دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 29 Apr 2024
تاریخ انتشار :
جمعه ۲۲ دی ۱۳۹۱ / ۰۵:۲۳
کد مطلب: 16139
۰

مراقب سلامتي خود نيستيم!

مي‌گويند در شهري، چاله‌اي عميق وجود داشت كه هر روز تعداد زيادي از شهروندان داخل آن سقوط مي‌كردند. نتيجه‌اش هم آسيب‌هاي جدي و شكستن دست و پاي اين آدم‌هاي بيچاره بود. مدت‌ها به همين منوال گذشت تا بالاخره مسوولان به فكر راه‌حلي افتادند و هر كس نظرش را براي بر طرف كردن مشكل اعلام كرد؛ يكي مي‌گفت بايد بيمارستاني نزديك اين خيابان احداث كنيم تا افرادي كه در چاله مي‌افتند هر چه سريع‌تر به يك مركز درماني مطمئن برسند، ديگري اعتقاد داشت بايد پزشكان بيشتري براي گچ گرفتن دست و پا و تشخيص مشكلات شكستگي تربيت شوند و عده‌اي هم باور داشتند بايد آمبولانس‌هاي مجهزتري در اين ناحيه آماده خدمت باشد.

جلسات همين طور ادامه يافت تا بالاخره يكي به اصل قضيه اشاره كرد و گفت: چرا اين چاله را از بين نبريم تا همه مشكلات‌مان حل شود؟

شايد اين داستان در نگاه اول نوعي طنز به نظر برسد و فكر كنيم چنين چيزي واقعيت ندارد، اما اگر كمي دقيق‌تر و بدون تعصب به وضع خودمان نگاه كنيم، مي‌بينيم ما هم چاله را فراموش كرده‌ايم! ما هم هر روز خبر افزايش تعداد بيماران سرطاني را مي‌شنويم ولي باز هم در همين هواي آلوده نفس مي‌كشيم، غذاهاي نامرغوب را مصرف مي‌كنيم، سيگار مي‌كشيم و به هيچ يك از هشدارها در مورد پيشگيري از سرطان اهميت نمي‌دهيم.

ما هم دائم از تصادفات و آمار وحشتناك مرگ و مير ناشي از آن شكايت مي‌كنيم ولي همچنان با ماشين‌هايي بدون تجهيزات و بدون رعايت نكات ايمني در جاده‌ها مي‌رانيم.

اين روزها همه از شلوغي مطب‌ها و بيمارستان‌ها گله مي‌كنند، همه مي‌دانند وقت گرفتن از يك پزشك يعني هفته‌ها و گاه ماه‌ها انتظار كشيدن، همه از نبود تعداد كافي بيمارستان و تخت‌هاي خالي ناراضي هستند ولي هيچ كس به اين موضوع فكر نمي‌كند كه چرا اين همه بيمار داريم؟ چرا آمار سرطان در كشور ما رو به افزايش است؟ دليل بالا رفتن تعداد بيماران مبتلا به ديابت، ام‌اس و مشكلات قلبي چيست؟ آيا ما هم به جاي پر كردن چاله‌هاي سلامت به فكر احداث بيمارستان‌ها و تربيت پزشك و پرستار بيشتري هستيم كه براي حل مشكل ما را ياري دهند؟

دكتر علي انتظاري، مدير گروه جامعه‌شناسي دانشگاه علامه طباطبايي در گفت‌وگو با «جام‌جم» در اين‌باره توضيح مي‌دهد: معمولا موضوعاتي مانند كم بودن تعداد پرستاران و پزشكان، ناكافي بودن تعداد بيمارستان‌ها و تخت‌هاي خالي مورد توجه رسانه‌ها، مسوولان و مردم قرار مي‌گيرد، در حالي كه مساله اصلي اغلب مورد غفلت واقع مي‌شود. در واقع مسأله اصلي جامعه ما به تعداد بيمارستان‌ها و پزشكان مربوط نمي‌شود، بلكه تعداد بيماران موضوعي است كه بايد مورد توجه قرار گيرد.

