تجديد، آخر دنيا نيست!
از فصل امتحانات چند روز كه بگذرد موقع گرفتن كارنامه ميشود. در اين زمان، خوشبختها كساني هستند كه خوب درس خواندهاند و تلاش كردهاند و حالا كارنامهشان را با افتخار دست راستشان ميگيرند. اما بعضي از بچهها از شنيدن اسم كارنامه هم هراس دارند چه رسد به ديدن آن.
اين بچهها معمولاً در يك يا چند درس نمره قبولي نميگيرند و براي خيلي هاشان تابستان آفتابي، تيره و تار ميشود؛ هرچه اخم و تخم و ترش رويي است از سوي دوست و همكلاسي و خانواده و پدر و مادر نثار جان بچههايي ميشود كه تجديدياند.
آنان بايد همه تابستان در حال درس خواندن باشند وگرنه صفاتي مثل تنبل و تجديدي مثل تگرگ روي سرشان خواهد ريخت. آيا واقعاً شكست در يك يا چند درس خيلي فاجعه بار است و آخر دنيا محسوب ميشود؟
واقعيت اين است كه شايد از كاه كوه ميسازيم و قضيه آنقدرها هم پيچيده نيست كه ما فكر ميكنيم. شكست در درس و مشق براي هر دانشآموزي بخشي از فرآيند آموزش است و ممكن است بنا به هر علت گريبان برخي را بگيرد. مهم اين است كه ما به عنوان اطرافيان اين قبيل دانشآموزان چه واكنشي نشان دهيم. هم ميتوانيم با سرزنشهاي بيحد و حصرمان، همه اميدهاي او را در درس خواندن به يأس و نااميدي تبديل كنيم، هم ميتوانيم با رفتارهاي عقلاني و منطقي، راه پيروزي و افق روشن فائق آمدن بر مشكلات را به او نشان دهيم.
ما به عنوان پدر و مادر، ميتوانيم در برنامهريزي درست و قابل اجرا براي بچهها نقش ايفا كنيم. براي اين كار بايد انتظارات و توقعاتمان را از آنها براساس استعداد و توانمنديهاي بچهها تنظيم كنيم. نبايد با برنامه فشرده درس خواني، همه تابستان را براي اين بچهها و خودمان زهر كنيم.
آنها نياز و همين طور حق دارند هم تفريح كنند هم استراحت و هم به فعاليتهايي بپردازند كه دوست دارند. ما حق نداريم اينها را از بچههايي كه در نظام آموزشي بيمار، استعدادها و تواناييهاي شان ناديده گرفته ميشود، سلب كنيم.
در عين حال بايد با برنامهريزي مناسب به آنان كمك كنيم تا با تمرين، در درس يا دروسي كه ضعيفند، به حد مطلوب برسند.
اين بچهها معمولاً در يك يا چند درس نمره قبولي نميگيرند و براي خيلي هاشان تابستان آفتابي، تيره و تار ميشود؛ هرچه اخم و تخم و ترش رويي است از سوي دوست و همكلاسي و خانواده و پدر و مادر نثار جان بچههايي ميشود كه تجديدياند.
آنان بايد همه تابستان در حال درس خواندن باشند وگرنه صفاتي مثل تنبل و تجديدي مثل تگرگ روي سرشان خواهد ريخت. آيا واقعاً شكست در يك يا چند درس خيلي فاجعه بار است و آخر دنيا محسوب ميشود؟
واقعيت اين است كه شايد از كاه كوه ميسازيم و قضيه آنقدرها هم پيچيده نيست كه ما فكر ميكنيم. شكست در درس و مشق براي هر دانشآموزي بخشي از فرآيند آموزش است و ممكن است بنا به هر علت گريبان برخي را بگيرد. مهم اين است كه ما به عنوان اطرافيان اين قبيل دانشآموزان چه واكنشي نشان دهيم. هم ميتوانيم با سرزنشهاي بيحد و حصرمان، همه اميدهاي او را در درس خواندن به يأس و نااميدي تبديل كنيم، هم ميتوانيم با رفتارهاي عقلاني و منطقي، راه پيروزي و افق روشن فائق آمدن بر مشكلات را به او نشان دهيم.
ما به عنوان پدر و مادر، ميتوانيم در برنامهريزي درست و قابل اجرا براي بچهها نقش ايفا كنيم. براي اين كار بايد انتظارات و توقعاتمان را از آنها براساس استعداد و توانمنديهاي بچهها تنظيم كنيم. نبايد با برنامه فشرده درس خواني، همه تابستان را براي اين بچهها و خودمان زهر كنيم.
آنها نياز و همين طور حق دارند هم تفريح كنند هم استراحت و هم به فعاليتهايي بپردازند كه دوست دارند. ما حق نداريم اينها را از بچههايي كه در نظام آموزشي بيمار، استعدادها و تواناييهاي شان ناديده گرفته ميشود، سلب كنيم.
در عين حال بايد با برنامهريزي مناسب به آنان كمك كنيم تا با تمرين، در درس يا دروسي كه ضعيفند، به حد مطلوب برسند.
مرجع : روزنامه روزنامه ايران