جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
تاریخ انتشار :
سه شنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۴ / ۱۵:۲۲
کد مطلب: 33883
۰

درآمد زیاد داریم اما خوشبخت نیستيم!

وقتی پنجره را باز کنی، آلودگی و هوای تازه با هم به داخل خانه می آیند! این جمله ای بود که ژیائوپینگ رهبر سابق چین درباره نتایج سیاست درهای باز اقتصاد چین گفته بود. بسیاری از مردم رشد اقتصادی و افزایش در آمد را مطلوب می دانند، اما به هر حال این دو عامل مضرات خود را نیز دارند. با لیبرالیزه شدن بازار، امنیت شغلی کاهش پیدا می کند، عزیمت جوانان به شهرها برای کار موجب گسست میان خانواده ها می شود.

افزایش نابرابری، می تواند حتی کسانی را که ثرومتمند تر نیز می شوند، آشفته کند. تعجب آور است که میزان رضایتمندی مردم چین در ابتدای رشد سریع اقتصادی کاهش زیادی داشت، گرچه با شدت گرفتن رشد اقتصادی، افزایش پیدا کرد.

آقای استرلاین، در سال ۱۹۷۴ تحقیقی را منتشر کرد که مدعی بود، افزایش درآمد به افزایش شادی منجر می شود. جامع ترین تحقیق در این باره در سال ۲۰۱۲ منتشر شده است که طی یک مدت چندین کشور را مورد مطالعه قرار داده و به این نتیجه رسیده است که رابطه ای مثبت میان رشد درآمد و خشنودی برقرار است. با این حال، این مطالعه نشان نداده است که پول باعث رضایتمندی می شود و یا رضایت مندی باعث پولدار شدن می شود. سه استاد دانشگاه وارویک، توضیح می دهند که این شادی و رضایتمندی است که در ابتدا به وجود می آید. کارگرانی که افسرده اند؛ تولید و درآمد کم تری دارند. علاوه بر این، درآمد بالا و رضایتمندی هر دو خاستگاه مشترکی دارند؛ شبکه بزرگی از دوستان در کنار انسان، هم رضایتمندی او را افزایش می دهد هم فرصت های شغلی و درآمد وی را.

در کنیا، تحقیقی بر روی شرکت کنندگانی از مناطق روستایی و فقیر شهری انجام شد که در آن، به طور اتفاقی به ۵۰۳ خانواده از ۱۰۲ روستا، تا مبلغ ۱۵۲۵ دلار داده می شد، این در صورتی بود که میانگین این کمک، ۳۵۷ دلار بود که می توانست زندگی هر روستایی را دوبرابر بهبود بخشد. پس از این کمک، مرکز مذکور میزان رضایتمندی در این افراد را از طرق مختلفی مانند پرسش هایی درباره رضایتمندی، علائم افسردگی و... مورد سنجش قرار می داد.

رضایتمندی کسانی که اعانه را دریافت می کردند، بیش تر شد و در عین حال، خشنودی کسانی که اعانه به آنها تعلق نمی گرفت به شدت کاهش پیدا می کرد. میزان ناخشنودی حاصل شده برای فردی که ۱۰۰ دلار کم تر دریافت کرده بود، بیش تر از خشنودی حاصل از آن برای فردی بود که بیش تر دریافت کرده است. هر چه میزان دریافتی اعانه افزایش پیدا می کرد، ناخشنودی کسانی که اعانه ای دریافت نمی کردند بیش تر می شد.

با این حال به نظر نمی رسد که اعانه ها، تاثیری بر کورتیزول که هورمونی ضد استرس است، و میزان افسردگی در کسانی شده باشد که هیچ اعانه ای دریافت نکرده اند.

هر دو احساس شادکامی و تلخ کامی ناشی از پخش اعانه ها پس از مدتی از بین رفتند. مردم به وضعیت پیش آمده عادت کردند و پس از یک سال، کسانی که اعانه دریافت کرده بودند و کسانی که از آن محروم شده بودند، به سطح اولیه خشنودی از زندگی بازگشتند.

علاوه بر این نابرابری عمومی نبود که مردم را پریشان می کرد، بلکه صرفا کاهش درآمد فرد نسبت به میانگین درآمد مردم، بیش تر بر او اثر منفی می گذاشت. به عبارت دیگر، شرکت کنندگان در این طرح، ضریب جینی که میزان نابرابری را اندازه می گیرد را نادیده می گرفتند.

یک تحقیق دیگر که در آلمان انجام شد، می تواند به درک واکنش های مردم کنیا به تحقیقات انجام شده بیش تر کمک کند. مطابق با این تحقیق، ما به جای مقایسه حقوق با میانگین حقوق و در واقع مقایسه با درآمد همه افراد جامعه، تمایل داریم که درآمدمان را صرفا با کسانی مقایسه کنیم که وضع بهتری از ما دارند، با ادامه این تفکر، هر گاه وضع مالی ما بهتر شود، باز هم دست به مقایسه با افراد ثروتمندتر می زنیم و از همین رو، هیچ گاه رضایتمندی را به دست نمی آوریم. 

مرجع : مجله مهر - مسعود شایگان
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
دو بیگانه همدرد، از دو خویشاوند بی‌درد یا ناهم‌درد، با هم خویشاوندترند… علی شريعتی