چرا اين همه بيمار داريم؟

يكي از ديابت رنج مي‌برد، ديگري را فشار خون بالا اذيت مي‌كند، همه افراد خانواده‌اي درگير نگهداري از فردي هستند كه تصادف كرده، شخصي دچار سرطان شده و... وقتي پاي درددل مردم مي‌نشينيم و آنها درباره مشكلات‌شان حرف مي‌زنند و از بيماري‌ها و دردسرهاي مربوط به آن مي‌گويند، بهتر مي‌فهميم چقدر بيماري و درد و رنج ميان خانواده‌ها زياد شده است.

خانم لساني كه حدود 70 سال از عمرش مي‌گذرد، مي‌گويد: بهترين دعايي كه مي‌توانم براي مردم بكنم اين است كه ان‌شاءالله همه سالم باشند، اما اين روزها انگار همه مريضند؛ زماني كه من جوان بودم، هيچ كدام از اين مشكلات وجود نداشت و با اين ‌كه مردم بيشتر و سخت‌تر كار مي‌كردند، اما سالم‌تر و شادتر بودند.

او كه با افسوس در مورد زندگي گذشته حرف مي‌زند بر اين باور است كه قديمي‌ها زندگي‌ سالمي داشتند و براي همين كمتر بيمار مي‌شدند. به گفته اين خانم هفتاد ساله، زندگي در هواي سالم، استفاده از غذاهاي تازه و فعاليت بدني مناسب از جمله عواملي بود كه موجب پيشگيري از بروز بيماري‌هاي مختلف مي‌شد.

دكتر انتظاري نيز درباره عواملي كه به افزايش ميزان بيماري‌ها منجر شده است، مي‌گويد: زندگي پرخطر و همراه با ريسك يكي از مهم‌ترين عواملي است كه مي‌تواند موجب افزايش ميزان تصادفات و مشكلات ناشي از آن شود. لذا اين روزها شاهد افزايش تعداد بيماراني هستيم كه بر اثر حوادث مختلف دچار صدمات و آسيب‌هاي جسمي مي‌شوند. علاوه بر اين موضوع، استفاده از مواد غذايي نامناسب و غيراستاندارد نيز مورد ديگري است كه مي‌تواند عامل ايجاد بيماري‌ها باشد كه متأسفانه اين موضوعات مورد غفلت همه واقع شده است.

در واقع، بخش زيادي از مواد غذايي كه ما اين روزها مصرف مي‌كنيم، استاندارد نبوده و مي‌تواند براي سلامت دردسرساز شود؛ به عنوان نمونه براي طولاني‌تر شدن مدت نگهداري مواد غذايي از مقدار زيادي مواد نگهدارنده‌ استفاده مي‌شود كه اين مورد مي‌تواند بشدت خطرناك باشد.

اما متأسفانه كسي به فكر اين مسائل نيست. همه دست روي دست گذاشته‌اند و تعداد بيماران هر روز بيشتر مي‌شود و فكر مي‌كنيم فقط بايد بيمارستان‌هاي بيشتري افتتاح كرده و نيروهاي متخصص بيشتري تربيت كنيم.

اين جامعه‌شناس مي‌افزايد: متأسفانه اکنون، مشكلات اصلي در حوزه سلامت ناديده گرفته شده است. به عنوان نمونه عده‌اي به دليل سودجويي و تنها با هدف كسب درآمد بيشتر، مواد غذايي ناسالم را بدون نظارت در اختيار مردم مي‌گذارند.

نظارت‌هايي كه اگر نباشد، بهتر است

رستوران‌ها هر روز شلوغ‌تر از قبل مي‌شود، شيريني فروشي‌هاي جديد جاي خود را ميان ساير مغازه‌ها باز مي‌كند، سوسيس و كالباس سر سفره خانواده‌هاي بيشتري قرار مي‌گيرد.

