تکرار خواب های بد را جدی بگیرید

تقریباً ۴ درصد از مردم کابوس های مکرر را گزارش می کنند و ۴۵ درصد نیز گاه به گاه کابوس می بینند. پژوهش های جدید نشان می دهد، تکرار کابوس و خواب های آشفته می تواند تاثیرات جدی و خطرناکی بر سلامت ذهن داشته باشد.

نتایج یک مطالعه جدید نشان می دهد: نگرش منفی نسبت به خود، بی خوابی و خستگی سه عامل خطر اصلی برای تجربه کابوس های مکرر هستند. این تحقیق نشان داد که ۳.۹ درصد از مردم دچار کابوس های مکرر می شدند.
دکتر نیلز سندمن از مرکز علوم اعصاب شناختی در دانشگاه تورکو در فنلاند و سرپرست این تیم مطالعاتی در رابطه با این موضوع، گفت:  مطالعه ما ارتباط واضحی بین سلامت روانی و کابوس ‌ها نشان می ‌دهد. این امر در ارتباط بین کابوس و افسردگی بیشتر مشهود است. این مساله در بسیاری از تحلیل‌ های دیگر که شامل کابوس‌ ها و پرسش‌ هایی برای سنجش رضایت از زندگی و سلامتی می ‌شود نیز آشکار است.

این پژوهش نتایج حاصل از ۱۳۹۹۲ بزرگسال در فنلاند است که در سال ۲۰۰۷ و ۲۰۱۲ مورد بررسی قرار گرفتند. محققان طی این مطالعات از داوطلبین خواستند یک پرسشنامه سلامت را تکمیل کرده و از آن ها در مورد کابوس هایی که در ۳۰ روز گذشته دیده بودند سؤال شد.

یافته های این مطالعه نشان می دهد، کابوس های گاه به گاه توسط بیش از ۴۵ درصد از مردم گزارش شده است، در حالی که بیش از نیمی از افراد گزارش کرده اند که در ۳۰ روز گذشته کابوس ندیده اند.

در این میان کابوس در بین زنان (۴.۸ درصد) بیشتر از مردان (۲.۹ درصد) بود. با این حال، در میان افراد مبتلا به افسردگی شدید، ۲۸.۴ درصد کابوس های مکرر داشتند. در این میان مهمترین علامت افسردگی که بیشترین ارتباط را با کابوس های مکرر دارد نگرش منفی نسبت به خود بود. در ادامه برای افراد مبتلا به بی خوابی، ۱۷.۱ درصد کابوس های مکرر را تجربه کردند.

البته کارشناسان معتقدند: بررسی هایی با این ماهیت نمی توانند به ما بگویند که مثلاً افسردگی باعث کابوس می شود یا خیر.  دکتر سندمن در این رابطه گفت: ممکن است کابوس دیدن‌ به ‌عنوان شاخص اولیه شروع افسردگی عمل کند. همچنین، چون کابوس‌ ها، بی ‌خوابی و افسردگی اغلب با هم ظاهر می ‌شوند، آیا می ‌توان همه این مشکلات را با مداخله ‌ای که صرفاً برای کابوس‌های شبانه انجام می‌شود، درمان کرد؟
در مجموع این مطالعات نشان می دهد: کابوس دیدن به طور مکرر باید به عنوان یک عامل خطرزا در نظر گرفته شده و از سوی روان شناسان مورد توجه قرار گیرد.