالات عضلاني به صورت غير تهاجمي در ورزش حرفهاي مطرح شود در وهله نخست بايد شناسنامه سلامت براي هر ورزشكار تهيه كنيم يعني زمان شروع فصل شاخص ويتومكس ورزشكار اندازه گيري شده و در پروندهاش ثبت ميشود. پس از شروع تمرين هر چند وقت يك بار اين شاخص اندازه گيري شده و با مقدار اوليه ورزشكار مقايسه ميشود. البته ميزان تغييرات اكسيژن و جريان خون در افراد مختلف متفاوت است. يك حد بحراني وجود دارد، که اگر كسي از آن حد بحراني عبور كند كه دچار مشكل اساسي ميشود. اما در اين روش حتي اندكي كاهش در سطح اكسيژنرسانی هم هشدار تلقي ميشود و نيازي نيست كه سطح اكسيژن بافت تا حد بحراني پايين بيايد. اگر اين روش به ورزش حرفهاي نفوذ كند، از هر ورزشكاري در شروع فصل ميتوان همه اين نمونهها را روي عضلات مورد نظر اندازهگيري كرد و يك ميزان پايه براي هر نفر ثبت كرد. هر دو هفته يا ماه بر اساس نوع تمريناتي كه انجام ميدهد اندازهگيري مجددي انجام ميدهيم تا ببينيم تغييرات نسبت به ميزان اوليه چطور بوده است. از سوي ديگر متابوليسم يك اندام با اندام مقابل تفاوت زيادي ندارد و مثلا اگر مشكوك شويم يك دست دچار اختلال است ميتوانيم دو دست را با يكديگر تحت تمرين قرار دهيم و مقايسه كنيم. اگر در يكي از دو دست ميزان سطح اكسيژن كاهش پيدا كند به اين معناست كه آن دست دچار مشكل شده است. در روش تشخيصي كه براي تشخيص compartment syndrome استفاده ميكنيم. سمت آسيب ديده را با سمت سالم در آن واحد مقايسه ميكنيم.
* اندازهگيري فشار عضلاني بدون استفاده از روش تهاجمي
معمولا در تمام تستهاي تشخيصي به همين ترتيب انجام ميدهيم اگر تست جديدي بيايد آن تست جديد را با تست استاندارد روز مقايسه و فرمولي براي تبديل واحدهاي قديم و جديد به دست ميآوريم. در حال حاضر در تحقيقي كه در دانشگاه UBC كانادا بر روي اين سندروم انجام ميدهيم، تغييرات فشار اندازهگيري شده توسط سيستم قديمي ( ورود catheter به داخل بافت) و تغييرات اكسيژن ثبت شده (توسط سيستم جديد) با يكديگر بررسي ميشود. چرا كه با تکمیل روش جدید در آينده بر روي ورزشكار ديگر از روش تهاجمی قديمي استفاده نميكنيم و بايد مشخص شود كه چه میزان از فشار بافتی به جه میزانی از تغییرات سطح اکسیژن عضلات می انجامد. به اين ترتيب در آينده به آساني فشارداخل عضلات اندازه گيري ميشود، بدون اين كه catheter (روش تهاجمي) وارد بدن ورزشكار شود. به اين ترتيب تحولي در تشخيص آسيبهای ایسکمیک عضلات اندامها در افراد مستعد به وجود ميآيد و قبل از بروز علائم ظاهري عارضه قابل تشخيص است كه اين مساله تحولي در علم پزشكي ورزشي نیز خواهد بود.
* روش جديد مشكلات حقوقي ندارد و مورد استقبال ورزشكاران است
روش غير تهاجمي روشي است كه مانع خداحافظي ورزشكار از ورزش حرفهاي ميشود، روشي كه ما كار ميكنيم، شامل آحاد جامعه ميشود، اما در ورزشكاران حرفهاي نمود بيشتري دارد. معمولا در علم پزشكي وقتي روش جديد تشخيصي مييابند، اول بايد مشخص شود اين روش علمي است يا خير؟ بايد مشخص كرد که آیا متد جدید عملياتي و قابل اجرا است. در فاز بعدي بايد ميزان حساسيت اين روش را با روشهاي استاندارد موجود چك كرد و در نهايت با انجام تحقیق بر روی مبتلایان نشان داد که آیا روش جدید موفقيت آميز آمیز است یا نه. اين روال بطور معمول دو تا شش سال طول ميكشد. در خصوص تكنولوژي نوری و غيرتهاجمي مورد نظر بايد بگويم كه در فاز نهايي آن قرار داریم و بحث استفاده از اين روش در علوم ورزش بسيار جديد است. يكي از محاسن اين روش تهاجمي نبودن آن است و اينكه خيلي راحت و سريع ميتوان انجام داد. ضمن اين كه مشكلات قانوني و حقوقي نيز ندارد و ورزشكاران راغب به استفاده از اين روش هستند.
