گفت وگو با چند پدر لحظاتي بعد از در آغوش گرفتن اولين فرزندشان
در اين گزارش به زايشگاه چند بيمارستان سر زديم و با پدرهايي که هنوز چند ساعتي از اولين ديدارشان با فرزندشان نگذشته بود، گفت وگو کرديم.
رضا کريمي براي اولين بار است که صاحب فرزند مي شود، او درباره احساسش در اين لحظات مي گويد: قبل از به دنيا آمدن پسرم استرس زيادي را تحمل کردم ولي پدر شدن خيلي عالي است و من الان از خوشحالي در پوست خودم نمي گنجم! کريمي که يک مغازه قصابي دارد، از نگراني هايش درباره فرزندش هم مي گويد: مسئوليت پدري بسيار سنگين است و اميدوارم بتوانم فرزندم را طوري تربيت کنم که بتواند با وجود سختي هاي زندگي، به موفقيت هاي بزرگي دست يابد. کريمي که معتقد است مردها تازه بعد از پدر شدن زحمات پدر خودشان را بهتر درک مي کنند، مي گويد: همين امروز مي روم و دست پدرم را مي بوسم و از او بابت همه زحمت هايش، تشکر مي کنم.
سعيد شاهرخي که خنده از روي لب هايش محو نمي شود، براي اولين بار صاحب يک فرزند دختر شده است. شاهرخي با اين که قبلا حس پدر شدن را تجربه کرده، مي گويد: اين که پدر يک دختر شده ام، براي من يک حس جديد و غيرقابل توصيف است. او درباره اهميت پدر و سختي هايش هم مي گويد: پدر بودن مسئوليت سنگيني دارد ولي اين طور نيست که نتوانم از پس آن برآيم. شاهرخي درباره پدر خودش هم مي گويد: تلاش من هميشه اين بوده است تا جايي که امکان دارد پدرم را درک کنم و قدردان کمک ها و زحمت هايش براي موفقيت و سربلندي خودم باشم.
علي راستگو نام پسرش را به دليل نزديک بودن ايام ولادت امام علي(ع)، عليرضا گذاشته است. او حس پدر شدن را بسيار دوست داشتني مي داند و مي گويد: روزهاي قبل از تولد فرزندم، همه فکرم معطوف به اين بود که بتوانم براي آينده اش امکانات مناسبي فراهم کنم. امکاناتي که بتواند پسرم را به جايي برساند که براي جامعه مفيد باشد.
او با اشاره به شرايط اين روزهاي جامعه ادامه مي دهد: اميدوارم بتوانم براي تربيت پسرم طوري تلاش کنم که به رشد فکري و عقلي مناسب او منجر شود. راستگو درباره روز پدر هم گفت: همين ديشب پدرم درباره روزهاي قبل از تولد خودم با من صحبت مي کرد و جالب بود که شرايط روحي اين روزهاي من، شبيه آن روزهاي پدرم بود. با اين حال احساس مي کنم که بايد بيشتر به پدرم سر بزنم و قدر او را بدانم.
بهزاد زنگنه کارمند است و مشغول کارهايش بوده که به او خبر تولد اولين فرزندش را مي دهند تا خودش را به بيمارستان برساند. زنگنه درباره چگونگي آمدنش به بيمارستان مي گويد: آن قدر شوق و ذوق داشتم که با خودروي شخصي و در چشم برهم زدني خودم را به اين جا رساندم. فقط اميدوارم دوربين هاي راهنمايي رانندگي تخلفات مرا ثبت نکرده باشند! او با ديدن اولين فرزندش که دختر است، اشک شوق در چشمانش حلقه مي زند و ادامه مي دهد: براي به دنيا آمدن فرزندم لحظه شماري مي کردم و الان هم از خدا بسيار ممنونم که من را لايق پدر شدن دانسته است.
زنگنه درباره مسئوليت پدر شدن هم مي گويد: به لطف خدا مشکل مالي در زندگي نداريم و فقط مسئوليت تربيتش مي ماند که آن هم بيشتر با مادرش است. همسرم براي تربيت دخترمان بر اساس آموزه هاي ديني برنامه ريزي کاملي کرده است. البته لقمه حلال هم بسيار مهم است که من حواسم به آن هست و خواهد بود. زنگنه درباره روز پدر هم مي گويد: براي من همه روزها، روز پدر است و تلاش مي کنم هميشه پدرم را شاد کنم. / خراسان