آقاي ساعدي در حالي كه مشغول خريد غذاهاي آماده است، مي‌گويد: ما كه ناچاريم هر روز از اين غذاها استفاده كنيم، ولي اي ‌كاش نظارت دقيق‌تري در اين مورد وجود داشت. چون هر دفعه يك بسته را باز مي‌‌كنم، طعم و رنگ و مقدار آن با بسته قبلي تفاوت دارد و اين يعني نبود نظارت.


دكتر انتظاري نيز توضيح مي‌دهد: متأسفانه نظارت دقيقي در اين زمينه وجود ندارد و روش‌هاي نظارت نيز شفاف نيست. اين مساله موجب ايجاد مشكلات ديگري مانند رشوه دادن به كارشناسان مي‌شود كه شرايط را از آنچه هست هم بدتر خواهد كرد، به اين معني كه نظارت‌هاي غيراستاندارد خسارت و ضرر بيشتري به مردم وارد مي‌كند و آنها ناچارند با افزايش قيمت محصولي خاص، هزينه پرداختي به ناظر را نيز جبران كنند.

مثلا سوسيس و كالباس‌هايي كه ادعا مي‌شود 80 درصد گوشت خالص است، با قيمتي بسيار كمتر از آنچه انتظار مي‌رود، عرضه مي‌شود و همين بايد خريدار را به فكر بيندازد چطور با قيمت بالاي گوشت قرمز، اين مواد غذايي بسيار ارزان‌تر به فروش مي‌رسد؟ بنابراين بد نيست كمي فكر كنيم كه اين مواد غذايي چطور تهيه مي‌شود؟

اين نوع تغيير سبك زندگي به ضرر مردم است

يك روز به برنامه زندگي‌تان فكر كنيد؛ صبح از خواب بيدار مي‌شويد، صبحانه‌اي را سريع و با عجله مي‌خوريد، پشت فرمان مي‌نشينيد، به محل كارتان مي‌رسيد و ساعت‌ها پشت ميز نشسته‌ايد.

دوباره رانندگي مي‌كنيد، به خانه برمي‌گرديد و چند ساعتي مقابل تلويزيون دراز مي‌كشيد يا باز هم مي‌نشينيد! آيا با اين وضع مي‌توان انتظار داشت همه سالم و سلامت باشند؟ نكته ديگر اينجاست كه غذاها‌ي مصرفي ما هم در مقايسه با گذشته نه‌تنها تغيير مثبتي نداشته بلكه حتي گاهي چرب‌تر و سنگين‌تر هم شده است. دكتر انتظاري با اشاره به اين موضوع مي‌گويد: تحرك بسيار كم افراد، زندگي ماشيني، نبود اماكن ورزشي و تجهيزات مناسب يا نداشتن انگيزه كافي براي ورزش و فعاليت موجب شده است سطح سلامت افراد در مقايسه با گذشته كاهش يابد.

بنابراين شايد بد نباشد حالا كه سبك زندگي‌مان تغيير كرده و ديگر مثل گذشته نيست، ما هم در انتخاب مواد غذايي و افزودن برنامه‌هاي ورزشي به زندگي تجديدنظر كنيم.

چه راحت با آلودگي هوا كنار آمده‌ايم!

وضع هوا در شهرهاي بزرگ و صنعتي در اغلب روزهاي زمستان در حالت هشدار و خطر است، اما متأسفانه ما با اين مسأله هم خيلي راحت كنار آمده‌ايم و به سادگي آن را پذيرفته‌ايم. غافل از اين‌كه آلودگي هوا مي‌تواند موجب بروز ده‌ها بيماري خطرناك شود. براي همين طبيعي است با انواع سرطان‌ها و بيماري‌هاي لاعلاج روبه‌رو ‌شويم و بعد از آن به فكر احداث بيمارستان‌ها و مراكز درمان سرطان بيفتيم.