* جراحي ميتواند موجب خداحافظي ورزشكاران شود
با روش تشخيصي جديد به دليل اين كه عارضه قبل از بروز اختلال تشخيص داده ميشود، درمان به مراتب راحتتر و كمهزينه و با عوارض كمتري را پيش روي پزشك قرار ميدهد. به عنوان مثال همين موضوع افزايش فشار در عضله سالهاست كه براي حادثهديدگان ايجاد مشكل ميكند. بيماري دچار تصادف شده پايش را جراحي ميكنند و بعد از عمل جراحي دچار دردي در پايش ميشود و اين درد به حدي زياد است كه هر چقدر مسكن به وي ميدهند جواب نميدهد، پزشك جراح وقتي حال مريض را اين طور ميبيند، catheter داخل پاي مجروح ميگذارد، اگر فشار آن از 35 ميليمتر جيوه بيشتر بالا برود، ميگويند بيمار دچار اين سندروم شده است و سريع او را به اتاق عمل منتقل ميكنند. كل پا را از بالا تا پايين شكاف ميدهند تا فشار از بين برود و خون رساني مجددا انجام شود. اما با روش تشخيص جديد به محض اين كه دستگاه تشخيص داد كه اكسيژن در حال كاهش است، هشداري است براي پزشك. در اين صورت شايد بتوان با روشهای ساده غیر جراحی مانند شل كردن گچي كه دور پاي آن مريض گرفته شده یا قرار دادن پا اندكي بالاتر از سطح بدن و یا استفاده از روشهای ماساژ روي برخي از عضلات سطح فشار داخلي را كاهش داد. این در حالی است که روشهای جراحي عوارض و آسيبهاي فراواني دارد. برخي از ورزشكاران زماني كه جراحي ميكنند ديگر امكان بازگشت به ورزش حرفهاي خود را ندارند. به عنوان نمونه كسي كه رباط صليبي عمل ميكند، معمولا به عملكرد اوليه خود باز نمیگردد و در اين جا است كه اهميت درمانهای زودرس و غير تهاجمي مشخص ميشود، روشيهایی كه تشخيص سريع و درمان زود هنگام دارد و به ورزشكارامکان میدهد تا به ورزش حرفهاي خود دو باره باز گردد.
* روش ابداعي در حال توسعه براي ساير عوارض است
تكنولوژي جديد روش مناسبي براي بررسي ترمیم و پيوند اعضا نیز میباشد. امواج نوري ازبافتها و استخوانها نيز عبور ميكنند. يكي دیگر از پروژههای من كه با مشارکت متخصصان پزشکی نوری در دانشگاه هاوارد در دست تکمیل است استفاده از تکنولوژی نوری برای بررسی میزان و چگونگی ترمیم زخمها و آسیبهاست. در يكي ديگر از پروژهها بررسي كاركرد مثانه و مشكلات بياختياري ادراری نورد نظر است٫ مشکل شایعی که تشخیص آن روشي تهاجمي است. روش ابداعي من و همکارانم فقط براي بافتها و عضلات نيست بلكه هر بافتي كه داخل آن متابولسيم وجود دارد، به شرطي كه در عمق زيادي زير پوست قرار نگرفته باشد را ميتوان مورد بررسي قرارداد. يكي ديگر از كاربردهاي اين روش بررسي ميزان پاسخدهي بيمار به برنامه های بازتوانی است. مثلا ورزشكاري كه رباط صليبي پاره كرده تمام عضلات و بافتهاي اندام تحتاني او توازن خود را از دست داده است. موضوعي كه اهميت دارد اين است كه چه ميزان فشار به تدريج به عضله بايد وارد كرد تا عضله دچار آسيب نشود. در اين خصوص بايد روشي وجود داشته باشد تا از ميزان عملكرد و متابوليسم آن عضله اطلاع دهد. در همين زمينه من و یکی از همكاران در كانادا مانيتوري را طراحي كرده ایم كه ميتواند کارکرد عضلات را در حین فیزیوتراپی به ورزشکار و فیزیوتراپیست نشان دهد. روشی بسیار مهم در بهبود کنترل شده کارکرد عضلات آسیب دیده.
با بهره گیری از روشی مشابه به تازگی یکی از محققین و اساتید ایرانی مقیم آمریکا موفق شده است تا متدی جدید برای تشخیص سریع بروز خونريزي مغزي زير جمجمه طراحی نماید. وقتي فردي تصادف ميكند و در اثر ضرب خوردگي به سرش به اغما ميرود، اين احتمال وجود دارد كه زير استخوان جمجمه دچار خون ريزي شود و اين خون ريزي با فشار به بافت مغز موجب از دست رفتن اكسيژن سلولهای مغزی شده و فرد دچار مرگ مغزي شود. بنابراين وقتي پزشك به محل حادثه ميرود خيلي مهم است كه تشخيص دهد كه آيا هماتومي زير استخوان جمجمه ايجاد شده است يا خير؟ راه تشخيص کنونی آن اين است كه مريض را بلافاصله به بيمارستان منتقل و از وي ام آر آي يا سي تي اسكن گرفته شود. حال فرض كنيد مريض در جاده ای دوردست دچار چنين حادثهاي شده و دسترسي به ام ار آي ندارد. با دستگاهي كه به صورت يك ابزار دستي است و توسط همكار من ساخته شده است امکان تشخیص سریع و غیر تهاجمی هماتوم مغزی وجود دارد. . اين دستگاه روي سر بيمار گذاشته ميشود و هر كجا كه جذب امواج نوری در فرکانس مشخصی تغيير كند بلافاصله مشخص ميشود در كدام محل هماتوم ايجاد شده است و با اقداماتي كه ميتوان انجام داد جلوي بسياري از مرگهاي مغزي را ميتوان گرفت. كاربرد اين دستگاه در سوانح و خون ريزيهاي مغزي بسيار مهم است.
* اطلاعات دستگاه تبديل به شاخصي كمي و قابل فهم مي شود
در آينده اين تكنولوژي وقتي وارد علوم ورزشي شود، اساسا استفاده متفاوتي خواهد داشت، استفاده اول آن در علم تمرين و براي مانيتور كردن ميزان آمادگي عضلات ورزشكاران سالم است. كاربرد ديگر آن در آسيبهاي ورزشي است. از سوي ديگر چون اين تكنولوژي بر اساس علم فيزيك نوري است، سعي شده است تا ساختاري براي آن بنويسيم تا با تبديل به يك شاخص براي اساتيد تربيت بدني و كساني كه اطلاعات پزشكي ندارند، قابل استفاده باشد. در نتيجه در آينده يك تردميلي خواهيم داشت كه روي آن سيستم نوری سوار شده و مربي ميتواند هفتهاي يك بار و يا هر زمان كه لازم باشد، عضلات ورزشكاران را تست كند و با گذاشتن تردميل از ورزشكار بخواهد به مدت چند دقيقه بدود تا ميزان تغييرات اكسيژن و جريان خون ورزشكار را بررسي و بر اساس اطلاعات به دست آورده از میزان آمادگی عضلات ورزشكار و ویوتومکس موضعی عضلات مورد نظر مطلع شود.
گفتوگو از : ظريفه ملكپور و مصطفي معدني ثاني
تكنولوژي نوين ابداعي توسط پزشك و محقق ايراني در آيندهي نزديك تحولي در علوم پزشكي ورزشي پديد ميآورد.
دكتر بابك شادگان عضو هيات علمي دانشگاه UBC كانادا و مسئول كميته پزشكي و كنترل دوپينگ فيلا در المپيك لندن با حضور در خبرگزاري ايسنا به تشريح تكنولوژي نوين خود تحت عنوان «روش تشخيص اختلالات عضلاني به صورت غير تهاجمي» و كاربرد آن در علوم ورزش پرداخت كه اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد.
*تكنولوژي جديد يك تكنولوژي كاملا غير تهاجمي است
اين تكنولوژي يك تكنولوژي نوين در علم پزشكي است، بدين شكل كه با استفاده از امواج نور بدون ورود به عضلات اطلاعاتي از شرايط عضلات٫ متابوليسم٫ كاركرد٫ ميزان تغييرات اكسيژن و تغييرات جريان خون داخل عضلات دريافت ميكنيم. حسن انجام اين روش از اين جهت است كه كاملا غير تهاجمي است به طوري كه در متدهای کنونی براي دريافت اطلاعات بايد يك بيوپسي (نمونه برداري) از داخل بدن تهيه شود و در آزمايشگاه مورد بررسي قرار گیرد تا اطلاعات لازم را كسب كنيم. در متد جدید بر اساس اينكه چه اطلاعاتي ميخواهيم از عضله دريافت كنيم، امواج نوری با طول موج خاص در رده ليزررا از سطح بدن به داخل عضله ميفرستيم و بر اساس ميزان جذب امواج به اندازه گیری میزان مواد داخل عضلات میپردازیم. در حقيقت نور ارسال شده با نور برگشت خورده توسط دستگاه مقايسه و بررسي ميشود و طبق آن اطلاعات كافي را دريافت ميكنيم. مزیت این متد اين است که بدون ورود به بدن اطلاعاتی از متابولیسم عضلات به دست ميآوريم، يعني دستگاه وقتي روي عضله قرار ميگيرد تغييراتي كه همان لحظه اتفاق ميافتد روي مانيتور قابل مشاهده است. اين روش حسن ديگري كه دارد مانيتورينگ است و ميتوان ساعتها اطلاعاتي را كه لازم داريم مشاهده و پيگيري كنيم. به عنوان نمونه در اين روش ميتوان بيماراني را كه 2 ـ 3 ساعت يا يك يا دو روز در بخش بستري ميشوند را به طور مداوم و در هر ثانيه مانیتور کرد و اطلاعاتي پيرامون اينكه ميزان تغییرات اكسيژن و جریان خون داخل عضله چقدر است كسب نمود.