دكتر انتظاري در اين زمينه تاكيد مي‌كند: واقعا بايد تصميمي اساسي و جدي در اين زمينه گرفت و مانند بحراني جدي به اين موضوع نگاه كرد. مسلما پذيرفتن شرايط و كنار آمدن با آن، راه‌حل نيست و نبايد به سادگي از كنار اين مسائل مهم و اساسي گذشت.

بايد به فكر باشيد

دكتر انتظاري درباره راهكارهايي كه ممكن است به كاهش عوامل بيماريزا كمك كند، مي‌گويد: زماني كه ما محصولي را به كشورهاي ديگر صادر مي‌كنيم، حتما آزمايش‌هاي خاصي روي آن انجام مي‌شود تا از سلامت آن مطمئن شوند. ما بايد اين كار را در كشور خودمان هم انجام دهيم.

به عنوان نمونه مي‌توان ميوه‌ها و سبزيجاتي را كه از باغ‌ها به مركز اصلي توزيع مي‌رسد، امتحان كرد تا اگر از مقدار زيادي سم و كود استفاده شده، آنها را مرجوع كنيم و در دسترس مردم قرار ندهيم. مسلما كشاورزان هم اگر چنين شرايطي را ببينند، با دقت بيشتري محصولاتشان را توليد خواهند كرد. البته مردم هم بايد نسبت به مواد غذايي مصرفي حساس بوده و نسبت به سالم بودن يا نبودن آنها اطمينان كسب كنند. در واقع شايد ما نتوانيم ميزان سم و كود استفاده شده در ميوه‌ها و سبزيجات را ارزيابي كنيم، ولي حتما مي‌توانيم مصرف مواد غذايي ناسالم مانند سوسيس و كالباس را به حداقل برسانيم.

علاوه بر اين، تغيير شيوه زندگي نيز عامل بسيار مهمي است كه بايد در نظر داشت؛ به عنوان نمونه شايد اين روزها ديگر نيازي نباشد مانند گذشته سه وعده غذاي اصلي مصرف كنيم و بتوانيم با توجه به كاهش تحرك، به سمت چند وعده غذاي سبك‌تر برويم.

به گفته اين جامعه‌شناس، ما به نهادهاي خاصي نياز داريم كه با نظارت دقيق و حساب‌شده، با عوامل بيماريزا مقابله كنند و به فكر پيشگيري از بروز بيماري‌هاي مختلف باشند. البته ناظران هم بايد براساس استاندارد مشخصي كار كنند، نه اين‌ كه اگر از فردي خوششان بيايد، محصولش را تأئيد يا به دليل مشكلات شخصي، محصولي را رد كنند.

وي تاكيد مي‌كند: علاوه بر اين، بايد به فكر استفاده از روش‌هايي در نظام حقوقي هم باشيم؛ به عنوان نمونه اين روزها در بسياري از كشورها اگر مصرف كننده از ماده‌اي استفاده كند كه كيفيتش برخلاف ادعاي توليدكننده است، براحتي مي‌تواند با طلب غرامت، مسئولان كارخانه را متوجه اشتباه‌شان بكند، در حالي كه اين شيوه در ايران هنوز مساله‌اي خنده‌دار است كه كسي به آن توجهي ندارد.

دكتر انتظاري با اشاره به اهميت رشته جامعه‌شناسي پزشكي براي حل چنين مشكلاتي يادآور مي‌شود: جامعه‌ شناسي پزشكي رشته‌اي است كه اين روزها در تمام دنيا اهميت ويژه‌اي پيدا كرده است و جايگاه مشخصي دارد، ولي متاسفانه در كشور ما چندان توجهي به اين رشته نمي‌شود و لازم است اقدامي جدي در اين زمينه صورت بگيرد و مسئولان به فكر آن باشند.   جام‌جم

نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

توصیه‌های سازمان ملل متحد به مناسبت هفته جهانی روانشناس
بهترین نوع جدایی از روان‌درمانگر چیست؟
چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
تا حالا هيچ آدم قوى اى كه گذشته آسونى داشته باشه نديدم .