* شيوه تشخيصي بيشترين استفاده را براي افراد در معرض خطر دارد
در روشهای تشخيصی كنوني٫ ساختار يا آناتومي بافت توسط رادیوگرافی٫ سونوگرافي٫ سيتي اسكن ویا MRI تصويربرداري ميشود. به طور عمومی اين روشها يك عيب دارند. تصاوير زماني ميتوانند تغییری را نشان دهند كه از اختلال ايجاد شده مدتي سپري شود تا ساختار بافت به هم بريزد و بتوان اين اختلال را مشاهده كرد. يعني زماني كه يك پاتولوژي يا آسيبي ايجاد ميشود میبایست مدتي از آن بگزرد تا شروع به تخريب بافت كرده و در نتیجه پس از مدتي ميتوان تصوير آن را ديد. در واقع اطلاعات به دست آمده از تصويربرداري هاي رايج قادر به تشخیص زودراس اختلالات نيستند. در متد نوری جدید اما با مانیتورینگ کارکرد و متابوليسم بافت میتوان سریعتر به اختلالات و بيماريهای بافت پی برد. در حقيقت از زماني كه پاتولوژي اتفاق ميافتد تا لحظهاي كه متوجه اختلال شويم زمان طولاني سپري ميشود و در نتیجه روشهای تصویربرداری رایج پس از مدتی قادر به شناسایی اختلال بافتی میشوند.این در حالی است که روشهای تصویربرداری جایگاه خود را دارند. مثلا زماني كه شكستگي رخ ميدهد بلافاصله آناتومي به هم ميريزد و براي پزشك اهميت دارد كه ببيند شكستگي چگونه است. در اين حالت هيچ چيزي جز رادیوگرافی٫ سيتياسكن و امآرآي ارزشي ندارد. اما بسياري از آسيبها از جمله سرطان بروز ظاهري ندارند و تا زماني كه آزمايش و تصويربرداري صورت نگيرد بيمار متوجه بيماري خود نميشود و به همين خاطر است كه اكثر سرطانها افراد را از پاي درميآورد چون علائم آن دير ظاهر ميشوند. اگر بتوانيم پروسه سرطاني را زود تشخيص دهيم بدون شك به راه درماني سريعتر و موفقتری دست پيدا ميكنيم. افرادي كه از لحاظ پزشكي مستعد هستند در اين روش ميتوانند تحت بررسي مداوم باشند. يعني فرض كنيد بيماري در اثر سانحه تصادف دچار شكستگي پا شده و 5 تا 15 درصد احتمال وجود دارد تا خونريزي داخلي عروق داخل عضله را ببندد و عضو دچار كمبود اكسيژن و در نتيجه شروع به تخريب شود. این عارضه سندرم کمپارتمنت Compartment Syndrome نام دارد و متاسفانه در خيلي از موارد چارهاي جز قطع اندام وجود ندارد. روش کنونی كه براي تشخيص این وضعیت وجود دارد اين است که پس از بروز علائم آن با جایگزاری سوزنهای بزرگ در داخل پاي آسیب دیده افزایش فشار داخل پا را اندازه ميگيرند که حتي اگر آن زمان نيز متوجه افزایش فشار داخلی عضو شوند دير است چون آسيب ايجاد شده و پيشرفت كرده است.
* تكنولوژي جديد براي آناليز عملكرد آني عضلات ورزشكاران قابل استفاده است
روشي كه ما در كانادا براي افرادي كه دچار شكستگيهای ساق پا شدهاند اين است كه دستگاههاي فرستندهي خود را بر روی ساق پاي بيمار قرار داده و سطح اكسيژن داخل پاي بيمار را بطور مداوم در طی دو تا سه روز اول پس از شکستگی اندازهگيري ميكنيم در اولين لحظه كه متوجه افت اكسيژن داخل عضلات پا ميشويم بلافاصله ميفهميم اتفاقاتي در حال رخ دادن است. تشخیص زودراس چنین عارضه ای امکان درمان مناسب و حتی در مواردی غیر جراحی بیماری را میسر میسازد. این روش مشابه روشی است که در بيماران مبتلا به درد سينه چون اين بيماران ريسك سكته قلبی بالایی دارند 2 تا 3 روز در بخش بستري ميشوند تا با مانيتورينگ كاركرد قلب بيمارتحت نظر دایمی باشند. چنانجه چنین بيماری دچار حمله قلبي شود با بررسی تغييرات نوار قلب بيمارواجرای بلافاصله درمانهای مناسب دارويي میتوان به موقع جلوي سكته قلبي راگرفت. سالها قبل و با الهام گرفتن از این روش احساس كردم زماني كه ميتوان براي درمان به هنگام سکته قلبی چنين سازوكاري طراحي كرد، مي توان براي درمان زودراس و مناسب سندرم کمپارتمنت اندامها که در واقع به سکته عضلات اندامها منجر میشوند٫ از روش مناسبی برای مانیتورینگ تغییرات اکسیژن و خونرسانی عضلات استفاده کرد.
از این متد غیر تهاجمی نوری میتوان در بررسی وضعیت اکسیژنرسانی و خونرسانی عضلات در حین ورزش و فعالیت نیز استفاده کرد.يكي از محاسن اين متد دربررسی کارکرد و شرایط عضلات در ورزش اين است كه ما قادريم دستگاه را بر روي اندام ورزشكار ببنديم و او را به ميدان بفرستيم. براي مثال در یک شناگر براي ما مهم است كه عضلات شانه چطور كار ميكند در نتيجه دستگاه را روي آن قسمت فيكس ميكنيم و ورزشكار به مدت نيم ساعت شنا ميكند در تمام مدت اطلاعات آن در حافظه دستگاه ضبط ميشود و در كنار استخر ميتوانيم تمام كاركرد عضله ورزشكار را در همان زمان ببينيم يا اينكه وقتي ورزشكار از آب خارج شد اطلاعات حافظه دستگاه را دانلود و آن را بررسي ميكنيم.
* با شاخص ويتومكس VO2 max موضعي، عملكرد تخصصي ورزشكار بررسي ميشود
در علوم ورزشي يك شاخص به نام ويتومكس وجود دارد كه نشان ميدهد ميزان آمادگي بدن ورزشكار در چه حدي است. این شاخص تقريبا مهمترين ايندكسي است كه در تمام دنيا استفاده ميشود. اين شاخص عددي را نشان ميدهد كه برآوردي است از کارکرد سيستم تنفسي، قلب و عروق و تمام عضلات بدن. اگر اين عدد بالا باشد يعني ورزشكار از قدرت و استقامت بالايي برخوردار است.علیرقم اهمیت این شاخص در ارزیابی کلی کارکرد ورزشکاران٫ در حال حاضرنحوه محاسبه اين شاخص مثلا در يك شمشيرباز با یک كشتيگير از لحاظ كلي فرق نميكند ولي از نظر قدرت بدني يك كشتيگير با تنيسور متفاوت است يعني نميتوان يك ايندكس را براي تمام رشتههاي ورزش در نظر گرفت. با استفاده ازیک متد تشخیصی نوری من و همکارانم در دانشگاه UBC کانادا موفق شده ایم تا ویوتومكس موضعي عضلات را اندازخ گیری کنیم. براي ما مهم است كه بطور مثال بفهمیم که عضله دست راست يك تنيسور راست دست چه كاركردي دارد. در حقيقت به صورت موضعي ميتوانيم فقط همان قسمت را مورد ارزيابي قرار دهيم. يا در يك كشتيگير شايد بخواهيم بدانيم عضلات بازو كشتيگير بر اساس اينكه آزادكار يا فرنگي است چه عملكرد و كارايي دارد. يا در ورزشكاري كه دچار پارگي ACL شده است ميخواهيم بدانيم عضلات ران ورزشكار در چه شرایطی است. متد نوری ما درعلم ورزش چنين كاركردهايي ميتواند داشته باشد.
* مصدوميت عليرضا دبير، جرقه توليد تكنولوژي نوين غيرتهاجمي!
ايده چنين تكنولوژي زماني در ذهنم خطور كرد كه عليرضا دبير در سيدني طلا گرفته بود و در فاصله آماده شدن براي المپيك آتن به آكادمي ملي المپيك ميآمد و مشكلات پزشكي خود را با من مطرح ميكرد. وي در آن زمان دچار يك درد فعالیتی شديد پا بود يعني زماني كه ميخواست بدود و خود را گرم كند دچار درد شديدي در ناحيه پا ميشد و بعضي وقتها مجبور به متوقف كردن فعاليت ورزشي خود بود. اين مسئله جدا از مشكلات شانهي وي بود. به اين عارضه در علم پزشكي ورزشي Chronic Exertional Leg Pain Syndrome ميگويند. يعني يك درد پاي پیشرونده كه در اثر تمرين ايجاد ميشود. يعني ورزشكار زماني كه شروع به دويدن ميكند درد پايش مرتب بيشتر ميشود تا حدي كه ديگر نميتواند دو را ادامه هد در حقيقت برآوردي كه شده 20 درصد از دردهای ساق پا در ورزشكاران از اين نوع سندروم ناشي ميشود.
مشكلي كه 4 عامل متفاوت در شكلگيري آن موثر هستند و درمان هر يك از اين 4 عامل متفاوت است. بدين شكل كه اگر ورزشكاري دچار چنين مشكلي است در وهله نخست بايد تشخيص دهيم كدام يك از 4 مكانيسم مشكل را ايجاد كرده است. اگر قادر به تشخيص نباشيم و با مسكن، فيزيوتراپي يا... ورزشكار را درمان كنيم در خيلي موارد ورزشكار نجات پيدا نميكند و شايد عمر ورزشي وي به پايان برسد. ضمن اينكه دو راه تشخيصي عوامل مختلف بهم خيلي نزديك هستند يكي از اين عوامل افزايش حجم عضلاني هنگام تمرين است. يعني ورزشكاري عضلات قوي دارد وقتي شروع به دويدن ميكند عضلات وي بزرگتر ميشود و منجر به افزایش فشار داخل ساق پا میشود. چون فشار از يك حدي بالاتر ميرود عروق بسته ميشود و خون به عضله نميرسد در نتيجه عضلات پا دچار كماكسيژني ميشود و اين مسئله سبب ایسکمی عضله (کاهش جریان خون عضله) و بروز درد شديد در اين ناحيه ميگردد. گاهي وقتها درد به حدي زياد است كه ورزشكار مجبور است فعاليت ورزشي خود را متوقف كرده تا عضله كوچكشده و به حالت اول بازگردد. با اين تكنولوژي جديد وضعيت عضله در حال فعاليت قابل بررسي است
دومين عامل كه با عامل اول كاملا تفاوت دارد اين است كه عضله زماني كه بیش از حد قوی و فعال ميشود در محلي که به ساق پا ميچسبد دچار التهاب و درد ميشود بالطبع اگر نتوانيم اين دو عامل را از يكديگر تشخيص دهيم چون درمان متفاوت است بيمار را نميتوان درمان كرد. بيماري عليرضا دبير هم آن زمان بايد تشخيص داده ميشد كه كدام يك از اين دو عامل است و براي تشخيص بايد نخست مورد تست قرار ميگرفت. تست تشخيص اين دو عامل نيز بدين ترتيب بود كه 4 تا کاتتر (سوزن بزرگ) داخل ساق پاي ورزشكار ميكردند و ورزشكار را روي تردميل ميگذاشتند و بر اساس پروتكل مشخصي بايد به مدت 10 دقيقه ميدويد تا در اين مدت مشخص ميشد فشار داخل ساق پاي ورزشكار چقدر افزايش پيدا ميكند. در آن زمان و در آستانه المپیک طبیعتا دبير با انجام چنین تست تهاجمی موافق نبود، به هر حال دبير از يك طرف به خاطر مشكل شانهاش و به خاطر همين مسئله نتوانست در المپيك آتن به خوبي ظاهر شود. به جز دبير در همان زمان دو ورزشكار ديگر نيز دچار همين مشكل بودند و المپيك را از دست دادند. برخورد با این چند مورد انگیزه ای شد تا به فکر پیدا کردن روش غیرتهاجمی جایگزینی بیافتم. بنابراين پس از المپيك آتن روي اين موضوع برنامه ريزي و مطالعه كردم و توانستم پروژه PhD خود را در اين خصوص ارائه دهم. نتایج تحقیقات من بر روی این موضوع منجر به طراحی یک متد جدید نوری و ساخت دستگاهی شد که قادر به تشخیص غیرتهاجمی این عارضه و بیماریهای مشابه میباشد. این متد در کانادا به ثبت رسیده و در حال طی آخرین مراحل آزمایشی خود میباشد.
*اندازه گيري عامل خستگي عضلات ورزشكاران در حين تمرين
در ورزش متخصصان سعي كردهاند تا بتوانند سطح اسيد لاكتيك ورزشكاران كه عامل خستگي عضلات است را مانیتور كنند. در حال حاضر براي اين كار ازلاله گوش ورزشكار به فواصل خون گرفته ميشود و ميزان اسيد لاكتيك خون ورزشكار را اندازه ميگيرند. افزایش سطح اسيد لاكتيك عضلات از يك حد مشخص سبب بروز خستگي عضلانی (Fatigue) ميشود. با استفاده از متد نوری مشابهی در حال حاضر متخصصان در تلاشند تا براي مانیتور کردن سطح اسید لاکتیک عضلات با قرار دادن يك دستگاه كوچك بر روي عضله ورزشكار سطح اسيد لاكتيك عضله را در حين انجام فعاليت ورزشي مانیتور كنند. در واقع در این روش بدون اينكه سوزني به ورزشكار زده شود در طول تمرين ميزان تغييرات اسيد لاكتيك وي اندازهگيري ميشود. بدون شك اگر اين كار در آينده به مرحلهي عملي شدن برسد، جهش بزرگي در علوم ورزشي حاصل خواهد شد. * تكنولوژي نوين در ورزش حرفهاي زماني جواب ميدهد كه ورزشكار داراي شناسنامه سلامت باشد
اگر قرار باشد اين تكنولوژي يعني روش تشخيص نوری اختلالات عضلاني به صورت غير تهاجمي در ورزش حرفهاي مطرح شود در وهله نخست بايد شناسنامه سلامت براي هر ورزشكار تهيه كنيم يعني زمان شروع فصل شاخص ويتومكس ورزشكار اندازه گيري شده و در پروندهاش ثبت ميشود. پس از شروع تمرين هر چند وقت يك بار اين شاخص اندازه گيري شده و با مقدار اوليه ورزشكار مقايسه ميشود. البته ميزان تغييرات اكسيژن و جريان خون در افراد مختلف متفاوت است. يك حد بحراني وجود دارد، که اگر كسي از آن حد بحراني عبور كند كه دچار مشكل اساسي ميشود. اما در اين روش حتي اندكي كاهش در سطح اكسيژنرسانی هم هشدار تلقي ميشود و نيازي نيست كه سطح اكسيژن بافت تا حد بحراني پايين بيايد. اگر اين روش به ورزش حرفهاي نفوذ كند، از هر ورزشكاري در شروع فصل ميتوان همه اين نمونهها را روي عضلات مورد نظر اندازهگيري كرد و يك ميزان پايه براي هر نفر ثبت كرد. هر دو هفته يا ماه بر اساس نوع تمريناتي كه انجام ميدهد اندازهگيري مجددي انجام ميدهيم تا ببينيم تغييرات نسبت به ميزان اوليه چطور بوده است. از سوي ديگر متابوليسم يك اندام با اندام مقابل تفاوت زيادي ندارد و مثلا اگر مشكوك شويم يك دست دچار اختلال است ميتوانيم دو دست را با يكديگر تحت تمرين قرار دهيم و مقايسه كنيم. اگر در يكي از دو دست ميزان سطح اكسيژن كاهش پيدا كند به اين معناست كه آن دست دچار مشكل شده است. در روش تشخيصي كه براي تشخيص compartment syndrome استفاده ميكنيم. سمت آسيب ديده را با سمت سالم در آن واحد مقايسه ميكنيم.
* اندازهگيري فشار عضلاني بدون استفاده از روش تهاجمي
معمولا در تمام تستهاي تشخيصي به همين ترتيب انجام ميدهيم اگر تست جديدي بيايد آن تست جديد را با تست استاندارد روز مقايسه و فرمولي براي تبديل واحدهاي قديم و جديد به دست ميآوريم. در حال حاضر در تحقيقي كه در دانشگاه UBC كانادا بر روي اين سندروم انجام ميدهيم، تغييرات فشار اندازهگيري شده توسط سيستم قديمي ( ورود catheter به داخل بافت) و تغييرات اكسيژن ثبت شده (توسط سيستم جديد) با يكديگر بررسي ميشود. چرا كه با تکمیل روش جدید در آينده بر روي ورزشكار ديگر از روش تهاجمی قديمي استفاده نميكنيم و بايد مشخص شود كه چه میزان از فشار بافتی به جه میزانی از تغییرات سطح اکسیژن عضلات می انجامد. به اين ترتيب در آينده به آساني فشارداخل عضلات اندازه گيري ميشود، بدون اين كه catheter (روش تهاجمي) وارد بدن ورزشكار شود. به اين ترتيب تحولي در تشخيص آسيبهای ایسکمیک عضلات اندامها در افراد مستعد به وجود ميآيد و قبل از بروز علائم ظاهري عارضه قابل تشخيص است كه اين مساله تحولي در علم پزشكي ورزشي نیز خواهد بود.
* روش جديد مشكلات حقوقي ندارد و مورد استقبال ورزشكاران است
روش غير تهاجمي روشي است كه مانع خداحافظي ورزشكار از ورزش حرفهاي ميشود، روشي كه ما كار ميكنيم، شامل آحاد جامعه ميشود، اما در ورزشكاران حرفهاي نمود بيشتري دارد. معمولا در علم پزشكي وقتي روش جديد تشخيصي مييابند، اول بايد مشخص شود اين روش علمي است يا خير؟ بايد مشخص كرد که آیا متد جدید عملياتي و قابل اجرا است. در فاز بعدي بايد ميزان حساسيت اين روش را با روشهاي استاندارد موجود چك كرد و در نهايت با انجام تحقیق بر روی مبتلایان نشان داد که آیا روش جدید موفقيت آميز آمیز است یا نه. اين روال بطور معمول دو تا شش سال طول ميكشد. در خصوص تكنولوژي نوری و غيرتهاجمي مورد نظر بايد بگويم كه در فاز نهايي آن قرار داریم و بحث استفاده از اين روش در علوم ورزش بسيار جديد است. يكي از محاسن اين روش تهاجمي نبودن آن است و اينكه خيلي راحت و سريع ميتوان انجام داد. ضمن اين كه مشكلات قانوني و حقوقي نيز ندارد و ورزشكاران راغب به استفاده از اين روش هستند.
* جراحي ميتواند موجب خداحافظي ورزشكاران شود
با روش تشخيصي جديد به دليل اين كه عارضه قبل از بروز اختلال تشخيص داده ميشود، درمان به مراتب راحتتر و كمهزينه و با عوارض كمتري را پيش روي پزشك قرار ميدهد. به عنوان مثال همين موضوع افزايش فشار در عضله سالهاست كه براي حادثهديدگان ايجاد مشكل ميكند. بيماري دچار تصادف شده پايش را جراحي ميكنند و بعد از عمل جراحي دچار دردي در پايش ميشود و اين درد به حدي زياد است كه هر چقدر مسكن به وي ميدهند جواب نميدهد، پزشك جراح وقتي حال مريض را اين طور ميبيند، catheter داخل پاي مجروح ميگذارد، اگر فشار آن از 35 ميليمتر جيوه بيشتر بالا برود، ميگويند بيمار دچار اين سندروم شده است و سريع او را به اتاق عمل منتقل ميكنند. كل پا را از بالا تا پايين شكاف ميدهند تا فشار از بين برود و خون رساني مجددا انجام شود. اما با روش تشخيص جديد به محض اين كه دستگاه تشخيص داد كه اكسيژن در حال كاهش است، هشداري است براي پزشك. در اين صورت شايد بتوان با روشهای ساده غیر جراحی مانند شل كردن گچي كه دور پاي آن مريض گرفته شده یا قرار دادن پا اندكي بالاتر از سطح بدن و یا استفاده از روشهای ماساژ روي برخي از عضلات سطح فشار داخلي را كاهش داد. این در حالی است که روشهای جراحي عوارض و آسيبهاي فراواني دارد. برخي از ورزشكاران زماني كه جراحي ميكنند ديگر امكان بازگشت به ورزش حرفهاي خود را ندارند. به عنوان نمونه كسي كه رباط صليبي عمل ميكند، معمولا به عملكرد اوليه خود باز نمیگردد و در اين جا است كه اهميت درمانهای زودرس و غير تهاجمي مشخص ميشود، روشيهایی كه تشخيص سريع و درمان زود هنگام دارد و به ورزشكارامکان میدهد تا به ورزش حرفهاي خود دو باره باز گردد.
* روش ابداعي در حال توسعه براي ساير عوارض است
تكنولوژي جديد روش مناسبي براي بررسي ترمیم و پيوند اعضا نیز میباشد. امواج نوري ازبافتها و استخوانها نيز عبور ميكنند. يكي دیگر از پروژههای من كه با مشارکت متخصصان پزشکی نوری در دانشگاه هاوارد در دست تکمیل است استفاده از تکنولوژی نوری برای بررسی میزان و چگونگی ترمیم زخمها و آسیبهاست. در يكي ديگر از پروژهها بررسي كاركرد مثانه و مشكلات بياختياري ادراری نورد نظر است٫ مشکل شایعی که تشخیص آن روشي تهاجمي است. روش ابداعي من و همکارانم فقط براي بافتها و عضلات نيست بلكه هر بافتي كه داخل آن متابولسيم وجود دارد، به شرطي كه در عمق زيادي زير پوست قرار نگرفته باشد را ميتوان مورد بررسي قرارداد. يكي ديگر از كاربردهاي اين روش بررسي ميزان پاسخدهي بيمار به برنامه های بازتوانی است. مثلا ورزشكاري كه رباط صليبي پاره كرده تمام عضلات و بافتهاي اندام تحتاني او توازن خود را از دست داده است. موضوعي كه اهميت دارد اين است كه چه ميزان فشار به تدريج به عضله بايد وارد كرد تا عضله دچار آسيب نشود. در اين خصوص بايد روشي وجود داشته باشد تا از ميزان عملكرد و متابوليسم آن عضله اطلاع دهد. در همين زمينه من و یکی از همكاران در كانادا مانيتوري را طراحي كرده ایم كه ميتواند کارکرد عضلات را در حین فیزیوتراپی به ورزشکار و فیزیوتراپیست نشان دهد. روشی بسیار مهم در بهبود کنترل شده کارکرد عضلات آسیب دیده.
با بهره گیری از روشی مشابه به تازگی یکی از محققین و اساتید ایرانی مقیم آمریکا موفق شده است تا متدی جدید برای تشخیص سریع بروز خونريزي مغزي زير جمجمه طراحی نماید. وقتي فردي تصادف ميكند و در اثر ضرب خوردگي به سرش به اغما ميرود، اين احتمال وجود دارد كه زير استخوان جمجمه دچار خون ريزي شود و اين خون ريزي با فشار به بافت مغز موجب از دست رفتن اكسيژن سلولهای مغزی شده و فرد دچار مرگ مغزي شود. بنابراين وقتي پزشك به محل حادثه ميرود خيلي مهم است كه تشخيص دهد كه آيا هماتومي زير استخوان جمجمه ايجاد شده است يا خير؟ راه تشخيص کنونی آن اين است كه مريض را بلافاصله به بيمارستان منتقل و از وي ام آر آي يا سي تي اسكن گرفته شود. حال فرض كنيد مريض در جاده ای دوردست دچار چنين حادثهاي شده و دسترسي به ام ار آي ندارد. با دستگاهي كه به صورت يك ابزار دستي است و توسط همكار من ساخته شده است امکان تشخیص سریع و غیر تهاجمی هماتوم مغزی وجود دارد. . اين دستگاه روي سر بيمار گذاشته ميشود و هر كجا كه جذب امواج نوری در فرکانس مشخصی تغيير كند بلافاصله مشخص ميشود در كدام محل هماتوم ايجاد شده است و با اقداماتي كه ميتوان انجام داد جلوي بسياري از مرگهاي مغزي را ميتوان گرفت. كاربرد اين دستگاه در سوانح و خون ريزيهاي مغزي بسيار مهم است.
* اطلاعات دستگاه تبديل به شاخصي كمي و قابل فهم مي شود
در آينده اين تكنولوژي وقتي وارد علوم ورزشي شود، اساسا استفاده متفاوتي خواهد داشت، استفاده اول آن در علم تمرين و براي مانيتور كردن ميزان آمادگي عضلات ورزشكاران سالم است. كاربرد ديگر آن در آسيبهاي ورزشي است. از سوي ديگر چون اين تكنولوژي بر اساس علم فيزيك نوري است، سعي شده است تا ساختاري براي آن بنويسيم تا با تبديل به يك شاخص براي اساتيد تربيت بدني و كساني كه اطلاعات پزشكي ندارند، قابل استفاده باشد. در نتيجه در آينده يك تردميلي خواهيم داشت كه روي آن سيستم نوری سوار شده و مربي ميتواند هفتهاي يك بار و يا هر زمان كه لازم باشد، عضلات ورزشكاران را تست كند و با گذاشتن تردميل از ورزشكار بخواهد به مدت چند دقيقه بدود تا ميزان تغييرات اكسيژن و جريان خون ورزشكار را بررسي و بر اساس اطلاعات به دست آورده از میزان آمادگی عضلات ورزشكار و ویوتومکس موضعی عضلات مورد نظر مطلع شود.
گفتوگو از : ظريفه ملكپور و مصطفي معدني ثاني